لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گویند: مدافعان حرم برای پول می روند
حال بگویید قیمت این لحظه چند؟
🔻محمدحسین فرزند شهید #نادر_حمید اولین کلمه ای که به زبان آورد کلمه بابا بعداز دیدن عکس پدر شهیدش😔
🌹مدافعان حرم🌹
#ادامه_بیوگرافی_شهیداحمدمشلب
احمد وقتی سوریه بود با دوستانش عهد بسته بودند بعد از جنگ با هم به کربلا و مشهد بروند و به دوستاش میگفت آرزویی جز "شهادت" ندارم
یک هفته بعد از این حرفاش شهید شد😔
شهید مشلب بخاطر🤗 ارادت و علاقه خاصی که به امام رضا (ع) داشت
لقب جهادی غـریب طـ🌺ـوس را برای خود انتخاب کرد
به گفته ی مادر شهید:
" احمد ذهب الى ايران مرة واحدة وزوار الامام الرضا ع سنة ۲۰۱۲"
احمد سال 2012 یک بار به ایران🇮🇷 آمده و به زیارت امام رضا (ع) مشرف شد
پدر او مــحمد مشلب یکی از تاجران🛳🚃🏙🚗 لبنانی است
و مادرش سیده سلام بدر الدین است
❤️
مادر شهید مشلب بااینکه احمد پسرش بود او را هم بازی⚽️🏏🏸 و دوست دوران جوانی اش میدانست و با عشق مادرانه در تربیت احمد تلاش کرد🌾
و برای رفتن احمد همانند مادران سایر شهدا عاشقانه فرزندش را راهی کرد🌷
احمد هر ساله در روز مادر برایش هدیه 🎁🎈میگرفت اما به گفته مادرش
احمد امسال نه طلا و نه نقره داد بلکه
با شهادتش 🌸باعث شد در برابر مولایم امام حسین رو سفید شوم
در مراسم یادبود شهید احمد مشلب که در ایران برگزار شد مادر شهید گفت: وقتی حضرت زینب در خطر باشد وقتی امام زمان در خطر باشد من چرا فرزندم را نمی فرستادم پسر من باید یکی از زمینه سازان دولت حضرت مهدی (عج) بود
احمد با وجود داشتن ثروت🚘🏡🏍⛲️ و مال دنیا احتیاجی به پول💵💴💶💸 نداشت در صورتی که خیلی ها میگویند مدافعان حرم برای پول میروند
آیا این شهید 🚘BMWسوار هم برای پول رفت کسی که از لحاظ ثروت و مال چیزی کم نداشت
آرامگاه این شهید⬛️❤️ والا مقام در روضة الشهدا شهر نبطیه لبنان است
❤️شادی روحش صلوات❤️
✍ماه علقمه
⛔️کپی بدون ذکر لینک کانال ممنوع
#شهید_مدافع_حرم
#احمد_محمد_مشلب
#کلناعباسک_یا_زینب
🌷کانال رسمی شهیداحمدمَشلَب🌷
👇👇👇
@AHMADMASHLAB1995
🍃🌸بنام خدا🍃🌸
#بیوگرافی_شهیـد_مدافع_حرم
#اَحــمد مُحمّد مَشلَب معروف به شهید BMW🚘 سوار لبنانی متولد ۳۱ آگوست 🗓سال ۱۹۹۵
و در محله السرای شهر نبطیه لبنان 🇱🇧دیده به جهان گشود
احمد از همان دوران👼 کودکی در این شهر رشد کرد و در راه اهل بیت تلاش و کوشش میکرد
او یکی از بهترین دانش آموزان هنرستان🏬 اَمجاد بود و از آنجا فارغ التحصیل شد 🎓و دیپلم (تکنولوژی اطلاعات) گرفت
شهید احمد مشلب رتبه ۷ در لبنان دررشته تحصیلی اش که تکنولوژی اطلاعات(انفورماتیک it)🖥💻⌨🌐 بود شد اما سه روز قبل از اینکه به دانشگاه برود در سوریه بود و شهید شد
احمد ارادت خاصی به ائمه اطهار داشت و دفاع از حریم اهل بیت رو وظیفه میدونست همزمان با اعزام🛫 مدافعان حرم از لشکر حزب الله
برای دفاع🔫 از حریم آل الله به سوریه🇸🇾 رفت
در آنجا با عشق و علاقه ای که به عمه ی سادات داشت جانانه میجنگید
تا اینکه در یکی از درگیری ها🔫💥⚡️ درسوریه از ناحیه دست✋ مجروح شد که منجر به از کار افتادن انگشت کوچک دست راست شد و برای مدوا به بیمارستان🏨 نبطیه لبنان🇱🇧 انتقال🛬 داده 🛌شد
اما عطش احمد برای شهادت بسیار بود و دوباره همراه سایر رزمنده های حزب الله
به سوریه رفت😇✈️
سرانجام در ۲۹ فوریه🗓 ۲۰۱۶ در منطقه الصوامع ادلب (سوریه) در
درگیری با تکفیری ها و عملیات🔫💥💥⚡️
براثر برخورد بمب هاون 60 و اصابت ترکش های زیاد الخصوص به سر , و پا (قطع تاندون و اعصاب پا) و دیگر اعضای بدن فالفور به درجه رفیع 🕊🌹شهادت نائل گشت.
@Ahmadmashlab1995
✍ #خاطره_شهدا
🌷در یک جلسه کاری که فرماندهان #پاکستانی زینبیون از منطقه هم حضور داشتند،
آقا سید عباس موسوی #موسس زینبیون و شهید محمد جنتی درباره ی برنامه های زینبیون که شامل رزمنده های زینبیون در منطقه و وسایل مورد نیاز آنها و درباره ی خانواده های شهداﺀ و جانبازان بود باهم #مشورت می کردند
که شهید حاج حیدر(شهید جنتی) برنامه ی #مفصلی را در این باره توضیح دادند.
🌷بعد از شنیدن این برنامه آقا سید عباس موسوی به ایشان گفتند :
"شما #چمران زینبیون هستید ...! "
چون که دکتر شهید چمران هم برای #حزب_الله مثل همین برنامه ریزی ها را کرده بودند.
#شهید_محمد_جنتی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5773876573560111708.m4a
زمان:
حجم:
8.78M
صدای فرمانده حاج حیدر درحال هدایت و رهبری نیروها در سوریه
#شهید_محمد_جنتی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔻مادر شهید محمدرضا دهقان:
❣هر موقع که #دلتنگش میشویم پیش ما میآید و حتی بوی #عطر خاصی را که استفاده میکرد را استشمام میکنیم.
❣بارها شده هیچ کس در خانه نبوده و وقتی وارد خانه شدیم متوجه شدیم که بوی عطر محمدرضا در خانه است، حتی یکبار من از سرکار به خانه آمدم و اینقدر بوی عطرش زیاد بود که با #تعجب رفتم و تلفن را برداشتم که به شوهرم زنگ بزنم وقتی تلفن را برداشتم دیدم خود تلفن بوی #عطر میدهد و برایم خیلی عجیب بود.
❣مجلس شهید رسول خلیلی که از ما دعوت کرده بودند و رفته بودیم، من اصلا طاقت نداشتم در این مجلس بنشینم و آنقدر از محمدرضا و رسول صحبت کردند که حالم خیلی بد شد.
❣همین که #نیت کردم بلند شوم یک لحظه بوی عطر محمدرضا آمد و کنار من صندلی خالی بود و احساس کردم محمدرضا کنار من نشسته که حتی #برخورد شانههایش را احساس کردم.
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه
✨ فرصت را در شب بافضیلت جمعه از دست ندهیم
❣ امام صادق علیه السلام فرمودند :
هنگامی که شب جمعه فرا رسد ملائکه ای به تعداد مورچگان[حاکی از کثرت آنهاست] از آسمان فرود می آیند و در دستانشان قلم هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه چیزی نمینویسند جز صلوات بر محمد و آل محمد.
پس زیاد صلوات بفرست.
📚 الکافی جلد3ص 416
🍀🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌺🍀
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🕯 @sireshohada
🍀🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌺🍀
@ostad_aali110.mp3
زمان:
حجم:
2.35M
🔊فایل صوتی #کوتاه
🔰 حق شکر خدا چیست⁉️🔰
#استاد_مسعود_عالی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
همیشه از سخنان #رهبری اطاعت میکرد و هیچوقت نمیگفت چرا باید این کار را انجام دهم 😇حتی در دست نوشتههایش بیان کرده #افتخار میکنم در زمان کسی نفس میکشم که پاکترین آدمروی زمین است💯 بارها میگفت وقتی در منزل #قرآن میخوانی آرام نخوان سعی کن با صدای بلند بخوانی☝️ چراکه فرزندت میشنود و در روح، #آینده و خوب بودن او تأثیر میگذارد، درست است که بچه 👶مشغول بازی میشود ولی همینکه صدای قرآن📖 در خانه بلند باشد و به گوش او میرسد تأثیرگذار و سرنوشتساز است❗️ همین خصوصیات خوب برادرم سبب #شهادتش شد.
#شهید_قدرت_عبدیانی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
*عصای دست سالمندان محله
چند روزي است خانهمان سوت و كور شده و غم نبودنش را بيشتر احساس ميكنيم. دليلش هم اخلاق و رفتار امير بود كه وقتي پا به خانه ميگذاشت، با حرفها و شوخيهايش، شور و حرارتي را به خانه ميآورد. «مينو دخت عينآبادي» مادر شهيد در ادامه صحبتهايش ميگويد: «اين رفتارش مختص خانه و با ما نبودچرا كه اهالي هم امير را دوست داشتند و ميگفتند كه امير مردمدار است. با كودك 2 ساله به زبان خودش رفتار ميكرد و با پيرمرد 90 ساله هم همينطور. هميشه سعي ميكرد دل همه را به دست آورد و بزرگ و كوچك هم برايش فرقي نداشت.» مادر خاطرهاي از فرزندش تعريف ميكند: «وقتي همسايههاي پيرمان را ميديدم كه مدام امير را دعا ميكردند، تعجب ميكردم، اما ميدانستم كه كارشان بيدليل نيست. همسايهها ميگفتند كه محال است امير كيسههاي خريد را در دست ما ببيند و تا خانه آنها را برايمان نياورد. خودش ميگفت كه من وظيفهام را انجام ميدهم. خبر شهادتش كه در محله پخش شد، همه پيرزنها و پيرمردهاي محلهمان براي تشييع آمده بودند و اشك ميريختند.»