eitaa logo
گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها وابسته به گروه اشعار و روضه 🌺
538 دنبال‌کننده
118 عکس
125 ویدیو
60 فایل
نشر مطالب با ذکر نام کانال جایز میباشد. #گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها کپی و نشر بدون نام کانال جایز نیست.⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 🌹 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 جلب کرمِ رقیه خاتون صلوات بر عمر کمِ رقیه خاتون صلوات آمد غم و غصه از دل بابا رفت بر پاقدمِ رقیه خاتون صلوات () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ خورشید ز پشت ابر بیرون آمد در جلوه دوباره ماه گردون آمد با دسته گل برو به پابوس حسین تبریک بگو رقیه خاتون آمد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ این طفل سرور قلب ثارالله است آیینه فاطمه سلام الله است وقتی که در آغوش حسین است انگار.... زهرا به روی دست رسول الله است ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ریحانه ریحانه زهرا آمد دردانه دردانه طاها آمد می دید اگر خدیجه روی او را میگفت که فاطمه به دنیا آمد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در چهرهء خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضل علی جا دارد با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت ید طولا دارد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ آنروز که احرام تمتع می بست برشانه ی عرشیه ی عباس نشست با آنکه سه سال بیشتر جلوه نکرد گفتند که فاطمه است دیدند که هست ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ عطرش که رسید از همه هوش گرفت گلبوسه حسین از سر و روش گرفت گویا که نبی فاطمه را کرد بغل اکبر چو رقیه را در آغوش گرفت ( ) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ درکوچه ی خاندان تردد باشد از فوج ملائک ؛ آمد و شد باشد امروز گل از گل حسینی بشکفت در خانه ی او جشن تولد باشد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ آن روی چوماه را تماشا می کرد صد غنچه ی تنگ دل؛ شکوفا می کرد خورشید ؛ رخی چو ماه را می بوسید با بوسه واشک ؛ یاد زهرا می کرد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ آمد که حسین ؛ غم فراموش کند جادر بروروی دوش وآغوش کند گیریم که در جشن بیاید مولود کو؟ آن نفسی که شمع ؛ خاموش کند ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ امشب به چمن گلی شکوفا دارم این طفل؛ رقیه نیست زهردارم گر مانم واو کنار من خواهم گفت من همچو نبی ام ابیها دارم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ درچشم حسین ؛ازهمه کس ناز تر است از سرو؛ نهال او سرافراز تر است بستنداگر چه دست اورااما دستش به کرم ؛ ازهمه کس باز تر است ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ تکبیر؛ ز کعبه با اذان خواهد گفت تبریک؛ زمین وآسمان خواهد گفت لب های ندیده خنده ؛ خواهد خندید مهدی به رقیه ؛ عمه جان خواهد گفت () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بیت الغزل هر غزل ناب رقیه ست خورشید علی اصغر و مهتاب رقیه ست نزدیک ترین راه به الله حسین است نزدیک ترین راه به ارباب رقیه ست () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در نام رقيه فاطمه پنهان است از اين دو يكي جان و يكي جانان است در روي كبود اين دو پيداست خدا آيينه بزرگ و كوچكش يكسان است () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ از کودکی اش فاضله و عالمه بود چون شیرزن قبیله بی واهمه بود بر بوسه‌ی عمه بر جمالش سوگند از بدو تولدش خودش فاطمه بود ( ) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ای چهره ات از نور نجابت گلگون زد بوسه به دستان تو چرخ گردون افتاده گره به کارمان! کاری کن... زهرایِ حسین ؛ یارقیه خاتون! () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ پیوندِ گل و چمن مبارک باشد این عید به مرد و زن مبارک باشد ارباب! پدر شدن گوارایت باد عباس! عمو شدن مبارک باشد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ درقاب سحرجلوه مهتاب مبارک پیداشدن گوهرنایاب مبارک برعرش خداسوره کوثربنویسید میلادعزیزدل ارباب مبارک () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ خاك قدم رقیه باشی عشق است زیر علم رقیه باشی عشق است با مهدی صاحب الزمان از ره لطف یك شب حرم رقیه باشی عشق است ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه‌ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ امشب كرم رقیه را می بینیم خیر قدم رقیه را می بینیم این حرف تمام عاشقان است حسین پس كی حرم رقیه را می بینیم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یك صلواتی بفرست تا نام رقیه رابه لب آوردم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈   🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
156.9K
سرودولادت حضرت رقیه ( س ). اثرطبع : کربلایی محمدرضامحمدی ( ناعم ) دراهنگ:"فصل بهار" 🌹🌹🌹🌹🌹 مژده به یاران/که دربهاران/زحق عطا شد دل شکسته/غمین وخسته/زغم رهاشد تبارک الله*خدابه ارباب*هدیه داده زگلشن حق*گلی به اسم*رقیه داده بگو مبارک۳ 🌹🌹🌹🌹🌹 مدینه زیباست/غرق تماشاست/به بیت مولا دخترارباب/گوهرنایاب/شبیه زهرا لباش میخنده*وقتی ابوالفضل*بغل میگیره حوری جنت*به حسن طلعت*پیشش حقیره بگو مبارک۳ 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 براش آورده/یه گوشواره/علی اکبر باشوروشادی/گرفته زینب/لباس و معجر به باغ لبهاش*باباش نهال*بوسه میکاره میگه باگریه*بخواب که عمر*توسه بهاره بگو مبارک۳ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 📢ترکی👇 آچیلدی گللر/سووندی ایءللر/گلوب رقیه ویروبدی الله/آقام حسینه/گوزل هدیه دیوردی زینب*حسینه قارداش*مبارک اولسون گلوبدی گویا*بتول اطهر*مبارک اولسون میارک اولسون۳ 🌹🌹🌹🌹🌹 آلوب قوجاقه/دیدی ابالفضل/نه نازنینسن قیزیم گوزلسن/نه بی بدلسن/نه مه جبینسن منم ابالفضل*سنه عمویم*حسینه قارداش گل اوسته شبنم*مثالی اولموش*یوزونده گوزیاش مبارک اولسون۳ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 باخاندازینب/دیدی رقیه/گل معطر یوزون گوزلدی/جمالون آی قیز/آنامابنذر یات ای حسینون*گوزل مارالی*حرم غزالی بی بون اولونجه*سندن عزیزیم*قالمازآرالی مبارک اولسون۳ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌹 🌹 ✍شاعر:علیرضا بیگدلی (شرمسار زنجانی) 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 📝🌱 همه داراییه نوکرا تویی رقیه جان نگار عشاق کربلا تویی رقیه جان منم عبد درگه تو ای عزیزه‌ی عالم که نبض قلب خون خدا تویی رقیه جان جوونی من به فدای تو رقیه خدا به تاروپودم عشقتو سرشته هرکی که عاشق سه ساله‌ی حسینه با قمرالعشیره ساکن بهشته دل و دلبر اصغر نگار علی اکبر قرار دل حیدر ای شاه بانو علم پرور مکتب علی صولت و منصب تویی لیلی زینب ای شاه بانو یارقیه ... 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 📝🌱 نوشم نام تو بر دلم به خط شیدایی شده ذکر تو برای من دم مسیحایی پی تو آمد ملک ولی پَرَش تماماً سوخت به دربار قصر آسمان رقیه تنهایی قنوت و ربنای تو دارو ندارم دعای تو برای من شده حیاتی با تو که باشم دیگه مشکلی ندارم مثل برادر و عموت باب نجاتی شعور یعنی رقیه غرور یعنی رقیه صبور یعنی رقیه جانم بانو تویی معنی عزت طرف دار نجابت شدی مظهر غیرت جانم بانو یا رقیه... 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 📝🌱 عمو عباسین نازلی نگاری سن رقیه جان حسینه بانو ئورک قراری سن رقیه جان مه و خورشید و فلک گذر سنون مدارینده که سن عرش و فرشین اعتباری سن رقیه جان مجلس شام و کوفه ده قیامت ایتدون با غضب حیدری مجلسه گدیب سن وقار فاطمی یاقور سراسریدن دشمنی ملعونی او گون خراب ایدیب سن سالیب مجلسه غوغا گلیب قان آلا گویا او دم حضرت زهرا جانم بانو ددی سانما اسیرم سن ای ظالمِ بی رحم که من دخت امیرم جانم بانو یارقیه...
