eitaa logo
گلزار شهدا 🇮🇷
5.3هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
55 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 تبادل و‌تبلیغات نداریم⛔️ . ادمین: @Kh_sh_sh . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
💢شهیدی که گفت دیگر روضه حضرت قاسم س نخوانید .... 🔰خودش را از اردبیل به تهران رساند از بین محافظ رئیس جمهوری به التماس خودش را به رئیس جمهور که آن زمان حضرت آیت الله خامنه ای بودند رساند... گفت «آقا جان! من از اردبیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی از شما بکنم.» حضرت‌آقا گفتن: «بگو پسرم. چه خواهشی؟» گفت :آقا! خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر (ع) نخوانند! حضرت‌آقا گفتند:چرا پسرم؟ شهید بالازاده با گریه گفت: «آقا جان! حضرت قاسم (ع) ۱۳ ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم ۱۳ ساله‌ام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم هر چه التماسش می‌کنم, می‌گوید ۱۳ ساله‌ها را نمی‌فرستیم, اگر رفتن ۱۳ ساله‌ها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا می‌خوانند؟» حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه شهید بالازاده گذاشت و گفت: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است» شهید بالازاده هیچ چیز نگفت، فقط گریه کرد و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش بلند شد حضرت‌آقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش می‌گیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و می‌فرمایند: «آقای...! یک زحمتی بکش باامام جمعه شهرشان تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, نتیجه را هم به من بگویید» 💢با التماس رفت جبهه، با التماس رفت خط مقدم، با التماس هم شهید شد 😭 مرحمت بالازاده 🌷🍃🌷🍃 @shohadaye_shiraz نشر دهید
🚨به مناسبت یادواره شهید رضا علی جهاندیده، امروز ، در ♨️اواخر خرداد ۵۹، همزمان با شروع ماه رمضان، ۸ ساله بودم و برای گرفتن روزه اصرار داشتم. برادرم (شهید رضا علی جهاندیده) مرا تشویق می‌کرد و بعد از چند روز روزه‌ی کله‌گنجشکی، موفق شدم دو روز روزه کامل بگیرم. نزدیک افطار، رضا علی با یک جعبه شیرینی و یک کادوی زیبا آمد. بعد از افطار، مرا بوسید و هدیه را داد و گفت: «این جایزه‌ی روزه‌هایی‌ست که در این گرما گرفتی». آن لحظه برای همیشه در ذهنم ماند. الحمدلله به برکت تشویق برادر تا الان یک روز هم روزه قضا ندارم. ♨️در وصیتش زیبایش نوشته: "به شما مژده مي‌دهم که ما پيروز هستيم . صدام که سهل است ما آمريکا را هم از بين خواهيم برد." رضا علی جهاندیده 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz نشردهید👆👆
♨️شهیدی عاشق روضه حضرت علی اکبر (ع) 💠۲۰بهمن ۶۴ بود. بچه ها پیام اوردند احمد با تو کار دارد. رفتم روستای چوبده, محل استقرار نیروها. اتاق احمد را پیدا کردم. پوتین هایش واکس زده کنار اتاق بود. لباس هایش هم اتو کشیده گوشه ای گذاشته بود. گفتم بفرما! در اتاق را بست. گفت حاجی میشه برام روضه حضرت علی اکبر (ع)بخونی؟ گفتم چرا نه وشروع کردم به خواندن. من روضه می خواندم احمد اشک می ریخت, ضجه می زد, فریاد می کشید. به اندازه یک مجلس اشک ریخت. کارم تمام شد. گفت حاجی کاری با ما نداری؟ گفتم شفاعت! گفت به روی چشم! روز بعد در عملیات والفجر ۸ شهید شد.... احمد شجاعی فرد فارس 🍃🌷🍃🌷🍃 @shohadaye_shiraz نشردهید👆👆👆
📝دل نوشته حججی در محرم🏴 سال ۹۵:👇 ‌ 🥀🌱یا رب علیه‌السلام ‌ 🔰خدایا؛ عقدۀ دل💓 پیشت باز نکرده‌ام و باز به لطف شما فرصتی مهیا شد...خدایا؛ محرم حسین علیه‌السلام رسید... تاسوعا رسید... عاشورا رسید...محرم ره به اتمام است و هنوز...خدایا؛ چه شده است⁉️مگر چه کرده‌ام که این‎گونه باید رنج و فراق بکشم؟خدایا؛ می‌دانم... می‌دانم 🔰 روسیاهم🖤، پرگناهم😔...اما... تو را به حسین علیه‌السلام... تو را به زینب سلام‌الله‌علیها... تو را به عباس علیه‌السلام...خدایا... دیگر بس است... اصلاً بگذار این‌گونه بگویم... غلط کردم.... بگذر... بگذر از گذشته‌ام. ببخش...باور ندارم در عالم تو را راهی نباشد.❌ ‌ 🌸 اله العالمین...🌸 ‌ 🔰ببخش آن گناهانی🔞 را که از روی جهالت انجام داده‌ام. آن خطاهایی را که دیدی و حیا نکردم. خدایا، تو را به مُحرَم 🚩حسین علیه‌السلام مرا هم مَحرَم کن... این غلام روسیاه پرگناه بی‌پناه را هم پناه بده...خدایا، گذشت و من کل سال را تنها با خاطرات همان چند روز جهاد گذراندم...زنده‌ام به دوباره رفتن... 🔰مپسند... مپسند که این‌ رنج بکشم...سینه‌ام دیگر تاب ندارد... مگر چند نفر شوق رفتن دارند⁉️یعنی بین این همه خوبان چون من راه ندارد؟مگر جز این است که حسین علیه‌السلام هم علیه‌السلام را برد و هم حُر را...مگر جز این است که هم حبیب روسفید شد و هم جو ْن...خدایا 🔰 اگر شوقی هست، اگر هست، اگر روحم به تکاپو افتاده است برای رفتن همه و همه به لطف تو بوده و بس...می‌توانستی مرا هم در این دنیا غرق کنی...می‌توانستی مرا هم آنقدر سرگرمدنیا کنی که فکر جهاد هم نباشد جه برسد به رفتن... آنقدر وابسته‌ام کنی که نتوانم از داشته‌هایم دل بکنم...اما خدایا، از همه چیز دل💖 بریده‌ام...از زن و فرزندم گذشتم... 🔰دیگر هیچ چیز این دنیا ارزشی ندارد جز آنچه که مرا به تو برساند...خدایا، من از همه چیز این دنیا تو نیز از من بگذر...و این همه را فقط از لطف تو می‌دانم...پس: ای که مرا خوانده‌ای؛ راه نشانم بده ... ‌ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shohadaye_shiraz ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
💠شب های شام غریبان در روستای جعفر آباد حال و هوای دیگری بود. هوا که تاریک می شد امان جوانان روستا را جمع می کرد و همچون عزیز از دست داده ها بر سر و روی زنان شروع می کردیم در کوچه پس کوچه های روستا چرخیدن. آنقدر در تاریکی می چرخیدیم تا می رسیدیم به یکی از خانه های ویران و خرابه روستا. آنجا بود که می شد حسینیه ما و محل عزاداری و عرض ادب ما خدمت ائمه به خصوص حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س).... امان الله با بچه های مستضعف روستا روی خاک های خرابه می نشست و عاشقانه ذکر مصیبت می خواند. کمتر کسی بود که صدای حزن آلود امان را بشنود و اشک از دیدگانش جاری نشود. امان الله عباسی 🌹🍃🌹🍃 : @shohadaye_shiraz با ارسال مطلب با لینڪ ڪانال، دیگران را به ڪانال دعوت ڪنید
26.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بچه فلجی که به برکت امام حسین علیه السلام شفا گرفت ... خلیل مهدی زاده 🌷🍃🌷🍃 حتما ببینید و نشر دهید https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🚨 🍂🌱🍂🌱 روز عاشورا بود. انقدر گریه و انابه کردم که بی هوش شدم. اقایی خاک الود به سمتم امد و قنداقه ای در اغوشم گذاشت و گفت بزرگش کن. گفتم من خودم بچه زیاددارم وقت ندارم. گفت واسه امام حسین هم وقت نداری! گفتم شما که هستید؟ گفت : ... 👈پسرم ، میلاد بدنیا آﻣﺪ، اﺳﻤﺶ ﺭا ﮔﺬاﺷﺘﻴﻢ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ.... 👈 در روز امام سجاد ﺩﺭ 👈 اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ع ﺩﺭ 👈 به شهادت رسید.(راوی : مادرشهید) علی اصغر اتحادی 🌹 🌷🍃🌷🍃 : @shohadaye_shiraz با ارسال مطلب با لینڪ ڪانال، دیگران را به ڪانال دعوت ڪنید
