مثل باران
از فریدون مشیری
من نمیگویم درین عالم
گرمپو، تابنده، هستیبخش
چون خورشید باش
تا توانی
پاک، روشن
مثل باران
مثل مروارید باش
ریشه در خاک، مشیری، ص ۳۹۶.
#باران
#فریدونمشیری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
راز محبت
از محمود شاهرخی
بیا خلوتفروز خانه باشیم
به پیشِ شمع هم، پروانه باشیم
چو با راز محبت آشنایی است
چرا با یکدگر، بیگانه باشیم؟
واپسین یادگار بر صحیفهی روزگار، شاهرخی، ص ۱۹۴.
#محبت
#محمودشاهرخی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
خروس سحری
از خیّام
هنگام سپیدهدم، خروس سحری
دانی که چرا همیکند نوحهگری؟
یعنی که نمودند در آیینهی صبح
کز عمر، شبی گذشت و تو بیخبری!
کتاب مشاعره، ص ۶۶۴.
#خروسسحریوعمر
#خیام
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کهنه کتاب عشق
از مشفق کاشانی
بیسرانجامی عاشق، سخنی تازه نبود
عشق، چون کهنه کتابی است که آغاز نداشت
شعر در قالبِ تبدارِ سخن، جان میداد
گر مسیحای سخن، حافظ شیراز نداشت
کهکشان آبی، مشفق کاشانی، ص ۱۵۷ و ۱۵۸.
#حافظ
#عشق
#مشفقکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
خامُشی
از کلیم کاشانی
ز خامُشی، دهن غنچه پر ز زر شده است
سکوت جایزه دارد، چرا نمیگیری؟
طعم سکوت، مدیریت زبان و جایگاه خاموشی در آثار سخنوران فارسی، دکتر قاسم صافی، ص ۲۰۸.
#سکوت
#کلیمکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
مردم دانا
از جواهری وجدی
آنجا که جهل، مایهی تمکین و سروری است
باید به روزِ مردم دانا، گریستن!
کتاب مشاعره، ص ۱۳.
#دانا
#جواهریوجدی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
قوم ریایی
از دکتر شفیعی کدکنی
آه از این قومِ ریایی که در این شهرِ دوروی
روزها شحنه و شب، بادهفروشند همه
کتاب مشاعره، ص ۲۳.
#شهردوروی
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
مهرورزی
از محمود شاهرخی
اگر در سر تو را اندیشه باشد
مُدامت، مهرورزی پیشه باشد
خشونت ای گل من، مثل سنگ است
دل انسان، بهسان شیشه باشد
واپسین یادگار بر صحیفهی روزگار، شاهرخی، ص ۱۸۴.
#مهرورزی
#محمودشاهرخی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
فرصت و همّت
از پارسا تویسرکانی
مردمان گویند: هر کاری رَهین فرصت است
فرصت آن کس را به دست آید که صاحبهمّت است
کتاب مشاعره، ص ۴۸۸.
#فرصتوهمت
#پارساتویسرکانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae