📹 مادر انقلاب روایتی از مجاهدتهای حاجیه خانم مرضیه دباغ 🌎دوره (۹۰ تجربه انقلاب درمسیرظهور) #استاد_مهدی_امینی (رئیس اندیشکده راهبردی فتح) ✅ تنها کانال رسمی استاد مهدی امینی و اندیشکده راهبردی فتح 🆔 @mastermahdiamini 🆔 @andishkade_fath

رهبر انقلاب: این حدیث درباره‌ی من و امثال بنده است! @gomnam1311

فتنه‌های دوست داشتنی از زبان حجت الاسلام پناهیان فتنه‌ها منافقین بین مومنین رو شناسایی و جدا می‌کند پس فتنه را تمنا کنید! @gomnam1311

رهبر انقلاب در دیدار ۳ساعته با فعالان اقتصادی و اشاره به حوادث اخیر @gomnam1311

🎥سخنان همسر و خواهر شهید مدافع امنیت #شهید_مرتضی_ابراهیمی در معراج شهدا🌷 🌹🍃🌹🍃 @gomnam1311

⭕️ فتنه در کمین حزب‌الله چیست؟ حمید رسایی: فتنه تمام افراد الزاما به یک شکل نیست. قرار نیست نیروهای حزب‌اللهی هم بروند شیشه بشکنند و پمپ بنزین آتش بزنند تا خود را فتنه‌گر بنامند. نیروهای انقلابی، ولایتی و حزب اللهی مراقب باشند، فتنه آنها همان «تردید» در تبعیت از رهبری و اما و اگر بستن نسبت به جهت‌گیری تعیین شده از سوی رهبر انقلاب در مواجه با یک بحران است. فتنه نیروهای ولایی، کسلی، تنبلی و بی‌تفاوتی و دنیاطلبی است. یادمان نرود که حزب‌الله یعنی کسی که در وقتش فریاد می‌زند، در وقتش سکوت می‌کند و در وقتش دست به اقدام می‌زند. 👤 حمید رسایی @gomnam1311

✅ تقوا در سیره حکومتی حضرت علی علیه السلام ( ۱ ) معنای"ولایت" درعرصه ی سیاست و « مدیریت جامعه » #ولایتمداری #استاد_پناهیان @gomnam1311

🎥 چرا به این افراد باید احترام کنیم! 🔴 #استاد_رفیعی 🆔 @gomnam1311

🎙تربیت‌های خداوند 🔴 #استاد_عالی 🆔 @gomnam1311

💠 فوری // این صوت حسن عباسی را بشنوید #انقلابی_عمل_کنیم🌷🌷 @gomnam1311

#کلیپ_صوتی 💢شرح #نامه ۶۹ نهج البلاغه 🔴قسمت چهارم 🎤حجت الاسلام والمسلمین #رفیعی @gomnam1311

#خاطرات_شهدا 💠یک روز ما از سمت واحد خود به ماموریت اعزام شدیم و به علت طولانی شدن زمان آن که با یک شب زمستانی سرد همزمان شده بود  مجبور شدیم که هنگام برگشت از ماموریت به علت  نماز و گرسنگی به یگان خدمتیه بابک برویم. 💠 بابک آن شب نگهبان بود با خشم گفتیم بابا کجا بودی اخه یخ کردیم پشت در، لبخندی زد و ما را به داخل ساختمان راهنمایی کرد وارد اتاقش که شدیم  با سجاده ای  رو به رو شدیم که به سمت قبله و  روی آن کلام الله مجید و زیارت عاشورا بود 💠 تعجب کردم گفتم بابک نماز می خوندی با خنده گفت همینجوری میگن. یه نگاهی که به روی تختش انداختیم با کتاب های مذهبی و درسی زیادی رو به رو شدیم من هم از سر کنجکاوی در حال ورق زدن آن کتاب ها بودم که احساس کردم بابک نیست، بعد از چند دقیقه با سفره، نانو مقداری غذا امد. 💠گفت شما خیلی خسته اید تا یکم شام میخورید منم نمازم را تمام میکنم. ما به خوردن شام مشغول شدیم و بابک هم به ما ملحق شد اما شام نمی خورد میگفت شما بخورید من میلی ندارم و دیرتر شام میخورم 💠تا آنجایی که مثل پروانه دور ما می چرخید و پذیرایی می کرد خلاصه شام که تمام شد نماز را خواندیم و آماده ی رفتن به ادامه مسیر که چشممان به آشپزخانه افتاد و با خنده گفتیم: کلک خان برای خودت چی کنار گذاشتی که شام نمیخوری بابک خنده ی ارامی کرد و میخواست مانع رفتن ما به آشپزخانه شود. 💠ما هم که اصرار او را دیدیم بیشتر برای رفتن به آشپزخانه تحریک می شدیم. خلاصه نتوانست جلوی ما را بگیرد و ما وارد شدم و دیدیم که در آشپزخانه و کابینت چیزی نیست در یخچال را باز کردیم و چیزی جز بطری آب نیافتیم نگاهم به سمت بابک رفت که کمی گونه و گوشهایش سرخ شده بود و خنده اش را از ما می دزدید. 💠این جا بود که متوجه شدیم بابک همان شام را که سهمیه خودش بود برای ما حاضر کرده است. #شهید_بابک_نوری🌷 @gomnam1311