یاد 🏴 🔰شهیدی که سر از پیکرش جدا افتاده بود...😔 💠برای اینکه خانواده بخصوص مادرش، ناراحت نشوند،یکی از هاصورت احمد راشست موهایش را هم شانه زد، سر را جوری روی پیکر گذاشت تا جراحت مشخص نشود.😢 🔰وقتی مادر جنازه پسرش را دید گفت :مادر من که دوست داشتم تو مثل امام حسین شهید بشی!😔 دست زیر سر احمد برد تا صورتش را ببوسد که .... متوجه جدائی سرفرزندش شد. خطاب به احمد گفت: مادرم شیرم حلالت، من نیزخواستم همینطوری بشوی" بعد گفت: "بفدای امام حسین، بفدای علی اکبر امام حسین، بفدای سر امام حسین«ع» احمد تدین 🌷🍃🌹🍃🌷 : @shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
گلزار شهدا 🇮🇷
#شهیدےکه_میخواست_مثل_اربابش_باشد....😭 🌷عاشــق آقا اباعبــدالله بود. مے گفت: امام حســین(ع) بدن مطهـ
💠بخشی از وصــیت زیباے شهید: ✍اين پــيام هــم به مــنافقان بدهــم ڪہ اين بســيجے هــا، اين افراد دليــر همچون شيشه اند که هر چہ شڪـســته شوند تيزتـــــر مي شــوند، حتے شــــيشه خورده هايـشــان هم( همان قبرشــان) خارے است به چشم شــما..... عباس سهیلے 🍃🌷🍃🌷 @shohadaye_shiraz
♨️شهیدی که در دو دانشگاه قبول شد... 💠عبدالکریم زارعی تیر ۱۳۶۴ در کنکور شرکت کرد و چند روز بعد راهی جبهه شد. هنگام رفتن، با نگاه و دست تکان دادن، دل مادرش را لرزاند. شب ۲۰ تیر، مادرش در خواب دید عبدالکریم با پرونده‌ای آمد و گفت: «مادر، دانشگاه قبول شدم؛ هم اینجا، هم آن بالا...» روز بعد خبر رسید مجروح شده، اما پس از ۱۵ روز، خبر شهادتش آمد. در همان تاریخ ۲۱ تیر به شهادت رسیده بود. شب هفتم خوابش را دیون که مادرش را صدا زد و گفت: «می‌دانی کجا هستم؟ پشت سر امام حسین (ع).» مدتی بعد، کارنامه کنکورش رسید؛ قبول شده بود. اما او در دانشگاه شهادت زودتر قبول شده بود...🌷 عبدالکریم زارعی 🍃🌷🍃🌷🍃 @shohadaye_shiraz نشر باشما
👑ارزش چادر.... ♨️روز اول مدرسه با چادری که برادرم رسول برایم خریده بود به مدرسه رفتم. وقتی به کلاس اول رفتم دیدم هیچ کس جز من چادر ندارد. ♨️وقتی به خانه برگشتم چادر را در آوردم و گوشه ای انداختم، گفتم هیچ کس چادر نداشت من هم چادر نمی خواهم خجالت می کشم. ♨️رسول از کار من ناراحت شد. بعد از مکث کوتاهی به من گفت: می دانی ارزش این چادر چقدر است که آن را به زمین زدی؟ می دانی چند نفر شهید شدند تا تو بتوانی با چادر به مدرسه بروی! ♨️کلی آن روز در مورد چادر و نقش آن با من صحبت کرد. بعد هم گفت تو باید چادر بپوشی و دوستانت را هم برای پوشیدن چادر تشویق کنی، همیشه چادرت را دوست داشته باش! من از آن روز چادرم را دوست دارم و قدر آن را می دانم. عبدالرسول محمدپور 🍃🌷🍃 @shohadaye_shiraz وارد کانال شهداي شیراز شوید
خدایا! اگر مۍ دانستم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ با مرگ من یڪ دختر در دامان مۍرود، حاضر بودم هزاران‌ بار‌ بمیرم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ تـا هزاران دختر در دامانِ‌حجابـ بروند عبد الحسین برونسی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shohadaye_shiraz عضو کانال شهدا شوید👆👆