داستان یک مثل📚📚📚
حرف مفت نزن!
این مثل، داستانی تاریخی دارد. میگویند اولین خط تلگراف در ایران، در زمان میرزا ملکم خان ناظمالدوله و در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، در سال ۱۲۷۴ هجری قمری راهاندازی شد. این خط، به وسیلهی معلمان و شاگردان دارالفنون، ببن قصر گلستان و باغ لالهزار کشیده شد. تا مدتها، مردم عادی، نسبت به این پدیده بدگمان بودند و آن را باور نمیکردند و به خرافات و شیاطین نسبت میدادند.
وزیر تلگراف وقت، علیقلی خان مخبرالدوله، به خاطر جلب توجه مردم و از بین بردن ذهنیت غلط آنها، تصمیم گرفت یکی دو روز، تلگراف به صورت رایگان باشد و مردم هر چه را که میخواهند، به وسیلهی تلگراف، به هر جا که مایل باشند، مخابره کنند.
مردم، ابتدا با شک و تردید و بعد با خیال راحت، شروع کردند به حرف زدن و تلگراف فرستادن. آنها هر چه که به فکرشان میرسید، برای خویشان خود در تمام ایران، مخابره کردند و این حرفهای مفت یا رایگان، از حالت سلام و احوالپرسی و شوخی و طنز گذشت.
بعد از آن روزهای تلگراف مفت و مجانی، یک روز مردم دیدند که بالای در ادارهی تلگراف، تابلویی زدهاند که روی آن نوشته شده: از امروز به بعد، حرف مفت قبول نمیشود.
فوت کوزهگری، مصطفی رحماندوست، ج ۱، ص ۴۳۲.
#داستان_مثل
#حرفمفت
#مصطفی_رحماندوست
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303