eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.3هزار دنبال‌کننده
225 عکس
137 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بسم الله الرحمان الرحیم الــهـے هيـچ بـابـايـے نبيــند كه در سوگ جوان خود نشيند منـم آن باغــبان زار وخسـته كه درسوگ جوان خود نشسته ❈يه دعا ميكنم، هر كی كه دل شكسته ست زير لب آمين بگه...درسته مرگ پير و جوون نميشناسه...درسته وقتی اجل برسه ، بايد بريم...اما دعای من اينه ، الهی جگر هيچ پدر مادری به داغ جوان نسوزه... به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنے بهـر جوان جا دارد ❈الهی هيچ مادری چشم انتظار بچه اش نمونه... ❈ از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه برای پدر چه لحظه ایه؟ بگــفتـا زاده ی خــتم النّبـيين نـبـاشـد لـذتی بـالا تـر از ايـن جـوانـی در بــهار زنـدگــانی بـه هـنـگـام شباب و كامرانی خــرامــان گـام بـر دارد هَماره كــنـد بـابـا بـه اندامش نظاره بگـويـد گرچه زحمتها كشيدم ولـی زيـبـا جـوانـی پـروريدم آقا فرمود: لحظه ای كه يك پسر جوان بشه ، جلوی چشم بابا راه بره..همه ی آرزوی پدر و مادر اينه ، ميگن الهی به ما فرصت بده ،زنده بمونيم عروسيه پسرمونو ببينيم... اميـدش زيـر چـرخ ((آبنوسی)) كـنـد از بـهـر فرزنـدش عروسی ⭕️کلمه ((آبنوس)) یعنی: چوب سیاه و سخت که از درختی به همین نام بدست میآید. ⭕️ ❈دوباره از امام صادق(ع) پرسيد، آقا جان ، سخت ترين لحظه ی عمر پدر چه لحظه ایه؟ حضرت فرمود: لحظه ای كه يك پدر جان سپردن فرزندشو ببينه... هــمـان زيـبـا جوان سَـرو بالا دهــد جـان در بـرِ چشمان بابا ❈يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده بگم... پسرم باور نمی كردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشی...پسرم باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به رفقات خوش آمد بگم...اخه آرزو داشتم رفقاتو رو شب عروسيت دعوت كنم،اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدری جان دادن بچه اش رو ببينه...اخه داغ جوان خيلی جانسوزه...پدر و مادری كه داغ جوان ببينن، ديگه روی لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتی يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه:خدايا عصای پيری از دستم افتاد...برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...خواهر برای برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... اما بميرم برا دل مهربون مادر...مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم اومدن ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردن...تسليت دادن، ابراز همدردی كردن.. اما بميرم برا دل داغديده ی حسين... فداے اون لحظه اے که اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علے رسید... پـسـر نـگاه بـه اشك غم پدر می كـرد پدر نـظاره به خون سر پسر می كـرد پدر ز داغ پسر بـاغ لاله دردل داشـت پسر نشـانه ز زخم هـزار قاتـل داشت ❈هر روضه ای از روضه های كربلا خوانده بـشه، مداح يا واعظ میگه : انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم اما تنها روضه ای كه خيلی سخته و نمیشه كنار قبرش خواند، روضه ی آقا علی اكبره (ع) مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علی اكبر (ع) از آن لحظه ای كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بده ناراحت بود...لحظه های آخر صدا زد: بابا... الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم... هميشه پدر دوست داره وقت جان دادن،.. سرش روی دامن پسرش باشه...