eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.1هزار دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
9.7هزار ویدیو
194 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰جزئیاتی از شهید پاشاپور فرمانده دلیر ایرانی در سوریه 🔹شهید مدافع حرم در جریان درگیری با تکفیریه ها👹 در حلقه قرار می‌گیرد. تعدادی از نیروهای این شهید بزرگوار عقب نشینی می‌کنند وبعضی از آنها به درجه رفیع شهادت🕊 نائل میگردند. 🔸شهید پاشاپور در آخرین ساعات، در خانه مخروبه ای🏚 توسط عناصر تکفیری ها محاصره میشود و تا آخرین گلوله می‌کند و پس از اتمام مهمات با یکی از عناصر تکفیری که قصد ورود به آن خانه جهت به دراوردن ایشان داشته درگیر می شود و او را با چاقو🔪 به درک واصل می کند 🔹و پس از اینکه نمی توانند ایشان را به اسارت دراورند در نهایت ایشان را به شهادت🌷 می رسانند. آقای اصغر همچون فرمانده شهید خود به شهدای کربلا اقتدا کرد و پیکر مطهرش⚰ بدون به وطن بازگشت. 🔸شهید اصغر پاشاپور لشکر قمر بنی هاشم بوده که متشکل از شیعیان اهل می‌باشد. این لشکر جزو موفق ترین👌 یگان های عملیاتی بوده است. ولادت ۱۳۵۸/۶/۳۱ شهادت ۱۳۹۸/۱۱/۱۳ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔰همسرشهید 🔷️10 سالی از ازدواجم💍 با مهدی می‌گذرد، اگرچه این 10 سال بسیار کوتاه و بود ولی در این مدت آرامش را به معنای واقعی😌 حس کردیم. ثمره زندگی مان هم شدند.. 🔸شهید مهدی نه تنها یک همسر خوب بلکه یک و دوست خوب هم برای من بود. همیشه در تصمیم‌گیری‌ها با من مشورت می‌کرد. مهدی ولی فقیه و ارادت خاصی به ولی فقیه داشت✔️ و همیشه گوش به حرف حضرت آقا بود ♦️گفت: از وقتی این لباس سبز را تنم کردم یعنی باید برای دفاع از اسلام👊 در هر مکان و هر زمانی آماده باشیم. حرم ، حرم رقیه سه ساله این ها مکان های مقدس ما مسلمانان است. ♦️یکبار اسیر شدند و ما اجازه دوباره نخواهیم داد📛 این جنگ برای ما امتحان است. وقتی این ها نباشند نسل های آینده و بچه های ما چه چیزی را خودشان قرار بدهند http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
چه دارے⁉️ در اَعماق …!!! کہ این چنین جـ♥️ـانِ مــرا به مــی بــرد...؟؟؟ http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🥀 "میخواهم برایت از حسرت به زبان راندن کلمه ی بگویم " 🍃مگر نمیشنوی !? صدای دخترکی که چندین سال است بابای خود را ندیده و در حسرت آغوش پدریش عکس مرحم دل مجروحش شده است . دختری که پدر است ... دختری که به قول خودش از وقتی که پدر رفت او و خواهرش را به همراه برد .😢 . 🍃دخترها خوب میدانند که دلتنگی برای پدر چگونه است . اما نه , با وجود همه ی دلتنگی ها، دختران چنین پدرانی زینب وار زندگی میکنند و همچنان به وجود پدرشان افتخار میکنند .🌹 . 🍃آرامش کنونی ما مدیون پدر دخترانی است که از خودشان گذشتند تا نگذارند دری بگیرد و پهلوی بشکند و پدری شکافته شود و برادری در تشت بریزد و سر برادر دیگر به روی رود و خواهری به در بیاید .😭 . 🍃آری ،به همراه برادرش مجتبی را بر ماندن ترجیح دادند چرا که روح بلند و ملکوتیشان نتوانست در این دنیای خاکی بماند .🕊 . 🍃 مصطفی و مجتبی, دو ستاره ی به نور حق پیوسته ی خانواده ی بختی بودند که در طول حیاتشان حسینوار زیستند این را میشود از سخنان به تصویر کشیده ی اطرافیان حس کرد . . 🍃به قول " کسی میتواند در پای بمیرد که پیش از آن زند گی در پیش چشمهای وی باشد ." . 🍃شهدا این گونه بودند ... آیا ما نیز این گونه ایم؟ 😔 ✍نویسنده: . مدافع حرم و . 📅تولد مجتبی : ۱۲ فروردین ۱۳۶۷ . 📅 تولد مصطفی : ۵ مرداد ۱۳۶۱ . 📅شهادت : ۲۲ تیر ۱۳۹۴. تدمر سوریه . 🥀مزار : بهشت رضا http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹 یکی از همرزمان شهید در توصیف چگونگی شهادت این مدافع حرم کرمانشاهی می گوید: سال ٩٤ عملیات مهمی در حومه جنوبی حلب برای آزادسازی شهرک راهبردی انجام شد.✅ بسیار عملیات سخت و پیچیده ای بود و به همین دلیل ساعت ها درگیری ادامه پیدا کرد اما با رشادت بچه ها موفق شدیم وارد شهرک خان طومان شویم.✌️ وی افزود: به دلیل این که هنوز شهرک کامل آزاد نشده بود تعدادی از تروریست ها در بخش هایی از این منطقه حضور داشتند.☝️ در حال پاکسازی بودیم که حاج فریدون احمدی با یک دستگاه آمبولانس و به همراه دو تن دیگر برای مداوای مجروحین وارد شهرک شد اما ایشان اطلاع نداشت که تروریست ها در نزدیکی ماشین او کمین کرده اند.😞 هر چه فریاد زدیم متوجه نشد و به همین دلیل به اعضای گروهگ تروریستی فیلق الشام در آمد.😔 او پس از مدت ها صبوری سرانجام توسط تکفیری ها به شهادت رسید.💔 شهید مدافع حرم فریدون احمدی🌹 ١٤٣٨ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🥀 🍃مدافعان حرم که راهشان است و در آن شکی نیست، اما حرفم با مردمی است که را ذکر لب کرده اند و خودشان تماشاچی میدان شده اند. . 🍃خواب ِغفلت و منطقمان را بیخیال کرده است. برای حسین سینه می زنیم اما نمیدانم پاسخم به اینکه آیا حسین وار می کنیم یا نه چیست ؟🥺 . 🍃شب اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!!😥 . 🍃مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش گویان راهی می شوند. از جمله است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت.وقتی روضه و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد🌹 . 🍃 دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت. خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود🌺 . 🍃حال، بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای برگشت❣ . 🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و ها، روح خسته از گناه را شست. توبه کردند و ها، تشنه تر شدند برای اما آن ها که خود را به خواب ِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر نیستیم، نمک روی زخم نباشیم😓 . راستی پرستوی به خانه برگشته❤️ . ✍نویسنده : . 🌺 . 📅تاریخ تولد : ۳ آذر ۱۳۵۹ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان . 🥀مزار شهید : مازندران، ساری ، آرامگاه مجدالدین http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 و ... به خدا قسم همه ما ، امنیت ، آرامش ، آسایش ، ناموس ، دین ، اسلام ، بودن ، زندگی ، مسئولیت و ... و ... و ... را وامدار یک به یک این هستیم . شما را به خدا قسم می دهیم بیائید و فقط و فقط و فقط به اندازه 1 دقیقه به این موضوع فکر کنیم . آنها کجا و در چه فکری بودند و حالا ما کجا و در چه فکری هستیم . 