4)shor-haftegi-20.12.1401.mp3
9.21M
/قبله‌ی حاجاته کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم هفتگی ویژه میلاد حضرت رقیه‌خاتون(سلام‌الله‌علیها) ۱۴۰۱/۱۲/۲۰ ══════ ((سوگلی ارباب قبله ی حاجاته رقیه خانومه عمه ی ساداته) 2 بغل بابا اومده عسل بابا اومده 2 (همیشه ،میخونه حسین که نازنینم الهی تو رو تو لباس عروس ببینم )2 (سیدتی یا رقیه .... 3 یا رقیه )3 ) 2 *امشب کسی بی حاجت نباشه ...* رو دستای زینب ... با خنده می خوابه 2 دختر کوچیکه ... خونه ی اربابه 2 (یه غنچه ی یاس اومده ... لیلی عباس اومده ... ) 2 میخونه ... یه روزی نبینمت ، میمیرم 2 عزیزم ... یه عمو بگو تا جون بگیرم 2 (سیدتی یا رقیه .... 3 یا رقیه ) 2 خوش به حال اون که نوکر باباشه 2 کرببلای ما گیر یه امضاشه 2 (گرفتارها .... صداش کنید مرض دارا .... صداش کنید ) 2 به خدا ، امید دلای ناامیده 2 نام او به درای بسته شاکلیده 2 (سیدتی یا رقیه .... 3 یا رقیه ) 2 سوگلی ارباب قبله ی حاجاته 2 رقیه خانمه عمه ی ساداته 2 بغل بابا اومده عسل بابا اومده 2 همیشه ،میخونه حسین که نازنینم الهی تو رو تو لباس عروس ببینم 2 (سیدتی یا رقیه .... 3 یا رقیه )3 مولاتی رقیه ... سیدتی رقیه ... .
❣﷽❣ دوبیتی صلوات 🌻ولادت حضرت رقیه سلام الله ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ درحسن ختام این مه پرزنشاط نور دگری رسید اندر ظلمات درجشن ولادت رقیه بفرست با یادمدافعان صحنش صلوات (آقای محمدفضل الهی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ بر دخت حسین رقیه از جان صلوات بر سه ساله عمه ی شهیدان صلوات او فاتح شام و بحث با دخت یزید بر سیرت فاطمی جانان صلوات 🌹🍃🌹 بر بنت حسین گو دمادم صلوات بر فاتح شهر شام هر دم صلوات شه بانوی شام گشته ریحانه عشق دانی دل و جان به تو دادم صلوات 🌹🍃🌹 از عرش به فرش همه جا یک ذکر است در مُلک و مَلَک ورد همه این ذکر است ای اهل زمین همه دمادم بفرست بر نسل علی، آل محمد صلوات 🌹🍃🌹 شب میلاد شما حال عجیبی دارم عرض تبریک به سقای غریبی دارم از وجود گل رویت بنمود جلوه یاس عرض تبریک به ارباب عزیزی دارم 🌹🍃🌹 آمدی خانه مولا ، چه سروری بر پاست ناز دانه که به صورت ،تو گویی زهراست عمه می زد به لبش بوسه و می کرد ندا لا حول ولا قوه الا با الله ست 🌹🍃🌹 ای که از آمدنت کوثر دیگر آ مد از قدومت چه صفایی به دلبر آ مد رخ تو دید ابوالفضل بگفت ماشا الله صورت و سیرت زهرا، گل حیدر آمد 🌹🍃🌹 با عمر کم ات نام تو شد ورد زبان ای شیر تر از زنان عالم به جهان از نسل علی و فاطمه، بنت حسین ای ورد زبان تو کلام از قرآن 🌹🍃🌹 ای که از پا تا به سر حُسْنِ خدایی آمدی خوش آ مدی تو عزیز فاطمه خیر النسا یی آمدی خوش آ مدی ماه شعبان جای خالی تو را پر کرد بانو دختر شاه شهید کربلایی آ مدی خوش آمدی 🌹🍃🌹 کیست این بانو که دورش هَمْهَمِهْ است نام پاکش بر زبان خلق بنگر زِمْزِمَه است زینت دوش ابا الفضل علمدار و رشید بر لب شاه شهیدان ذکر، ذکر فاطمه است 🌹🍃🌹 روشن شده این خانه، از مقدم ریحانه عالم به سرور آمد، از کوثر این خانه قلب نبی و حیدر، غرق شعف و شادی گلخانه گلستان شد، آ مد به کاشانه 🌹🍃🌹 ای کودکی حضرت زهرا ، خوش آمدی ای سیرت و صورت طاها، خوش آ مدی امشب جهان پر شده از عطر پاک تو ای غنچۂ نو شکفتۂ مولا ، خوش آ مدی (شاعر: آقای رسول چهارمحالی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ دخت شاه عالمین آمده است برحسین نور دو عین آمده است شادمان گشته دل اهل ولا در جهان بنت حسین آمده است 🌹🍃🌹 گل زگلزار ولا آمده است