4_5938301588236929858.mp3
28.91M
#اربعین_چیست؟
#نسخه_فارسی
از صفر تا صد، همهی آنچه که باید دربارهی #اربعین بدانیم؛
ـ بررسی بُعد تاریخی اربعین!
ـ بررسی بُعد بینالمللی اربعین!
ـ بررسی بُعد سیاسی و اجتماعی اربعین!
ـ بررسی بُعد آخرالزمانی و معنوی اربعین!
#استاد_شجاعی
#آخرالزمان
─═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گریز_به_روضه_علی_اصغر_ع
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِفاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَ نَبِيِّكَ وَأُمِّ اَحِبّآئِكَ وَ اَصْفِيآئِكَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمينَ
_آقا سلام، روضـه مادر شروع شد
_باران اشک های مکرر، شروع شد
آجرک الل،،،
یا بن الحسن،،، آقا،،، بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه،،،شروع شد،،،
_آقا اجــازه هســت بخوانم برایتان
_این اتفاق از دم یک در، شروع شد
آقا منو ببخشید،،،
مصیبت مادرتون زهرای مرضیه، از آنجایی شروع شد که هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشد،یه عده نامرد ریختند درب خانه امیرالمومنین،،،
_این اتفاق از دم یک در، شروع شد
یوسف فاطمه،،،امام زمان،،،
_تا ریشـــه های چـــادر خاکی مادرت
_آتش گرفت، روضـه معجر شروع شد
نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا،وگرنه خونه رو آتیش میزنم،،،بمیرم برات مادر،،،زهرای مرضیه اومد پشت در، فرمود: حیا نمیکنی نانجیب؟
میخواهی بدون اجازه وارد بشی؟
یک نفر صدا زد ! ای نانجیب،مگه نمیدونی این خونه، خونه پیغمبره؟ این ها هم، بچه های پیغمبرند؟
"اِنَّ فیها فاطِمَه"
زهرای مرضیه داخل این خونه است،،،
نانجیب مگه نمیشنوی،صدای دختر پیغمبره؟،،،
هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره، اما اون بی حیا اعتنا نکرد،،،صدا زد!
"وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ"
بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم،،،
📚منبع: تاریخ الطبری، ج 2، ص 233
اگرچه دختر پیغمبر باشه،،،خونه رو با اهلش به آتیش میکشم،
خدایا همه جا رسمه، هر کی بابا از دست میده،،،مردم براش دسته گل می برند،،، اما مدینه بجای دسته گل،،،،
نانجیب اشاره کرد،،،هیزم ها رو بیارید،خونه رو آتیش بزنید،،،
ای وای،،، ای وای،،،
مردم مدینه دارند نگاه میکنند، یدفعه دیدند،،،شعله های آتش بلند شد،،،
_تا ریشــه های چـــادر خـاکی مادرت
_آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
یا صاحب الزمان،،،منو ببخشید آقا،،،مادرتون زهرا پشت در ایستاده،،،نميذاره این نامردها وارد بش،،،
اما نانجیب حیا نکرد،،،آنچنان با لگد به این در زد! ،،، صدای ناله مادر بلند شد،،،
یا ابتاه،،، یا رسول الله،،،
"هَکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ"
بابا یا رسول الله ببی،،، با دخترت چه کردند،،،پهلوم رو شکستند،،،
_فـریادهای مادر پهلو شکــسته ات
_تا شد فشار در دو برابر، شروع شد
سادات منو ببخشید،،،
همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد،،،
"یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل"
📚بحارالانوار، ج 8، ص 230
فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند،،،
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰#گریز_به_روضه_علی_اصغر_ع
_کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست
_تا که میــــخ در نشــــان پهلوی زهــــرا نبود
_کاش یک تن بود در آنجا ومی گفت این سخن
_کشتـن شش ماهــه پاداش ذی القـــــربی نبود
یا صاحب الزمان،،،
اگر اینجا محسن شش ماهه رو بین در دیوار کشتند،،،کربلا هم یک شش ماهه ای رو،روی دستهای باباش پرپر کردند،،،
