eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.4هزار دنبال‌کننده
228 عکس
138 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze15.mp3
4.15M
تند خوانی جزء 15استاد معتزآقایی ─┅•••═᪥𑁍᪥═•••┅─
2_5307772377407424369
7.19M
ترجمه فارسی و تفسیر قرآن کریم جزء 15 ─┅•••═᪥𑁍᪥═•••┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6021714684963455403.mp3
8.13M
▪️نکانی جانسوز در مورد و (ع) از لسان گرم کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇 https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar •┈┈••✾•✾•✾••┈┈ ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─┅•••═᪥𑁍᪥═•••┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈┈┅•﷽•┅┈┈ ع، علل الشرائع لي، الأمالي للصدوق أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ السُّكَّرِيِّ عَنِ الْجَوْهَرِيِّ عَنِ الضَّبِّيِّ عَنْ حَرْبِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنِ الثُّمَالِيِّ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع)قَالَ: لَمَّا وَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحَسَنَ(ع)قَالَتْ لِعَلِيٍّ(ع)سَمِّهِ فَقَالَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَسُولَ اللَّهِ فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَأَخْرَجَ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ فَقَالَ أَ لَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُفُّوهُ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ ثُمَّ رَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ فَلَفَّهُ فِيهَا ثُمَّ قَالَ لِعَلِيٍّ(ع)هَلْ سَمَّيْتَهُ فَقَالَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَكَ بِاسْمِهِ فَقَالَ ص وَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى جَبْرَئِيلَ أَنَّهُ قَدْ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ ابْنٌ فَاهْبِطْ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ هَنِّئْهُ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ عَلِيّاً مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَسَمِّهِ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ(ع)فَهَنَّأَهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَأْمُرُكَ أَنْ تُسَمِّيَهُ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ وَ مَا كَانَ اسْمُهُ قَالَ شَبَّرَ قَالَ لِسَانِي عَرَبِيٌّ قَالَ سَمِّهِ الْحَسَنَ فَسَمَّاهُ الْحَسَنَ فَلَمَّا وُلِدَ الْحُسَيْنُ(ع)أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى جَبْرَئِيلَ(ع)أَنَّهُ قَدْ وُلِدَ لِمُحَمَّدٍ ابْنٌ فَاهْبِطْ إِلَيْهِ فَهَنِّئْهُ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ عَلِيّاً مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَسَمِّهِ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ(ع)فَهَنَّأَهُ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَلِيّاً مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى فَسَمِّهِ بِاسْمِ ابْنِ هَارُونَ قَالَ وَ مَا اسْمُهُ قَالَ شَبِيرٌ قَالَ لِسَانِي عَرَبِيٌّ قَالَ سَمِّهِ الْحُسَيْنَ فَسَمَّاهُ الْحُسَيْنَ. بيان قال الفيروزآبادي شَبَّرُ كَبَقَّمٍ و شَبِّيرٌ كَقَمِّيرٍ و مُشَبِّرٌ كَمُحَدِّثٍ أبناء هارون(ع)قيل و بأسمائهم سمى النبي ص الْحَسَنَ و الْحُسَيْنَ و الْمُحَسِّنَ.
علل الشرائع و امالی صدوق:به نقل از حضرت امام زین العابدین(ع) روایت می کند که فرمود: «وقتی فاطمه اطهر حضرت امام حسن × را به دنیا آورد، به حضرت امیر گفت: «نامی برای این نوزاد انتخاب کن.» امیرالمؤمنین فرمود که من در نامگذاری وی بر پیغمبر خدا سبقت نخواهم گرفت. هنگامی که پیامبر اکرم |آمد، آن مولود مسعود را در حالی به حضور آن حضرت آوردند که پارچه زردی دور آن حضرت پیچیده بودند. پیامبر خدا فرمود: «مگر نگفتم پارچه زرد دور او نپیچید؟» آنگاه آن بزرگوار پارچه را باز کرده و به دور انداخت و پارچه سفیدی را دور او پیچید. سپس به حضرت امیر فرمود: «آیا برای این کودک نامی برگزیده اید؟» گفت: «در نامگذاری وی بر تو سبقت نخواهم گرفت.» رسول اعظم فرمود: «من هم در این باره بر خدای خود سبقت نمی گیرم.» خدای علیم به جبرئیل وحی کرد: «برای حضرت محمّد نوزادی متولد شده. به زمین هبوط کن و پس از اینکه سلام مرا بر آن حضرت رساندی و تبریک گفتی، به وی بگو چون علی بن ابی طالب از برای تو نظیر هارون است برای موسی، لذا نام پسر هارون را برای این پسر برگزین.» جبرئیل پس از نزول به زمین و تهنیت به رسول خدا به آن حضرت گفت: «خدای سبحان تو را مأمور کرده که این کودک را همنام پسر هارون قرار دهی.» پیغمبر خدا فرمود: «نام پسر هارون چه بود؟» گفت شبر. فرمود: «زبان من عربی است.» گفت: «پس نام او را حسن بگذار.» هنگامی که حسین متولد شد، خدای رئوف به جبرئیل وحی کرد: «پسری برای حضرت محمّد متولد شده است. به زمین هبوط کن و پس از اینکه به آن حضرت تهنیت گفتی، بگو چون علی بن ابی طالب × برای تو نظیر هارون است برای موسی، لذا نام پسر هارون را برای این پس برگزین.» جبرئیل پس از هبوط به زمین و تبریک گفتن به رسول خدا، به آن حضرت گفت: «علی برای تو نظیر موسی است برای هارون. پس این نوزاد را با پسر هارون همنام کن.» رسول اعظم فرمود: «نام او چه بود؟» گفت شبیر. فرمود: «زبان من عربی است.» گفت: «پس نام وی را حسین بگذار.» 📚منبع:بحارالأنوار ج ۴۳ کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇 https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar •┈┈••✾•✾•✾••┈┈ ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─┅•••═᪥𑁍᪥═•••┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‌ سحر بیست و هشتم.... ✍ دلم می لرزد، خــــدا فقط یک سحر دیگر تا سوت پایان باقی مانده است. ❄️دلم می لرزد، خـــدا از شیطانی که پشت دروازه های رمضان، کمین کرده است. از دنیای شلوغی، که منتظر است، چنان مشغولم کند، که تو را در هیاهوی روزهايش، گم کنم. از نفس خبیثی، که آرامش امروزش را، حاصل عبادت هایش می داند، نه حاصل عنایت هايت! ❄️خـــدا..... دلم، تو را برایِ همیشه می خواهد! آغوش گرم و بی همتای تو را، که آرامشش را حتی در آغوش مادرم نیز، تجربه نکرده ام. مـن....از دنیای بدون تو، می ترسم. از شبهای سیاهی که نور یاد تو، دلم را روشن نمی کند. از روزهای سپيدي، که بدون هم نفسی با تو، تاریک ترین لحظه های عمر من هستند. قلبــــم... بهانه های لحظه وداع را آغاز کرده است. و دستانم، لرزش ثانیه های وداع را، پیش کشیده اند. ❄️چه کنــــم...؟ بی سحرهای روشـــن؟ بی زمزمه های ابوحـــمزه؟ بی اشکهای افتتــــاح؟ نـــرو از خانه ما، دلبـــرم! من بی تو، از پرِ کاهی سبک ترم، که به اشاره ای، اسیر دست شیطان می شود. ❄️نـــرو از خانه مـا، بمــان، همین جــا، در لابلاي تارو پود سجاده ای که به نگاهت خو گرفته است. بمـــان! مــن، بی تـــو....فقیرترین انسانِ زمینم؛ خدا
🔹آیت الله العظمی جوادی آملی: نماز، نهر روان و چشمه‌ی كوثری است كه هم آتش های گذشته را خاموش می كند و هم نمی گذارد انسان بعدها گرفتار آتش شود. هم جلو بديها را می گيرد و هم بدی های گذشته را از بين می برد. اين خاصيت نماز است كه در قرآن كريم بدان اشاره شده: (إنّ الصلوة تنْهي عن الفحشاء والمنكر ولذكر الله أكبر والله يعلم ما تصنعون) 📚حکمت عبادات ص ۱۱۳ 🎙آیت الله العظمی
