🌷🕊🍃
♦️ برف ؛
سردشان نمیکرد!
بس که گرمِ ایمان بود
وجودشان ....
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰گرماگرم عملیات کربلای 5 بود. دیدم عده از بچه های گردان حیران و سرگردان دورخودشان می گردند. جریان را پرسیدم، گفتند ناصر[شهید ورامینی] چند تا از بچه ها را با خودش برد ما ماندیم بی فرمانده نمی دانیم چه کار کنیم. به اطراف نگاهی انداختم، جعفر را دیدم. جعفر نیروی اطلاعات عملیات لشکر بود. صداش زدم و گفتم:« این بچه ها مثل گله بی چوپان هستند، می خواهم مثل شیر بیفتی جلوشون و از همین جا شروع کنی به پاکسازی عراقی ها، آماده ای؟»
با جدیت گفت: «برای هر جانفشانی حاضرم.»
بچه ها را برداشت و زد به دل دشمن. خوب از عده کارش برآمد، آدم شجاع و نترسی بود. روز بعد باز هم رسیدیم کنار هم. درگیری تن به تن شده بود، شانه به شانه هم حسابی عرصه را بر عراقی ها تنگ کرده بودیم و آنها با ذلت عقب نشینی می کردند. ناگهان احساس کردم کسی زیر بغل جعفر را گرفت و آرام او را روی زمین خواباند. اصلاً باورم نمی شد اینقدر بی صدا از کنارم برود. حتی حسرت شنیدن یک آخ هم بر دل دشمن گذاشت. خالی قرمز بر پیشانی اش نقش بسته بود و در عرض چند ثانیه محیط اطرافش به خون رنگین شد.
#شهید جعفر قشقایی
#شهدای_فارس
#شهدای_کربلای۵
🌷🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نشردهید یاد شهدا زنده شود
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
1_2029931353.mp3
19.67M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#سردار_شهید_حاج_حسین_همدانی
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 1️⃣2️⃣
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥۳۰ سال هست که نخوابیدم....
وچقدر دلتنگ حاج قاسم هستیم 😭
#حاج_قاسم
#سرداردلها
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️
🌷سال 63 بود. در جزیره مجنون با محمـد و [شهید] غلامعباس کریمپور به "نهر المساک" مأمور شده بودیم. آن شب با محمد برای شناسایی رفتیم. هیچچیزی همراه نداشتیم، فقط لباس خاکی که به تنمان بود. محمـد بالباس آرام توی آب رفت. من هم آرام وارد آب شدم. آب تا سینهام میرسید.کمی در نیها به سمت ساحل توی آب جلو رفتیم.
- تو اینجا تأمین باش تا مو بیام!
چشمم به ساحل عراقیها بود. همهچیز آرام و طبیعی بود، این یعنی محمـد بهدرستی کارش را انجام داده است. حدود چهلوپنج دقیقه تا یک ساعت بعد آمد.گفتم: محمـد شناسایی خوب بود، دست پری؟
- آره ولک، خوب بود، شناسایی کامل!
ساکت شد. به آسمان خیره شد.
- ولک اونجا داشتم آیات سوره طلاق را مرور میکردم، آنقدر آیات این سوره نور داشت و مو رو گرفته بود که نفهمیدم کی رفتم، کی آمدم!
عادتش همین بود، حتی در سختترین شرایط شناسایی مرور آیات قرآن را ترک نمی کرد.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#شهیـدحضـرت_زهرایے
🔰محمد, او و چندتن از فــرماندهان تیپ در حال حمام ڪردن بودهاند و همه از زیر دوش بیرون آمدند ولے محمد همچنان زیر دوش حمام بود...
بهش گفتیم:
محمــد زودباش چقدر طول میدهی‼️
محمدگفت: دارم #غسل_شهادت میكنم ڪه خدا دلش نیـاید مرا #شهید نكند ....😳😇
🔰زیارتنانه حضرت زهرا (س) خواند و تو جیبش گذاشت ....
چند ساعت بعد تیــر خورد به آن جیبش که زیارتــنامه بود ....