آماده ای بگم یا نه،،،
ابی عبدالله نگاه کرد،دید علی اصغرش، داره روی دستهاش جان میده،،،
"فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن"
گوش تا گوش علی رو دریدند،،،
_الا ای تــیر با مـن قطع کـــردی گفتگویــش را
_لب من بر لبـش بود و تو بوسـیدی گلویش را
_درست آندم که حلق تشنه ی او را توبوسیدی
_تبســم کــرد و زهـــرا مادرم بوسید رویش را
علی اصغرم،،،یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم،،، من آوردمت اینجا، سیرابت کنم حالا جواب مادرت رو چی بگم،،،
پاشو ببین مادرت منتظره،،،چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغر،،،
هر کجا نشستی ناله بزن،،،
یاحسین،،،
_حس کـــرد ناز بوســه ی تیر ســـه شعبه را
_بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت
"الا لعنه الله علی القوم الظالمین"
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم"
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
متن خطبه مشهور امام سجاد (ع) در مجلس یزید/ از واکنش های یزید تا سخنان عالم یهودی
حضرت على بن الحسین علیه السلام از یزید درخواست نمود که در روز جمعه به او اجازه دهد در مسجد خطبه بخواند، یزید رخصت داد؛ چون روز جمعه فرا رسید یزید یکى از خطباى مزدور خود را به منبر فرستاد و دستور داد هر چه تواند به على و حسین علیهما السلام اهانت نماید و در ستایش شیخین و یزید سخن براند، و آن خطیب چنین کرد.
امام سجاد علیه السلام از یزید خواست تا به وعده خود وفا نموده و به او رخصت دهد تا خطبه بخواند، یزید از وعدهاى که به امام علیه السلام داده بود پشیمان شد و قبول نکرد .
معاویه پسر یزید به پدرش گفت: خطبه این مرد چه تأثیرى دارد؟ بگذار تا هر چه مى خواهد، بگوید.
یزید گفت: شما قابلیتهاى این خاندان را نمى دانید، آنان علم و فصاحت را از هم به ارث مى برند، از آن مى ترسم که خطبه او در شهر فتنه بر انگیزد و وبال آن گریبانگیر ما گردد (1) .
به همین جهت یزید از قبول این پیشنهاد سرباز زد و مردم از یزید مصرانه خواستند تا امام سجاد علیه السلام نیز به منبر رود.
یزید گفت: اگر او به منبر رود، فرود نخواهد آمد مگر اینکه من و خاندان ابوسفیان را رسوا کرده باشد!
به یزید گفته شد: این نوجوان چه تواند کرد؟ !
یزید گفت: او از خاندانى است که در کودکى کامشان را با علم برداشته اند.
بالاخره در اثر پافشارى شامیان، یزید موافقت کرد که امام به منبر رود.
آنگاه حضرت سجاد علیه السلام به منبر رفته و پس از حمد و ثناى الهى خطبهاى ایراد کرد که همه مردم گریستند و بیقرار شدند.فرمود:
ایها الناس! اعطینا ستا و فضلنا بسبع: اعطینا العلم و الحلم و السماحه والفصاحه و الشجاعه و المحبه فی قلوب المؤمنین، و فضلنا بان منا النبی المختار محمدا و منا الصدیق و منا الطیار و منا اسد الله و اسد رسوله و منا سبطا هذه الامه.من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی انبأته بحسبی و نسبی.
ایها الناس! انا ابن مکه و منى، انا ابن زمزم و الصفا، انا ابن من حمل الرکن باطراف الردا، انا ابن خیر من ائتزر و ارتدى، انا ابن خیر من انتعل و احتفى، انا ابن خیر من طاف وسعى، انا ابن خیر من حج ولبى، انا ابن خیر من حمل على البراق فی الهواء، انا ابن من اسری به من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى، انا ابن من بلغ به جبرئیل الى سدره المنتهى، انا ابن من دنا فتدلى فکان قاب قوسین او ادنى، انا ابن من صلى بملائکه السماء، انا ابن من اوحى الیه الجلیل ما اوحى، انا ابن محمد المصطفى، انا ابن علی المرتضى، انا ابن من ضرب خراطیم الخلق حتى قالوا: لا اله الا الله.
