هدایت شده از 🌷🌼بیتُ الشُّهدا🌼🌷
🌼💐 #خاطره_ای_از_شهید💐🌼
⬇️⬇️🌼🌼⬇️⬇️🌼🌼⬇️⬇️
🍃💐 ماه رمضان سال ۷۲ بود که همراه «#مجید_پازوکى» از تخریبچى هاى لشکر ۲۷، در منطقه والفجر یک فکه، اطراف ارتفاع ۱۴۳ به میدانى مین برخوردیم که متوجه شدیم میدان مین ضد خودرو و قمقمه اى است.
🍃💐 یعنى یک مین ضد خودرو کاشته و سه تا مین قمقمه اى به عنوان محافظ در اطرافش قرار داده بودند.
🍃💐سر نیزه ها را در آوردیم و نشستیم به یافتن و خنثى کردن مین ها.
خونسرد و عادى، با سر نیزه سیخک مى زدیم توى زمین و #مین ها را در آورده و خنثى مى کردیم و مى گذاشتیم کنار. رسیدم به یک #مین_ضد_خودرو.
🍃💐دومین قمقمه اى محافظش را در آوردم ولى هرچه گشتم مین سوم را پیدا نکردم.
تعجب کردم، احتمال دادم مین سوم منفجر شده باشد، ولى هیچ اثر یا چاله اى از انفجار به چشم نمى خورد.
🍃💐 ترکیب میدان هم به همین صورت بود که یک ضد خودرو و سه قمقمه اى در اطرافش.
ولى از مین سومى خبرى نبود.😐
🍃💐در تخریب اصلى وجود دارد که مى گویند:
«هر موقع مین را پیدا نکردید، به #زیر_پاى خودتان شک کنید».
🍃💐یعنى اگر مینى را پیدا نکردى زیر پاى خودت را بگرد که باید مطمئن باشى الان مى روى روى هوا.😂🙃
🍃💐 به مجید گفتم: «مجید مین قمقمه اى #سوم پیداش نیست…» به ذهنم رسید که زیر پایم را سیخ بزنم
🍃💐یک لحظه پایم را #فشار دادم.
متوجه شدم #شیئى سفتى زیرش است.
اول فکر کردم سنگ است.
🍃💐همان طور نشسته بودم و تکان نمى خوردم. با سر نیزه سیخک زدم زیرپایم، دیدم نه! مثل اینکه #مین است.
🍃💐به مجید گفتم: «مجید #مواظب باش مثل اینکه من رفتم روى مین...»😐😐
🍃💐مجید خندید و در همان حال #زد_توى_سرم و به شوخى گفت :
🍃💐– #خاک_بر_سرت آخه به تو هم مى گن تخریبچى؟ مین زیر پاى توست به من مى گى مواظب باش !😂
🍃💐پایم را کشیدم کنار و مین قمقمه اى را درآوردم.
در کمال حیرت و تعجب دیدم سیخک هایى که به آن زده ام، به روى سطحش کشیده و چند خط وردّ سر نیزه هم رویش مانده و به قول بچه ها «مین را #زخمى کرده بود.»
🍃💐خودم #خنده ام گرفت. خنده اى از روى ناباورى که وقتى کارى نخواهد بشود، خودت را هم بکشى نمى شود 😂😂
#شهید_مجید_پازوکی
#کانال_عشاق_الشهدا
🆔 @oshagheshohada 🕊🕊