گاهی محتضر می خواد جان بده... میبينه جان از بدنش نمیره، چشم به راهه، بعضی ها می گن:... چشم به راه پسرشه، می خواد بار آخر پسرش رو ببينه... تا پسر میاد، سر بابا را به دامن می گيره، پدر راحت جان می ده... اما خدا اون روز رو نياره که پدری سر بالين پسرش بياد... پدر زخون پسر صورتش خضـاب شده پسر ز سوزعطش،قطره قطره آب شده پدر به چهره ی فرزندخويش چهره نهاد پسـر كنــار پـدر ناله ای زد و جـان داد كيست اين كشته كه دريا شده خونين جگرش سينه ای نيست كه سوزی نبرد از شررش با همه زخم بدن ،قاتل او گشت دو زخم كه يكی بـر جگرش بود و يكی بر كمرش نَسئَلُڪ اَلّلهُمَ و نَدعُوڪ بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم بدماء شُهَداءِنا و بِحَقِ اِمامِ زَمانِنا یاالله یا رَحمنُ یا رَحیم یا مُقَلِبَ القُلوب ثَبِت قُلوبَنا علے دینِڪ و علے مُحَبَهِ الحُسَین فِے الدُّنیا و الاَخِرَه ، الهے یا حَمیدُ بِحقِ مُحمَّد یا عالیُ بِحقِ علیّ یا فاطِرُ بِحقِ فاطِمَه یا مُحسِنُ بِحقِ الحَسَن یا قَدیمَ الاِحسان بِحقِ الحُسَین «اللهمَ عَجّل لِوَلیِکَ الفَرَج» ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✿•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بسم الله الرحمان الرحیم گریه های مولا علی ع در فراق حضرت زهرا (س) «اَلـسَّلامُ عـَلـَیـْکِ یــا سـَیّدَةَ نـِساءِ العالَمین،اَلـسَّـلامُ عَـلـَیْکِ یا والِـدَةَ الْحُجُجِ عَلَى النّاسِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلوُمَة» ✳️امام صادق(ع) می فرماید : وقتی لحظات آخر عمر شریف حضرت زهرا(س) سپری می شد، حضرت(س) در حال گریه بود. امیر المومنین(ع) از ایشان پرسید: «یَا سَیّدَتی! مَا یَبکیِکِ؟ قَالَت : اَبکِی لِما تَلقِی بَعدِی!» ⭕️ای سرور من! چرا گریه می کنی؟ حضرت زهرا(س) فرمود : به سختیهائی گریه می کنم که تو بعد از من خواهی دید.(۱) 🏴وقتی حضرت زهرا(س) به شهادت رسید، امام علی(ع) ایشان را دفن کرد، در حالی که؛ «أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّيْه» ⭕️اشک از چشمان مبارک به گونه ها می ریخت.(۲) و حضرت(ع) در رثای فاطمه زهرا(س) فرمود : «اِنّمَا أَبكِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی!» ⭕️گریه می ‌کنم از اینکه مبادا بعد از تو زیاد زندگی کنم و عمرم طولانی باشد.(۳) : من علی ام که خدا قبله نما ساخت مرا، جز خدا و نبی(ص) و فاطمه(س) نشناخت مرا، من که یکبار دراز قلعه ی خیبر کَندم، داغ زهرا(س) به خدا از نفس انداخت مرا.. صبوحی 📚 : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۸ ۲)أمالی شیخ طوسی، ص۱۰۹ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۳ http://eitaa.com/ashaar_khatm مجموعه اشعار ختم و ترحیم خوانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh گلواژه های روضه چهارده معصوم (ع) 📌با نشـــر لینک کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم «دلداری امام حسین ع با خواهرش» ألسَّلامُ عَلَیکِ یَا عَقِیلَةَ بَنِی هَاشِمِِ، یَا بِنتَ اَمِیرَالمُومِنِینَ(ع) یَا زَینَبَ الکُبرَی(س) ✅امام حسین(ع) در واقعه کربلا در چند جا، به حضرت زینب کبری(س) دلداری دادند. @golvajhehaye_roozeh 1⃣در مسیر کوفه :👇 علامه مجلسی می نویسد : کاروان امام حسین(ع) در مسیر خود به سمت کوفه، در منزل خزیمیه توقف کردند. صبحگاهان حضرت زینب کبری(س) مضطرب، خدمت امام حسین(ع) رسید و عرض كرد : 📋《يَا أَخِي! سَمِعْتُ فِي لَيْلَتِي هَاتِفاً يَهْتِفُ : أَلاَ يَا عَيْنُ فَاحْتَفِلِي بِجَهْدٍوَ مَنْ يَبْكِي عَلَى اَلشُّهَدَاءِ بَعْدُ إِلَى قَوْمٍ تَسُوقُهُمُ اَلْمَنَايَا بِمِقْدَارٍ إِلَى إِنْجَازِ وَعْدٍ》 ای برادر! ديشب شنيدم که هاتفی ندا مي‏ دهد : ای چشم! بسيار گريه كن و كيست كه در آينده بر شهيدان بگريد، بر گروهي كه مرگ آنان را به سوی وعده‏ ای معين به پيش مي‏راند! امام حسین(ع) فرمود : 📋《يَا اُختَاهُ! كُلُّ الَّذِي قُضِيَ فَهُوَ كَائِنٌ》 ای خواهر! هر آنچه را كه خداوند تقدير كرده است، انجام خواهد شد.