انا ابن من ضرب بین یدی رسول الله بسیفین و طعن برمحین و هاجر الهجرتین و بایع البیعتین و قاتل ببدر و حنین و لم یکفر بالله طرفه عین، انا ابن صالح المؤمنین و وارث النبیین و قامع الملحدین و یعسوب المسلمین و نور المجاهدین و زین العابدین و تاج البکائین و اصبر الصابرین و افضل القائمین من آل یاسین رسول رب العالمین، انا ابن المؤید بجبرئیل، المنصور بمیکائیل.
انا ابن المحامی عن حرم المسلمین و قاتل المارقین و الناکثین و القاسطین و المجاهد اعداءه الناصبین، و افخر من مشى من قریش اجمعین، و اول من اجاب و استجاب لله و لرسوله من المؤمنین، و اول السابقین، و قاصم المعتدین و مبید المشرکین، و سهم من مرامى الله على المنافقین، و لسان حکمه العابدین و ناصر دین الله و ولى امر الله و بستان حکمه الله و عیبه علمه، سمح، سخی، بهى، بهلول، زکی، ابطحی، رضی، مقدام، همام، صابر، صوام، مهذب، قوام، قاطع الاصلاب و مفرق الاحزاب، اربطهم عناناو اثبتهم جنانا، و امضاهم عزیمه و اشدهم شکیمه، اسد باسل، یطحنهم فی الحروب اذا ازدلفت الاسنه و قربت الاعنه طحن الرحى، و یذرؤهم فیها ذرو الریح الهشیم، لیث الحجاز و کبش العراق، مکی مدنی خیفی عقبی بدری احدی شجری مهاجری . من العرب سیدها، و من الوغى لیثها، وارث المشعرین و ابو السبطین: الحسن و الحسین، ذاک جدی علی بن ابى طالب.
اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگى بر دیگران فضیلت بخشیده است، به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین را، و ما را بر دیگران برترى داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق (امیر المؤمنین على علیه السلام)، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا صلى الله علیه و آله (حمزه)، و امام حسن و امام حسین علیه السلام دو فرزند بزرگوار رسول اکرم صلى الله علیه و آله را از ما قرار داد (2) . (با این معرفى کوتاه) هر کس مرا شناخت که شناخت، و براى آنان که مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان م ىشناسانم.
اى مردم! من فرزند مکه و منایم، من فرزند زمزم و صفایم، من فرزند کسى هستم که حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود، من فرزند بهترین طواف و سعى کنندگانم، من فرزند بهترین حج ک
نندگان و تلبیه گویان هستم، من فرزند آنم که بر براق سوار شد، من فرزند پیامبرى هستم که در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصى سیر کرد، من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدره المنتهى برد و به مقام قرب ربوبى و نزدیکترین جایگاهمقام بارى تعالى رسید، من فرزند آنم که با ملائکه آسمان نماز گزارد، من فرزند آن پیامبرم که پروردگار بزرگ به او وحى کرد، من فرزند محمد مصطفى و على مرتضایم، من فرزند کسى هستم که بینى گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار کردند.
