#دعای روز دوم ماه مبارک #رمضان
بسم اللہ الرحمن الرحیم
اللہمّ قَرّبْنے فیہِ الے مَرْضاتِڪَ
و جَنّبْنے فیہِ من سَخَطِڪَ و نَقماتِڪَ
و وفّقْنے فیهہ لِقراءةِ آیاتِڪَ
برحْمَتِڪَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین.
خدایا نزدیک کن مرا در این ماه، به سوی خوشنودیت؛
و برکنارم دار در آن، از خشم و انتقامت؛
و توفیق ده مرا در آن، برای خواندن آیات #قرآن؛
به رحمت خودت ای مہربانترین مہربانان.
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@Golestanshohadaesf
#اختصاصی_کانال_گلستان_شهدا
#استخاره و #توسل به حضرت مادر (س)
ستون گردانها پشت میدان مین مانده،
تشویش و اضطراب در چهرهی بیشتر فرماندهان موج میزند، تا دقایقی دیگر رمز #عملیات_فتح_المبین اعلام میشود.
باید کاری کنیم اما....
مصطفی در تاریکی شب خودش را به سنگر فرماندهان رساند؛ وقتی #حسین_خرازی شرایط را برای او توضیح داد کمی فکر کرد به اطراف و سنگر های دشمن نگاه کرد بعد پرسید راهکار های دیگر چگونه اسـت؟ میشود از مسیر دیگه ای رفت؟
یکی از بـچه های اطلاعات راهکار دیگـری را در سمت راست منطـقهی عملیاتی به او نشان داد. امـا گـفت: ایـن مسیر شناسایی نشده
همه ناراحت بودند. فرصت فکر کردن هم نداشتیم چـه رسد به شناسایی محور جدید مصطـفی #قرآن کوچکش را از جیب برداشت و در دست گرفت، در تاریکی شـب توسلی به حضرت زهرا (س) پیدا کرد، در درون خودش ڪلماتی را نجوا کرد بعـد هـم اذکاری گفت و قرآن را باز کرد...
نگاهی به صفحهی بـاز شده انداخت و خیلی قاطع و محکم گفت: از این محور نمیرویم! بعد محور سمت راست را نشان داد و گفت: از اینجا میزنیم به دشـمن! سمت راست منطقه ای به نام #باغ_شماره_هفت بود.
چند تن از فرماندهان اعتراض کردند.
گفتند: این منطقه شناسایی نشده ! ما نمیدانیم آنجا چه خبر است.
اما حسین که به #استخارههای مصطفی اعتقاد قلبی داشت هیچ تردیدی نکرد حرکت بچه ها به سمت باغ شماره هفت آغاز شد...
دقایقی بعد از پشت بی سیم ها رمز #یازهرا (س) برای آغاز عملیات فتح المبین اعلام شد، اعلام این رمز اشک دیدگان مصطفی و بسیجی ها را جاری کرد...
هوا هنوز روشن نشده بود، منـطقه باغ شمارهی هفت فتح شد.
📚 مصطفی خاطرات سردار شهید حجةالاسلام #مصطفی_ردانی_پور
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@Golestanshohadaesf
#اثر_ذکر در جبهه های دفاع مقدس
در جبهه گاهی به این نوع تابلوها برمیخوردی که مثلا روی تانک واژگون شده و یا در گِل گیر کردهی دشمن که در برابر رزمندگان ما زمینگیر شده بود و کارایی خود را از دست داده بود مینوشتند: اثرِ ذکر؛ اثر اخلاص؛ اثر دعای امام زمان (عج)، اثر توسل به اهل بیت، اثر ذکر یازهرا (س)، اثر دعای پدر و مادر، اثر نماز شبِ حضرت امام...
گاهی هم حدیثی یا آیاتی از #قرآن مینوشتند که تذکر و تلنگری برای بچهها بود مثل این آیه که ورد زبان رزمندهها بود:
"و ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى"
که معنی اش میشود:
تو تیر را نینداختی بلکه خدا انداخت.
بچهها روی این ایفای منهدم شدهی عراقی هم نوشته اند: #اثر_ذکر
آنها باور داشتند که اگر قرار هست یاری شوند باید به یاریکننده توجه کنند...
#دفاع_مقدس
#واحد_تبلیغات
#مردان_بی_ادعا
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@Golestanshohadaesf
#قرآن، دل را مانند آب، زلال و صاف میکند
إقرا ... #بخوان ...
#ماه_رمضان
#بهار_قرآن
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
اَللّهُمَّ نَوِّرْ قُلوبَنا بِالْقُرآن
خدایا قلبهایمان را با #قرآن نورانی کن...
شهید #حسین_خرازی
گردِ هم آمده بودند این خوبان روزگار...
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
دل که به #ارباب سپردی، هیچگاه از #قرآن جدا نمیشوی! حتی بالای نی...حتی در بحبوحهی جنگ...
دلمان تنگ #خلوصیست که در این عکسها موج میزند.
#رمضان_بهار_قرآن
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
#حاج_حسین داشت قرآن میخوند، ناگهان صدای بسیار وحشتناکی #سنگر رو به لرزه در آورد و یکی از موشکهای نُه متری دشمن در نزدیکی سنگر ما منفجر شد. حاج حسین انگار نه انگار، بدون هیچ حرکت اضافی، همچنان #قرآن میخواند.
کتاب زندگیمون رو بیشتر بخونیم.
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
#مقام_معظم_رهبری:
#بسیج تنها تا آن روز پیروز است که در یک دست بسیجی«#قرآن» و در دست دیگرش«#سلاح» باشد.
۳|۹|۱۳۶۲
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf