eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسن مجتبی - علیه السلام - فرمودند: کسی که در دلش، هوایی جز خشنودی خدا خطور نکند، من ضمانت می‌کنم که خداوند، دعایش را مستجاب کند. بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۱. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح یک رباعی از مولوی ناگاه برویید یکی شاخ نبات ناگاه بجوشید چنین آب حیات ناگاه روان شد ز شهنشه صدقات شادی روان مصطفی را صلوات مراد از شاخ نبات، قلم جادویی خود را می‌فرماید و مراد از آب حیات، شهد و شکر و معارفی عاشقانه است که از قلم او جوشیده است و مولانا، این شهد و شکر را، صدقات شاه انبیا(ص) و شاه اولیا(ع) و عنایت و لطف ایشان به خود می‌داند. پس صلوات بر محمد و آل محمد(ص)... باغ اسرار خدا، شرح رباعیات مولانا، بهشتی شیرازی، ص ۵۴۰. (ص) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان یک مثل💐💐💐 آن چه تو از رو می‌خوانی، من از بَرَم. عتیقه‌شناسی به روستایی رفته بود. در خانه‌ی مرد روستایی، کاسه‌ای کوچک دید که بسیار ارزشمند و قدیمی بود. گربه‌ای از آن کاسه آب می‌خورد. عتیقه‌شناس تصمیم گرفت بی آن که مرد روستایی را متوجه ارزش کاسه کند، آن را به دست بیاورد. این بود که شروع کرد به تعریف کردن از گربه و گفت: اگر این گربه را به من بفروشی، آن را می‌خرم. مرد روستایی خندید و گفت: گربه قابلی ندارد. پنج تومان بدهید و با خود ببریدش؛ مال شما. او پول را داد و گربه را بغل گرفت که ببرد. همین که خواست از در خارج شود، تظاهر کرد که تازه متوجه کاسه‌ی قدیمی شده؛ گفت: چه خوب این را دیدم . با خود فکر می‌کردم در چه ظرفی به این گربه‌ی بیچاره آب بدهم. پس این ظرف را هم با خودم می‌برم. او کاسه را از روی زمین برداشت و مشغول تماشای خطوط عجیبی شد که دورتادور کاسه نوشته شده بود. مرد روستایی، کاسه را از دست عتیقه‌شناس گرفت و گفت: زحمت نکش. آن چه را تو از رو می‌خوانی، من از برم. این جا نوشته: چیزی را که باعث می‌شود روزی چهار پنج گربه‌ی بی‌ارزش را یکی پنج تومان بفروشی، به هیچ قیمتی نفروش. فوت کوزه‌گری، مصطفی رحماندوست، ج ۱، ص ۵۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ارسالی شاعران و همراهان کانال🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده 👇👇👇🙏🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام دوست ما دل چو صباحِ نوبهاران داریم سبزی و طرب به لطفِ باران داریم درسفره‌ی روزی‌مان از اولِ صبح شعر و غزل و قطعه فراوان داریم باگوشه‌نشین وتک‌خوری بیگانه هر روز به صرفِ شعر،مهمان داریم یک شعرِ چو بامدادِ نوروزِ قشنگ تقدیمِ یکایکِ عزیزان داریم سلام صبح‌تون بخیر🌺🌺🌺🌺
عید در دو نگاه از سلمان هراتی نگاه اول عید"حَوِّل حالنا"ست که واجب است بفهمیم عید، شوقی است که پدرم را به مزرعه می‌خوانَد عید، تن‌پوش کهنه‌ی باباست که مادر آن را به قد من کوک می‌زند و من آن قدر بزرگ می‌شوم که در پیراهن می‌گنجم عید، تقاضای سبز شدن است یا مُقَلِّبَ القلوب نگاه دوم عید سوپرمارکتی است که انواع خوردنیها، در آن هست عید بوتیکی است که انواع پوشیدنیها، در آن هست عید ملودی مبارک باد است که من با پیانو می‌نوازم شب به خیر دوست من مجموعه‌ی کامل شعرهای سلمان هراتی، دری به خانه‌ی خورشید، ص ۲۰۹ و ۲۱۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مکتبهای ادبی جهان📚📚📚 کلاسیسیسم یا کلاسیسیسم جدید مکتبی است که در قرن هفدهم میلادی با توجه به اصول و مبانی ادبیات کلاسیک یونان و روم، نخست در ادبیات فرانسه و به دنبال آن، به ادبیات سایر ملل اروپا راه یافت و به شکل نهضت ادبی درآمد. اصول و قواعد کلی این مکتب، فهرست‌وار چنین است: ۱ - تقلید از طبیعت. ۲ - سنت‌گرایی و تقلید از آثار گذشتگان. ۳ - اصل پیروی از عقل. ۴ - ایجاز و وضوح. ۵ - حقیقت‌مانندی. ۶ - تناسب و هماهنگی بین اجزای اثر. ۷ - حفظ حدّ اعتدال در اخلاق و رفتار بشر. ۸ - آموزندگی و اصلاح‌کنندگی اثر ادبی. با تلخیص از تاریخ ادبیات جهان، غلامحسین دِه‌بزرگی، ص ۴۷۹ - ۴۸۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ارسالی شاعران و همراهان کانال🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده 👇👇👇🙏🙏🙏
💠به پیشگاه والای کریم اهل بیت 💠آقا امام حسن مجتبی علیه السلام💚 ای کریمی که گُلِ سرسبد مولایی در کرامت، چقَدَر مثل خودِ زهرایی سرفرازم به گدایی ز درت، شاهِ کریم  چون تو در بخششِ بی‌منتِ خود، دریایی هر زمان دستِ تمنّا و نیاز آوردم دستِ خالی که نرفتم، به‌ خدا آقایی نشد این‌جا که شوم زائر کویت اما تو پناهم بده در برزخ و آن، تنهایی نامِ نیکوی تو با وصفِ جمیل آمده است تو شهِ حُسن و سخایی و چه بی همتایی ✍ https://eitaa.com/fatimadastjerdi 💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