من پسر آن کسى هستم که برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه مىرزمید، و دو بار هجرت و دو بار بیعت کرد، و در بدر و حنین با کافران جنگید، و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا کفر نورزید، من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبیا و از بین برنده مشرکان و امیر مسلمانان و فروغ جهادگران و زینت عبادت کنندگان و افتخار گریه کنندگانم، من فرزند بردبارترین بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پیامبر هستم، من پسر آنم که جبرئیل او را تأیید و میکائیل او را یارى کرد، من فرزند آنم که از حرم مسلمانان حمایت فرمود و با مارقین و ناکثین و قاسطین جنگید و با دشمنانش مبارزه کرد، من فرزند بهترین قریشم، من پسر اولین کسى هستم از مؤمنین که دعوت خدا و پیامبر را پذیرفت، من پسر اول سبقت گیرندهاى در ایمان و شکننده کمر متجاوزان و از میان برنده مشرکانم، من فرزند آنم که به مثابه تیرى از تیرهاى خدا براى منافقان و زبان حکمت عباد خداوند و یارى کننده دین خدا و ولى امر او، و بوستان حکمت خدا و حامل علم الهى بود.
او جوانمرد، سخاوتمند، نیکوچهره، جامع خیرها، سید، بزرگوار، ابطحى، راضى به خواست خدا، پیشگام در مشکلات، شکیبا، دائما روزهدار، پاکیزه از هر آلودگى و بسیار نمازگزار بود . او رشته اصلاب دشمنان خود را از هم گسیخت و شیرازه احزاب کفر را از هم پاشید. او داراى قلبى ثابت و قوى و ارادهاى محکم و استوار و عزمى راسخ بود وهمانند شیرى شجاع که وقتى نیزهها در جنگ به هم در مىآمیخت آنها را همانند آسیا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراکنده مىساخت. او شیر حجاز و آقا و بزرگ عراق است که مکى و مدنى و خیفى و عقبى و بدرى و احدى و شجرى و مهاجرى (3) است، که در همه این صحنه ها حضور داشت.او سید عرب است و شیر میدان نبرد و وارث دو مشعر (4) ، و پدر دو فرزند: حسن و حسین. آرى او، همان او (که این صفات و ویژگیهاى ارزنده مختص اوست) جدم على بن ابى طالب است .
ثم قال: انا ابن فاطمه الزهراء، انا ابن سیده النساء.
فلم یزل یقول: انا انا، حتى ضج الناس بالبکاء و النحیب، و خشی یزید ان یکون فتنه فأمر المؤذن فقطع الکلام، فلما قال المؤذن: الله اکبر الله اکبر، قال علی: لا شیء اکبر من الله، فلما قال المؤذن: اشهد ان لا اله الا الله، قال علی بن الحسین: شهد بها شعری و بشری و لحمی و دمی، فلما قال المؤذن: اشهد ان محمدا رسول الله، التفت من فوق المنبر الى یزید فقال: محمد هذا جدی ام جدک یا یزید؟ فان زعمت انه جدک فقد کذبت و کفرت و ان زعمت انه جدی فلم قتلت عترته؟
آنگاه گفت: من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم.و آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد که شیون مردم به گریه بلند شد! یزید بیمناک شد و براى آنکه مبادا انقلابى صورت پذیرد به مؤذن دستور داد تا اذان گوید تا بلکه امام سجاد علیه السلام را به این نیرنگ ساکت کند! ! مؤذن برخاست و اذان را آغاز کرد، همین که گفت: الله اکبر، امام سجاد علیه السلام فرمود : چیزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام علیه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به یکتائى خدا گواهى مى دهد. و هنگامى که گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام علیه السلام به جانب یزید روى کرد و فرمود: این محمد که نامش برده شد، آیا جد من است و یا جد تو؟ ! اگر ادعا کنى که جد توست پس دروغ گفتى و کافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را کشتى و آنان را از دم شمشیر گذراندى؟ ! سپس مؤذن بقیه اذان را گفت و یزید پیش آمد و نماز ظهر را گزارد (5) .
در نقل دیگرى آمده است که: چون مؤذن گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام سجاد علیه السلام عمامه خویش از سر برگرفت و به مؤذن گفت: تو را بحق این محمد که لحظه اى درنگ کن، آنگاه روى به یزید کرد و گفت: اى یزید! این پیغمبر، جد من است و یا جد تو؟ اگر گویى جد من است، همه مى دانند که دروغ مىگوئى، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روى ستم کشتى و مال او را تاراج کردى و اهل بیت او را به اسارت گرفتى؟ ! این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت: بخدا سوگند اگر در جهان کسى باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان اسیر کرد؟ ! آنگاه فرمود : اى یزید! این جنایت را مرتکب شدى و باز مىگویى: محمد رسول خداست؟ ! و روى به قبله مى ایستى؟ ! واى بر تو! در روز قیامت جد و پدر من
در آن روز دشمن تو هستند. پس یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! در میان مردم هیاهویى برخاست، بعضى نماز گزاردند و گروهى نماز نخوانده پراکنده شدند (6) .
و در نقل دیگرى آمده است که امام سجاد علیه السلام فرمود:
انا ابن الحسین القتیل بکربلا، انا ابن على المرتضى، انا ابن محمد المصطفى، انا ابن فاطمه الزهراء، انا ابن خدیجه الکبرى، انا ابن سدره المنتهى، انا ابن شجره طوبى، انا ابن المرمل بالدماء، انا ابن من بکى علیه الجن فی الظلماء، انا ابن من ناح علیه الطیور فی الهواء (7) .
من فرزند حسین شهید کربلایم، من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرایم، و فرزند خدیجه کبرایم، من فرزند سدره المنتهى و شجره طوبایم، من فرزند آنم که در خون آغشته شد، و پسر آنم که پریان در ماتم او گریستند، و من فرزند آنم که پرندگان در ماتم او شیون کردند.
بازتاب خطبه امام سجاد علیه السلام
هنگامى که امام سجاد علیه السلام آن خطبه رسا را ایراد فرمود، مردم حاضر در مسجد را سخت تحت تأثیر قرار داد و انگیزه بیدارى را در آنان برانگیخت و به آنان جرأت و جسارت بخشید.یکى از علماى بزرگ یهود که در مجلس یزید حضور داشت، از یزید پرسید: این نوجوان کیست؟ !
یزید گفت: على بن الحسین است.سؤال کرد: حسین کیست؟
یزید گفت: فرزند على بن ابى طالب است.
باز پرسید: مادر او کیست؟
یزید گفت: دختر محمد.
یهودى گفت: سبحان الله! ! این فرزند دختر پیامبر شماست که او را کشته اید؟ ! شما چه جانشین بدى براى فرزندان رسول خدا بودید؟ ! بخدا سوگند که اگر پیامبر ما موسى بن عمران در میان ما فرزندى مى گذاشت، ما گمان مى کردیم که او را تا سر حد پرستش باید احترام کنیم، و شما دیروز پیامبرتان از دنیا رفت و امروز بر فرزند او شوریده و او را از دم شمشیر خود گذراندید؟ ! واى بر شما امت! !
یزید در خشم شد و فرمان داد تا او را بزنند، آن عالم بزرگ یهودى بپاى خاست در حالى که مى گفت: اگر مى خواهید مرا بکشید، باکى ندارم! من در تورات یافته ام کسى که فرزند پیامبر را مى کشد او همیشه ملعون خواهد بود و جایگاه او در آتش جهنم است (8) .
سپس یزید دستور داد تا سر مقدس امام حسین علیه السلام را بر سر درب کاخ خود بیاویزند .
