eitaa logo
گلستان تربیت
5.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
8 فایل
فرزندپروری اسلامی، روانشناسی و نیازمندی های تربیتی در کانال تخصصی "گلستان تربیت" وابسته به بنیاد فرهنگی تربیتی ضیاءالصالحین ارتباط با ادمین 👇 @ziaossalehinadmin ادمین تبلیغات: 👇 @Admin_tabligat313
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 ارزش های تحمیلی ▫️محيط باز، محيط سرشار از تضاد و درگيرى است، محيطى است كه فكرهاى گوناگون با كودك رو به رو مى ‏شوند. ▫️ تو امروز از مادرت چيزى مى ‏شنوى، پدر كارمند چيز ديگرى خواهد گفت، برادر دانشجوى تو نيز حرفى دارد. هر كدام از خواهرها و برادرهاى تو حرفى و برنامه ‏اى دارند. در مدرسه هم با استادهاى رنگارنگ برخورد مى ‏كنى كه هر كدام با قيافه ‏اى، پيامبر رسالت ‏هاى گوناگون هستند و مى ‏خواهند در تنهايى دل تو بساط خود را پهن كنند و مى ‏خواهند چيزى را به تو تحميل كنند. ▫️ در چنين محيطى هر چه بيشتر تو را بسازند، زودتر خراب مى ‏شوى. و هر چه فكر بارت كنند، باعث مى ‏شود كه در جريان زندگى ‏ات آن را بيشتر زيرورو كنى و دچار شك‏ و عصيان و بدبينى و نفرت بشوى. به كفر برسى و شايد دوباره باز گردى و ايمان بياورى و لنگر بيندازى. ▫️در چنين محيطى نمى ‏شود براى كودك ارزش ‏ها و يا خصلت ‏ها را ديكته كرد و حرف‏ها را مطرح نمود. ▫️ هيچ مكتب و مذهبى نمى ‏تواند اصالت ها و يا حرف‏هاى ساده و سطحى خود را به بچه ‏ها تحميل كند؛ چون بچه ‏ها مشغول داد و ستد هستند، مبتلا هستند. ▫️آنچه امروز در ذهن بچه مى ‏نشيند، فردا پاهاى سنگين رهگذران نمى ‏گذارند در وجود او جوانه بزند، خشكش مى ‏كنند، از ريشه درش مى ‏آورند و حتى تخم نفرت را به جاى اين بذر كهنه مى ‏كارند. ▫️در اين محيط برخوردهاى شخصيت ‏ساز و سؤال ‏هاى دقيق و توجه ‏هاى غير مستقيم و بى ‏اعتنايى ‏هاى حساب شده، اثر بيشتر دارد. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۲۷ #⃣ ▬✧❁🌿🌼🌿❁✧▬ 🌐 به گلستان بپیوندید 👇 ☫ @golestane_tarbiat
📌 📜 استاد و شاگرد ✍🏻 عین‌صاد ❞ استاد بايد ملاک‌ها را براى محصل مشخص كند و برايش توضيح بدهد كه داده‌ها ملاک نيست و سودها هم ملاک نيست. داده‌ها از خداست و سودها از سرمايه‌ها. نه مقدار سرمايه مهم است و نه مقدار سود، بلكه نسبت سود به سرمايه مهم است. ده تا آجرى را كه يك پير زن با كم كردن غذاى خود به مسجدى کمک كرده است نمى‌توان با ده ميليون تومان کمک تاجرى مقايسه كرد؛ چون تاجر از غذايش كم نشده و نسبت به سرمايه‌اش كارى نكرده است. مهم مبلغ سرمايه‌اش و يا مبلغ كمكش نيست؛ كه سرمايه از ديگرى است و کمک هم مربوط به سرمايه است. آنچه براى اوست مقدار كوششى است كه بر روى سرمايه دارد. اگر اين ملاک‌ها روشن شود ديگر درس‌ها و علوم بت شاگرد نمى‌شود و مِراء و رياء بوجود نمى‌آورد كه هر چقدر بيشتر بيابد بيشتر بايد بكوشد در حالى كه نه به يافته‌هايش نگاه مى‌كنند و نه به كوشش‌هايش، بلكه به نسبت اين دو با هم. و مهم‌تر به جهت اين نسبت، كه براى چه كسى و در چه راهى اين همه كوشش كرده و خود را به زحمت انداخته است. 📚  | ص ۶۵ #️⃣ 🌐 به گلستان بپیوندید 👇 ☫ @golestane_tarbiat
📌 📜 اسیرِ پوچی‌ها ✍🏻 عین‌صاد ❞ انسان براى مسأله‌اى بالاتر از شكل گرفتن و تكامل يافتن بايد بكوشد، چون تنها اين كافى نيست كه شكل بگيريم و در ابعاد وسيع ماده و معنا تكامل پيدا كنيم، زيرا با اين تكامل يافتن، مسأله‌ى بن‌بست و عبث و پوچى زودتر پيش مى‌آيد و عميق‌تر، مطرح مى‌گردد. كسى كه بهترين ماشين را و شكل گرفته‌ترين وسيله‌ها را و تكامل يافته‌ترين مركب‌ها را با خود دارد مسأله‌ى بن‌بست و ترافيك و محدوديت‌ها را بيشتر احساس مى‌كند و عميق‌تر مى‌فهمد. انسانى كه در دو بُعد ماده و اخلاق شكل گرفته و به تكامل رسيده، اما جهت ندارد و راه ندارد، به بن‌بست و عبث و پوچى عميق‌ترى گرفتار خواهد شد و اين بن‌بست و عبث و پوچى را ديگر نمى‌توان با عرفان شرق هم درمان كرد و با هيپى‌گرى مداوا نمود، چون اين عرفان، خود يك نوع تكامل براى