eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه📚📚📚 فقط یک ساعت مردی دیروقت، خسته و عصبانی، از سر کار به خانه باز گشت. جلوی در، پسر شش ساله‌اش را دید که در انتظار او بود. - بابا سلام. یه سوال می‌تونم بپرسم؟ - سلام پسرم. بله، حتماً. - بابا، شما برای هر ساعت کار، چقدر پول می‌گیری؟ مرد با عصبانیت پاسخ داد: چرا چنین سوالی می‌کنی؟ - فقط می‌خوام بدونم. لطفاً بگید. - اگر باید بدونی، خب می‌گم؛ ده دلار. پسرک، در حالی که سرش پایین بود، آهی کشید. سپس به پدرش نگاه کرد و گفت: می‌شه لطفاً پنج دلار به من قرض بدید؟ مرد بیشتر عصبانی شد و گفت: اگه دلیلت برای پرسیدن این سوال، فقط این بود که پولی برای خریدن یک اسباب‌بازی از من بگیری، سریع به اتاقت برو. فکر کن و ببین که چرا این قدر خودخواهی؟ من هر روز، سخت کار می‌کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه‌ای وقت ندارم. پسر کوچولو، سرش را پایین انداخت؛ آرام به اتاقش رفت و در را بست. مرد، نشست و باز هم عصبانی‌تر شد و به خودش گفت: چطور به خودش اجازه‌ می‌ده که برای گرفتن پول، از من چنین سوالی بپرسه؟ (پایان داستان فردا)🌹🌹🌹 تو تویی؟ آرمیون، ص ۱۰۲ و ۱۰۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303