دختر خون خدا آمده است شادمان گشته به جنت زهرا نوه ی شیر خدا آمده است 🌹🍃🌹 امشب از لطف خدای ازلی سرزده بار دگر نور جلی شادمان گشته دل اهل ولا آمده دخت حسین بن علی 🌹🍃🌹 در شهر مدینه امشب از لطف الاه آمد به جهان رقیه ی ثارالله تا کرد نظر بر رخ او زینب گفت: لا حول ولا قوة الا بالله (شاعر آقای رضا یعقوبیان) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در چهرهء خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضل علی جا دارد با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت ید طولا دارد (شاعر : آقای مهدی مقیمی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ شبِ لیلی و شوقِ مجنون است خنده با شور و گریه معجون است شب میلاد دختر مولاست شب جشنِ رقیه خاتون است (شاعر: آقای حسن ثابت جو) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ در بحر ولا گوهرِ نایاب آمد در شامِ سیاه،دخترِ مهتاب آمد با ذکرِ حسین حسین همه گل ریزید میلادِ رقیّه بِنتُ الارباب آمد (شاعر: حمیدرضا گلرخی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شیرین زبانم و گل خوشبوی زینبم من زینب سه ساله ، سخن گوی زینبم موسی کجاست تا که ببیند کلیم را؟ هم صحبت خدایم و همسوی زینبم من سِرّ کربلایم و زهرای خیمه ام در جای جای قافله نیروی زینبم در هاله ای ز نور مقامم نهفته است خود ماه کاروانم و مه روی زینبم خواب مقدّسم همه را ریخته بهم رؤیای صادقی ز تکاپوی زینبم ویرانه را به یک سحر آباد کرده ام در شام غم پیمبری از کوی زینبم تاثیر ناله های مرا عمه دیده است من قاتل یزیدم و بازوی زینبم از بس به گریه جلب توجّه نموده ام من باعث جراحت ابروی زینبم من نازدانۀ پدری سر بریده ام دردانه ای یتیمم و بانوی زینبم گیسوی من ز هول قیامت سپید شد پیر سه ساله ، خون جگرِ موی زینبم با تازیانه این بدنم خو گرفته است از گوشه خرابه پرستوی زینبم یاس کبود قافله ام مثل مادرم حور بهشت فاطمه ، مینوی زینبم در اوج ابتلا بخدا عبد خالصم خود کعبه الرزیه و دلجوی زینبم من زیر دین معجر پاره نمی روم با دست خویش پوشش گیسوی زینبم من زیر بار سلطۀ ظالم نمی روم پروردۀ حسینم و حقگوی زینبم گر تا ابد مقابل طاغوت فاتحم شاگرد عمّه جانم و رهجوی زینبم با دست بسته هر گره بسته وا کنم باب الحوائج دل نیکوی زینبم حاج محمودژولیده.
بسم‌الله الرحمن الرحیم عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود بَسکه می‌ریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود   باز هنگامه‌یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد لاله شوریده‌یِ هر لحظه‌ی دیدارش بود ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود مِهر همسایه‌یِ دیوار به دیوارش بود خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت اولین آینه‌یِ جاریِ کوثر آمد دومین فاطمه‌یِ خانه‌ی حیدر آمد آسمان از قدمش تا که شکوفا می‌شد عشق شیرازه‌ی هر واژه‌ی دنیا می‌شد هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می‌شد عالم از یاس‌ترین عطر مسیحا می‌شد باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود لحظه‌ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری بینِ منظومه‌ی خورشیدیِ دل جا داری زیرِ پا وسعتِ شش گوشه‌ی دنیا داری که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت پایِ پُر آبله‌اش با تنِ تبدارش سوخت از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید از همان فاصله‌یِ دور لبش را بوسید حسن لطفی .
بسم‌الله الرحمن الرحیم سحری روشن و عاشق/سحری غرقِ شقایق/سحری چاک گریبان و/شبی خیره و حیران/همه آفاق گل افشان و زر افشان و چراغان و غزل خوان/همه لبریز زِ آوازِ هَزاران دشت‌ها غرق ترنّم/پُرِ گلهای تبسم/زِ مِیِ نوش ترین خُم/به ترانه/به تلاطم سحری ریخته از بامِ فلک دامنی از ماه/به هر راه/به هر کوچه شبانگاه/چه نوری است/چه طوری است/در این خاک/چه هنگامه‌ی شوری است که در حلقه‌ی گیسوی ستاره/زمان/ لحظه‌ی احساس/زمین/تکّه‌ی الماس/پُر از عطرِ گلِ یاس ترین یاس شگفتا از این بزم/از این فرش/از این عرش تر از عرش/اگر هوش رمیده/وَ گر عقل پریده/وَ گر دل برمیده/زِ طربخانه‌ی سینه/پِیِ دلهای دگر تا به مدینه/به نگین شب رؤیایی هر دیده‌ی بی خواب/شب بارش مهتاب/دَرِ خانه‌ی ارباب/چه نوری است/چه شوری است/چه طوری است/در این خانه چه هنگامه‌ی شوری است ببین قبله نما را/که گم کرده خودش را و مِنا را و صفا را/وَ زِ سر تا به قدم غرق نیاز است و دو دستش که دراز است/ بدین خانه که در هاله‌ی راز است در این بزمِ معطر/در این مستی یکسر/چه بی تاب/چه مجنون/چه شیدا/شده لیلا/شده اکبر چه مبارک سحری هست و چه فرخنده شبی هست/همین شب/که شد از عشق لبالب/وَ گُلِ خنده شکوفاست به رخساره‌ی زینب/و خدا دانَد از آن چشم تماشایی بیدار/وَز آن قامت سرشار زِ دلدار/وَز آن چهره‌ی یوسف کُشِ بی تاب/علمدار/چه طوفان شده بر پا به دلش/در دَمِ دیدار/در این شامِ بهاری/نه صبری نه قراری/پُر از لحظه شماری/چه مشتاق/چه بی خویش/قدم میزند و منتظرِ عطر دل انگیز و دل افروز گل ناز حسین است/چه شعری است/چه نوری است/چه طوری است/چه هنگامه ی شوری است چه شد باز/که در باز شد و لحظه‌ی اعجاز شد و محشری آغاز شد و دید که در حُله‌ای از برگ گل یاس/و پیچیده به قُنداقه‌ای از شهپر جبریل امین/در آغوش حسین بن علی/یاس ترین/ناز ترین جلوه که دیده است/به چشمی که ندیده است به جز روی حسینش دو چشمش گُل دریاست/چه شیوا و ثریاست/دل آراست/تماشایی و بابایی و تنهاست/وَ ناگاه ابوالفضل رو کرد به انبوه فرشته و فرمود : اَلا باغ ملائک/وَ ای فوجِ فرشته/که دگر دور و برِ غنچه‌ام این گونه مگردید مریزید گُل از شوق مرقصید/مبادا که به بال و پر خود ناز کنیدش/که شاید رُخَش آزرده شود/از نفَسِ گرم و پَرِ نرم/که این گُل بُوَد حساس‌تر از معنیِ احساس/و آئینه‌تر از آینه در بوسه‌ی یک آه/و ای آه/از این آینه دوری/وَ مبادا که عبوری/کُنی از گرد رُخِ یاس‌تر از یاس و ای شبنم شیرین مَنِشین/بر سرِ گلبرگی از این غنچه/که ترسم که کبودش کند این بار که با توست چنین/ خدایا چه گُل است این/که شیرینِ دل است این/در این چهره بگو کیست/بگو این مَثَلِ کیست/همه محو/همه مات/همه واله و حیرانِ ابوالفضل/ که زینب به نَمِ اشکی و با سینه‌ی پُر آه و دلی سخت غمین/گفت چنین/با پسرِ اُمِ بنین/ای پسر فاطمه عباس ببین/دخترکِ نازِ حسین بن علی نَه/که همان گوهر مفقود و همان مادر رنجور/که می‌بود حدیثِ فدک و غصبِ فدک/زخمِ دلِ حضرت زهرا و نمک/همانی که به هر صبح و به هر شام/فقط صحبت او بود/همان خانه/همان شعله/همان دود/همان است که باز آمده امروز..... حسن لطفی .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(س) 🌸🍃🍃🌸🍃🍃🌸 مژده اهل ولا شده روشن سما مژده اهل ولا شده روشن سما جشن و شادي کنيد آمده هل اتي تبريک تبريک - آمده رقيه نور چشم علي و فاطمه 👏👏👏 جمله ي عرشيان در فلک شادمان چونکه آمد گلي جلوه جلوه گر در جنان 👏👏👏 تبریک تبریک آمده رقیه نور چشم علی و فاطمه همه جا در زمين شده خلد برين هست صفا بخش دلهاي اهل يقين 👏👏👏 کرده سجده بر او جبرئيل امين آفرين بر چنين دختري نازنين 👏👏👏 تبریک تبریک آمده رقیه نور چشم علی و فاطمه جلوه ي والضحي کوه صبر و سخا دخت آل عبا حاجتم کن روا بر مشامم رسد بوی عطر گلاب پدرش هست حسین مادرش هم رباب 👏👏👏 تبریک تبریک آمده رقیه نور چشم علی و فاطمه ✍:استاد_حاج_پیرزاده🖌 ⬇️ مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 بسیارعالی✅ 🌸🍃🍃🌸🍃🍃🌸 ❣هدیه محضر حضرت رقیه سلام الله علیها صلوات❣
🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
696.3K
❣﷽❣ 🌺 🌺 هر کس دل دیوونه داره .. دردانه‌ی ارباب و دُر ناب حسین است بر حیدر و بر فاطمه این نور دوعین است آسمانها یکسره ستاره بندان شده است عرش حق از مقدمش امشب چراغان شده است 🌺یا رقیه(سلام الله علیها) آمد به جهان باب مراد و باب حاجات آمده عزیزةُالحسین، رقیه سادات از قدومش رقص نور کهکشانها دیدنی ست جبرییل می‌گفت این یاس حسین بوییدنی‌ست 🌺یا رقیه(سلام الله علیها) گلخنده به لبهای اباالفضل و حسین است این غنچه ای از گلشن بین الحرمین است هر ملک گوید مبارک باد با دیدار او دیدنی تر بوسه‌ی عباس بر رخسار او 🌺یا رقیه(سلام الله علیها) () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 السلام ای قُمری گلزار عشق بلبل باغ حسینی در دمشق ای صفای کاروان اهل بیت دختر شیرین زبان اهل بیت حوری کاشانۀ عشقِ حسین نازنین دُردانۀ عشقِ حسین ای گل زیبای باغ فاطمه داغ تو همرنگ داغ فاطمه ای که برده رنگِ رخسارت عطش ای به زبر تازیانه کرده غش یا رقیه ای شبم را قرص ماه ای چو زهرا گشته پهلویت سیاه بشکند دستی که سیلی زد تو را سرخ بودی رنگ نیلی زد تو را تو امید کاروان و عمّه ای بازگو از رنج راهت شمّه ای بازگو از شام و هم از رنج راه باچه دستی روی ماهت شد سیاه؟ زجر کوفی تا که کوبیدت زمین تا که سیلی زد به روی نازنین پای تو دیگر برایت پا نشد چشم سیلی خورده دیگر وا نشد صورت نازت شده سرخ و کبود حیف که آنجا عموجانت نبود هیچکس آیا ز تو پرسیده است یا رقیه جان مگر جُرمت چه بود ؟ عادت کودک به بابا گفتن است شب به لالایی مادر خفتن است کودکی که اُنس گیرد با پدر می شود از دوری او خونجگر دختر بابایی مولا حسین بر پدر بودی عزیز و نور عین از شبی که خواب بابا دیده ای سفرۀ عمر خودت را چیده ای مانده ای در بین صحرا نابلد زجر می دادت نوازش با لگد در دل شب ناله ات رفت آسمان ای خدا پس عمه را برمن رسان یارب این تاریکیِ شب چون کنم؟ من بدون عمه زینب چون کنم ؟ پهلویت بشکست و بند آمد نفس گفتی ای بابا به فریادم برس تا پدر فریاد جانسوزت شنید عاقبت با سر به فریادت رسید تا پدرجان را به دامن دیده ای بوسه از لب های خونین چیده ای گریه ها با بغض و هِق هِق کرده ای تا که سر را دیده ای دِق کرده ای گفتگویت با پدر پیوسته شد وای من طومار عمرت بسته شد اینک ای «مداح» زین غم ناله کن باغ چشمت را ز خون پُر لاله کن. 🌹🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 .