هند ـ دختر عبد الله بن عامر ـ همسر یزید، چون شنید که یزید سر امام حسین علیه السلام را بر سر در خانه اش آویخته است، پرده اى که یزید را از حرمسراى او جدا مى کرد، پاره کرد و بدون روسرى بسوى یزید دوید، در آن هنگام یزید در مجلس عمومى نشسته بود، هند به یزید گفت: اى یزید! سر فرزند فاطمه دختر رسول خدا باید بر سر در خانه من آویخته شود؟ ! یزید از جاى خود برخاست و او را پوشاند و گفت: آرى براى حسین ناله کن! و بر فرزند دختر پیامبر اشک بریز! که همه قبیله قریش بر اوگریه مى کنند! عبید الله بن زیاد در کشتن او شتاب کرد که خدا او را بکشد! (9)
اینگونه امور باعث گردید که یزید از آن غرور و شادى که در آغاز کار داشت و بر لبان مبارک امام چوب مىزد و شعر مىخواند دست بردارد و با نسبت دادن قتل امام حسین علیه السلام به عبید الله بن زیاد خود را تبرئه کند! هم در کتاب تذکره سبط ابن جوزى و هم در کامل ابن اثیر نقل شده است که: چون سر امام را به شام آوردند، نخست یزید شاد شد و از کار ابن زیاد اظهار خشنودى نمود و براى ابن زیاد جوایز و هدایایى فرستاد، اندکى که از ماجرا گذشت، نفرت و خشم مردم را از این عمل زشت احساس کرد و دید که مردم به او دشنام مى دهند، از کرده و گفته خود پشیمان شد و مى گفت: خداوند پسر مرجانه را لعنت کند که کار را آنچنان بر حسین سخت گرفت که راه مرگ را آسانتر شمرد و شهید گردید! و مى گفت: مگر در میان من و ابن زیاد چه بود که مرا چنین مورد خشم مردم قرار داد و تخم دشمنى مرا در دل نیکوکار و بزهکار کاشت؟ ! (قمقام زخار 577) .
سیوطى مىگوید: “فسر بقتلهم اولا ثم ندم لما مقته المسلمون على ذلک و ابغضه الناس و حق لهم ان یبغضوه!” (تاریخ الخلفاء 208) .
البته این امر در تاریخ سابقه دارد که امیران و فرمانروایان و پادشاهان چون عملى انجام مى دادند که مردم را به خشم مىآورد، تلاش مى کردند که براى تثبیت اقتدار خود انجام آن عمل زشت را به دیگران نسبت داده و خود را تبرئه کنند! و در همین راستا یزید پس از خطبه عقیله زینب علیها السلام و خطبه على بن الحسین علیه السلام و اعتراض ابو برزه اسلمى و همسر خود هند دختر عبد الله بن عامر و دیگران، به ناگهان مشى سیاسى خود را تغییر داد و قتل امام حسین علیه السلام را به عبید الله بن زیاد نسبت داد! و مىگفت: “لعن الله ابن مرجانه!” ، در حالى که پس از ماجراى عاشورا عبید الله بن زیاد به شام آمد و یزید به او مال فراوانى بخشید! و در نزد خود نشانید و او را به حرمسراى خود برده و شراب خوردند و در حال مستى مىگفت:
اسقنی شربه تروی مشاشی*ثم مل فاسق مثلها ابن زیاد
صاحب السر و الامانه عندی*و لتسدید مغنمی و جهادی
قاتل الخار
جی اعنی حسینا و مبید الاعداء و الاضداد (تذکره سبط 146) .
طبرى مىگوید: “فسر بقتلهم اولا و حسنت بذلک منزله عبید الله عنده ثم لم یلبث الا قلیلا حتى ندم على قتل الحسین” ، تا آنجا که مىگوید یزید گفت: “لعن الله ابن مرجانه! فبغضنی الى المسلمین و زرع لی فی قلوبهم العداوه فبغضنی البر والفاجر بما استعظم الناس من قتلی حسینا!” ، از این نقل واضح است که تزلزل موقعیت اجتماعى و خشم مردم نسبت به او، یزید را وادار به تغییر روش کرد. (تاریخ طبرى 5/255) .
پىنوشتها:
1.نفس المهموم .450
2.در این خطبه آمده که هفت عامل برترى به اهل بیت داده شده، ولى شش خصلت بیشتر ذکر نگردیده است.در نقل کامل بهائى آمده است که خصلت هفتم: “و المهدی الذی یقتل الدجال””و مهدى که دجال را مىکشد، از ماست” . (نفس المهموم 450) .
3.از شجره رسالت و در بیعت شجره شرکت کرد، و از مکه به مدینه هجرت نمود.