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 پس از اتمام مرخصی‌ام از تهران به منطقه مهران رسیده بودم که که آماده باش اعلام کردند و گویا دشمن ساعت دو نیمه شب عملیاتی انجام داده بود اما سمت ما خبری نبود. به ما گفتند شلیک کنید ما هم در تاریکی با «آرپی جی» و گلوله شلیک می‌کردیم و تا پنج صبح که هوا کمی روشن شد دیدیم هرچه گلوله زده‌ایم به تانک و نفربر زده بودیم. ساعت ۶ می‌خواستیم عقب‌نشینی کنیم، که یکی از مافوق‌های‌مان اجازه عقب‌نشینی به ما نداد و یک ساعت بعد به ما دستور عقب‌نشینی صادر شد. حدود ۲۸ نفر بودیم که عقب‌نشینی کردیم و با یک ماشین جنگی به داخل منطقه مهران رفتیم. منطقه به محاصره دشمن درآمده بود. ما هم در جاده زیر یک پل مخفی شدیم که دیدیم یک سرباز ایرانی هم جداگانه به سوی ما می‌آید. عراقی‌ها هم که با تانک و نفربر از روی پل در حال عبور بودند گویا رد او را زده بودند. حدود ۱۰ دقیقه بعد عراقی‌ها ما را محاصره کردند. البته ۱۸ تن از بچه‌ها قبل از اینکه ما به اسارت دربیاییم از طرف دیگر پل فرار کرده بودند و خودشان را نجات داده بودند. ماه رمضان و دقیقاً وقت اذان ظهر بود که نیروهای عراقی ما را اسیر گرفتند. یک درجه‌دار عراقی به همراه چند سرباز ما را اسیر کردند. درجه‌دار عراقی به سربازانش دستور آتش داد تا ما را به گلوله ببندند که یک یا دو دقیقه بیشتر طول نکشید که یک جیب نظامی از دور پیدا شد. آن درجه‌دار به نشانه احترام دست بلند کرد و به زبان عربی که البته از بچه‌های عرب زبان هم در میان بودند ترجمه کرد که آنها نمی‌خواهند ما را بکشند. افسر عراقی مدام می‌گفت: «ماه رمضان، گناه، گناه» آنها هم دست نگه داشتند و ما را سوار ماشین‌ها کردند و به بصره بردند تا پنج سال در اسارت دشمن زندگی کنیم. راوی : http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
شربت شب قدر اردوگاه ابتدا سه سوره عنکبوت، روم و دخان تلاوت می‌شد، بعد دعای افتتاح و دعای جوشن کبیر را در 2 مرحله می‌خواندیم. البته تمام اینها را به سرعت تلاوت می‌کردیم. برخی از بچه‌ها حتی دعای جوشن را نیز که حدودا 22 صفحه است را نیز حفظ می‌کردند تا نیاز به مفاتیح پیدا نکنند. در زمان استراحت کوتاه بین دعای جوشن، با لیوانی شربت از بچه‌ها پذیرایی می‌شد، شامل آب و کمی شکر! نماز یک روز نیز خوانده می‌شد و بعد از آن مناجات ابوحمزه. البته برخی 100 رکعت را نیز می‌خواندند. دعاهایی مانند ابوحمزه ‌ثمالی در طول سال نیز خوانده می‌شد و اکثر بچه‌ها به آن مسلط بودند. قرآن‌های ما نیز ترجمه نداشت اما با توجه به حضور روحانیون و افراد مسلط در بین اسرا، تقریباً تمام اسرا به ترجمه قرآن، تفسیر و اعراب تسلط داشتند. بعد از دقایقی استراحت مراسم قرآن سر گرفتن را آغاز می‌کردیم که تقریباً تا نزدیک اذان صبح طول می‌کشید. در طول این برنامه‌، بعثی‌ها دائماً ما را غافلگیر می‌کردند که با هشدار نگهبان، برنامه را بر هم می‌زدیم. اما گاهی که نگهبان نیز حال خوشی پیدا می‌کرد، آنها داخل می‌آمدند و از همه بیشتر آن نگهبان و ارشد آسایشگاه را توبیخ می‌کردند. در احیاء شب بیست‌ و یکم و بیست‌ و سوم که ایام شهادت امیرالمؤمنین علی (ع) بود، برنامه مرثیه‌سرایی نیز داشتیم. با اتمام برنامه‌ها، بعد از اذان صبح سکوت مطلق در آسایشگاه حاکم می‌شد تا همه استراحت کنند. البته رأس ساعت 8 صبح به اجبار باید از اردوگاه خارج می‌شدیم! راوی :
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 اسرای ایرانی روزهای آخر هفته تمام سال را سعی می‌کردند به طور مخفیانه روزه بگیرند تا برای ماه مبارک رمضان آماده‌تر شوند، حتی قبل از ماه‌های رجب و شعبان اسرا از همدیگر حلالیت می‌طلبیدند و با کمک یکدیگر برای استقبال از ماه رمضان برنامه‌ریزی می‌کردند. علاوه بر روزه گرفتن، نماز جماعت هم ممنوع بود اما اسرا به طور مخفیانه در دسته‌های کوچک‌تر نماز جماعت اقامه می‌کردند و با نگهداری غذای شب برای سحر، روزه می‌گرفتند. برای اینکه کمبود قرآن در زندان‌ها جبران شود، اسرایی که سواد کافی داشتند، آیات قرآن را بر روی کاغذهای سیگار می‌نوشتند تا سایر اسرا بتوانند قرآن تلاوت کنند و اینگونه، اسرا قبل از اذان مغرب به همراه خواندن قرآن و دعای آن روز به استقبال نماز و افطار می‌رفتند و با وجود مخالفت عراقی‌ها مراسم شب‌های قدر هم به طور مخفیانه برگزار می‌شد. یک روز قبل از افطار به ما گفتند غذا «بامیه» است و ما بسیار خوشحال شدیم، چرا که قند بدن ما کم شده بود و تا زمان افطار خدا را شاکر بودیم که غذای مورد علاقه ما پخته شده است؛ هنگام افطار غذای آبکی همانند آبگوشت برای ما آوردند و زمانی که پرسیدیم بامیه چه شد، گفتند: «این غذا اسمش بامیه است و عراقی‌ها به این نوع غذاها بامیه می‌گویند.» غذای اسرا برای افطار در داخل ظرفی به نام «قسوه» ریخته می‌شد و هر ۸ تا ۱۰ نفر دارای یک قسوه بودند که پنج قاشق برنج سهم هر یک از اسرا بود؛ هر چند آب رب و مقداری لپه به عنوان خورشت با غذا داده می‌شد و برخی از اسرا همین وعده غذایی را در داخل قوطی کنسرو می‌ریختند تا اینکه برای روز بعد سحری داشته باشند تا بتوانند روزه بگیرند. راوی : http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 روزی در حالی که روزه هم بودم یک ساعت مانده به مغرب ۵۰ تا ۶۰ نفر از افراد آسایشگاه را بیرون آوردند که من هم جزو آنها بودم. وقتی به محوطه اردوگاه آمدیم فی البداهه و به صورت خبردار ما را حدود نیم ساعت روبروی آفتاب نگه داشتند و می‌گفتند که مستقیم به آفتاب نگاه کنید یا مثلاً می‌گفتند انگشت سبابه را روی زمین بگذار و دور خودت دور بخور و در همان حال هم ما را با کابل می‌زدند یا اینکه می‌گفتند روی محوطه سیمانی به صورت سینه خیز بخوابید و دست را از پشت به صورت حلقه در آورید و با بازو سینه خیز بروید که بعد از حدود ۱۰ متر سینه خیز متوجه شدیم خون از بازوان ما جریان پیدا کرده است. بعد از یک ساعت آزار و اذیت ما را بردند در یک زندانی که فقط یک روزنه برای دید داشت. البته قبل از آن برای شستن دست و صورت رفته بودیم که همانجا هم با نوشیدن مقداری آب افطار کردم. در هر حال داخل زندان دو اتاق ۹ متری بود یک محوطه هم بود یک دستشویی هم داشت که سرریز شده بود. بوی کثافت و لجن آزارمان می‌داد. ما را در دو اتاق ۹ متری جا دادند یعنی بیش از ۲۰ نفر در هر اتاق و هوا هم فقط از زیر در جریان داشت. این وضعیت در حدود سه ساعت ادامه داشت تا اینکه در حدود ساعت ۱۰ شب در بازشد. درجه دارهای عراقی با چوب آمدند. طناب هم آورده بودند. تَشت هم داشتند. درب اتاق باز شد. به دو نفر از بچه‌ها گفتند دو طرف چوب را بگیرید. دو طناب به دو طرف چوب بستند. گفتند پا را در طناب بگذارید برای فلک کردن! یکی یکی بچه‌ها برای فلک می‌آمدند. کابل مورد استفاده هم خیلی درد داشت. هر کدام از بچه‌ها ۴۰ یا ۵۰ ضربه در کف پایشان می‌خورد. عراقی‌ها به این که دلیل کف پا بر اثر ضربه‌ها ورم می‌کرد یک درجه دار را مأمور کردند که دست بچه‌ها را بگیرد و آنها را به حالت دو راه ببرد اما در حین دویدن با دمپایی به صورت بچه‌ها سیلی می‌زد. بعد از اینکه