eitaa logo
گلزار شهدا
5.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت محمدیوسف غلامی کاش وسیله ای داشتیم کرامت رو میبردیم شهر .البته زنهای همسایه میگفتن خوب میشه چیزیش نیست... _ننه کرامت تو این داروها رو بده بخوره خوب میشه ! میز عبدالله خان که هر کی مریض میشه میگه باید ببریش شهر! از مدرسه داشتم برمیگشتم که ابتدای کوچه مون که رسیدم دیدم چند تا خانوم از ته کوچه از خونه ما بیرون اومدن سرعتم رو بیشتر کردم نزدیکشون که رسیدم دیدم دارن میگن بیچاره ننه یوسف نزدیک خونه که شدم صدای گریه مادرم به گوشم رسید. قلبم شروع کرد به تندتند زدن گروپ .....گرو....... وارد خونمون که شدم دیدم مادرم توی ایوان نشسته و خانمهای همسایه و فامیل دورش نشستن مادرم تا من رو دید صدای گریه اش بلندتر شد. - ننه یوسف بیا اینجا رفتم طرف مادرم .حالا قلبم سریع میزد و داشت از تو سینه ام در می یومد. خدایا نکنه کرامت. مادرم بغلم کرد و زارزار گریه کرد - یوسف دیدی کرامت رو از دست دادیم.... بلند بلند شروع کردم به گریه کردن. کرامت... کرامت..... کاکام..... کا کام..... زنهای همسایه من رو از مادرم جدا کردن - ننه یوسف ،بچه گناه داره دق میکنه .تو گریه نکن تا بچه آروم بشه قسمت بوده دیگه. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🎥 خاطره عجیب مسئول عملیات تیم حفاظت رهبر معظم انقلاب در زمان ریاست جمهوری از حضور آیت‌الله خامنه‌ای در خاک عراق در زمان جنگ. 🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢مراسم هفتگی میهمانی لاله های زهرایی و هفته دفاع مقدس پنجشنبه ۶ مهرماه/ / هییت شهدای گمنام‌ 🌱🍃🌱🍃🍃🌱🍃🌱 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
روایتگری حاج رضا غزالی.mp3
20.97M
🎙قسمتی از روایتگری حاج رضا غزالی در گلزار شهدای گمنام شیراز ۶ مهرماه 💠بشنوید 🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢از شهید آوینی پرسیدند: شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟ گفت:یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود؛ هرچه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیس خودت را چرا اذیت میکنی؟!جواب نداد... 💢وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود: خب اقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشی سه روز، روزه بگیری تا نفس سرکش را مهار کرده باشی...! 🌷🌱🍃🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
گلزار شهدا
🚨یه دردل با اعضای کانال #گلزارشهدای_شیراز ⬇️⬇️⬇️ تاکنون چندین بار از همه اعضا خواسته شده کانال را
قرار بود هر نفر ، ۱۰ نفر دیگه را به گروه دعوت کند ... ولی از دیشب تا الان اتفاق خاصی نیفتاد ....😔 👈باز خواهش ما این است که برای این که افراد بیشتری با شهدا آشنا بشوند ، آدرس کانال را در گروه‌ها و کانال های مختلف ارسال کنید اجر همه با شهدا....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🕊🍃 باخیالت‌گاهے‌ڪه‌ نه، همیشہ‌نفسی‌تازه‌ میڪنم.. دراین‌هوایی ڪه‌ با‌ دلِ‌ من‌ سازگار نیست" 💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🗞️قسمتهائی از وصیت نامه پاسدار شهید حسین اسلامی منش: 📌خدایا تو را به خاطر حجتهای خویش در زمین برای اینکه بندگانت هرگز بی سرپرست نمانند سپاس می گوئیم. خدایا چه زبانی گویای لطف و کرم تو برای هدایت بشر است. این انسان سرگشته و وامانده که از فطرت خویش باز مانده چه کسی می تواند به سوی تو بازگرداند، خدایا امروز اسلام ما، امام ما، امت ما و میهن اسلامی ما در خطر است. خطر قدرتهای خارجی از یکسو و خطر منافقین و نیروهای ضد انقلاب از سوی دیگر. . . . خدایا جوانان فریب خورده و منحرف شده، آنانی که ناخواسته کمک به امپریالیسم و عُمالش می کنند به آغوش اسلام و امت باز گردان و مشت رهبران خائن آنها را بگشا و روسیاه گردان.   خدایا مسئولین مملکتی و همه آنهائی که در هر گوشه و کنار به اسلام و مسلمین خدمت می کنند در پناه خویش موفق و محفوظ بدار. . . .   🌱🌷🌱🌷🌱 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت محمدیوسف غلامی . - مادرم گریه میکرد که خدا این یکی بچه رو هم ازم گرفت یوسف بی برادر شد. یوسف بی کرامت شد. معصومه هم پابه پای مادرم گریه میکرد. نمیدونم کرامت رو کی برده بود برا خاکسپاری پدرم هم نبود. مادرم شب و روز گریه میکرد و من نمیتونستم جلو مادرم گریه کنم و بغضم رو میرفتم یه گوشه که کسی نبینه ،خالی میکردم . قدیما خونه های روستا لطف و صفای خاصی داشت؛ ولی من بعد از فوت کرامت زیاد اونجا رو دوست نداشتم همش با خودم میگفتم که اگه خونه مون شهر بود میتونستیم کرامت رو ببریم دکتر و اینطوری نمی شد .کاش خدا به دل پدرم میانداخت تا دوباره بریم شیراز البته بنده خدا پدرم حق داشت میگفت: چند سال تو کارخونه سیمان کار کردیم و تمام دستامون پر از تاول بود؛ ولی اینا ما رو بیمه نکردن. به خاطر همین پدرم مجبور شده بود اونجا رو ول کنه و دوباره بیاد روستا و بره صحرا . بعد از کرامت من خیلی تو خودم بودم و احساس تنهایی میکردم یک سالی از فوت کرامت میگذشت که فهمیدم مادرم بارداره . همیشه دعا میکردم که خدا کنه پسر باشه تا جای کرامت رو برام پرکنه. البته هیچ کس از درون پر غوغای من خبر نداشت .شور و شوق و انتظار به دنیا اومدن یه داداش یه شب با رفت و آمدها و سروصداها از خواب بیدار شدم و دیدم مادربزرگم با یه مامای محلی اومده. فهمیدم موقع وضع حمل مادرمه. - معصومه ننه چش شده؟ _میخواد بچه به دنیا بیاد؟ تو برو بگیر بخواب... معصومه اصلا نمیتونست حرف بزنه و گلوش پر از بغض بود؛ ولی نمیذاشت اشکش سرازیر بشه و هی دست میکشید به چشمش . ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت شهادت یک مجاهد گمنام وقتی سردار سید حمیدرضا هاشمی جواز شهادت خود را در دعای ندبه گرفت و روز جمعه به آرزوی دیرین خود رسید. 🕊سردار شهید سید حمیدرضا هاشمی فرمانده اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان در جریان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ در روز جمعه ۸ مهرماه در زاهدان به دست تروریست‌های کوردل به شهادت رسید. 🌷 🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz