دشت جنون
از شعریار
امشب، دگر از شهر برون خواهم خفت
مجنونم و در دشت جنون خواهم خفت
ای دیده، بپالای به خون، بستر خاک
کامشب، به میان خاک و خون خواهم خفت
مشاعرهی جدید، صادقی اردستانی، ص ۸.
#شهریار
#دشت_جنون
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هدایت شده از اشعار بانو نقیـبی
🏴شهادت باب الحوائج
امام موسی کاظم علیه السلام
بر قلوب شیعیان تسلیت🏴
خودت زندانیِ زندانِ هارون
وَ فرزندت اسیر بی وفایان
دعایی کن برای قلب ِ شیعه
دعا کن سر بیاید داغِ هجران
#نگین_نقیبی
۸ اسفند۱۴۰۰
✒️ ͜͡❥᭄ @najvayebaran
بیتی از دکتر شفیعی کدکنی
عاشق لالهی کوهم که به تنهایی خویش
زندگینامهی مجموعهی یاران شده است
طفلی به نام شادی، ص ۲۹۶.
#شفیعی_کدکنی
#لاله
#یاران
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام موسی کاظم - علیه السلام - فرمودند:
هر کس که میخواهد قویترین مردم باشد، بر خدا توکل نماید.
بحار الانوار، ج ۷، ص ۱۴۳.
#امام_کاظم(ع)
#توکل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل📚📚📚
خروس اگر خروس باشد، توی راه هم میخواند!
مردی، در خانهی یک روستایی مهمان شد. چشمش به خروس چاق و چلهای افتاد. قصد کرد آن را بدزدد. نیمههای شب، دور از چشم همه بلند شد و خروس را توی توبره گذاشت و خواست از در بیرون برود که صاحبخانه بیدار شد و گفت: الآن که زود است بروی؛ بگذار خروس بخواند، بعد برو.
مهمانِ دزد، در جواب گفت: خروس اگر خروس باشد، توی راه هم میخواند! و خداحافظی کرد و رفت. صاحبخانه هم غافل از همه جا، گرفت خوابید. صبح که از خواب بلند شد، دید از خواندن خروس خبری نیست. سری به لانهی خروس زد؛ اما اثری از خروس نیافت. تازه فهمید که مهمان، دیشب چه گفته است.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۴۶۵. به نقل از تمثیل و مثل، ج ۲، ص ۱۰۵ و ۱۰۶.
#داستان_مثل
#خواندنخروسدرراه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نوای قوم☘☘☘
از مصطفی محدثی خراسانی
مبادا تیرگی را خو بگیریم
کنار خویشتن، پهلو بگیریم
به دریا دل زدن، وقتی است ممکن
چرا در برکه باید بو بگیریم؟
چرا پرواز وقتی هست، چون سنگ
نشسته در بغل زانو بگیریم؟
من و تو، سینهسُرخانِ بهاریم
مباد از باد و باران، رو بگیریم
مَفاعیلُن، نوای قوم ما نیست
به آهنگ فَعولُن خو بگیریم
سُکر سماع، ص ۱۲۱.
#محدثی_خراسانی
#نوای_قوم
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303