استعدادهاى عظيم‌تر انسان است كه پس از شكل گرفتن و تكامل يافتن، بايد به دنبال راهى بزرگ‌تر براى حركت كردن و جهتى برتر براى دويدنش بود. براى اين انسان مسأله‌ى جهت و صراط و مركب‌ها و رهبرى‌ها و روش حركت و منزل‌ها، مطرح مى‌شوند و تنها استعدادهاى تكامل يافته در دو بُعد ماده و اخلاق مسأله‌اى را حل نمى‌كنند. ... انسان هنگامى آدم مى‌شود كه به استعدادهاى شكل گرفته‌اش جهت بدهد. براى اين انسان، مكتبى، مكتب مى‌شود، كه جهت حركت و صراط و روش حركت را به او ياد بدهد و بياموزد، بدون آنكه او را مسخ كند و او را در راه بغلطاند و يا بغل بگيرد. 📚  | ص ۲۱ #️⃣ 🌐 به گلستان بپیوندید 👇 ☫ @golestane_tarbiat
📌 📜 خدا را نمی‌شناسیم! ✍🏻 عین‌صاد ❞ دوستى مى‏گفت مادر من از كودكى رنج برده و گرفتار بوده، با شوهرش و بستگان شوهر، گرفتار بوده، با خانواده‏اش مشكل داشته، با فرزندانش مصيبت‏ها ديده و امروز هم گرفتار فرزند عقب افتاده‏اى است كه شديداً به آن وابسته است و او را از جلو چشم دور نمى‏كند و شب‏ها بارها برمى‏خيزد و او را مى‏پوشاند و خواب و راحت خودش را مى‏زند. اين دوست مى‏گفت مادرم كه بارها قصد خودكشى هم داشته، تازه آن‏جا كه آرام است و حالش خوب است اين را قبول ندارد كه خدا مهربان است و رحيم و رحمان است، مى‏گويد آخر اين چه محبتى است و به خودش نگاه مى‏كند؛ كه‌چقدر مواظب است و فداكار است. راستى كه بدون معرفت، آدمى از ذكرها هم بهره نمى‏برد. همين مادر مهربان، همين كودك ضعيف و محبوب و عقب افتاده را، اگر بخواهد بيرون برود و يا زير باران بماند و يا غذاى كثيفى بخورد، آن‏چنان مى‏زند و مى‏كشد و مى‏بندد كه جاى انگشت‏هايش بر بدن او مى‏نشيند و مادر اين‏ها را از مواظبت و مراعات و محبت مى‏داند. پس چطور شكستن بت‏ها و دور كردن شيطان و كنار زدن تعلق‏ها را نمى‏فهمد و محبت را در تمامى چهره‏ها و نعمت‏ها را در تمامى داد و ستدهاى او نمى‏بيند؟! مشكل همين است. كه ما گل و شل باران و كثيفى بچه‏ها و آلودگى غذا را مى‏فهميم و فرزند دلبندمان را مى‏زنيم و نمى‏گذريم ولى گرفتارى بت‏ها و اسارت‏ها و آلودگى شهوات و جلوه‏هاى دنيا را نمى‏فهميم و صنايع و كارسازى خدا را نمى‏شناسيم! 📚  | ص ۱۸۳ #️⃣ 🌐 به گلستان بپیوندید 👇 ☫ @golestane_tarbiat
📌 📜 خود را به دوست، بسپار. ✍🏻 عین‌صاد ❞ قال الحسين عليه السلام: "مَن أحبَّنا كانَ منّا اهل البيت.ألزموا مودتنا اهل البيت فان من لقى اللّه و هو يودّنا دخل فى شفاعتنا." امام حسين عليه السلام فرمود: "هر كس ما را دوست بدارد از ما اهل بيت است.به گردن بگيريد دوستى ما اهل بيت را، چون هر كس خدا را ديدار كند در حاليكه ما را دوست بدارد در شفاعت ما داخل خواهد شد." معناى دوست و مودت، از خواستن و حاجت داشتن جداست؛ گاهى كسى را براى خودت مى‌خواهى، براى اينكه به تو سودى برساند و تو را به خواسته‌هايت راه بدهد، گاهى كسى را براى خودش مى‌خواهى، چون حساب كرده‌اى و فهميده‌اى كه اگر براى او بسوزى و حتى نيست شوى او تو را مى‌سازد و هستى مى‌دهد. در اين مرحله مى‌توانى خودت را فدا كنى و بخاطر خواسته‌ى او، از خواسته‌ى خودت چشم بپوشى. به‌خاطر محبت او با دشمن و بدخواه خودت دوست باشى و برايش اقدام كنى. اين نوع دوست داشتن است كه به ولايت و متابعت مى‌انجامد. تو سرپرستى خودت را به او واگذار مى‌كنى و در زندگى و مرگ و دوستى و دشمنى و قطع و وصل‌ها به او توجه دارى. ...محبتى كه از آن معرفت به اولويت برخاسته باشد، ولايت را مى‌سازد و حب و بغض و لعن و سلام را جهت مى‌دهد، كه؛" انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولىّ لمن والاكم و عدوّ لمن عاداكم." اساس اين محبت در اين نكته است كه ولىّ از من به من آگاهتر و از من به من مهربانتر است و همين درك، اضطرارِ به حجّت و ولىّ خدا را شكل مى‌دهد. چون با دگرگون شدن تلقى انسان از خودش و استمرارش، تلقى انسان از جهان و حكومت و مديريت متحول مى‌شود. 📚  | ص ۹۷ #️⃣ 🛒 خرید کتاب 👇🏻 چهل حدیث از امام‌ حسین (ع) 🌐 به گلستان بپیوندید 👇 ☫ @golestane_tarbiat