eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
951 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
لطف شما نبود، مرا غم ربوده بود بیچاره آن که لطف شما را ندیده است @golchine_sher
کشتیّ نجات او امان می بخشد جان بر لب و جان به خیزران می بخشد با راس بریده هم میان گودال انگشتری اش به ساربان می بخشد @golchine_sher
َمن جلد این خانه شدم ، حتی اگر رفتم روزی به آغوش خودت برگشت خواهم خورد @golchine_sher
نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر بلند مرتبه پیکر بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی "لا یمکن الفرار از عشق" که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه مبادا کفن مبادا سر همان سری که یحب الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک همه بودند سروران را سر زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس "اجننی" گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم ام وهب را به پارهء تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا بحال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظهء آخر به پای مولا سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر سری که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر امام غرق به خون بود و زیر لب می گفت: به پیشگاه تو آورده ام خدایا سر میان خاک کلام خدا مقطعه شد میان خاک الف لام میم طا ها سر حروف اطهر قرآن و نعل تازهء اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد ، حتی سر نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر - جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیافتاده است از پا سر صدای آیهء کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد ، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر چقدر زخم که با یک نسیم وا می شد نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت به چوب، چوبهء محمل نه با زبان با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر @golchine_sher
تا گلو گريه كند، بغض فراهم شده است چشم ها بس که مطهّر شده، زمزم شده است نه فقط شاعر اين شعر عزا پوشيده ست غزلم نیز عزادار محرّم شده است ظهر داغي ست، عطش ريزي روحم گوياست از سرم، سايه ي طوبا نفسي، كم شده است هر كه دارد هوسش، نه! عطشش، بسم الله راه عشق است و به اين قاعده ملزم شده است سوگواران شما، مرثيه خوان خويش اند بي سبب نيست كه عالم، همه ماتم شده است "من ملك بودم و فردوس برين" - مي داند - اين ملك شور كه را داشت، كه آدم شده است من نه مداحم و نه مرثيه سازم، امّا سر فراز آن كه به توفان شما خم شده است @golchine_sher
خاک، سردی با خودش می‌آورد اما چرا .. خاک تو آتش به جان شیعیان انداخته @golchine_sher