بزم وحدت☘☘☘
غزلی از صائب تبریزی
یا رب از عرفان مرا پیمانهای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
هر سر موی حواس من، به راهی میرود
این پریشانسیر را، در بزم وحدت بار ده...
مدتی گفتار بیکردار کردی مرحمت
روزگاری هم به من، کردار بیگفتار ده
چند چون مرکز، گِره باشد کسی در یک مقام؟
پایی از آهن، به این سرگشته چون پرگار ده
شیوهی ارباب همت، نیست جود ناتمام
رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده
بیش از این مپسند صائب را به زندان خرد
از بیابان، مُلک و تخت، از دامن کهسار ده
مجموعهی رنگین گل، قهرمان، ص ۱۱۴ و ۱۱۵.
#صائب
#عرفان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گر کسی را زعفران شادی فزاید، گو فزای
چون تو با غم خو گرفتی، زعفران کس مخور
(خاقانی)
نمادها و رمزهای گیاهی در شعر فارسی، ص ۱۸۰.
#زعفران
#شادی
#غم
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شاعر و جامی 💐💐💐
شاعری غزلی درهم و بیقافیه سروده و نزد مولانا جامی آورده و خدمتش بخواند. آن گاه افزود که: این غزل به حذف"الف" موصوف است. (یعنی در این غزل، الف به کار نرفته است.)
مولانا گفت: از این صنعت بهتر، آن بود که تمام حروف را از آن حذف میکردی.
گلشن لطائف، ص ۶۵.
#شاعر
#جامی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
باطنت را خوب کن؛ خدا ظاهرت را خوب خواهد کرد.
غرر الحکم، ترجمهی محمدعلی انصاری، ج ۱، ص ۱۳۰.
#باطن
#ظاهر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عارفان بزرگ☘☘☘
فخرالدین عراقی
او از عارفان بلندمرتبهی ایران در قرن هفتم هجری است. در سال ۶۱۰ هجری در قریهی کُمیجان از توابع اراک، در خاندانی اهل علم به دنیا آمد و در سال ۶۸۸ نیز درگذشت.
وقتی به هفده سالگی رسید، بر تمام علوم از معقول و منقول مطلع شده بود؛ به گونهای که در شهر همدان، مجلس درسی داشت که دیگران از او بهره میبردند. در جوانی به سوی عرفان کشیده شد. پس از چند سال، از ایران به هندوستان رفت و در مولتان، نزد بهاء الدین زکریای مولتانی راه یافت.
دیوان عراقی، حدود پنج هزار بیت است. آثار دیگرش عبارتند از عشّاقنامه معروف به دَهنامه، لَمَعات، رسالهای در شرح مُصطَلَحات صوفیه.
نمونهای از غزلهای عرفانی او:
چو آفتاب رُخت، سایه بر جهان انداخت
جهان، کلاه ز شادی بر آسمان انداخت
سپاه عشق تو از گوشهای کمین بگشود
هزار فتنه و آشوب، در جهان انداخت
حدیث حُسن تو، هر جا که در میان آمد
ز ذوق، هر که دلی داشت، بر میان انداخت...
با تلخیص از یک فروغ رخ ساقی، دکتر برزگر خالقی و دکتر امیری، ص ۱۱۵ و ۱۱۶.
#عارفان_بزرگ
#عراقی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دو رباعی از ابن سینا📚📚📚
کفرِ چو منی ، گزاف و آسان نبُوَد
محکمتر از ایمان من، ایمان نبود
در دهر، چو من یکی و آن هم کافر؟
پس در همه دهر، یک مسلمان نبود
🦋🦋🦋
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست؛ ولی موی شکافت
اندر دل من، هزار خورشید بتافت
و آخر به کمال ذرّهای راه نیافت
نگاهی به تاریخ و ادبیات ایران، دکتر ترابی، ص ۱۲۲.
#ابنسینا
#رباعی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کاشانی و هولاکو
موقعی که خواجه نصیرالدین طوسی، میخواست زیج مراغه را بسازد، غیاثالدین مسعود کاشانی، منجم و ریاضیدان معروف آن عصر را ، از کاشان به مراغه احضار کرد.
غیاثالدین، مردی کوتاه قد و ضعیف اندام بود. همین که هولاکو او را دید، در نظرش حقیر جلوه کرد و به خواجه نصیرالدین گفت: این مرد نیموجبی، به چه درد میخورد؟ خواجه در جواب گفت: همین مرد نیموجبی، تمام آسمانها را وجب به وجب پیموده است!
گلشن لطائف ۱، ص ۲۰.
#نصیرالدین_طوسی
#کاشانی
#هولاکو
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ابیاتی از نیّر تبریزی☘☘☘
نه تیر رفته به سوی کمان فراز آید
نه روزگار جوانی که رفت، باز آید
نعیم روز جوانی، مده به دست هوا
که شمعِ شب، ز هوا زود در گداز آید
دیوان نیّر تبریزی، ص ۳۴۸.
#جوانی
#هوا
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303