قــلبش همـراه با زیارتــنامه ســوراخ شدند ....
روز شهــادت #حضرت_زهرا سال ۶۵ در عملیاتے با رمــز حــضرت زهرا(س) شــهید شد 😭
#شهــید محمد غیبی
#شهداےفارس
#شهادت:کربلای ۵
#سالگردشهادت
🍃🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌷🕊🍃
هرروز یکجور خاص دلتنگ توام 💔
گاهی با لبخند...
گاهی با بغض...
گاهی با اشک...
گاهی با سکوت...
این دلتنگی...
به هیچ شکل
از بین نمی رود..!🥀
#حاج_قاسم❤️
#صبحتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#شهیدحضرت_زهرایے
🔰وارد اتاقـش ڪه شـدم، ناگهـان از خواب پرید و نشـست.
عرق از صــورت گُر گرفته اش می جوشید و خود نمایے می کرد.
گفتم: چیه داداش، خواب بد دیــدی؟
نگاهی به من کرد و گفــت: «خیلی وقتِ اینجایی؟»
گفـتم: «نه تازه آمدم، حالا بگو چے شــده؟»
گفت: «به شرطے که بین خودمون بمونه!»
نفسـش ڪه جا آمد، آهی کشید و ادامه داد: « خواهــر باورت نمی شه، یه ساعت بود که داشتم با #حضرت_زهرا(س) حـرف مـی زدم!»
گفتم: تو را خدا بهش چی گفتی؟
هر چه پیله کردم چیزی نگفت. تنها آهی کشید و گفت: «خواهـر همیشه از خدا یه خواسته بیشتـر برای خودم ندارم، اونم اینه که روز #شــهادت حضرت زهرا از این دـنیا برم!»
🔰شب شــهادت حضــرت زهرا، عملیــات کربلای ۵، با رمز یا زهرا. شب سـختی را پشـت سر گذاشـته بودند.
علیـرضا گفـته بود نگـران نباشیـد، تا فردا صبح ساعت ۱۰ کار دشمــن تمامه!
صبح #شهادت_حضـرت_زهرا(س) بود، به نماز ایســتاده بود که ترکشی به #پهلویــش را دریده و علیرضا به آرزویش رسید بود.
همان ساعت که پیـش بینی کرده بود کار دشمن تمام شد🌹
#شهید علیرضا هاشم نژاد
#شهدای_فارس
#کربلای۵
سالروزشهادت🏴
🍃🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_2051209226.mp3
13.2M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#سردار_شهید_حاج_حسین_همدانی
📗کتاب صوتی
#خداحافظ_سالار
قسمت 2⃣2⃣
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری_شهدایی
🎥 روایتگری مادر شهید عبدالحمیدانجول
زاده با لهجه دزفولی
#شهدا
🌷🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️
🌷در سومار بودیم، فاصله ما و عراقیها خیلی کم بود و در خط مرزی، تنها دو ردیف سیمخاردار حلقوی قرار داشت. یک شب از مرز عبور کرده و در حال بررسی خط بودیم که عراقیها یک منور 120 شلیک کردند. شب را مثل روز روشن شد. سریع به زمین چسبیدم تا رنگ خاک شوم. نگاهم به سمت محمـد رفت. دیدم راحت نشسته و کتاب قرآنش جلواش باز است. چند ریگ برداشتم و به سمتش پرت کردم. نگاهش به سمتم آمد. اشاره کردم دراز بکشد و مخفی شود. سرش به سمت قرآنش برگشت.کار بررسی منطقه را تمام کردیم و برگشتیم. وقتی به کانال خودمان رسیدیم، گفتم معلومه چیکار میکنی؟ چرا احتیاط نمیکنی!؟
گفت: داشتم یه سوره را تو ذهنم مرور میکردم، یه آیهاش یادم نمیآمد، گفتم تا آسمون روشنه، تو قرآن پیداش کنم.
با تعجب گفتم: نترسیدی عراقیها توی نور تو رو بزنن!
خندید. گفت: ولک شما هنوز به این حقیقت نرسیدی که مرگ و زندگی دست خداست؟!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید