#خاطرات_شهـــدا
یکی از مسئولین مستقیمش میگفت: #ماه رمضان بود، رفته بودم بادینده (منطقه ای کویری در اطراف #ورامین که #محمودرضا را آنجا دیدم. مهمانانی از #حاشیه خلیج فارس داشت و با زبان روزه داشت در هوای #گرم آنها را آموزش میداد.
نقطه ای که محمودرضا در آنجا آموزش میداد در #عمق ١١٠ کیلومتری کویر بود.
#گرمای هوا شاید ٤٥ درجه بود آنروز ولی روزه اش را نشکسته بود در حالیکه نیروهایش هیچکدام روزه نبودند و آب می خوردند.
#محمودرضا میگفت :من چون مربی هستم و در #مأموریت آموزشی و کثیر السفر هستم نمی توانم
#روزه ام را بخورم. حقا مزد محمودرضا کمتر از
#شهادت نبود."
راوی:دکتر احمدرضا بیضائی
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#رمضان
#مسافر
#شهادت
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت
http://eitaa.com/golestanekhaterat
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
💠 تدارکات و پشتیبانی گردان 🔻همکار شهید 🌷حسین 22 ساله از خیلی از بچه های گردان کم سن و سال تر بود
#خاطرات_شهدا 🌷
💠رفتم که سر مچشو بگیرم
🔰از صبــ☀️ـح می رفت تو #انبار تا بعد از ظهر😕 یه روز گفتم برم بهش سر بزنم. (با خودم گفتم شاید #حسین می ره اونجا می خوابه). خواستم برم سر مچشو بگیرم😁 رفتم داخل انبار. انتظار داشتم #کولر_گازی داشته باشه.
🔰وارد که شدم خفه شدم😨 گرما و #شرجی_هوا یه حالت کوره♨️ مانند درست کرده بود. واقعا یه لحظه هم #تحملش سخت بود. (توی گرمای 60-70 درجه ای اهواز)
🔰واقعا باورش برام #سخت_بود که حسین هر روز میاد اینجا و تو این شرایط #کار می کنه. نگاش کردم😟 با یه زیرپوش ایستاده بود. سر تا پا خیس #عرق؛ داشت مداحی🎤 می خوند و مشغول مرتب کردن #انبار بود.
🔰با عصبانیت بهش گفتم😠 یه ساله اینجا #مرتب نشده⁉️ بیا بریم الانه که #فشارت بیفته ها. گفت: داداش این وسایل مال #بیت_الماله و من طبق وظیفه ای که دارم #مسئولم اینجا رو مرتب کنم👌گفتم: نمیشه، همین الان بیا بریم تا نیفتادی رو دستمون.
🔰هر چی اصرار کردم نتونستم🚫 #راضیش کنم که بیاد و بریم. میدونستم هر چی بگم دیگه فایده ای نداره❌ از قدیم گفتن #نرود میخ آهنین در سنگ.
این #رفیق ما مرغش یک پا داره اگه بخواد کاری رو انجام بده، حتما انجامش می ده✅ آخر سری هم گفت اگه می خوای #بمون و کمک کن اگه نمی خوای هم لطفا غر نزن☺️ بزار من کارمو انجام بدم.
🔰خواستم #کمکش کنم، یکمی هم موندم و خودمو مشغول کردم ⚡️ولی راسستش #نفسم بالا نمی اومد. بلند داد زدم🗣 حسین! داداش من دارم می رم خونه🏘 الان سرویس می ره و من #جا_میمونم. با خنده گفت: از اولم می دونستم از تو آبی گرم نمی شه😄 #خندیدم و از انبار زدم بیرون.
🔰رفتم خونه ساعت 2 عصر🕑 شده بود. خیلی خسته😪 بودم. گرفتم #خوابیدم و تا ساعت 6 خواب بودم. وقتی بیدار شدم #اولین کارم این بود که به حسین زنگ بزنم☎️ و حالش رو بپرسم. گوشی رو برداشت و سریع گفت من الان #سرم_شلوغه بعدا زنگ می زنم. گفتم کجایی مگه⁉️ گفت کار #انبار هنوز تموم نشده.
🔰گفتم مسلمون تو این هوای #گرم و شرجی♨️ تو هنوز تو انباری؟! آخه #اخلاص هم حدی داره. بیخیال بابا
بخدا اگه همین الان نری #آسایشگاه، زنگ می زنم📞 به #فرمانده و می گم که این پسر دیوونه شده.
🔰(راستش #نقطه_ضعفش همین بود نمی خواست کسی از کارایی که می کنه مطلع بشه❌) تا اینو شنید سریع گفت #باشه. ولی من راضی نشدم✘ تا ازش #قول نگرفتم گوشی رو قطع نکردم📵
راوی: همکار شهید
#شهید_حسین_ولایتی_فر
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#فرزندانه
#فرزندان_شهدا
سلام بر
#بابای_خوبم
سلام بر
#بابای_شهیدم
امیدوارم #پدرم حالت در #بهشت در کنار #دوستان #بهشتی و #آسمانیت خوب باشد .