(۱) 2⃣شب عاشورا :👇 ابوحمزه ثمالی از امام سجاد(ع) نقل می کند که؛ در شب عاشورا، عمه ام زینب(س) از من پرستاری می کرد و امام حسین(ع) در گوشه ی خیمه، ابیاتی که نشانگر فانی بودن دنیا و یاد مرگ باشد را با خود زمزمه می کرد. زینب کبری(س) که متوجه شده بود، بیمناک و پریشان خاطر شد و امام حسین(ع) به ایشان دلداری داد و فرمود : 📋《يَا أُخَيَّةُ! لَا يُذْهِبَنَّ حِلْمَكِ الشَّيْطَانُ!》 خواهرم! آرام بگیر! شيطان حلم و صبر تو را نگيرد.(۲) @golvajhehaye_roozeh 3⃣در روز عاشورا :👇 ابن طاووس می نویسد : در روز عاشورا امام حسین(ع) در حالی که بر روی تخته سنگی نشسته بود و بر شمشیری که بین دو پای مبارک بر زمین زده بود، تکیه کرده و به خواب رفت و پس از مدتی کوتاه بیدار شد. در این هنگام رو کرد به خواهرش زینب کبری(س) و فرمود : 📋《يَا أُخْتَاهْ! إِنِّي رَأَيْتُ اَلسَّاعَةَ جَدِّي مُحَمَّداً(ص) وَ أَبِي عَلِيّاً(ع) وَ أُمِّي فَاطِمَةَ(ع) وَ أَخِيَ اَلْحَسَنَ(ع) وَ هُمْ يَقُولُونَ : يَا حُسَيْنُ(ع)! إِنَّكَ رَائِحٌ إِلَيْنَا عَنْ قَرِيبٍ!》 اي خواهر! در همين لحظه جدم رسول اکرم(ص)، پدرم علي(ع)، مادرم فاطمه(س) و برادرم حسن(ع) را در خواب ديدم كه به من فرمودند : اي حسين! تو به همين زودی به ما مي‏پيوندی! در این هنگام؛ 📋《فَلَطَمَتْ زَيْنَبُ(س) وَجْهَهَا وَ صَاحَتْ وَ بَكَتْ》 زينب کبری(س) با شنيدن اين سخن سيلي به صورت زد و فرياد زد و گریست. امام حسين (ع) به او فرمود : 📋《مَهْلاً! لاَ تُشْمِتِي اَلْقَوْمَ بِنَا 》 خواهرم! آرام بگیر! ما را دشمن شاد مکن!(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ماجرای کربلا شرح بلای زینب است عصر عاشورا شروع کربلای زینب است شرح صدرش در نمی آید به فهم اهل دل صبر زینب آیت صبر خدای زینب است رو «اَلم نَشرَح لَک صَدرَک» بخوان کاین آیه را عشق گفتا بعد پیغمبر، ثنای زینب است باغبان گلشن سرخ ولایت، اشک اوست حافظ خون شهیدان گریه های زینب است پرچم سرخی که عاشورا به خاک و خون فتاد بر سرپا باز با صبر و رضای زینب است کوفه و روز اسیری دیدن زینب، دریغ! چون در و دیوار کوفه، آشنای زینب است بهر اثبات ولایت رفت باید هر کجا ورنه کاخ ظلم و بزم می، چه جای زینب است؟ نی همین در شام و کوفه، بلکه اندر کوی عشق هر کجا پا می گذاری جای پای زینب است 👤سید رضا موید 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج‏۴۴، ص‏۳۹۱ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۳ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۸۵ http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh گلواژه های روضه چهارده معصوم (ع) 📌با نشـــر لینک کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطالب روضه سر فرصت به کانال ارسال میشود
کانال تازه راه اندازی شده و در حال عضو گیری میباشد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا 《اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا امینَ اللهِ فے اَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَے عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ(ع)》 طبق نقل تاریخ، امام علی(ع) در دو جا با صورت مبارڪ بر زمین افتاده اند. اما بسے جاے تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است. چون امام علی(ع) در بخشے از نامه اے که به عثمان بن حُنیف، حاکم بصره نوشته بود، فرمود : 《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَے قِتَالِی لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》 به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمے کنم و از مقابلشان نمے گریزم.