حکایتی از متون کهن
پندی به حاکم
حاکم هرات، کس پیش خواجه عبدالله انصاری فرستاد. آن مرد، نزد خواجه شد و او را گفت: توفیقی است که خداوند نصیب من کرد که خدمت شیخ رسیدم. امیر مرا فرموده تا نزد شما شوم که یا نصیحتی فرمایی یا کس فرستدی که ایشان را نصیحت کنی.
خواجه عبدالله انصاری، چون سخن فرستادهی حاکم شنید، او را گفت که: حاکم را چنین بگوی: هر که دنیا طلبد، تو را نصیحت نکند و آن کس که عُقبا طلبد، با تو صحبت نکند و بدان که آن که به در خانهی تو آید، تو را نصیحت نتواند نمود و آن که تو را نصیحت تواند کرد، به در خانهی تو نتواند آمد!
(منطق الطیر، ص ۱۶۳.)
در کوچهباغهای حکایات، حکایات برگرفته از متون کهن، پژوهش و نگارش ناصر عابدینی، ص ۳۶.
#حکایت
#پندیبهحاکم
#ناصرعابدینی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303