، که از کنیزى به نام حمیده بربریه، زاده شده بودند. عبد العزیز بن اخضر جنابذى گوید: وى به همسرى محمد بن ابراهیم بن محمد بن على بن عبد الله بن عباس درآمد و در خانه او نیز وفات یافت.
دیگر از فرزندان آن حضرت عبارت بودند از: عباس، على عریضى، اسماء و فاطمه صغرى، که هر یک از کنیزى متولد شده بودند. کسانى که فرزندان امام (ع) را ده تن دانستهاند از ذکر نام فاطمه کبرى خوددارى کردهاند و آنان که اولاد وى را یازده نفر کردهاند فاطمه کبرى را جزو فرزندان امام صادق (ع) قلمداد کردهاند.
از عبارت ابن شهر آشوب در کتاب مناقب چنین برمىآید که ام فروه همان اسماء بوده است. چنان که مىگوید: «اسماء ام فروه، کسى است که پسر عمویش که در رکاب زید بن على قیام کرده، او را به زنى گرفت». صحت این نظر بعید نیست. چرا که ام فروه، کنیه به حساب مىآید نه اسم. با این ترتیب اگر فاطمه کبرى را جزو فرزندان امام ذکر کنیم و ام فروه و اسماء را یک تن بدانیم، اولاد آن امام همان ده تن خواهد بود.[۱۰]
«امامت امام صادق علیه السلام»
پس از درگذشت پدر بزرگوارش ۳۴ سال دوره امامت ایشان بود که در این مدت «مکتب جعفری» را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگاهداشتن شریعت محمدی (ص) گردید.در مورد امامت امام صادق (ع) گفتار های زیادی از سوی علمای شیعه نقل و به رشته تحریر درآمده است که به پاره ای از آن ها اشاره خواهد شد.
ابى نضره گفت هنگام درگذشت امام باقر (ع) که شد فرزند خود حضرت صادق را خواست تا به او وصیت کند؛ برادرش زید بن علی عرض کرد آقا اگر روش امام حسن و امام حسین را به کار می بردى گمان نمی کنم کار بدى انجام داده بودى (منظورش این بود که مقام امامت را به برادر خود زید واگذار می کرد).
فرمود: برادر! امانت پروردگار را نمی توان به راه و رسم این و آن رفتار نمود، پیمانى است که خدا گرفته و دستورى است که پیشوایان قبل دادهاند از جانب خداى بزرگ.[۱۱]
محمّد بن مسلم گفت خدمت حضرت باقر (ع) بودم که پسرش جعفر (ع) وارد شد بر سرى گیسوانى داشت و در دست چوبى با آن چوب بازى میکرد حضرت باقر او را در آغوش گرفته فرمود پدر و مادرم فدایت بازى نکن بمن رو کرده فرمود محمّد این پیشواى تو است بعد از من از او پیروى کن و از علم و دانش او استفاده نما به خدا سوگند این همان صادقى است که پیامبر مژده او را داده که پیروانش در دنیا و آخرت پیروزند و دشمنانش بزبان پیامبران لعنت شدهاند.
حضرت جعفر (ع) از شنیدن این سخنان لبخندى زده صورتش قرمز شد امام باقر (ع) بمن توجه نموده فرمود از او سؤال کن عرض کردم یا ابن رسول اللَّه خنده از کجا است؟ فرمود: محمّد! عقل از دل است و اندوه از کبد و نفس از ریه و خنده از طحال است از جاى حرکت کردم و پیشانیش را بوسیدم.[۱۲]،[۱۳]
« سیره اخلاقی و عبادی امام صادق علیه السلام»
جلوه های صدق اهل بیت علیهم السلام در صادق این خاندان به صورت ویژه بروز یافته است. این جلوه ها را در رفتار آن حضرت بهترمی توان درک کرد. آنچه بیش تر رواج یافته، ذکر «قال الصادق »ها است که به حق زیر ساخت فکری، فقهی و کلامی شیعه را تشکیل داده است اما در کنار توجه به گفته های آن حضرت، فصل دیگری را هم باید گشود؛ فصلی برای تامل وتوجه در رفتارهای آن امام (ع) وبهره گیری عملی از این رفتارها.
آنچه دراین نوشتار می آید، بخشی ازکردارهای امام صادق (ع) را منعکس می سازد.
۱ – #انفاق
هشام بن سالم می گوید: امام صادق (ع) هنگامی که تاریکی شب فرا می رسید، انبانی از نان و گوشت و پول را بر می داشت و بردوش می نهاد و به سوی نیازمندان شهر مدینه می شتافت و آن ها را میانشان تقسیم می کرد.آن ها او را نمی شناختند. زمانی که امام صادق (ع) رحلت کرد و آن انفاق های شبانه ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه کسی هرشب به آن ها غذا و پول می داد[۱۴].
معلی بن خنیس می گوید: امام صادق (ع) با انبانی از نان بیرون آمد و من همراه او بودم. به اقامتگاه بنی ساعده رسیدیم. در آن جاگروهی خوابیده بودند. آن حضرت یک یا دونان بر بالین هرکدام نهاد. به آخرین فرد که رسید، برگشتیم. پرسیدم: من به فدایت! آیا این ها حق را می شناسند (یعنی شیعه هستند)؟ امام (ع) فرمود: اگر حق را می شناختند، نمک را نیز با آن ها به صورت مساوی تقسیم می کردم.[۱۵]
در روایتی آمده است:
« کَانَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع یُطْعِمُ حَتَّى لَا یَبْقَى لِعِیَالِهِ شَیْءٌ »[۱۶]
امام صادق (ع) به فقیران اطعام می کرد تا آن جا که برای خانواده اش چیزی باقی نمی ماند.
۲ –#میانه_روی
امام صادق (ع) – در ایام قحطی – دستورمی داد برای تهیه آرد، گندم را با جو مخلوطکنند و می فرمود: من می توانم برای خانواده ام آرد گندم خالص تهیه کنم ولی دوست دارم درزندگی اندازه و حساب و کتاب را خوب رعایت کنم.[۱۷]
۳ – دعا هنگام پیش آمد ناگوار
«کان الصادق علیه السلام: إِذَا حَزَّ بِهِ أَمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْیَانَ ثُمَّ دَعَا