eitaa logo
دوست داران گلشهر
5.4هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
59 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @Shfayazi ادمین تبلیغات @Golsar031
مشاهده در ایتا
دانلود
چهلم مرحوم حاج عباسعلی فراست دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
⛔️ اطلاعیه فوری ⛔️ قابل توجه مخاطبین عزیز ✅چند روز پیش ما تو کانالمون یه کانال رو معرفی کردیم که پروستات رو ومسائل آقایان ریشه ای و قطعی درمان میکرد. بعد چند دقیقه هم پاک کردیم تبلیغشو. https://eitaa.com/joinchat/181208046Cfbdc22d4da 👈🏻یه سری از دوستان اومدن میگن این کانالی که گذاشتید جزو بهترین و مفیدترین کانال‌های درمانیه. اما چون از کانال پاک شده بود فرصت نکردن عضو شن. لطفا اگر این اطلاعیه رو می‌بینید استفاده کنید چون ممکنه دیگه نتونیم باز لینکشو قرار بدیم‌‌ یا فرم زیر رو پر کنید: https://app.epoll.ir/52279925 https://app.epoll.ir/52279925 🔴 این آدرسشه☝️🏻 اخرین باره لینک رو میزارم دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
🟢 چهارشنبه 🌞 ۰۳ بهمن ماه   ۱۴۰۳  شمسی 🌙 ۲۱ رجب ۱۴۴۶ هجری قمری 🌲 ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵میلادی دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
✨ذکر روز "چهارشنبه"✨ "۱۰۰مرتبه"🍃🌸يا حيُّ ياقَيّوم🌸🍃 🌸چهارشنبه تون مبارک🌸 ✨ذکر روز چهارشنبه✨ 🍃موجب عزت دائمی میشود🍃 دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
هر_روز_با_شاهنامه۲۴۷۲ # نوشین روان. پادشاهی نوشین روان چهل وهشت سال بود ۳۰ گفتار اندر رزم کسرا با رومیان سپه را به هامونی اندر کشید برآورده ای دیگر آمد پدید دزی بود با لشکر و بوق و کوس کجا خواندندیش قالینیوس سر باره برتر ز پَرّ عقاب یکی کنده‌ای گردش اندر پر آب یکی شارستان گردش اندر فراخ پر ایوان و پالیز و میدان و کاخ ز رومی سپاهی بزرگ اندروی همه نامداران پرخاشجوی دو فرسنگ پیش اندرون بود شاه سیه گشت گیتی ز گرد سپاه خروشی برآمد ز قالینیوس کزان نعره اندک شد آواز کوس بدان شارستان در نگه کرد شاه همی هر زمانی فزون شد سپاه ز دروازه ها جنگ برساختند همه تیر و قاروره انداختند چو خورشید تابنده برگشت زرد ز گردنده یک بهره شد لاژورد ازان بارهٔ دز نماند اندکی همه شارستان با زمی شد یکی خروشی برآمد ز درگاه شاه که ای نامداران ایران سپاه همه پاک زین شهر بیرون شوید به تاریکی اندر به هامون شوید اگر هیچ بانگ زن و مرد پیر وگر غارت و شورش و داروگیر به گوش من آید بتاریک شب که بگشاید از رنج یک مردلب هم اندر زمان آنک فریاد ازوست پر از کاه بینند آگنده پوست چو برزد ز خرچنگ تیغ آفتاب بفرسود رنج و بپالود خواب تبیره برآمد ز درگاه شاه گرانمایگان برگرفتند راه ازان دژ و آن شارستان مرد و زن به درگاه کسری شدند انجمن که ایدر ز جنگی سواری نماند بدین شارستان نامداری نماند همه کشته و خسته شد بی‌گناه گه آمد که بخشایش آید ز شاه زن و کودک خرد و برنا و پیر نه خوب آید از داد یزدان اسیر چنان شد دژ و باره و شارستان کزان پس ندیدند جز خارستان چو قیصر گنهکار شد ما که‌ایم بقالینیوس اندرون بر چه‌ایم بران رومیان بر ببخشود شاه گنهکار شد رسته و بیگناه بسی خواسته پیش ایشان بماند وزان جایگه نیز لشکر براند هران کس که بود از در کارزار ببستند بر پیل و کردند بار به انطاکیه در خبر شد ز شاه که با پیل و لشکر بیامد به راه سپاهی بران شهر شد بی‌کران دلیران رومی و کنداوران سه روز اندران شاه را شد درنگ بدان تا نباشد به بیداد جنگ چهارم سپاه اندر آمد چو کوه دلیران ایران گروها گروه : نوشین روان پس از اینکه فرفوریوس رومی را شکست داد،باسپاه خود به دشت روانه شد.