eitaa logo
گُلـ❤️ـشعر
212 دنبال‌کننده
368 عکس
134 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از باز ترین پنجره با مردمِ این ناحیه صحبت کردم،🌷 حرفی از جنس زمان نشنیدم. هیچ چشمی... عاشقانه به زمین خیره نبود! کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد! هیچ کس زاغچه‌ای را ... سرِ یک مزرعه جدی نگرفت؛ من به اندازه‌ی یک دلم می‌گیرد. 🌷@golsher2319🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ای سالک آگاه باش:🌷 🔻 🔻 🔹“ “ ، صفت پسندیده ای است که عقل و زبان مؤمن به آن آراسته می گردد و ایمان و شخصیت او را حفظ می کند . انسان در عین توانایی و با وجود استعداد سخن گفتن ، اگر سکوت کند او را به نیکی می ستایند . 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : “ کسی که می خواهد سالم بماند باید سکوت کند “ . 🔹لقمان حکیم به فرزندش فرمود : “ فرزند عزیزم ، چه بسا که من از سخن گفتن پشیمان شده ام ، اما به خاطر سکوت ، افسوس نخورده ام “ . ▪️حضرت آیت الله محفوظی 📚بر گرفته از کتاب اخلاق اسلامی ___________________________ 🌷@golsher2319🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مــن در ایــن میکـده، هنگام گـلاب آمده‌ام مست و مخمورم و بـا جــامِ شـراب آمده‌ام از تجلّــیگـهٔ دل،تــا بـه صفـــــا خـــانـهٔ دوست دسـت افشـان،لـبِ ایـن چشمـهٔ آب آمده‌ام تـا کـه آوای دف از کـــــوچــهٔ دلــــــدار رسیـد دل و دیـن بـاختـه، بــا بــالِ عقــــــاب آمده‌ام تاکه نقشت شده برقلبِ پُر از عاطفه، حک بـه هـــــوا خــــواهٔ تـــو، بـا بــادهٔ نــاب آمده‌ام قسمتــم روزِ ازل، زلــفِ چـلیپـــــای تـــو بــود پس مپندار،کـه بـی حـرفِ حسـاب آمده‌ام شـده‌ای، تـا به گلستـــانِ بتــان، جـلــوه‌ نمـا بی سـر و پـا،چـو شراری،بـه شتاب آمده‌ام حــرمتـم مـالکِ ایـن بـاغِ غـزل بـاشد و من شده‌ام عـاشق و بـا چنـگ و رباب آمده‌ام 🌷@golsher2319🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلزار ادبیات
نماد شمع در اندیشه‌ی مولانا ۱ - معشوق 🌹🌹 شمع، نماد معشوق است. در منطق عارفان، سالک نباید ادعای شمعی کند؛ بلکه باید همچون پروانه، گِرد شمع وجود بچرخد: بر درم ساکن شو و بی‌خانه باش دعوی شمعی مکن؛ پروانه باش (مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۴۱۳) ۲ - اولیای الهی 🌹🌹 در مثنوی به طور مشخص، ادعای ارشاد را با شمع کردن خود تمثیل کرده است. تنها اولیای الهی حق دارند دکان ارشاد بگشایند و به دستگیری خلق بپردازند و یا خود را مانند شمع، راهنمای خلق کنند: این قَلاووزی* مکن از حرص جمع پس‌روی کن تا رود در پیش شمع شمع، مقصد را نماید همچو ماه کاین طرف دانه است یا خود دامگاه (مثنوی، دفترچهارم، بیت‌های ۱۶۹۷ و ۱۶۹۸) *قلاووزی: راهنمایی کردن. ۳ - کشف و مشاهده 🌹🌹 مولانا در داستان پیل و خانه‌ی تاریک و قضاوت نادرست افراد به خاطر تاریکی و نزاع‌هایی که برانگیخته شده، راه حل را در کشف عرفانی می‌داند. از نظر وی، تمام استدلال‌ها و نزاع‌های بشری، در پرتو کشف وحی و الهامات اولیا برطرف می‌گردد: در کف هر کس اگر شمعی بُدی اختلاف از گفتشان بیرون شدی (مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۲۶۸) ۴- استدلال و عقل نظری 🌹🌹 عقل و استدلال نظری، در موارد متعددی، شمع نامیده شده است: عقل را شو دان و زن را حرص و طَمع این دو ظلمانی و منکر، عقل و شمع (مثنوی، دفتر اول، بیت ۲۹۰۳) و... . فرهنگ نمادها و نشانه‌ها در اندیشه‌ی مولانا، علی تاجدینی، ذیل واژه‌ی شمع. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هدایت شده از محفل شعر قند پارسی
وقتی خدا بهشت معطر درست کرد از برگ گل برای تـو پیکر درست کرد می شد که مهربان و پر ازعشق و با وفا اما تو را بـه شیوه ی دیگر درست کرد یعنی برای عشوه ی خونریزت ای عزیز ابرو نساخت ، تیغه ی خنجر درست کرد او قصد خیر داشت که زیبایت آفرید اما قشنگ بودن تو شر درست کرد بالا بلند من تو کجایی و من کجا ؟ ما را مگر نه اینکه برابر درست کرد ؟ دانست که تا ابد به تو هرگز نمی رسم روز ازل دو چشم مرا تر درست کرد با چند استخوان قفس سینه ی مرا زندان بی دریچه و بی در درست کرد تا خویش را همیشه بکوبد به سینه ام قلب مرا شبیه کبوتر درست کرد این شعر هم که مملو از اشک و آه شد باید دوباره خط زد و از سر درست کرد