(۱) @ashaar_khatm امام علی(ع) با این یڪ جمله، معرفے شد! اما باید این دو جائے که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینے باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است. اما آن دو جا؛ 1⃣جایے که ابن ملجم لعین در صبحروز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتے سنگین بر فرق مبارڪ حضرت(ع) زد، که تاریخ مے نویسد : 《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》 پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارڪ امام علی(ع) فرود آورد.(۲) 《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه》 پس ضربه ے شمشیر آن لعین، سر مبارڪ امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت. پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه اے را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکے صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳) 2⃣دومین جا، اونجایے است که اسماء بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه زهرا(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(ع) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت : 《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》 اے فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید. در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتے حالت پریشانے آنان را دید و از آنان پرسید : 《مَا الخَبَرُ؟》 چه اتفاقے افتاده است؟ آنان گفتند :《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》 مادرمان فاطمه(ع) از دنیا رفته است وقتے امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛ 《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》 علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : داغ تو بُرد تاب پدر را وگر نه صد، لشگر حریف فاتح خیبر نمے شود! 👤 📚منابع : ۱)امالے شیخ صدوق، ص۵۱۴ ۲)اعلام الورے طبرسی، ج۱، ص۳۰۹ ۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹ ۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰ http://eitaa.com/ashaar_khatm مجوعه اشعار ختم وترحیم خوانی •┈┈••✾•✿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh گلواژه هاے روضه چهارده معصوم (ع) 📌با نشـــر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا 《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّة النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَهَ الزَهرَاء(س)》 ✅ابن فتال نیشابورے نقل مے کند که؛ هنگامے که حضرت فاطمه(س) در بستر بیمارے افتاد، روز به روز حال ایشان رو به وخامت بود. در طے این روزها، وقتے حضرت(س) روزے احساس کرد که زمان مرگ خویش فرا رسیده است، ام ایمن و اسماء بنت عمیس را احضار فرمود و کسى را به دنبال امام على(ع) فرستاد و وقتے امام على(ع) آمد، به ایشان فرمود : 📋《یَا ابْنَ عَمِّ! إِنَّهُ قَدْ نُعِیَتْ إِلَیَّ نَفْسِے وَ إِنَّنِے لَأَرَى مَا بِے لَا أَشُکُّ إِلَّا أَنَّنِے لَاحِقَهٌ بِأَبِے سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ وَ أَنَا أُوصِیکَ بِأَشْیَاءَ فِے قَلْبِی》 اى پسر عمو! احساس مى کنم که مرگ من فرا رسیده است و آن چنان هستم که تردید ندارم به اینکه هر ساعت به پیوستن به پدرم نزدیکتر مى شوم و اکنون به چیزهایى که در دل دارم تو را وصیت مى کنم. در این هنگام؛ امام علی(ع) فرمود : 📋《أَوْصِینِے بِمَا أَحْبَبْتِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص)!》 اى دختر رسول خدا(ص)! به آنچه مى خواهى وصیت کن! 📋《فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهَا وَ أَخْرَجَ مَنْ کَانَ فِے الْبَیْتِ ثُمَّ قَالَتْ : یَا ابْنَ عَمِّ! مَا عَهِدْتَنِے کَاذِبَهً وَ لَا خَائِنَهً وَ لَا خَالَفْتُکَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِی!》 سپس کنار بالین او نشست و هر که را در خانه بود، از خانه بیرون کرد. فاطمه(س) سپس فرمود : اى پسر عمو! مى دانى که هرگز به تو دروغ نگفته ام و از هنگامى که با یکدیگر زندگى مشترڪ داریم با تو مخالفتى نکرده ام. امام علی(ع) فرمود : 📋《مَعَاذَ اللَّهِ! أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَکْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَنْ أُوَبِّخَکِ غَداً بِمُخَالَفَتِے فَقَدْ عَزَّ عَلَیَّ بِمُفَارَقَتِکِ وَ بِفَقْدِکِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ وَ اللَّهُ جَدَّدَ عَلَیَّ مُصِیبَهَ رَسُولِ اللَّهِ وَ قَدْ عَظُمَتْ وَفَاتُکَ وَ فَقْدُکَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ مِنْ مُصِیبَهٍ مَا أَفْجَعَهَا وَ آلَمَهَا وَ أَمَضَّهَا وَ أَحْزَنَهَا هَذِهِ وَ اللَّهِ مُصِیبَهٌ لَا عَزَاءَ عَنْهَا وَ رَزِیَّهٌ لَا خَلَفَ لَهَا》 پناه بر خدا! که تو به احکام خدا داناتر و پرهیزکارتر و بهتر از آنى و بیشتر از آن از خدا مى ترسى که من فرداى قیامت بتوانم بگویم که مخالفتى با من روا داشته اى و مفارقت و از دست دادن تو بر من، سخت گران است، ولى افسوس که از این جدایى چاره نیست. و به خدا سوگند! با مرگ تو مصیبت از دست دادن پیامبر (ص) بر من تازه مى شود و مرگ تو و از دست دادن تو مصیبتى بسیار بزرگ است، ولى همگان از خداییم و همگان به سوى او باز گردنده ایم و این مصیبت چه سخت و درد انگیز و دشوار و اندوه افزاست و این اندوهى است که چیزى مایه تسکین آن نیست و هیچ چیز آن را جبران نمى کند. و سپس هر دو براے مدتے گریستند. 📋《ثُمَّ بَکَیَا جَمِیعاً سَاعَهً وَ أَخَذَ عَلِیٌّ رَأْسَهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ لَهَا : أَوْصِینِے بِمَا شِئْتِ فَإِنَّکِ تَجِدِینِے وَفِیّاً أُمْضِے کُلَّ مَا أَمَرْتِنِے بِهِ وَ أَخْتَارُ أَمْرَکِ عَلَى أَمْرِی!》 سپس امام على(ع) سر فاطمه زهرا(س) را بر سینه نهاد و فرمود : به آنچه مى خواهى وصیت کن که به هر چه وصیت کنى عمل خواهم کرد و فرمان تو را بر خواسته خود ترجیح مى دهم. سپس حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود : 📋《جَزَاکَ اللَّهُ عَنِّے خَیْرَ الْجَزَاءِ یَا ابْنَ عَمِّ! أُوصِیکَ یَا ابْنَ عَمِّ! أَنْ تَتَّخِذَ لِے نَعْشاً فَقَدْ رَأَیْتُ الْمَلَائِکَهَ صَوَّرُوا صُورَتَهُ》 وصیت مى کنم براى حمل جسد من تابوتى بسازى که تصویر آن را دیدم و فرشتگان نشانم دادند. امام(ع) فرمود : 📋《صِفِیهِ إِلَیَّ فَوَصَفَتْهُ فَاتَّخَذَهُ لَهَا فَأَوَّلُ نَعْشٍ عُمِلَ فِے وَجْهِ الْأَرْضِ ذَلِکَ وَ مَا رَأَى أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا عَمِلَ أَحَدٌ》 چگونگى آن را توصیف کن، و فاطمه(س) براى او توصیف کرد و على(ع) نیز آن چنان تابوت و سریرى را فراهم کرد. و این نخستین تابوتى بود که ساخته شد و پیش از آن کسى چنان فراهم نساخته بود. سپس فاطمه زهرا(س) این چنین وصیت نمود : 📋《أُوصِیکَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِے مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ظَلَمُونِے وَ أَخَذُوا حَقِّے فَإِنَّهُمْ أَعْدَائِے وَ أَعْدَاءُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ أَنْ لَا یُصَلِّیَ عَلَیَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّے فِے اللَّیْلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُیُونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَارُ ثُمَّ تُوُفِّیَتْ!》 به تو وصیت مى کنم که هیچ یڪ از این کسانے که بر من ستم روا داشتند و حق مرا گرفتند، در تشییع جن