در آن دشت دژ دیگری نمودار شد که دارای لشکری مجهّز بود وصدای بوق وکوس ازآن به گوش می رسید ومعلوم بود که سپاهی مجهز به ابزار های جنگی درآن می باشد. آن دژ که قالینیوس نام داشت، دیوارهایش آنقدر بلند بود که عقاب نمی توانست تا بالای دیوار های آن پرواز کند.یک شهری بزرگ نیز اطراف این دژ وجود داشت که پراز ایوان و میدان و کاخ و دشت وکشتزاربود.سپاهی که  دردژ مستقر بود، همه از نامداران حنگجوی رومی بودند. دوفرسنگ مانده بودکه شاه نوشین روان وسپاهش به آن دژ برسند که جهان از گردِ سپاه تیره وتار گردید واز دژ قالینیوس چنان خروشی به گوش رسید که صدای طبل بزرگ جنگی ازآن خروش کمتر بود.شاه نگاهی به طرف دژ وشهر کرد ودید که هرلحظه سپاهشان زیاد تر می شود.سپاه روم از دروازه های دژ بیرون آمدند وآمادۀ جنگ شدند وبه طرف سپاه ایران تیر اندازی می کردند وشیشه هایی که مواد آتش زا در آن بود وبه آن قاروره می گفتند به طرف سپاهیان ایران پرتاب می کردند. با وجود مقاومت شدید رومیان وقتی رنگ خورشید تابنده به زردی گرایید،یعنی بعد از ظهر شد،سپاه ایران آن دژ را با خاک یکسان کردند و شهر اطراف آن هم با زمین یکسان شد و رومیان شکست خوردند. نوشین روان به سپاهیانش دستور داد که شب درشهر نمانند و بسوی دشت بروند. شاه تأکید کرد که اگر کسی درشهر بماند و چیزی غارت کند یا موجب آزار مردم شهر شود ودرتاریکی شب من صدای فریاد کسی را بشنوم که ازطرف سپاه من به او آسیب رسیده باشد،کسی که این کاررا کرده باشد،پوستش را از تنش می کنم و پر از کاه می کنم. روز بعد چون آفتاب در برج سرطان(تیرماه) طلوع کرد وسپاهیان  ازخستگی درآمدند وسیر ازخواب شدند.صدای طبل دوسر از درگاه شاه به گوششان رسید،تمام گرانمایگان آن شهر باشنیدن صدای طبل از زن ومرد به درگاه شاه جمع شدند وگفتند:ای پادشاه می بینی که دراین دژ و شهر حتی یک سوار جنگی ویک مرد نامدار باقی نمانده است.همه بی گناه کشته وزخمی شدند.وقت آن است که شاه کسانی را که باقی مانده اند ببخشد.ازدادگری بدور است وخدارا خوش نمی آید که زن و کودکِ خرد و پیر وجوان اسیر ودربدر باشند. ای پادشاه می بینی که دژ وبارۀ آن وشهر ازویرانی به خارستان تبدیل شده است.قیصر گناهکار است،وبرشاه شوریده است،ما چرا باید دردژ قالینیوس تاوان آن را پس بدهیم؟ شاه وقتی عجز ولابۀ رومیان را دید،همه را بخشید وگناهکار وبی گناه هردو رهاشدند.مال وثروت بسیاری برای آنها گذاشت و سپاه را از آنجا روانه کرد.
از رومیان کسانی را که باقی مانده بودند وتوانایی جنگ داشتند،اسیر ودست بسته بر پشت پیلان سوار کردند.ازحرکت نوشین روان وسپاهش به شهر انطاکیه خبر رسید که با پیل ولشکر به سوی آنها در راهند.سپاهی بی کران ازدلیران وپهلوانان رومی درآنجا جمع شدند. نوشین روان سه روز درنگ کرد تا درجنگ پیشدستی وبیداد گری نکرده باشد.روز چهارم دلیران سپاه ایران مانند کوه، گروه گروه به سپاه روم یورش بردند. ادامه دارد. دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
مراسم مرحوم کربلایی محمدتقی فیاضی دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3
با سلام خدمت همشهریان محترم بوجاری وآسیاب آرد نان ، بلغور جهت آش آدرس : روستای سراور بعد از مسجد با مدیریت : آقای اتفاقی : 09139724968 دوست داران گلشهر https://eitaa.com/golshahriha3