صدایِ کربلا ۲.mp3
11.56M
#صدای_کربلا ۲ 🏴
#استاد_شجاعی
#استاد_دینانی
▪️مسیر کربلا یک مسیر جغرافیایی نیست!
کربلا یک مدرسه است به وسعت تمام تاریخ!
⚡️کربلا یکبار در جهان بیرون اتفاق افتاده است،
← و بینهایت بار (به تعداد همهی انسانهای خلق شده) در جهان درونشان اتفاق میافتد!
- آیا تا این لحظه، ثبتنام در مدرسهی کربلا برای شما موضوعیت داشته است؟
- آیا درسهای این مدرسه در انتخابهای زندگی شما، منشاء اثر بوده است؟
💥مسیر کربلا را همه نمیتوانند طی کنند!
─┅═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═┅─
🖤 همزمان با آغاز ماه محرمالحرام
✳️ نرمافزار اندرویدی زیارت عاشورا
🔶️ نرمافزاری کاربردی با رابط کاربری ساده و جذاب
🔷️ متن | صوت | ترجمه | تفسیر
💯 با فونت و گرافیک زیبا
👈 دانلود رایگان از کافه بازار:
🌐سازمان فضای مجازی سراج مرکز گیلان https://cafebazaar.ir/app/ir.seraj.gilan.ziarateashura
─┅═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═┅─
صدایِ کربلا ۳.mp3
11.82M
#صدای_کربلا ۳ 🏴
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
▪️کربلا، اَلَک است! یک اَلَک از جنس نَفْس!
- کربلا ابزار غربال است!
- غربالی با سوراخهای ریز و درشت!
⚡️آنقدر سَوا میکند تا فقــط کسانی بمانند و به امام برسند که قدّ و قواره شان، به این حرفها بخورد!
آیا شما تا امروز، با اَلَکِ کربلا، آشنا بودهاید؟
آیا این الک در زندگی شما، منشاء اثر بوده است؟
💥همه نمیتوانند در کربلا سربازی کنند!
─┅═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═┅─
#ماجرای_نبش_قبر_حضرت_رقيّه_ع_در_سال_1242
◆ ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر #حضرت_رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند :
◆ جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علمالهدي منتهي ميشد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد. چون به هوش میآمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف میکرد
◆می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر میخواست.
🔲 اما حکایت :
قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباسهاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلامالله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.
سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند
سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند،
هي ميگفت: «اي واي بر من.. واي بر من..
به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده
ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نميكنم، ميترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه ميكرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.
وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه ميگذاشت. پس از فراغ از نماز برميداشت و بر زانو مينهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد.
و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد.
دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب»
« آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»
پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند.
📚 منابع روایت؛
منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.
اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
#کانال_روضه_مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
#متن_روضه_عبدالله_بن_الحسن_ع
#میرزا_محمدی
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن،صَلَواتُكَ علَيهِ و عَلي آبائِهِ ،فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ ،وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً ، حَتَّي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا
درد بسيار و به دنبال دواييم هنوز
چشم بر دست طبيبي به نواييم هنوز
آبرو دار بود هر كه شود سايل يار
خوب يا بد همه از لطف گداييم هنوز
بارها توبه شكستيم به مافرصت داد
پر خطاييم و به دنبال عطاييم هنوز
تا كنون گر به غم يار ارادت منديم
همه مديون امام و شهداييم هنوز
عمر رفت و دل ما زاير شش گوشه نشد
به خدا در هوس كرب و بلاييم هنوز
*نديدنش يه درده اما ديدنش هزار درده شب جمعه است شب زيارتي مخصوصه اربابه هركي ميخواد با امام زمانش كربلا باشه آقاش امشب با مادرش فاطمه مياد كربلا آقا و مولاتو صدا بزن
يابن الحسن ..... يابن الحسن ....
ادب اقتضا ميكنه امشب كه مادرش فاطمه مهمان حرم حسينه،روضه رو از زبان اين مادر بخوانيم «حبيبي و قرة عيني و ثمرة فؤادي» حسين ......
