eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
136 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺روایت برادر شهید دانشگر از #عللی که شهادت را نصیب عباس کرد: 🔴برادرم از کودکی بچه #هیئتی بود و عشق امام #حسین(ع) در دلش بود و هر جایی می‌دید مراسم سینه‌زنی برای سیدالشهدا(ع) برقرار است خودش را به آنجا می‌رساند. #شهید_عباس_دانشگر 🌷 #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣3⃣0⃣1⃣ 🌷 💠نمازعیدفطر 🔰 بود که او را همراه خودم برای نماز📿 عیدفطر به مسجد محل🕌 بردم. مسجد دوقدمی خانه، وسط کوچه بود. قبل از شروع نماز کلی خوراکی🍱 و اسباب بازی جلویش گذاشتم تا مشغول شود. 🔰در رکعت اول حواسم به سمت کشیده شد،از لای انگشتان دستم نگاهش کردم. بچه خوش خوراکی بود، خوراکی‌هایش را مشت می‌کرد و می‌خورد😅 و در همان چند دقیقه اول⏰ همه را نوش‌جان کرده بود خیالم راحت بود که مشغول است. 🔰اواخر رکعت اول بود که متوجه شدم نیست❌ بانگرانی را تمام کردم. از صدای نمازگزاران متوجه شدم دسته‌گلی به آب داده است‍♀ شرمنده شدم. 🔰 را سرم کشیدم و سریع رفتم، محمدرضا را از بغل کردم و به سرعت از مسجد خارج شدم حتی کفش‌هام👡 را هم نپوشیدم🚫 و به خانه برگشتم. 🔰محمدرضا همه را برده در صف اول روی هم سوار کرده بود و داشت با آنها می‌کرد‌.چون بچه بازیگوشی🙃 بود کنترلش سخت بود و من دیگر تا وقتی که تشخیص دادم او را با خودم و هیئت نبردم❌ 🔰اما مسجد و هیئت را به آوردم و روی بچه ها کار کردم👌 📚برگرفته از کتاب 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7⃣9⃣0⃣1⃣ 🌷 💠منشا تغییرات شهید نوری:👇 🔹دوست شهید نوری به نقل از پدر شهید: بابک از وقتی رفت راهیان نور نگرشش عوض شد 🔸برادر شهید نوری: سپاه رفتن بابک(سربازی) نقطه عطفی در وجودش بود. همنشین شهید سیرت نیا و جعفر نیا بود و هرکس با این بزرگان باشه تفکرات والا پیدا میکنه. 🔹دوستان مختلف شهید نوری: بابک این تغییرات رو در وجودش داشت و کم کم نمایان شد. انقلاب درونی بابک یک شبه نبود در طول زمان این تغییرات رخ داد. کم کم تغییر کرد و کامل از این ور بوم، رفت اونطرف بوم. 🔸حاج اقا مهدوی(روحانی مسجد باب الحوائج): چون سرباز بود در برنامه فصل شیدایی به ایشون نقش رو دادن و من شنیدم منشا این تغییرات از اونجا بود. حضرت حق با تمام ستاریت خودش دو صفحه رو برای ما نمایان کرد. در یک صفحه این جوون بالاخره اون تعبد خاص رو نداشت.نه اینکه بچه خوبی نباشه، از طرفی پتانسیل خوبی هم داشت نشانه اش اینکه عضو هلال احمر بود، میل به دستگیری نیازمندان داشت. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
تیپ و قیافه اش شاید #متفاوت بود اما سیرت و قلبش از خیلی ها #پاک تر و بهتر بود. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید: 🌷خدایا گناه‌های من را ببخش، اشتباهاتم را با رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. 🌷تا وقتی‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا #درراه_تو قدم بردارم و درراه تو #جان بدهم. #شهید_بابک_نوری_هریس 🌷 #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍برای #رفیق_آسمانی🕊 🍂 #سه_سال گذشت از اولین روزی که خبر آسمانی شدنت در دنیـ🌎ــا پیچید و هزار هزار چشم خیره به عکس📸 هایی که از #تو دست به دست میشد 🌾آری سه سال گذشت از #اولین نگاهی که به نگاه معصوم تو گره خورد و انگار دلمـ💗 پر شد از #وجود_تو! 🍂سه سال گذشت از اولین روزی که دوست داشتم #خودم را در آینه دلم شبیه تو👥 ببینم، همان قدر #معصوم و پاک و نورانی✨ 🌾دوست داشتم از تو بشنوم🎧 از زندگی پر برکتی که در #جوانی، آسمانی ات کرد و بدانم چه کردی‼️ که خدا کنار نامت به خط خون نوشت #شهیـــد! 🍂دوست داشتم شبیه تو نمــاز بخوانم؛ شبیه تو #زندگی کنم، جایی باشم که تو بودی👤 و راهی را بروم که #تو_رفتی و دقیقا پا👣 جای پای تو بگذارم که شاید من هم #شبیه_تو عاقبت به خیر باشم✅ که شاید ... #شـهـید_شوم_شبیه_تو! #شهید_عباس_دانشگر🌷 #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔻مادر شهید محمدرضا دهقان: ❣هر موقع که #دلتنگش می‌شویم پیش ما می‌آید و حتی بوی #عطر خاصی را که استفاده می‌کرد را استشمام می‌کنیم. ❣بارها شده هیچ کس در خانه نبوده و وقتی وارد خانه شدیم متوجه شدیم که بوی عطر محمدرضا در خانه است، حتی یکبار من از سرکار به خانه آمدم و اینقدر بوی عطرش زیاد بود که با #تعجب رفتم و تلفن را برداشتم که به شوهرم زنگ بزنم وقتی تلفن را برداشتم دیدم خود تلفن بوی #عطر می‌دهد و برایم خیلی عجیب بود. ❣مجلس شهید رسول خلیلی  که از ما دعوت کرده بودند و رفته بودیم، من اصلا طاقت نداشتم در این مجلس بنشینم و آنقدر از محمدرضا و رسول صحبت کردند که حالم خیلی بد شد. ❣همین که #نیت کردم بلند شوم یک لحظه بوی عطر محمدرضا آمد و کنار من صندلی خالی بود و احساس کردم محمدرضا کنار من نشسته که حتی #برخورد شانه‌هایش را احساس کردم. #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh