eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.6هزار دنبال‌کننده
252 عکس
156 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ "اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّد، یا اِمام َالغَریب، اَیُّهَا الغَریب وَ ابنُ الغریب، اَیُّهَا الکَریم و َابنُ الکَریم، یا مولانا اَیُّهَا المُجتَبی یابنَ رَسولِ الله" *امشب سرو کار ما با کریمِ، سفره دار امشب امام‌حسن مجتباست... مریض دارا، گرفتارا، اونایی که امشب برات کربلا میخوان بسم الله، آقامون کریمِ، یعنی قبل از اینکه درخواستی بکنیم برامون مینویسه...* ندهد فرصت گفتار به محتاج،کریم گوشِ این طایفه آوازِ گدا نشنیده ست... *من میگم خدارو چه دیدی شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه ی امام حسن، آقا ویزای اربعینِ کربلا رو برات نوشته باشه... یادت باشه اربعین رفتی کربلا توی راه یاد امام حسن هم باش، توی حرم امام حسین هم تونستی یه روضه ی امام حسن برا داداشش ابی عبدالله بخون... حسین حسین میگی زیز قبه ی ابی عبدالله، حسن حسن بگو‌...* حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن برای این که حسین است سوگوار حسن محرم و صفر اندوهگین غربت او دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن ضریحِ کرب و بلا نقرهِ داغِ تربتِ او زهیر و حُر و حبیبند داغدارِ حسن اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است امام ها همه جمعند در کنارِ حسن... مزارِ خاکیِ او شد ابوترابیِ محض از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسینِ فاطمه برخیزد از جوارِ حسن *نوشتن یه کنیزی یه شاخه گُل داد به آقا امام حسن مجتبی، آقا گل رو گرفت، فرمود: تو در راه خدا آزادی، دیگه نمیخواد کنیزِ این خانه بشی... گفتن:آقا! یه شاخه گل داد آزادش کردید؟ فرمود:آری او به اندازه کَرَمِش به ما عطا کرد،ما هم به اندازه ی کَرَمِمون... یا امام حسن! به ما هم یه کربلا بده... دلِ ما پرپر میزنه برا کربلا... به داداشت حسین سفارش مارو بکن،شما برادر بزرگِ حسین هستید،شما امام او هستید..* عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز حسینِ فاطمه برخیزد از جوارِ حسن برایِ غربت او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی سرِ مزارِ حسن * ای خدا! چی میشه ما یه غروب هفت صفر پشت پنجره های بقیع باشیم، اصلاً قول میدیم داد نزنیم، قول میدیم بلند گریه نکنیم،همین جوری فقط به سینه بزنیم،بگیم:ای غریب آقا....* برایِ غربت او بی قرار می گریم شبیهِ شمعِ خیالی سرِ مزارِ حسن ✍ *بعضیا نوشتن: امروز تشت و پاره هایِ جگر امان حسن، داخل تشت جلو امام مجتبی بود، اما تا شنید خواهرش زینب داره از در میاد، اشاره کرد فرمود: تشت رو ببرید .. زینب نبینه .. زینبم طاقت نداره .. همه مراعاتِ حالِ زینب رو کردن .. باباش امیرالمومنینم وقتی با سر خون آلود داشتن میاوردنش جلو در خونه، فرمود: حسنم حسینم زیر بغلم رو، رها کنید با پای خودم وارد شم .. زینب طاقت نداره منو با این حال ببینه .. مادرش زهرا هم مراعاتش رو میکرد .. همه مراعات کردن، برا اینکه میدونستن چه لحظه ی سختی رو زینب بايد كربلا ببينه، كدوم لحظه؟ برا اون لحظه ای که اومد بالا تل زینبیه ایستاد .. چه صحنه ای دید که رو کرد به حرم جدش رسول الله .. صدا زد : صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ هذا حُسَینٌ ... چی دید زینب؟ توی گودال دور حسینش حلقه زدن، فِرقةٌ بِالسُيوف، فِرقةٌ بِالرِّماح، فرقةٌ بالحجارةِ و فرقةٌ بالخَشَبِ وَالعَصا.." یه عده با شمشير ميزن، یه عده با سنگ میزدنن، یه عده با چوب میزدن، پیرمردها اومده بودن با عصا بر بدن ابی عبدالله...ناله بزن بگو: حسین... خدایا به غربت امام حسن مجتبی السلام، فرج امام زمان را معجل بفرما.... https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔶کار تو، همه مهر و وفا بود، رضا جان 🔶پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا جان 🔶آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی 🔶معصوم? مظلومه، کجا بود رضا جان 🔶بر دیدنت آمد چو جوادت ز مدینه 🔶سوز جگرش، یا ابتا بود رضا جان 🔶تنها نه جگر، شمع‌صفت شد بدنت آب 🔶کی قتل تو اینگونه روا بود، رضا جان 🔶تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا 🔶بالای سرت نوحه‌سرا بود رضا جان 🔶یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت 🔶چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا جان 🔶جان دادی و راحت شدی از زخم زبان‌ها 🔶این زهر، برای تو شفا بود رضا جان 🔶از آتش این زهر، تن و جان تو می‌سوخت 🔶اما به لبت، ذکر خدا بود رضا جان 🔶روزی که نبودیم در این عالم خاکی 🔶در سینه ما، سوز شما بود رضا جان ⬅️اجرو مزده شما عزداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا سلام الله انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته اید جاجت روا بشید ماه صفر هم تمام شد معلوم نیست تا سال دیگه زنده باشیم یانه ای غریبی که زجدوپدرخویش جدای خفته درخاک خراسان تو غریب الغربای قربان قربت برم اقا جان علی موسی الرضا خوش به حال انهای که حالادرحرم با صفای امام رضا حضوردارند یا امام رضا اینها می خوان شب شام شهادت دربارگاه ملکوتی شما باشند ⬅اما ای کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ (یا امام رضا)٢ ⬅️ امشب برا امام رضا بلند بلند گریه کن خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) .. فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید شب شام شهادت امام رضا از همین جا کبوتر دلته پرواز بده حرم امام رضا ای کسی که گفتی مریض داری ای کسی که گفتی حاجت داری ای کسی که گفتی گرفتاری امشب درخانه شفاخانه امام رضا (ع )را بزن انشاالله حاجت روا بشید اگر می خواهی امام رضا امشب جوابت بده بگو یآ امام رضا به جوونیه جوادت منم جوان دارم اقا گرفتارم به جوونیه جوادت بهر امیدی امشب امدم امشب نزار دست خالی برگردم.. مردم نیشابور خیلی با احترام اقارا تشیع کردند اقابیمرم برات امام رضاجان شما راکفن کردن وقتی تابوت ِ آقا رو آوردند، زن های نوغان به شوهرهاشون گفتند: ما مهریه هامون رو می بخشیم، فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه پسر فاطمه، آقامون نباید غریب بمونه، شاخه های گل آوردند روی تابوت امام رضا ریختند، جوری كه وقتی می خواستند بدن رو دفن كنند، گلها رو كنار می زدند تا بدن آقا رو از توی ِ تابوت دربیارن... یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند ، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا، اسباشون رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین تاختند، نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش، لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 🔶ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﻲ ﻛﻔﻦ ﺑﻪ ﺗﻦ ﺍﻃﻬﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺑﺮ ﺟﺴﻢ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ، ﺗﻦ ﺑﻲ ﺳﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺑﺮ ﺯﺧﻢ ﻟﺐ ﮔﺸﻮﺩﻩ ﭘﻴﺸﺎﻧﻲ ﺍﺕ ﺩﺭﻭﺩ 🔶 ﺑﺮ ﺭﮒ ﺭﮒِ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺣﻨﺠﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﮔﻞ‌ﻫﺎﻱ ﺗﺎﺯﻩ ﺭُﺳﺖ ﺯ ﺧﻮﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺗﻮ 🔶 ﺑﺮ ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ ﺧﻮﻥ ﻋﻠﻲ ﺍﻛﺒﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻲ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻋﻠﻲ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺳﺪ 🔶ﺑﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺧﻮﻥ ﻋﻠﻲ ﺍﺻﻐﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﻓﻀﺎ ﺯ ﺁﻩ ﺩﻝ ﺯﻳﻨﺒﺖ ﮔﺮﻓﺖ 🔶 ﺑﺮ ﻧﺎﻟﻪ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﺩﻝ ﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺷﻜﺴﺖ ﺑﻐﺾ ﮔﻠﻮﻱ ﺳﻜﻴﻨﻪ ﺍﺕ 🔶 ﺑﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺳﻮﺧﺖ ﺩﻝ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺭﻗﻴﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺁﺗﺶ ﺩﻭﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ 🔶 ﺑﺮ ﺍﺷﻚ ﺁﻥ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﮔﻞ ﭘﺮﭘﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺯ ﺁﻩ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻗﺎﺗﻞ ﺑﻪ ﻟﺮﺯﻩ ﺷﺪ 🔶 ﺑﺮ ﺁﻩ ﺟﺎﻧﮕﺪﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺑﺮ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﭘﻴﻜﺮ ﺳﻘﺎﻱ ﺗﺸﻨﮕﺎﻥ 🔶ﺑﺮ ﺧﻴﻤﻪ‌ﻫﺎﻱ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﺫﺭﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺭﺷﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺘﻮﻝ ﺑﻮﺩ 🔶ﻭ ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩ ﻋﺪﻭ ﺍﺯ ﺑﺮﺕ ﺳﻠﺎﻡ 🔶ﺑﺮ ﻛﺸﺘﮕﺎﻥ ﺻﺤﻨﻪ ﺟﺎﻧﺒﺎﺯﻱ ﺍﺕ ﺩﺭﻭﺩ 🔶ﺑﺮ ﺯﺍﺋﺮﺍﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺟﺎﻥ ﭘﺮﻭﺭﺕ ﺳﻠﺎﻡ ⬅️بگو آقاجان خیلی ممنون که ما را دعوت کردی توانستیم بیایم کربلا ازنزدیک حرم شش گوشه شما رو زیارت کنیم اقاجان خیلی آرزو دارند بیان کربلا انشاالله خود اباعبدالله نامه زیارتشان را امضاء کنه درکنار حرم ابا عبدالله الحسین هستی عزیزانی که سالها آروز کربلا رو داشتی حالا باید خوب گریه کنی کنارحرم آبی عبدالله نشستی حضرت فاطمه زهرا(س) خیلی به گریه کن های حسینش نظر دارد هر حاجتی داری انشاالله حاجت روا بشید انشاالله در لحظات آخر عمر آقا به داد من و شما برسه حالا برات روضه بخونم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند سالها گذشته کربلا می آمدند جایشان خالیست فیض ببرند ⏪اما امان از لحظه ای که امام حسین(ع) تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد 🔷همه  از خیمه ها بیرون دویدند 🔷ولی سالار زینب را ندیدند امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه  بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب  وکودکان پشت سر ذوالجناح  ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است اما زبان حالی دارد بی بی زینب 🔶گلی گم کردم می جویم او را 🔶به هر گل می رسم می بویم او را 🔶گل من یک نشانی در بدن داشت 🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت اگر بینم گلم در خواب بوده به آب دیدگان می شویم او را😭 یک وقت زینب دید یک صدای ضعیفی میشنوه  زینبم نیزه شکسته ها را خنجر شکسته ها را کنار بزن زینبم  چه می بیند حلقوم بریده برادرش حسین صدا می زنه انت یا اخی آیا تو برادر منی  آیا تو پسر فا طمه ای  جواب میده گل پژمرده ات خواهر منم من    گل افسرده ات خواهر منم من😭 اما خواهر به زیر سم اسبان پیرهن رفت 😭 به زیر سم اسبان منم من اماجمله اخرم والتماس دعا 🔹اگر کشتند چرا ابت ندادند 🔹ازان دور کم یابت ندادند 🔹اگر کشتند چرا دفنت نکردند 🔹کفن بر قد صدچاکت نکردند «الا لعنة علی القوم ظالمین احمد بهزادی التماس دعا https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🔶آمده بردرگدایت یا حسین 🔶می کنند ازدل صدایت یا حسین 🔶دل حریم عشق تو باید شدن 🔶کن دلم را کربلایت یا حسین 🔶نی فقط نام تورا من خونده ام 🔶ازازل خونده خدایت یا حسین 🔶قطره ای ازاشک زینب هدیه کن 🔶تاشود جانم فدایت یا حسین حسین جان حسین جان 🔸کاروان خسته از شام ویران می رسد 🔸بادلی پرخون سر قبرشهیدان می رسد دلهاراببرید کربلا برای کاروانی که آهسته داره میاد 🔸کربلای دوست دارد حال و هوای دیگری 🔸چون برایش مهمان دل افغان می رسد 🔸اولین زائر برای شام مظلومان حسین 🔸باعطیه جابرازاصحاب ایمان می رسد 🔸کاروانی دیگری گوید آمد کربلا 🔸بانک آه وناله اش تا ارش رحمان می رسد 🔸زینب غمدیده می آید به دشت کربلا 🔸چون گل پژمرده از رنج وهجران می رسد ⬅️کاروان رسید مابین دوراهی بشیر آمد صدا زد اقاجان یازین العابدین یک راهی می رود کربلا یک راه می رود مدینه اقاجان کجا برم فرمود قافله سالار این کاروان عمه ام زینبه ...آومد صدا زد بی بی یک راه میره کربلا تانام کربلا را ام مصائب شنید فرمود بشیر مارا کربلا ببرید چون چهل روز برای عزیزمان عزاداری نکردیم عزیزان کاروان تا رسید نزدیک کربلا سکینه خاتون فرمود عمه جان زینب بوی بابام به مشامم می رسد عمه جان زینب مثل اینکه کربلا نزدیکه 🔸شمیم جان فضای کوی بابم 🔸مرا اندر مشام جان برآید 🔸گمانم کربلا شد نزدیک عمه 🔸که بوی مشک ناب عنبر آید ⏪انشاالله هیچ دختری رو داغ بابا نشان نده هیچ دختری رویتیم نکنه عزاداران روز اربعین حسینی است تنها کسی که روز اربعین وارد کربلا قبل از ورود کاروان حسینی شد جابر ابن انصاری بود جابرابن انصاری به اتفاق عطیه آمد کربلا صدا زد عطیه دست من رو بگیر ید مراببرکنارقبراقام امام حسین عطیه میگه دست جابررو گرفتم امد در کنار قبرسید الشهدا نشست کنار قبرابی عبدالله سه مرتبه صدازد یا حبیبی یاحسین صدازد اقاجان یااباعبدالله من جابرم اقاجان چرا جواب پیر غلام تو نمی دهی اقاشنیدم صدای زنگ قافله داره میاد آمدم ببینم قافله سالار کاروان عمه سعاداته امام سجاده عطیه به جابر گفت زجا برخیز ای جابر زره جانانه می آید قدم از خانه بیرون نه که صاحب خانه می آید زجا برخیز جابر کن نظاره شدبه پا محشر که ازره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید زجا برخیز ای جابر به استقبال زینب رو که این عرش مکان ازگوشه ویرانه می‌آید زچه بارمصیب پشت او خم گشته است اینک که در نزد اخا باقامت مردانه می آید عزیزان تا چشم امام سجاد افتاد به جابر جابررو در آغوش گرفت فرمود جابر همین جا بود که سر بابام رو ازقفا بریدند همین جا بود فرق برادرم علی اکبر راشکافتند آمدندآل الله مثل برگ خزان خودشان را روی زمین انداختند عقیله بنی هاشم امدکنارقبربرادرفرمود حسین جان بلند شو ببین زینب ازاسارت برگشته است 🔶گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم 🔶من به خاک غمت امروز معطر گشتم 🔶من چهل روز فقط همسفر شمر شدم 🔶من چهل روز فقط همقدم سر گشتم 🔶هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای 🔶سپر دخترکان تو برادر گشتم 🔶چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش 🔶من چهل روز پی چادر و معجر گشتم 🔶چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد 🔶خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم حسین جان ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد . حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين التماس دعا https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب کبری سلام الله 🔸کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🔸کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🔸به چهار سالگی یتیمی از غم مادر 🔸کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🔸به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب 🔸کسی که پای برهنه دوید زینــب بود 🔸بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🔸کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🔸میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش 🔸کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود ⬅️ دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. فرمود... پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه، ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد. ⬅️سوز...صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه یاد مادر افتادید.، نه، بالاتر از مادرم خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) چه شده خانم جان فرمود سه روزه حسینمو ندیدم... ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم... میگه اومدم دیدن امام حسین... دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، آخ میون همه دلها امون از دل زینب آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب... کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد 🔻مدینه زینبه... 🔻روضه پیامبر 🔻حضرت زهرا س 🔻 امام حسن 🔻آخ کربلا زینبه 🔻روضه کربلا حضرت عباس .🔻.حضرت علی اکبر.. 🔻حضرت علی اصغر... 🔻آخ قتلگاه زینبه 🔻روضه قتلگاه 🔻دم دروازه کوفه زینبه 🔻روضه اسرا 🔻 وقایع شام 🔻خرابه شام زینبه 🔻روضه حضرت رقیه س 🔻آخ اربعین کربلا زینبه 🔻روضه اربعین 🔻برگشت کاروان 🔻 به مدینه زینبه ⏪یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما عزاداران درآستانه اربعین حسینی قرارداریم بزار یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا... بیاد آن قافله دل شکسته ای که روز اربعین آمد کربلا ، شما دیدید اربعین شهدا ، با چه عظمتی ، پدر و مادر و خانواده شهدا را کنار مزار می برند مراقب شان بودند ، دلداری می داند . اما دلها بسوزد برای این قافله ، تا چشم این زن و بچه به قبرها افتاد خودشان را از بالای شترها به زمین انداختند هر کسی قبری را بغل گرفت ، عمه سادات هم آمد کنار برادر ، یادش میاد خاطرات روز عاشورا ، یادش میاد آن روزی که وارد کربلا شد با چه عزت و احترامی علی اکبر ، قاسم ، عباس زینب را پیاده کردند ، حالا هر چه نگاه می کند نه قاسمی دارد ، نه عباس ، نه علی اکبری دارد ، حسین جان من زینبم ، برادر یادتِ آن روزی که آمدم گودی قتلگاه ، خیره خیره ، به بدنت نگاه می کردم نمی شناختم از روی تعجب گفتم آیا تو حسین منی ؟ حسین جان امروز تو زینب را نمی شناسی ، برادر اگر این جا نا محرم نبود اثر تازیانه را روی بدنم نشانت می دادم . برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از خواهر نگیر ، که در خرابه شام جان داد حسین آرام جانم حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 1404/5/13 https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا