داستان کوتاه
آرایشگر و خدا
مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت. در بین کار، گفتگوی جالبی بین آن مرد و آرایشگر در مورد خدا صورت گرفت. آرایشگر گفت: من باور نمیکنم که خدا وجود داشته باشد. مشتری پرسید: چرا؟ آرایشگر گفت: کافی است به خیابان بروی و ببینی. مگر میشود با وجود خدای مهربان، این همه مریضی، درد و رنج وجود داشته باشد؟
مشتری چیزی نگفت و بعد از این که اصلاح سرش تمام شد، از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، مردی را با موهای ژولیده و کثیف در خیابان دید. با سرعت به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت: میدانی، به نظر من آرایشگرها وجود ندارند. آرایشگر با تعجب پرسید: چرا این حرف را میزنی؟ من این جا هستم و همین الآن موهای تو را مرتب کردم.
مشتری با اعتراض گفت: پس چرا کسانی مثل آن مرد، بیرون از آرایشگاه وجود دارند؟ آرایشگر پاسخ داد: آرایشگرها وجود دارند؛ فقط مردم به ما مراجعه نمی کنند. مشتری گفت: دقیقاً همین است. خدا وجود دارد؛ فقط مردم به او مراجعه نمیکنند؛ برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.
تو تویی؟ داستانهای کوتاه و شگفتانگیز، امیررضا آرمیون، ج ۳، ص ۸ و ۹.
#داستانکوتاه
#خداوآرایشگر
#امیررضاآرمیون
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
مهربانی و وفا
از لسانی شیرازی
نی همین سررشتهی بیداد میباید گرفت
مهربانیّ و وفا هم، یاد میباید گرفت
مشاعره، خرّمی، ص ۲۸۸.
#مهربانیووفا
#لسانیشیرازی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
هر وعدهدهنده به فردا فردا کردن، بهانه میجوید.
غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۴۷.
#امامعلی(ع)
#وعدهدهنده
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نماد بُتخانه در اندیشهی مولانا
آن، نماد دنیاست. اولیا در بتخانه، بت نفس و شیطان را شکستهاند و آن را مسلمان و تسلیم روح ربّانی خویش کردهاند. آنها، امیرانِ شهوت و نفس هستند؛ برخلاف خلق که شهوات و تمایلات نفسانی، حاکم بر وجود آنهاست:
این جهان شهوتی، بتخانهای است
انبیا و کافران را لانهای است
لیک شهوت، بندهی پاکان بُوَد
زر نسوزد؛ زان که نقدِ کان بُوَد
(مثنوی، دفتر چهارم، بیتهای ۸۱۸ و ۸۱۹)
فرهنگ نمادها و نشانهها در اندیشهی مولانا، علی تاجدینی، ذیل واژهی بتخانه.
#نمادبتخانه
#مولانا
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
روشنی خانه
از مهدی اخوان ثالث
من با تو نگویم که تو پروانهی من باش
چون شمع، بیا روشنی خانهی من باش
در کلبهی من، رونق اگر نیست، صفا هست
تو رونق این کلبه و کاشانهی من باش
۱۱۰۰ غزل هماهنگ، مهدی سهیلی، ص ۳۱۱.
#شمع
#اخوانثالث
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان دربارهی کوشش
مقصود از حرکت، در عبارت "از تو حرکت، از خدا برکت" همان کوشش است.
(ملا هادی سبزواری)
🌺🌺🌺
اگر میخواهی تلاش تو به پیروزی ختم شود، ایمان خود را از دست مده.
(محمد غزّالی)
🌺🌺🌺
آن که میکوشد، به مقصود میرسد و آن که میخروشد، از راه باز میماند.
(زکریای رازی)
🌺🌺🌺
تلاش برای زندگی، همت بلند میخواهد.
(ویکتور هوگو)
🌺🌺🌺
در زندگی، همه میکوشند؛ اما کسانی موفق میشوند که عاقلانه میکوشند.
(هانس کریستین آندرسن)
🌺🌺🌺
سخنان بزرگان، ص ۲۷.
#سخنانبزرگان
#کوشش
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عارفان بزرگ🌹🌹🌹
محمود شبستری
وی از عارفان و شاعران قرن هشتم هجری و متولد شبستر است که پس از کسب دانش در تبریز، به مسافرت پرداخته، شهرهای مختلف مصر، شام و حجاز را دیده، از علما و مشایخ آن سرزمینها، کسب دانش توحید کرده است.
شیخ محمود شبستری، در سفری به کرمان، در آن جا ازدواج کرد و در آن شهر، اولادی از او به وجود آمدند که ارباب قلم و اهل کمال بودند. سرانجام به تبریز بازگشته، در سال ۷۲۰ هجری در ۳۳ سالگی و یا به قولی در سال ۷۴۰ وفات یافت و در شبستر، وسط باغچهای که به گلشن معروف است، مدفون گردید.
آثار منظوم وی، عبارتند از:
۱ - گلشن راز: این مثنوی، شامل حدود هزار بیت و مشهورترین اثر اوست و در آن، اصطلاحات عرفانی را شرح داده است.
۲ - سعادتنامه: این مثنوی عرفانی، حدود سه هزار بیت است.
از آثار منثور او، میتوان به مِرآتُ المحقّقین، حقّ الیقین، شاهد و .... اشاره کرد.
با تلخیص از مقدمهی مَفاتیحُ الاِعجاز فی شرح گلشن راز، کرباسی و دکتر برزگر خالقی، چاپ چهاردهم، انتشارات زَوّار، ۱۴۰۱، ص بیست - بیست و چهار.
#عارفانبزرگ
#محمودشبستری
#گلشنراز
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از گلشن راز
از محمود شبستری
هر آن چیزی که در عالَم عیان است
چو عکسی ز آفتابِ آن جهان است
جهان، چون زلف و خال و خطّ و ابروست
که هرچیزی، به جای خویش نیکوست
تجلّی، گه جمال و گه جلال است
رُخ و زلف، آن معانی را مثال است
صفات حق تعالی، لطف و قهر است
رخ و زلفِ بُتان را زان دو، بهر است...
هزار و یک راز از گلشن راز شیخ محمود شبستری، دکتر برزگر خالقی، ص ۸۳.
#گلشنراز
#محمودشبستری
#رخوزلف
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنی از بوستان سعدی
ریاست
خداترس را بر رعیّت گُمار
که معمارِ ملک است پرهیزکار
بداندیشِ توست آن و خونخوارِ خَلق
که نفع تو جوید در آزارِ خلق
ریاست، به دست کسانی خطاست
که از دستشان، دستها بر خداست*...
مکن صبر بر عاملِ* ظلمدوست
که از فَربهی* بایدش کند پوست
سرِ گرگ، باید هم اوّل برید
نه چون گوسفندانِ مردم درید
لغات: 🌹🌹🌹
دست بر خدا بودن: نفرین کردن.
عامل: کارگزار، حاکم، مأمور.
فربهی: چاقی، تنومندی.
کلیات سعدی، بوستان، باب اول در عدل و تدبیر و رای، ص ۲۱۲.
#ریاست
#بوستانسعدی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303