#خوش_به_حالت
می دانم که #بابا جان ازآن بالا ما رو می بینی و برامون دعا می کنی ، ولی کاش بابا #پیشم بودی ، #دست مهربان و گرمت را در #دستم می گذاشتی ، #اشکهایم رو پاک می کردی
شبهای #زمستان بدون تو برای ما همیشه #سرد بوده
دوستانم با #پدرهاشون می روند خرید و من به خودم می گویم تو هم کنارم همیشه هستی و مواظب منی و این بهترین #حسی است که دارم .
من به تو #افتخار می کنم
می توانستی مثل خیلیها موقع #جنگ به #میدان نروی و همیشه #کنار ما باشی ولی چون #خدا تو را خریداری کرده بود ، نیروی ایمانی در وجودت گذاشت و باعث شد که بگویی (( اجازه نخواهم داد این #دژخیمان به #مال و #ناموس من و #کشورم حمله کنند )) و چقدر زیبا #آهنگ رفتن را سرودی و #عزم میدان کردی .
#بابای خوبم ، همینکه نگاهم کنی #شبهای سرد زمستان برایم #گرم و #دلچسب خواهدشد .....
میگن هر کس که دلش تنگ بود آدرس #شهدا را به او بدهید ، من به همه #ایرانیان و دوستانم ، آدرس تو را می دهم #بابای_خوبم ...
از همینجا بوسه ای را نثارت می کنم تا #دلت برای ما #تنگ نشود
بدان که
#در_قلب_ما
#هستی_تا_ابد
#خدایا ما را تا رسیدن به
#آسمان_شهدا
#یاری_بفرما
🌹 #شهدا
🌹🌴 #همیشه
🌹🌴🌹 #نگاهی
#نجشنبه_های_دلتنگی
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#فرزندانه
#فرزندان_شهدا
سلام بر
#بابای_خوبم
سلام بر
#بابای_شهیدم
امیدوارم #پدرم حالت در #بهشت در کنار #دوستان #بهشتی و #آسمانیت خوب باشد .
#خوش_به_حالت
می دانم که #بابا جان ازآن بالا ما رو می بینی و برامون دعا می کنی ، ولی کاش بابا #پیشم بودی ، #دست مهربان و گرمت را در #دستم می گذاشتی ، #اشکهایم رو پاک می کردی
شبهای #زمستان بدون تو برای ما همیشه #سرد بوده
دوستانم با #پدرهاشون می روند خرید و من به خودم می گویم تو هم کنارم همیشه هستی و مواظب منی و این بهترین #حسی است که دارم .
من به تو #افتخار می کنم
می توانستی مثل خیلیها موقع #جنگ به #میدان نروی و همیشه #کنار ما باشی ولی چون #خدا تو را خریداری کرده بود ، نیروی ایمانی در وجودت گذاشت و باعث شد که بگویی (( اجازه نخواهم داد این #دژخیمان به #مال و #ناموس من و #کشورم حمله کنند )) و چقدر زیبا #آهنگ رفتن را سرودی و #عزم میدان کردی .
#بابای خوبم ، همینکه نگاهم کنی #شبهای سرد زمستان برایم #گرم و #دلچسب خواهدشد .....
میگن هر کس که دلش تنگ بود آدرس #شهدا را به او بدهید ، من به همه #ایرانیان و دوستانم ، آدرس تو را می دهم #بابای_خوبم ...
از همینجا بوسه ای را نثارت می کنم تا #دلت برای ما #تنگ نشود
بدان که
#در_قلب_ما
#هستی_تا_ابد
#خدایا ما را تا رسیدن به
#آسمان_شهدا
#یاری_بفرما
🌹 #شهدا
🌹🌴 #همیشه
🌹🌴🌹 #نگاهی
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#مکه_مکرمه
#حج_خونین
#جمعه_خونین
در روز #ششم_ذی_الحجه سال ۱۴۰۷ هجری قمری هنگامی که بیش از ۱۵۰ هزار #زائر در خیابانهای #مکه برای شرکت در مراسم #برائت از مشرکین حرکت کردند ، مأمورین دولت سعودی با انواع سلاحهای #سرد و #گرم به #سرکوبی تظاهر کنندگان پرداختند .
در این واقعه حدود #چهارصد نفر از #حجاج ایرانی ، لبنانی ، فلسطینی ، پاکستانی ، عراقی و دیگر کشورها به #شهادت رسیدند و حدود #پنج_هزار نفر #مجروح و عدهای بیگناه #دستگیر شدند .
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──