طول سالن را طی می‌کردیم پای ما را در تشت آب می‌گذاشتند که بدجور پایمان می‌سوخت. این زندان معمولاً یکی دو روز طول می‌کشید و غذا هم نمی‌دادند. بچه‌ها در آن مدت حسابی ضعیف می‌شدند. آب را هم خیلی ناچیز به ما می‌دادند بنابراین من شانس آوردم که آن شب در حالی که روزه بودم هنگام شستن دست و صورت مقداری آب نوشیدم هرچند گرم. در هر حال غیر از آن مقدار آب تا صبح روز بعد هم چیزی برای خوردن نداشتم. این جور مواقع گاهی بچه‌ها از بیرون مقداری نان از لای در می‌انداختند داخل که خود غنیمتی بود. راوی : http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀💐🌹🕊🌹💐🥀 ای عاشقان اهل بیت من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم می‌جنگیدم تا شوم و حال ، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم لبیک گفته و از اهل بیت دفاع کنم . لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به می‌شوم و آرزو دارم همچون در دفاع از خواهر بزرگوارشان بشوم . یا تا آخرین قطره‌ی نمی‌گذاریم دوباره به برود ... 🥀💐🌹🕊🌹💐🥀 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 و در ، مزدوران حزب فالانژ ، اتومبیل کشورمان را در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی و ورود به شهر متوقف و خودرو مزبور به رغم ، توسط آدم ‌ربایان دست‌نشانده رژیم تروریستی تل‌آویو به گروگان گرفته شده و پس از شكنجه و بازجویی، به نظامیان اسرائیلی تحویل داده شدند ‌كه از سرنوشت آنان تاكنون اطلاعی در دست نیست و همه مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبری از این عزیزان برسد... سلامتی و تعجیل در فرج یوسف ، و تعیین وضعیت این عزیزمان http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🌴🥀🌷🥀🌴🕊 در این روز شاهد عزيزاني بود که پس از سال‌ها در مخوف ، قدم به خاک پاک خود مي‌گذاشتند. اين روز يکي از ‌انگيز‌ترين تاريخ انقلاب اسلامي است که حضور و مرداني بود که در راه و که با خدا بسته بودند، و ورزيدند و آنها توانستند در سال‌هاي و ، با وجود درد و ، روح و روان خود را حفظ کنند و و خود را نمايند تا در بازگشت به ايران اسلامي در صحنه‌هاي مختلف اجتماعي، و نمونه‌اي براي و مردان و زنان ايران اسلامي باشند. سالروز ورد به میهن اسلامی گرامی باد . http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌼💐☘️🌸☘️💐🌼 اول كه رفته بوديم ، گفتند كسي حق ورزش كردن نداره يه روز يكي از بچه ها رفت ورزش كرد مامور عراقي تا ديد ف اومد در حالي كه خودكار و كاغذ دستش بود براي نوشتن اسم دوستمون جلو آمد و گفت : مااسمك؟ اسمت چيه؟ رفيقمون هم كه شوخ بود برگشت گفت : گچ پژ . باور نمي كنيد تا چند دقيقه اون مامور عراقي هر كاري كرد اين اسم رو تلفظ كنه نتونست ، گذاشت و رفت و ما همينطور مي خنديديم . 💐 💐🌼 💐🍀💐 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 و ... به خدا قسم همه ما ، امنیت ، آرامش ، آسایش ، ناموس ، دین ، اسلام ، بودن ، زندگی ، مسئولیت و ... و ... و ... را وامدار یک به یک این هستیم . شما را به خدا قسم می دهیم بیائید و فقط و فقط و فقط به اندازه 1 دقیقه به این موضوع فکر کنیم . آنها کجا و در چه فکری بودند و حالا ما کجا و در چه فکری هستیم . http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🌸🍀🌹🍀🌸💐 روزهای پر برکت ماه ضیافت اللَّه سال 68 سپری شده بود، در روز عید فطر آن سال آزادگان برای سپاسگزاری به درگاه حقتعالی که به آنان توفیق روزه داری و احیای شبهای قدر را در شرایط دشوار زنجیرهای اسارت، عطا کرده بود همچون عموم مسلمانان، آن روز را جشن گرفتند. اسرا در ملاقاتهای خود، این روز سعید را تبریک گفته و از خداوند متعال قبولی طاعات و عبادات همدیگر را خواهان بودند. دید و بازدیدها و معانقه ها که در پیش چشم عراقیها صورت می گرفت، سبزه زاری از گل و گیاهان صفا و دوستی را نمایش می داد. خلاصه، شور و غوغایی برپا بود. چند نفر از دوستان بر روی تکّه صمونهای مهیّا شده، روغن سرخ شده ریخته و با پاشیدن شکر روی آن، شیرینیهای بسیار خوشمزه ای را ترتیب داده بودند و آنها را در بین بچّه ها پخش می کردند. در این گیرودار، گروهی از بچّه ها بدون اینکه از قبل، هماهنگی شده باشد، در گوشه ای از اردوگاه مشغول برگزاری نماز عید فطر شدند به تبعیّت از آنان، جمعی دیگر در گوشه ای از ایوان «آسایشگاه شماره یک»، صفوف زیبا و منسجم نماز را بستند و بدون هیچ توجهی به تهدیدهای قبلی و سختگیریهای عراقیها، به عبادت پرداختند. بلند کردن دستهای راز و نیاز عاشقانِ در بند، به درگاه حق و رکوع و سجودهای هماهنگ و یکپارچه، خشم و غضب نگهبانان را برافروخته بود. بعضی از آنان که از این حرکت کاملاً جا خورده بودند و دستوری برای مقابله به آنان نرسیده بود، ترجیح دادند که محوّطه را ترک کنند. عاقبت، غافلگیر شدن عراقیها و نیز بیم و ترس از حرکتهای حساب شده آزادگان، آنان را از هرگونه تصمیم گیری تند و خشن، برحذر داشت و مجبورشان کرد که از قاعده «شتر دیدی، ندیدی» استفاده کرده و برخلاف معمول، از کنار قضیّه، بی تفاوت بگذرند. 🌺 🌺 🌼🍀 🍀🌼 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 و در ، مزدوران حزب فالانژ ، اتومبیل کشورمان را در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی و ورود به شهر متوقف و خودرو مزبور به رغم ، توسط آدم ‌ربایان دست‌نشانده رژیم تروریستی تل‌آویو به گروگان گرفته شده و پس از شكنجه و بازجویی، به نظامیان اسرائیلی تحویل داده شدند ‌كه از سرنوشت آنان تاكنون اطلاعی در دست نیست و همه مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبری از این عزیزان برسد... سلامتی و تعجیل در فرج یوسف ، و تعیین وضعیت این عزیزمان http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 🌹 🌹 : 🗓 1331/12/20 🗓 محل تولد : قزوین ـ ضیاءآباد وضعیت تاهل : متأهل تاریخ : 🗓 1359/06/27 🗓 تاریخ : 🗓 1377/01/17 🗓 مدت : : 🗓 1388/05/19 🗓 مسئولیت : سرباز محل : بیمارستان لاله تهران علت : عوامل ناشی از اسارت و جانبازی مزار : 🔹 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🌴🥀🌷🥀🌴🕊 در این روز شاهد عزيزاني بود که پس از سال‌ها در مخوف ، قدم به خاک پاک خود مي‌گذاشتند. اين روز يکي از ‌انگيز‌ترين تاريخ انقلاب اسلامي است که حضور و مرداني بود که در راه و که با خدا بسته بودند، و ورزيدند و آنها توانستند در سال‌هاي و ، با وجود درد و ، روح و روان خود را حفظ کنند و و خود را نمايند تا در بازگشت به ايران اسلامي در صحنه‌هاي مختلف اجتماعي، و نمونه‌اي براي و مردان و زنان ايران اسلامي باشند. سالروز ورد به میهن اسلامی گرامی باد . 🔹 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹سالروز عملیات و پرکشیدن دست‌بسته‌ی 175 که زنده به گور شدند... 🍃🌺 سالگرد عمليات كربلاي چهار و باز هم اروند بسته وطن و چه واژه های پرافتخار و غريبی مارا به دعا كاش فراموش نسازند سحر خيز كه صاحب نفسانند یاد همه شیرمردان غواص جاودان ْ . 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❌در نشر لینک حذف نشود❌
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁آخر شــب بود . مرا صدا ڪرد و گفت : امشب می ریم براے . در ميان نيروهاے دشمن به يكے از رسيديم . دو عراقے داخل ســنگر نشســتہ بودند . يڪ دفعہ ديدم سرنيزه اش را برداشت و رفت سمت آنہا و آنہا را بہ گرفت . بعد یہ مقدار ڪہ راه رفتیم گفت گرفتن ما بےفایده ست ما باید اینہا را بترسونیم . بعد چاقوئے برداشت . لالہ گوش آنہا را بريد و گذاشت کف دستشان و گفت :حالا بريد خونتون ! 🍁من مات و مبہـوت بہ نگاه مي کردم . برگشت به سمت من و گفت : اينہـا بودند . شبهاے بعد هم اگر مےديد ، فرمانده يا اســت قسمت نرم گوشــش را مي بريد و رهايشان مي کرد . اين کار او دشمن را عجيب به وحشت انداختہ بود . 🍁معمولا بدون سلاح به شناسائے مي رفت و با سلاح بر مي گشت ! یڪـ بار ڪہ براے شناسایے داخل یڪـ روستا رفتیم گفت : من دیگہ نميتونم تحمل کنم . مي رم دستشوئے !! من هم رفتم پشــت يڪ ديوار و ســنگر گرفتم . يڪ دفعہ یڪ ســرباز عراقے بہ سمت دستشوئي رفت . 🍁مےخواستم به خبر بدم اما نمي شد .سرباز عراقي به مقابل دستشوئے رسيد . يڪ دفعہ ڪہ متوجہ حضور او شده بود با لگد در را باز کرد و فرياد کشيد : وايسا !! سرباز عراقے از ترس اسلحہ اش را انداخت و فرار کرد . هم بہ دنبالش مےدويــد . 🍁بالاخره او را گرفت و برگشت. سرباز عراقے فقط التماس مےکرد و بہ عربے مے گفت : تو رو خدا منو نخور . من ڪہ خندم گرفتہ بود بہش گفتم : چي داري ميگے؟! ســرباز عراقے به اشــاره کرد و گفت : فرماندهای ما مشــخصات اين آقا را دادند . بہ همہ ما هم گفتہ اند : اگر او شويد شما را مي خوره !! براي همين نيروهاے ما از اين منطقہ و اين آقا مي ترسند . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
گرفتن در جرم سنگین‌ی بود بچه‌ ها غذای ظهر را می‌ گرفتند و در یک پلاستیک می‌ ریختند چهار گوشه آن را جمع کرده و گره می‌ زدند سپس این غذا را در زیر پیراهن خود پنهان می‌ک ردند و می‌ خوردند اگر موقع تفتیش از کسی غذا می‌ گرفتند او را شکنجه می‌ دادند!! یادشهدا رو در فراموش نکنیم 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🌷 متولد یکم آبان ماه ۱۳۵۸ و زاده شهرستان صحنه بود که دوران کودکی اش در زیر آتش توپخانه‌ها و موشک باران جبهه غرب در دوران دفاع مقدس سپری شد. شغل شهید پاسدار رضا عباسی بود اما بعد از ظهور داعش در منطقه و دیدن جنایات فجیع این گروه تروریستی علیه مردم مظلوم منطقه و نیز حرمت شکنی‌های بی‌شرمانه آن‌ها و تهدید برای تخریب حرم مطهر حضرت زینب (س)، خود را مکلف به دفاع از (ع) دانست. وی پس از گذراندن دوره‌های آموزشی لازم برای نبرد با کفار عازم سوریه شد و علت رفتنش را به همسرش اینگونه بیان کرد، «همانگونه که تمام کفار از سراسر دنیا بر علیه مسلمانان سوریه و عراق جمع شدند ما نیز نمی‌توانیم بی‌تفاوت باشیم و نظاره‌گر سر بریدن مظلومان باشیم، نمی‌گذاریم بار دیگر حضرت زینب (س) به گرفته شود» و سرانجام در ٢١ دی ماه ۱۳۹۴ در منطقه عملیاتی خان‌طومان در شهر حلب سوریه به رسید.🌷 🕊 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