هدایت شده از خادمة الزهࢪاء (س)_؏
✍توبه از گناه غيبت 🔸 مرحوم علامه رحمة الله 🔹درباره توبه از گناه غيبت بايد گفت : اگر شخص مغتاب ، از غيبت با خبر گشته ، بايستى شخص مرتكب گناه غيبت ، از او عذر خواسته ، حلاليت بطلبد؛ چه به واسطه غيبتش او را دلگير و ناراحت نموده است ؛ پس بايستى به عذر و پشيمانى ، خطاى خود را جبران كند. در صورتى كه شخص مغتاب ، از غيبت آگاه نگشته است ، عذر خواهى و طلب حلاليت لازم نيست ؛ زيرا او را از غيبت انجام شده ، غم و دردى وارد نشده است . ليك در اين قسم و هم در قسم پيش ، اظهار پشيمانى به درگاه خداى تعالى - از نافرمانى و تخلفى كه از نهى او نموده - لازم است ؛ چنانكه بايستى بر عدم تكرار گناه نيز عزم جزم نمايد. آنچه بيان گشت اعتقاد فرقه حقه اماميه درباره گناه غيبت است . _______________________________ 💠 علامه حسن‌زاده 💠 https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
هدایت شده از خادمة الزهࢪاء (س)_؏
نماز یکشنبه‌ ماه ذی‌قعده 💠سيدبن طاووس در کتاب اقبال‌الاعمال می‌نویسد: انس‌بن‌مالک می‌گوید: ✨رسول خدا(ص) در یکشنبۀ ماه ذی‌قعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم! کدام‌یک از شما می‌خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می‌خواهیم توبه کنیم فرمود: ✨غسل کنید ✨وضو بگیرید ✨چهار رکعت نماز ✨در هر رکعت يک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه سوره توحيد، و هر کدام از دو سوره معوذتین را يک مرتبه بخوانید ✨سپس هفتاد مرتبه استغفار کنید و آن را به «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» ختم کنید📿 ✨آنگاه بگویید: «يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت» سپس رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: هر بنده‌ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می‌شود: ای بندۀ خدا! عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبۀ تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد
هدایت شده از خادمة الزهࢪاء (س)_؏
بسم الله الرحمن الرحیم ‍ روضه جانسوز شهادت امام جواد علیه السلام سید مهدی میرداماد با شال عزا زائرا میان،چه خبره مشهد امشب،،،، سینه میزنند،روضه میخونن روبه روی گنبد امشب،،،،، چی میگن؟تو هم با اون زائرا بگو،،،،، یا امام رضا به خدا غریب و تنها تو خونه شبیه زهرا _جوونتو کشتن آقا)۲ (نبودی بیینی جیگرش،برا یه کم آب میسوزه نبودی ببینی تنش سه روز تو آفتاب می مونه)۲ همیشه دلم توی کاظمین کنار باب المراده۲ یا که زائر مشهدالرضا کنار باب الجواده یا امام رضا مگه چی بوده گناهش؟ میبینه با اشک و آهش که خونشه قتلگاهش .... دو تا امام ما رو تو خونشون همسرانشون به شهادت رسوندند،یکی امام حسن،یکی امام جواد؛هر دو به دست همسرانشون مسموم شدن؛اما از بغداد تا مدینه فرق زیاده،امام حسن رو زهر دادن اما امام حسن خواهر داشت تا دید جیگرش داره پاره میشه گفت بگید زینبم بیاد ..." امام حسنم زهر دادند اما امام حسن یه برادر مثل عباس داشت ... یکی مثل حسین داشت ... امام حسن بچه هاش دورش بودند ..." امام امروز امام جواد هی به در و دیوار نگاه کرد،نمیتونست بگه پسرم ..." یه نفر نبود سرش رو بغل بگیره ..." این سفارش انبیا و اولیاء ماست،همشون میگفتن دم جون دادن بگید همه بیان،پیغمبر مگه نبود؟! دستور داد علی بیاد،فاطمه بیاد،حتی حسن و حسین که خودشون رو روی سینه ی پیغمبر انداختن امیرالمومنین خواست بلندشون کنه پیغمبر فرمودند: علی جان اینا رو سینه ی من باشند من راحت جون میدم،بیام جلوتر ؛ مگه مادر ما میخواست بره همه دورش نبودن؟!! زینب یه طرف ،حسن یه طرف حسین ... حتی وقتی کفنش کردند بچه هاش دورش بودند، بیام جلوتر، امیرالمومنین مگه نبود؟خودش گفت همه دورم باشند حتی عباسش رو نذاشت ببرن ، امام حسن همه دورش بودند..." عبدالله و قاسم..." بقیه اهلبیت هم همینطور، امام رضا تو خراسان جون میده امام جواد از مدینه آمد،امام جواد تو بغداد جون میده امام هادی علیه السلام به علم امامت رفت کنار بدن..." همه ی ائمه ی ما گفتن بیاید کنار ما... فقط یه نفر گفت:زینب نیا ... زینب نیا بالای گودال ... اگه بیای میبینی رو سینه ی حسینت نشستن... وای .... زینب آمد بالای تل دید حسین داره میگه : "ارجِعی اُخَیَّ"خواهرم برگرد ... زین العابدین تو خیمه ست ... بچه ها تو خیمه اند ... زینب بر گشت، خیلی طول نکشید دید زمین کربلا داره میلرزه،همه دارند تکبیر میگن...چه خبره؟یه نگاه کرد دید سر حسین بالای ... حسین ... او میدوید و ... بوی حرم میاد ... خیلی نمونده، ۴۰ روز دیگه باید بگی: او میدوید و ... فرج امام زمان بگو حسین .... ـ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─
هدایت شده از خادمة الزهࢪاء (س)_؏
4_5805525242671530348.mp3
1.08M
ـ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🔰 🔰 _ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم،،، _خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا،،، _اغــنیا مکــه روند و فقـــرا سـوی تو آیند _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست(ع)،،،آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید،،، (بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید،،،بریم کنار پنجره فولاد امام رضا،،، _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون،،،ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن،،،بدان کارم تمامه،،، یا صاحب الزمان،،، اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن،،،عبا روی سر کشیدن،،،حالشون منقلبه،،،هی روی زمین میشینه،،،هی بلند میشه،،، وارد حجره شد،،، صدا زد اباصلت،،، درها رو ببند،،،میخام تنها باشم،،،یه گوشه ای داخل حجره،،،این فرش ها رو کنار زد،،،روی زمین نشست،،،مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه،،، خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده،،،یه گوشه ای ایستاده،،، اباصلت میگه اومدم نزدیکتر،،،عرضه داشتم،،،من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید،،، فرمود اباصلت،،،اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده،،،از در های بسته هم عبور میده،،،میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد،،، حضرت خوشحال شدند،،،از جاشون بلند شدند،،،هی صدا میزدند،،،پسرم خوش آمدی بابا،،، جوانم جواد،،، خوش آمدی بابا،،، فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا(ع)،،،آقام جوادالائمه است،،،سر بابا رو در آغوش گرفت،،،دارن با هم نجوا میکنن،،، عجب لحظات سختیه،،،امام رضا داره وصیت میکنه،،،اما طولی نکشید،،،یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند،،، صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد،،، اما خود امام رضا(ع) فرمودند: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه،،،اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت،،،کربلا قضیه برعکس بود،،،ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت،،، آماده ای بگم یا نه،،، _ســپـه کوفـه و شام استاده _به تماشـای شــه و شــهزاده _شه به روی پســرش افتاده _همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست،،،سر علی اکبرش رو به دامن گرفت،،، دلش طاقت نیاورد،،،سر جوانش رو به سینه چسباند،،،دید دلش طاقت نمیاره،،،لحظات آخر،،،خدایا،،، ابی عبدالله چکار کن،،،علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده،،، یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسبان،،،هی صدا میزنه«عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا» علی جان،،،بابا،،،اُف بر این دنیا بعد از تو علی،،، تسلای دل ابی عبدالله،،،ناله بزن یاحسین،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 عرضه بداریم آقا جان،،،یا امام رضا،،،شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند،،،اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودی،،،وقتی چشمان مبارک رو باز کردید،،،سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود،،، اما دلها بسوزه برا اون آقایی که،،،داخل گودال قتلگاه،با لب تشنه،سر از تنش جدا کردند،،، امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا،،،بمیرم، داخل خیمه،از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود،،،لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا،،،اما،،،یک جایی دیگه اومد،،،کجا؟،،، اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند،،،اومد صدا زد،،،بنی اسد!،،،من این بدنها رو خوب میشناسم،،، بنی اسد بیایید_کفن با خود بیارید مگر خـبر ندارید_حسین کفن ندارد با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت،،،حالا میخواد با پدر وداع کنه،،،لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین،،، _اگــر کشتند چـرا خاکت نکردند _کفـن بر جسم صد چاک نکردند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 آقای خوبم،،، جان عالم به فدای مظلومیت شما،در عالم غربت به‌ شهادت رسیدید،،،اما وقتی شیعیان خبردار شدن،،، کفن قیمتی آوردند،،،برای تشییع جنازه همه آمده بودند،،،بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردن،،،با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد،،، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله،،، دلها بسوزه،،،برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا،،، بدون غسل و کفن،،، ای خدا،،، کاش به همین اکتفا میکردند،،،صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید،،، ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند،،، جلو چشمان بچه های حسین،،، جلو چشمان خانم زینب کبری،،،تمام استخوان ها شکست،،، _به کـربـلا کــفــن مگــر بغـیـر بوریا نبود _مگـر حسین فاطمــه عـزیز مصطفـی نبود _مگرکسی که کشته شدتنش برهنه میکنند _مگر که پاره پیروهن به پیکـرش روا نبود
👆 _سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا _کفن برای او بجــز شکســته نـیزه ها نبود الا لعنت الله علی القوم الظالمين ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
🩸اشک بر مصیبت حضرت مسلم عليه‌السلام، مَحک ایمان هر مؤمن … | رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر غریب کوفه چنان گریستند که اشک‌شان بر سینه مبارکشان جاری شد … در روایت آمده است: 🥀 روزی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسیدند: ای رسول الله! آیا شما برادرم عقیل را دوست دارید؟ فرمود: آری والله او را به دو جهت دوست می‌دارم. یکی به خاطر خودش و دیگر به خاطر اینکه ابوطالب او را دوست می‌داشت. 📋 وَ إِنَّ وَلَدَهُ لَمَقْتُولٌ فِی مَحَبَّةِ وَلَدِکَ فَتَدْمَعُ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ تُصَلِّی عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ ▪️به درستی که فرزند او (مسلم علیه‌السلام) در راه محبت فرزند تو (حسین علیه‌السلام) کشته خواهند شد. دیده‌های مؤمنان بر او خواهد گریست و ملائکه مقرب درگاه حق بر او صلوات خواهند فرستاد. 📋 ثُمَّ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ عَلَی صَدْرِهِ ▪️پس رسول خدا صلی الله علیه و آله آنقدر گریستند که اشک چشمان‌شان بر سینه مبارکش جاری شد. 🥀 سپس فرمود: به خدا شکایت می‌کنم از مصائبی که بر اهل بیتم بعد از من خواهد رسید. 📚الامالی،شیخ‌صدوق؛ ص ۷۸ ✍ مسلم که از حسین سلام مکرّرش باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش فرموده مدح و منقبتش را به افتخار ثاراللّهی که بوده نبی مدح گسترش ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف تعظیم می کنند همه در برابرش حیرت برند اهل فضیلت به رتبه‌اش زانو زنند اهل کرامت به محضرش مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش تعریف کرد و داد خبر از شهادتش با دیدن عقیل همانا پیمبرش این است آن شهید که در یاری حسین تا روز حشر مسجد کوفه ست سنگرش لبّیک او حسین و طوافش به موج خون تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت زآن دسته های نی که عدو ریخت بر سرش سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم ای جان فدای پیکر در خون شناورش بالای دار رفت و همه سربه دارها گل بوسه می زنند به قبر مطهّرش
🩸دو تعبیر خاصّ از سیدالشهداء علیه‌السلام نسبت به حضرت مسلم عليه‌السلام که حاکی از عظمت مقام آن حضرت در نزد اهلبیت علیهم‌السلام می‌باشد... 🔖 وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام، حضرت مسلم عليه‌السلام را روانه کوفه نمود در نامه‌ای که خطاب به کوفیان نوشت اینگونه از مسلم بن عقیل علیه‌السلام تعبیر نمود: 📜 أَنَا بَاعِثٌ إِلَیْکُمْ أَخِی وَ ابْنَ عَمِّی وَ ثِقَتِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلٍ... ▪️من به سمت شما «برادرم» ، «پسرعمویم» و «فرد مورد اطمینان و وزنهٔ سنگین خاندانم» یعنی مسلم بن عقیل را به سمت شما فرستادم... 📚الارشاد،شیخ‌مفید،ص۱۸۷ 🔖 همچنین وقتی که در منزل «زُباله» خبر شهادت مسلم و هانی را برای سیدالشهداء علیه‌السلام آوردند، حضرت ابتدا گریه کردند و سپس رو به فرزندان عقیل نمودند و فرمودند: 📜 لَا خَیْرَ فِی الْعَیْشِ بَعْدَ هَؤُلَاء ▪️بعد از شهادت مسلم و هانی، دیگر خیری در زندگی، نیست... 📚الإرشاد،شیخ‌مفید، ص۲۰۴ ✍ قسمت این بود تا که در کوفه تو علمدار پرچمش باشی اصلاً آنجا تو را فرستاده تا سفیر محرّمش باشی کوفه دارد دروغ می گوید مردم کوفه اهل نیرنگند اولش دست می‌دهند و سپس همه‌ی شهر با تو می‌جنگند عهد و پیمان کوفیان، مسلم! مثل قوم یهود می‌شکند دل نبندی به مردم این شهر بیعت کوفه زود می‌شکند جمعیت آمده است و مسجد پُر به جماعت نماز بر پا کن مطمئن نیستم به این مردم نیتت را بیا فُرادا کن همه‌ی شهر را بگردی نیست یک نفر مردِ مرد در کوفه جز خودت که غریب ماندی، نیست هیچ کس کوچه‌گرد در کوفه مثل هانی یکی دو تا شاید دیگران برق سکه را دیدند به بهای سرت طمع کردند آمدند و تمام جنگیدند اولین روضه‌خوان خودت هستی داری از بوی سیب می‌خوانی روی دارالاماره هم بروی از امام غریب می‌خوانی
🩸متمثّل‌شدن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام شهادت حضرت مسلم عليه‌السلام … در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که حضرت مسلم عليه‌السلام را بالای دارالاماره بردند تا سرش را جدا کنند، آن حضرت شهادتین گفت و منتظر شهادت ایستاد. 🥀 نانجیبی به نام «بَکر» نزدیک آمد و خواست که با خنجر خود آن حضرت را به قتل برساند، شخص مهیب و سیاهی را دید که ایستاده و دندان می‌گزد؛ از صلابت آن شخص، دستش خشک شده و از قتل آن حضرت‌ عاجز ماند. 🥀 خبر به ابن زیاد ملعون رسید او را طلبید و پرسید: چه شده است؟ بکر ملعون شرح ماجرا را گفت. ابن زیاد ملعون تبسّمی کرد و گفت: چون که می‌خواستی بر خلاف عادت عمل کنی به همین خاطر وحشت کرده‌ای و خیالی به نظرت آمده!!! 🥀 پس دیگری را فرستاد؛ وقتی بالای قصر رسید و ارادۀ قتل آن حضرت نمود، تمثال رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را دید و از بیم زَهره‌اش آب شد و به جهنّم واصل شد. 🥀 وقتی که ابن زیاد خبر را شنید، شامی ملعون را که در قساوت قلب مثل خودش بود را فرستاد. پس آن نانجیب بر سر بام آمد.ددر این‌جا بود که حضرت مسلم عليه‌السلام بعد از اقرار به شهادتین و امامت امیرالمؤمنین رو به سمت مدینه کرد و گفت: 📋 السّلام علیك یا أبا عبدالله؛ روحي لَك الفِداء وَ نَفسي لَك الوِقاء! گواه باش که شهید راه تو شدم! 🥀 بعد آن نانجیب سر آن حضرت را از بدن مطهّرش جدا کرده و جسد منوّرش را از بالای قصر به زیر انداخته سر مبارک را نزد ابن زیاد آورد. (البته در مقاتل دیگر آمده است که سر از بدن مطهر حضرت مسلم عليه‌السلام جدا نکرده و آن حضرت را از آن بالا به زمین انداختند) 📚ریاض الشهاده، ج۲ص۴۵ 📚محرق القلوب، ص۲۶۶ 📚بحرالمصائب، ج۳ ص۱۲۱ ✍ بر سر بام گرفتار به صد شیون و آه می‌فرستم چه سلامی به اباعبدلله دست بر سینه شدم‌، رو به بیابانم من تو کجای سفری حیف نمی‌دانم من این لب پاره فقط ذکر تو گفته‌ست زیاد من گرفتار توأم! کور شود ابن زیاد! کوفه شهر پدرت بود ولی حالا نیست غیر بُغض علی از چهره‌شان پیدا نیست کوفیان روی مسافر همه در می‌بندند رسم دارند که خنجر به کمر می‌بندند غم نبینی! دوسه روز است فقط غم دیدم ظهر در دور و برم حرمله را هم دیدم کاش که جای تو با مسلم‌ تو بد بشوند اسب‌ها جای تو از روی تنم رد بشوند کاش تا گودی گودال به زورم ببرند سر من را بِبُرند و به تَنورم ببرند کاش پیراهن من غارت دشمن باشد خیزران جای لبت روی لب من باشد دور تا دورِ منِ زار، غریبه مانده از محبین تو یک اُمّ‌حبیبه مانده نیست جای گذر از کوچه و معبر اصلاً زن و بچه طرف کوفه نیاور اصلاً کاش در کوفه «حمیده» بشود قربانی تا کند از حَرَمت زود بلاگردانی...
🩸ای پسرعمو! آیا می‌دانی با پسرعمویت چه کردند؟! در نقلی آمده است: 🥀 ... وقتی که از در و دیوار بالا رفتند و با هر چه که داشتند غریب کوفه را از پای انداختند‌، آن حضرت با همان حال خستگی و بدنی پر از جراحت، به دیوار خانه ملعونی تکیه داد که به او «بکر بن حمران» می‌گفتند. 🥀 آن لعین از خانه بیرون آمده ضربتی بر حضرت زد که لب بالای او مجروح شد و دندان ثنایای او شکست؛ در آن لحظه حضرت مسلم عليه‌السلام از خود مأیوس شد و با خود گفت: 🔖 ای مسلم! صد حیف که شربت مرگ نوشیدی و از دیدار امامَت حسین علیه‌السلام بی‌بهره شدی و نتوانستی دوباره ایشان را ملاقات کنی! 🥀 پس رو به سوی مکّه کرد و گفت: 📋 السّلامُ علیکَ یٰا أباعَبدالله، السّلامُ علیكَ یابنَ رسولِ الله، السلامُ علیك یابنَ أمیرالمؤمنین! 📋 یَابنَ عَمّ! أ تَعلَمُ مٰا صَنَعوا بِابنِ عَمّك؟! ▪️ای پسرعمو! آیا می‌دانی که با پسر عمویت چه کردند؟! 🥀 ناگهان سنگ دیگری بر لب مجروح و دندان شکستۀ آن حضرت زدند که خون از دهان مبارکش بر محاسنش جاری شد. 📚بحرالمصائب، ج۳ ص۱۰۸ ✍ تنهاترین غریب! کجایی پسر عمو؟! کشته مرا هوای جدایی پسر عمو زخمی ترین ستاره ی دارالاماره‌ام آماده‌ام برای رهایی پسر عمو فریاد می‌زنم که به اینجا سفر نکن دیگر مرا نمانده صدایی پسر عمو امشب همه فدایی و فردا همه فرار!! در عهد کوفه نیست وفایی پسر عمو از بچه‌های فاطمه فرمان نمی‌برند اینجا اسیر جور و جفایی پسر عمو یک پیر زن به داد دل خسته‌ام رسید بر زخم من رسانده دوایی پسر عمو شرمنده ام از این که نوشتم بیا حسین دارم به لب دعا که نیایی پسر عمو راهی شده دلم به تمنای دیدنت با کاروان کرببلایی پسر عمو بختش بلند آنکه دلش جای عشق توست مسلم ستاره‌ای به بلندای عشق توست