"أبكي علي رأسك المقطوع،أم علي بدنك المطروح"پسرم بر كدوم مصيبتت گريه كنم ؟!! آيا بر سر بريده ي بالا نيزه ات گريه كنم؟ يا بر اون بدن زخمي و عريانت گريه كنم؟ أم علي نسائك الأُساري ..." حسين.....
بُنيّ قتلوك و من الماء منعوك ....
بي سبب نيست شب جمعه شب رحمت شد
مادري گفت حسين جان همه را بخشيد
حسين جان ......
"السلام عليكم يا ائمه البقيع"
اول بريم مدينه،بلدي مادرش فاطمه رو از مدينه تا كربلا همراهي كني،اين مادر تو سن جواني ام نميتونست راه بره" اگه گريه كن حسين و حسني زهرا رو ياري كن،امشب كربلا خيلي كار داره فاطمه"
دلم ميخواد يه شب مدينه باشم
زائر اون شكسته سينه باشم
دلم ميخواد پشت بقيع بشينم
قبر غريب مادر و ببينم
دلم ميخواد تو كوچه ها بميرم
انتقام مادرمو بگيرم ...
تو اون كوچه كه فاطمه زمين خورد
همونجا كه ياس مدينه پژمرد
ميگن تو كوچه چادرش خاكي شد
رو صورتش يه لاله حكاكي شد
ميگن تو كوچه مجتبي باهاش بود
از اون خونه تا به كوچه عصاش بود
*خيلي سفارش اين عبدلله بن حسن
و ابي عبدالله به خواهر كرد،خواهرخيلي مراقب يتيم برادرم باش،هرجا زينب ميرفت اين بچه يتيم و با خودش ميبرد از صبح كه خطبه خوند دل تو دل يتيم امام حسن نبود،مگه من چيم كمتر از بچه هاي عمه جانمه،مگه من از بچه هاي مسلم چيم كمه،عمو به همه ي اونا اجازه داد" چرا به من اجازه نميده جونمو قربونش كنم اين شهيد،شهيد گودال حسينه،از اينجا علقه ابي عبدالله به اين نازدانه معلوم ميشه؛تو همه ي اين رفت و آمد هاي بني هاشم و اصحاب عقيله بني هاشم مواظب يتيم امام حسنه،اما امان از ساعتي كه نوبت خود حسين شدروضه اين آقازاده گره خورده به روضه خود حسين،يعني امروز يه چشمت بايد بره تو گودال براي نيمي از مصائب عاشوراش الان بايد گريه كني"خسته شد ارباب ما،بعضي ها مثل مرحوم شيخ جعفر نوشتن،زخم هاش كه به هفتاد و دو تا كه رسيد از نفس افتاد "فَوَقَفَ يَسْتَرِيحُ سَاعَةً"يه لحظه خواست استراحت كنه يه ظالمي چنان با سنگ به پيشاني آقا زد،مرحوم شيخ مفيد مينويسد با تير زدند به پيشاني،اين دست و آورد خون پيشاني رو بند بياره نتونست بند كنه"اين لباس عربي رو بالا زد ..." يا الله:تاسفيدي صدرالحسين نمايان شد"يه وقت ديدن حرمله زانو زد"آخ چنان با تير سه شعبه ...
حسين ....
روضه رو از همين جا مسيرشو عوض كنم،بزار امروز همه براي يتيم امام حسن گريه كنند،مدينه كه نتوانستند براي امام حسن گريه كنند،جلوي چشم ابي عبدالله و قمر بني هاشم بدن امام حسنو تير بارون كردند،چقدر سخت گذشت فقط حسين ميدونه و خداي حسين"ديگه نتونست طاقت بياره"افتاد رو زمين،همه محاصره اش كردند ديگه نگم چطوري ميزدنش،فقط همين قدر بگم از زير اون تيغ و تير و نيزه ديد عمو داره فرياد ميزنه هل من مستغيث ..."باريك الله"تا زينب زينب صداي استغاثه ي برادرو شنيد بند دلش پاره شد اومد بالاي بلندي همون جايي كه كربلا ميري بهش ميگن تل زينبيه"ديد آنچه را كه نبايد ببينه،دست يتيم امام حسن و گرفته يه لحظه ديد همه داداش و محاصره كردن يه لحظه از اين آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش،هي ميگفت يا غياث المستغيثين ...."تا دست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دويد سمت گودال،يه وقت شنيد حسين ميگه خواهرم نزار بياد اما اومد ...."وقتي رسيد ديد شمشيرزن ها عمو رو ميخوان با شمشير بزنند دستشو جلو آورد يازهرا..."اين نوه ي تو خانم ياد اون روزيكه چهل نفر امامتو ميبردن"دست يداللهي تو جلو آوردي آخ ديگه نگم چي شد" وَكانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَكَزَها بِنَعْلِ السيْفِ ...يا زهرا
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا)
صدایِ کربلا ۶.mp3
12.13M
#صدای_کربلا ۶ 🏴
#استاد_شجاعی
#دکتر_رفیعی
📈کربلا نمودار است!
نموداری برای ثبتِ نتیجهها ...
🔖 کربلا کارنامه است،
که داشتههای آخر کار تو را نقش میزند!
✦ نفر اول نمودار، وفادارترین آدم به امام است!
- آیا "وفای به امام "موضوع زندگی شما هست؟
- آیا به جای خود در این نمودار، فکر میکنید؟
- آیا موفقیت شما در این کارنامه، برای انتخابهایتان، منشاء اثر هست؟
💥همه به وفای امام نمیرسند!
AUD-20220801-WA0014.
10.98M
#صدای_کربلا ۵ 🏴
#استاد_شجاعی
#حجةالاسلام_قرائتی
▪️کربلا ماجرای نخواستن امام در سال ۶۱ هجری نیست!
🔥کربلا ماجرای نخواستن امام در تمام تاریخ است!
- آیا شما به امام نیاز دارید؟
- آیا این نیاز را، شبیه به گرسنگی، تشنگی، نیاز به دوست داشته شدن، نیاز به ....
- در درون خودتان حس میکنید؟
- آیا این نیاز در انتخابهای شما، منشاء اثر هست؟
💥همه نمیتوانند به امام برسند!
صدایِ کربلا ۴.mp3
10.85M
#صدای_کربلا ۴ 🏴
#استاد_شجاعی
#آیتالله_مصباح
#شهید_آوینی
✿ کربلا حجلهگاه است!
حجلهگاهی که یک معشوق هست و بیشمار عاشق!
بیشمار عاشق... که میدوند تا به چشم این تنها معشوق واقعیِ عالم بیایند.
- کربلا حجلهگاهی محدود به زمان و مکان نیست!
حجلهگاهی است به وسعت تمام تاریخ!
- آیا این حجلهگاه، در زندگی شما، جایی دارد؟
- آیا درخشیدن در این حجلهگاه، منشاء اثر انتخابهای شما هست؟
💥همه نمیتوانند عاشق شوند!
صدایِ کربلا ۳.mp3
11.82M
#صدای_کربلا ۳ 🏴
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
▪️کربلا، اَلَک است! یک اَلَک از جنس نَفْس!
- کربلا ابزار غربال است!
- غربالی با سوراخهای ریز و درشت!
⚡️آنقدر سَوا میکند تا فقــط کسانی بمانند و به امام برسند که قدّ و قواره شان، به این حرفها بخورد!
آیا شما تا امروز، با اَلَکِ کربلا، آشنا بودهاید؟
آیا این الک در زندگی شما، منشاء اثر بوده است؟
💥همه نمیتوانند در کربلا سربازی کنند!
صدایِ کربلا ۷.mp3
12.28M
#صدای_کربلا ۷ 🏴
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
♨️ کربلا نَمُرد!
کربلا ماند ... با همهی حقیقتش!
- جاری و ساری در تمام تاریخ ... از همهی نسلها عبور کرد و معلوم است که بسمت آیندهای در حرکت است!
- آیا شما در این مسیرِ مانا و زنده، آیندهی کربلا را میشناسید؟
- آیا این آینده در انتخابها و ارتباطات شما، منشاء اثر است؟
💥همه آیندهی کربلا را نمیبینند!
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
✅#بخش_دهم 🔊فایل صوتی #کتاب_لهوف_سید_ابن_طاووس #مقتل_خوانی_امام_حسین_علیه_السلام #مقاتل_معتبر_چه
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه مقتل 👆
#بخش_یازدهم
11-Lohouf-[www.MahdiMouood.ir].mp3
5.73M
✅#بخش_یازدهم
🔊فایل صوتی
#کتاب_لهوف_سید_ابن_طاووس
#مقتل_خوانی_امام_حسین_علیه_السلام
#مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_علیه_السلام
📌شامل عناوین↶
⇦|ملاقات کاروان حسین علیه السّلام با کاروان حر؛
⇦|خطبه کوتاه امام حسین علیه السّلام و ابراز احساسات زهیر، نافع و بریر؛
⇦|ورود امام حسین علیه السّلام به کربلا؛
⇦| اشعار بی وفایی دنیا و گریه جانسوز زینب علیه السّلام.
#نویسنده_سید_ابن_طاووس_ره
#مترجم:
#آیت_الله_محمد_محمدی_اشتهاردی_ره
#گوینده_کتاب_گویا_ناصر_دوستعلی
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─┅═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═┅─
12-Lohouf-[www.MahdiMouood.ir].mp3
7.72M
✅#بخش_دوازدهم
🔊فایل صوتی
#کتاب_لهوف_سید_ابن_طاووس
#مقتل_خوانی_امام_حسین_علیه_السلام
#مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_علیه_السلام
📌شامل عناوین↶
⇦|بخش دوم سیمای جنگ در کربلا و حوادث آن؛
⇦|لشکرکشی به سوی کربلا؛
⇦|خطبه امام حسین علیه السّلام در معرفی خوب؛
⇦|گریه جانسوز بانوان حرم؛
⇦|ردّ شدید امان نامه شمر، برای عباس علیه السّلام و برادرانش؛ مهلت خواستن یک شب، و مهلت دادن دشمن؛
⇦|خواب دیدن حسین علیه السّلام و گریه زینب علیهماالسلام؛
⇦|حوادث شب عاشورا؛
⇦|تمجید امام حسین علیه السّلام از اصحاب خود؛
⇦|اظهار وفاداری بستگان؛ اظهار وفاداری یاران، از غیر خویشان؛
⇦|عطای پنج قطعه لباس، برای آزاد سازی اسیر؛ ⇦|مناجات حسینیان، و پیوستن سی و دو نفر از دشمن به آنها.
#نویسنده_سید_ابن_طاووس_ره
#مترجم:
#آیت_الله_محمد_محمدی_اشتهاردی_ره
#گوینده_کتاب_گویا_ناصر_دوستعلی
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─┅═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═┅─
13-Lohouf-[www.MahdiMouood.ir].mp3
5.82M
✅#بخش_سیزدهم
🔊فایل صوتی
#کتاب_لهوف_سید_ابن_طاووس
#مقتل_خوانی_امام_حسین_علیه_السلام
#مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_علیه_السلام
📌شامل عناوین↶
⇦|حوادث روز عاشورا؛
⇦|خنده و شوخی بریر؛
⇦|خطبه آتشین امام حسین علیه السّلام در برابر صف دشمن؛
⇦|حملههای دسته جمعی نخست در صبح عاشورا؛
⇦| انتخاب لقای خدا از بین دو راه.
#نویسنده_سید_ابن_طاووس_ره
#مترجم:
#آیت_الله_محمد_محمدی_اشتهاردی_ره
#گوینده_کتاب_گویا_ناصر_دوستعلی
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─┅═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅═┅─
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_شام_غریبان
#استاد_حاج_اسماعیلی
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِک»
دهه ی اول محرم تمام شد ، نمیدونم اشکها و گریه هامونو خریدی ارباب یا نه ؟ نمیدونم تونستیم با اشکامون ، دلِ امام زمان رو بدست بیاریم یا نه ؟
اما چند جمله ذکر روضه بخوانم ، شب شام غریبانه ، امشب چه خبره کربلا ؟
زیر نورِکمی از ماه ، بدنها پاره
خیمه ها سوخته،جمعی زحرم آواره
آنطرف تر،تن هجده گلِ زهرا بی سر
این طرف (غیرتیها ، سیدا )
این طرف مقنعه وچادر وچندین معجر
آنطرف نعشِ امامی ته مقتل ، عریان
اینطرف جسم امامیست به خیمه سوزان
(عجب شبی بوده امشب کربلا)
آنطرف ریخته هرسو بدنِ ثارَالله
(قربونت برم آقای « مُقَطَّعُ الأعْضَاء »
یعنی بدن مبارکشو قطعه قطعه کردند )
آنطرف ریخته هر سو بدنِ ثارَالله
این طرف خِرمن آتش به تنِ آلُ الله
آنطرف ، بر سرِ هر نیزه سری بالا رفت ؟
این طرف ، آهِ دل از هر جگری بالا رفت ...
#شاعر_محمود_ژولیده
( آه ، خیلی شعر نخونم ، اذیتت نکنم ، از صبح تا حالا سینه زدی ، گریه کردی برا ارباب ، اما ببین زینب چه حالی پیدا کرده ؟ بعضیها همین یکی دو روزه یه مقدار سینه زدن ، هی میگن پامون درد گرفت ، کمرمون درد گرفت ، اما بببین زینب چی کشیده ؟آه از امشب بگم ..
یکی یکی بچه ها رو جمع کرد توی خیمه ی نیم سوخته ، شروع کرد بچه ها رو شمردن ، یه وقت دیدن زینب هی به سرو صورت میزنه ، چیه خانم ؟ هرچی میگردم دوتا از بچه ها گم شدن ... شروع کرد بیابونا رو جستجو کردن ، اینقدر دنبال این بچه ها گشت ، یه وقت دید یه گوشه ای نشستن دستاشونو گردن همدیگه انداختند ازغُصه دق کردند،،،
اما اون روضه ای که خیلی جانسوزه ،
میگن نیمه های شب ، زینب یه فرصتی پیدا کرد ، همه رو خوابوند بچه ها رو خوابوند، رباب رو آروم کرد ، به اُم کلثوم سپرد خواهرجان مراقب اهل حرم باش ، کجا میخوای بری ؟ من برم دنبال داداشم بگردم ، اومد سمت گودال از زیر نور ماه یکی یکی شمشیر شکسته ها ، نیزه شکسته ها رو کنار میزنه ، هر چی میگرده دنبال حسین پیدا نمیکنه،،،
اگه آدم بخواد یه گم شده ای رو بشناسه از چند تا نشونی دنبالش میگرده ، اول میگه ببینم صورتش چه شکلیه ؟ شبیه گم شده ی من هست یا نه ؟ قربون اون بدنی برم سرش رو هم به غارت بردند،،،
دوم نشونی ، میگه ببینم عزیز من فلان لباس تنش بود از رو لباساش میشناسم اما بدن نازنین حسین رو غارت کردند ، حتی لباسا را هم به غارت بردند ، بدنش عریانه ، آماده ای بگم ؟ یه نشونه های دیگه ای هم داره حسین،،، حسین من یه انگشتری تو دست داره ، زینب هی میگرده خدا داداشم کجاست ؟ بمیرم برا اون بدنی که انگشتو با انگشتر بردن،،، یه وقت دید از نای مبارک از گلوی بریده یه صدایی بلند شد: « اُخَیَّ اِلَیَّ » خواهرم بیا من اینجام،،،
أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ
( سوره هود ، آیه 18 )
19/6/1398
مسجد حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)جزیره خارک
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
7. شام غریبان.mp3
7.43M
#روضه_شام_غریبان
#استاد_حاج_اسماعیلی
زیر نورِ کمی از ماه ،بدنها پاره،،،
19/6/1398
مسجد حضرت ولی عصر (عج)جزیره خارک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