4.ممکن است مراد از دو مشعر، دو بهشت باشد زیرا مشعر به موضعى گفته مىشود که داراى درخت زیادى باشد، بنابر این مراد “وارث دو بهشت است” ، و در آیه مبارکه آمده است
“و لمن خاف مقام ربه جنتان”
؛ و ممکن است مراد از مشعر، مزدلفه باشد و آن جایى است که حاجیان شب دهم تا طلوع آفتاب روز دهم ذیحجه در آنجا وقوف مىکنند و این موقف از جمله مکانهاى حرم است، و در این صورت مراد از دو مشعر، مزدلفه و عرفات باشد.
5.بحار الانوار 45/137؛ الاحتجاج 2/132 به اختصار نقل کرده است.
6.نفس المهموم .451
7.نفس المهموم .451
8.حیاه الامام الحسین 3/ .395
9.بحار الانوار 45/ .142
منبع: کتاب قصه کربلا، ص 506
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
شروع هر صبح با قران
به نام خدا
1 - به نام خداوند هستی بخش مهربان
2 - ستایش خدای را که پروردگار جهانیان است
3 - آن هستی بخش مهربان،
4 - صاحب روز جزا
5 - [بار الها] تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم
6 - ما را به راه راست هدایت فرما،
7 - راه آنان که موهبتشان دادی، نه راه غضب شدگان و نه گمراهان
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅═─
3519554.mp3
375.1K
ترتیل سوره فاتحه_منشاوی
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅═─
3519562.mp3
549.2K
ترجمه خواندنی سوره فاتحه
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅═─
3519563.mp3
5.84M
تفسیر سوره فاتحه
#بخش_اول
#استاد_قرائتی
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅═─
3519564.mp3
9.32M
تفسیر سوره فاتحه
#بخش_دوم
#استاد_قرائتی
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
متن سخنرانی رهبر انقلاب در روز اربعین ۱۴۰۱
خیلی خرسندم، و خدای متعال را شاکرم که این جلسهی نورانی و بابرکت را یک بار دیگر در این حسینیّه دیدیم و از آن فیض بردیم. دلهای پاک و صاف شما، دلهای روشن شما کیفیّت میدهد به دعا و به نصیحت و به موعظه و به مرثیهخوانی و همه چیز. اصل قضیّه دل است؛ دلِ روشن و پاک که بحمدالله منشأ و منبعش شماها هستید. این قاری محترم خوشسلیقگی به خرج دادند، این آیه را برایمان خواندند: اِنَّهُم فِتیَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِم وَ زِدناهُم هُدًى. انشاءالله شماها مصداق این آیهی شریفه باشید: جوانهایی که ایمان آوردند، ایمان در دل آنها راسخ شد و به همین جهت هم خدای متعال هدایتش را بر آنها افزایش داد. سعی کنیم این جوری باشیم.
اربعین، پرچم سربلند حسینبنعلی (علیهالسّلام) است. [مراسم] اربعین امسال از همه سال، از همهی سالها، از همهی دوران تاریخ، باشکوهتر و معظّمتر انجام گرفت. حقّاً و انصافاً باید گفت حادثهی اربعین، این پیادهروی، این حضور همگانی مردم مسلمان، یک پدیدهی معجزهگون و معجزهآسا است. این یک چیز طبیعی نیست. با هیچ ترتیبی، با هیچ تدبیری، با هیچ دستی، با هیچ سیاستی امکان نداشت و امکان ندارد یک چنین حادثهای پیش بیاید؛ این فقط دست خدا است.
خب، این مژده است. این برای من و شما مژده و بشارت است. پیدا است که دست خدای متعال در حال اقدام برای پیشرفت داعیهی اسلامخواهی و اسلامگرایی است و پرچم اسلامِ اهلبیت را روزبهروز خدای متعال دارد بلندتر میکند. این نشانهی آن است که راه پیش روی ما راه روشنی است، انشاءالله راه پیمودنی است.
من به شما جوانهای عزیز توصیه میکنم قدر هیئتهایتان را بدانید. من همیشه به جوانها میگویم قدر جوانیتان را بدانید؛ این امروز هم هست. قدر جوانی را بدانید، امّا قدر این هیئتها را بدانید. این هیئتها گنجینه است؛ حقیقتاً گنجینهی معتبر و باارزشی است. هیئت حسینی به معنای یاد و تبیین است. هم یاد است، هم تبیین است. یعنی هیئت باید این جور باشد: هم یاد را زنده کند، هم پایگاه و مرکز تبیین باشد. این برای امروز ما لازم است. شما میدانید؛ رهزنانی هستند که نمیپسندند امثال حرکتِ شما جوانها را؛ رهزنانی هستند که نمیپسندند حادثهای مثل حادثهی اربعینِ بین نجف و کربلا را؛ نمیپسندند این حضور پُرشور و شورانگیز مردم را؛ [لذا] مشغول تلاشند، مشغول کارند.
باید دلها آماده باشد و همهی ما پای کار باشیم. هر کسی وظیفهای دارد، من هم وظیفهای دارم، شما هم وظیفهای دارید، مسئولین محترم کشور هم وظایفی دارند؛ هر کس وظیفهای دارد. سعی کنید جای خودتان را، وظیفهی خودتان را مشخّص کنید برای خودتان؛ بدانید که چه کار باید بکنید.
به نظر من، این دو جملهی حیاتی و اساسی و جاودانی قرآن که «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر»، برای ما همیشه دستورالعمل است و امروز بیش از همیشه. تواصی به حق یادتان نرود؛ تواصی به صبر یادتان نرود. صبر یعنی پایداری، یعنی ایستادگی، یعنی خسته نشدن، یعنی خود را در بنبست ندیدن؛ این معنای صبر است. راه حق را بروید، دیگران را هم به راه حق بکشانید. کوشش کنید؛ بچّههای مؤمن، مسلمان، علاقهمند، هیئتی و به معنای واقعی کلمه قرآنی و اسلامی سعی کنند در محیط دانشگاه، در محیطهای گوناگون تأثیر بگذارند، محیط را به همان رنگی که خودشان به آن معتقد هستند - به راه خدا - منوّر کنند و ملوّن کنند. و این تواصی بر شما لازم است، برای ما لازم است. امروز، هم به حق تواصی کنید، هم به صبر. نگذارید محیط، محیط خستهای بشود، محیط ازکارافتادهای بشود.
از خداوند متعال برای همهی شما توفیق طلب میکنم. از برادران و خواهرانی که به خاطر وضعیّت بیماری و کرونا و امثال اینها و محدودیّتهایی که وجود دارد، نتوانستیم بیشتر از جمع حاضر در این حسینیّه اجتماع آماده کنیم معذرت میخواهم و به همهی آنها سلام میرسانم و به همهی کسانی که به من اظهار لطف کردند و از دور سلام رساندند، من هم به آنها سلام میکنم و توفیقاتشان را از خدا مسئلت میکنم.
انشاءالله روح مطهّر امام از من و شما راضی باشد؛ ارواح مطهّر شهدا از ما راضی باشند؛ روح مطهّر اباعبدالله الحسین (صلواتاللهعلیه و سلاماللهعلیه) از ما راضی باشد و قلب مقدّس امام زمانمان از ما راضی باشد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
202030_169339333.mp3
2.19M
🎙 #بشنوید |
صوت بیانات امروز رهبر انقلاب اسلامی در مراسم اربعین حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) ۱۴۰۱/۰۶/۲۶
#تبیین_و_قیام
#اربعین
─═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═─
شروع هر صبح با قران
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
3520896.mp3
432.4K
ترتیل سوره بقره
صفحه_دوم
استاد پرهیزکار
─═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═─
3520900.mp3
1.49M
ترجمه خواندنی
سوره بقره
صفحه دوم
─═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═─
3520897.mp3
2.99M
تفسیر سوره بقره
#بخش_اول
#استاد_قرائتی
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅═─
3520898 (1).mp3
4.86M
تفسیر سوره بقره
#بخش_دوم
#استاد_قرائتی
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅═─