eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.4هزار دنبال‌کننده
228 عکس
138 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(سلام الله علیها ) همه ثروتش رو داد ، همه هستیش رو در راه اسلام داد ، در عوض خدا بهش کوثر داد ، خدا بهش فاطمه ی زهرا داد ، با اینکه همه ثروتش رو در راه خدا داد ، دمِ آخرش ، لحظات از دنیا رفتنش ، یه جمله گفت ، با رسولَ الله ، یکی از وصیتاش این بود : یا رسولَ الله ، خدیجه رو حلال کن ، یا رسولَ الله ، از خدیجه راضی هستی یا نه ؟ دخترش فاطمه هم همینطور بود ، دم آخر سرش روی زانوی امیرالمومنین بود ، صورتش نیلی شده بود ، بازوش غلاف شمشیر خورده ، پهلوش از ضربه در شکسته ، اما دم آخرش میگه یا علی از فاطمه راضی هستی یا نه ؟ جانم ... یقین باشد ، پس از زهرا و زینب بوَد از هر زنى برتر، « خدیجه‏ » ... اسماء میگه : میگه دمای آخرش دیدم داره گریه میکنه ، گفتم : خانم یا حضرت خدیجه چرا داری گریه میکنی ؟ شما همسر ختم المرسلین هستی ، پیغمبر به شما وعده ی بهشت داده ، برای چی گریه میکنی ؟ میگه دیدم یه نگاه به قد و بالای فاطمه کرد ، گفت اسماء ، گریه ام برای دخترمه ، ( بی بی پنح سالشه ، حضرت زهرا که بی مادر شده ها ... ) یه نگاه به قد و بالای فاطمه کرد .. اسماء ، شبی که دخترم نیاز به مادر داره ، من نیستم براش مادری کنم ... شب عروسی ، دختر نیاز به مادر داره قربونت برم بی بی جان ، شب عروسی مادر نداشتی ، فاطمه جان .. دخترت زینب هم شب عروسی مادر نداشت اسماء ، من نیستم شب عروسی دخترم فاطمه ... اسماء میگه عرض کردم بی بی جان ، من قول میدم اگر بودم ، شب عروسی برای فاطمه مادری کنم .. بی بی از دنیا رفت ، گذشت تا شب عروسی فاطمه ... پیغمبر فرمود : همه از خونه بیرون بروند ، فقط علی و فاطمه بمانند ، من آمدم جلو گفتم یا رسولَ الله ، بی ادبی نکرده باشم ، اجازه بدهید من امشب بمانم ... برای چی اسماء ؟ عرض کردم یا رسولَ الله ، مادرش خدیجه وصیت کرده ، من شب عروسی فاطمه نیستم ، عوض من برای فاطمه مادری کن .. پیغمبر تا نام خدیجه رو شنید ، اشک تو چشمش حلقه زد ، فرمود بمان اسماء ، لحظاتی پیش دخترم فاطمه بمان .. ــــــــــــــ ــــــــــــــــ ـــــــــــــــ ــــــــــــــ ــــــــــــــ
3. روضه حضرت خدیجه س.mp3
5.3M
(سلام الله علیها ) ــــــــــــ ــــــــــــــ ــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( سلام الله علیها ) بگم اسماء شب عروسی بودی خانه ی فاطمه ، اما یه شب دیگه هم خانه ی فاطمه بودی اسماء ، اسماء ، اسماء .. نمیدونم مدینه رفتین یا نه ؟ اونایی که مدینه رفتن ، از مدینه اومدند مکه ، حتما یه دل سوخته آوردند ، اون هایی هم که هنوز مدینه نرفتند مشتاقند بروند مدینه .. اسماء یه شب دیگه هم خانه ی علی بودی ، اسماء ... اون شبی که علی بدن فاطمه رو غسل میداد ... بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته پشتیبان بچه ها ، باباست ، بچه ها با بابا قدرت دارند ، وقتی بابا نیست ، بچه ها پژمرده اند ، بابا به این زودی ها جلو بچه هاش گریه نمیکنه ، اگر هزار هم مشکل داشته باشه اما جلو بچه ها گریه نمیکنه ... اما وقتی بابا گریه کنه ، همه گریه میکنند ، یه مرتبه بچه ها دیدند بابا دست از غسل دادن برداشت ، سرش رو روی دیوار گذاشت ، هی داره بلند بلند میگه فاطمه فاطمه فاطمه ... بریز آب روان ، رویش ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش .. ــــــــــــــ ــــــــــــــــ ـــــــــــــــ ــــــــــــــ ــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
( علیه السلام ) بگم یا علی دستت رسید به وَرم بازو ، صدای ناله ات بلند شد ... ( حالا یه ناله هم بزن به یاد شهدا ، امام عزیزمون ، اونایی که بهمون التماس دعا گفتند .. ) بگم یا علی دستت رسید به وَرم بازو ، صدای ناله ات بلند شد ... اما یا علی نبودی کربلا ... میدونم اگه بگم کجای کربلا ، بهتر ناله میزنی ... بگم کجای کربلا ؟ وقتی رسید بالا سر عباسش ، نگاه کرد دید دستاش رو قطع کردند ، فرقش رو عمود آهن زدند ، چشمش رو تیر زدند ... « لمّا قُتل العبّاسُ بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام » ای ساقی دلاورم تو برگی و باغ و برم از چه به خون نشستی ؟ میدونم یه جور دیگه ابالفضل رو میخای ... یا ابالفضل ... خیلی مریضا بهت التماس دعا گفتند ، از همین جا دلت رو گِره بزن ، کربلا به ضریح باب الحوائج ، بگو یا ابالفضل ... ان شاءالله اربعین تو حرم آقا ابالفضل ... گفتم و مجلس رو واگذار کردم ... یا ابالفضل ، یا ابالفضل ... کمتر بزن بازوی خود را بر زمین شرمنده ام کردی گُلِ اُمُ البنین ... ( عباس اینقده جلوی حسین بازوت رو زمین نزن ... ) برخیزو با چشمانِ خون آلود خود بر تنِ زینب ببین ... صلی الله علیک یا مظلوم ، یا اباعبدالله ... ــــــــــــــ ــــــــــــــــ ـــــــــــــــ ــــــــــــــ ــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی_۴۷.mp3
12.34M
۴۷ ۱ـ گاهی وقتها میدونی چه کاری درست و حقّه، و که بهش عمل کنی؛ امّـــا ❗️ ۲ـ گاهی وقتها میدونی چه کاری درست و حقّه؛ امّـــا که بهش عمل کنی ❗️ دلیلِ این " نتونستن‌ها " و این " نخواستن‌ها " چیه؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا