✍ #وصیت_نامه
نمی دانم بعضی با جمع آوری مال نامشروع به کجا می خواهند برسند
ما چقد از تاریخ عبرت گرفتیم
ودر حال حاضر اجرا کردیم...
متاسفانه در حال حاضر #صداقت و #راستگویی در بعضی افراد کم رنگ شده است که افت بسیار بدی در جامعه شده است به خود بیاییم وبا گفتار وعمل درست هرچه سریعتر این افت پلید را از بین ببریم...
#بخدا به پست ومقامی هم برسیم اگر #صداقت نداشته باشیم نمیتوانیم این فرصت خدادادی برای خدمت به مردم به خوبی استفاده ببریم...
مردم خوب وسالم کم نیستند...
من به این #ایمان دارم ورسیده ام تنها راه نجات جامعه وعاقبیت بخیر شدن فقط وفقط گوش به فرمان #آقا بودن است ولاغیر...
#لبیک_یا_حسین
#مدافع_حرم
#شهید_علیمحمد_قربانی
http://eitaa.com/joinchat/4254793743C85c5449b43
🔰 #کمی_مثل_شهدا 👌
🌺 از خصوصیات بارز شهید . . .
صداقت ، مهربانی ، خوشڪلامی ،
احترام بہ بزرگترها بہ ویژه پدر و مادرش بود
هر موقع و در هر جایی مشڪلی برای خانواده و دوستانش پیش میاومد ،
مجتبی اولین نفری بود ڪہ
سعی در برطرف ڪردن مشڪل داشت .
🌺 وظیفہ همسرداری را بہ نحو احسن
بہ جا میآورد و
با بچهها خیلی مهربان و خوش اخلاق بود
و زمانی ڪہ توی خونہ بود
با بچهها شوخی و بازی میڪرد
و ڪارهای خانہ را با آرامش
در ڪنار هم انجام میدادیم .
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مجتبی_زڪوی_زاده 🕊
#سالروز_شهادتش
http://eitaa.com/joinchat/4254793743C85c5449b43
3⃣2⃣8⃣ #خاطرات_شهدا🌷
📃خاطره ای از شهید عبدالمهدی کاظمی از زبان همسرشان
✨قبل از شهادتش #خواب ديدم كه رفتم حرم حضرت #زينب(س). تمام عكس شهدا را در حرم چسبانده بودند. خانمي آنجا بود كه #روبند داشت.
🍁از آن خانم پرسيدم كه اينها عكسهاي چه كساني هستند؟ ايشان گفت: عكس #شهداي_كربلا. بعد هم گفت: اينها بسيارعزيز هستند. در ميان عكسها تصوير #عبدالمهدي من هم بود.
🍃خيلي نگران شدم تا اينكه خبر #شهادت را به من دادند. عبدالمهدي در شب تاجگذاري امام زمان(عج) همان طور كه آيتالله #بهجت فرموده بودند به شهادت رسيد.
🌹29 دي ماه سال 1394 بود. عبدالمهدي با اصابت موشك #كورنت به آرزويش رسيد.
🌾وقتي خبر را شنيدم، بال بال ميزدم كه پيكرش را ببينم. آخر خيلي دلم برايش #تنگ شده بود. گفتم عبدالمهدي به حاجتت رسيدي. بعد از شهادتش #خواب ديدم كه پشت سر #امام_زمان(عج) ميرود و از اينكه در كنار امام حسين (ع) است، بسيار خوشحال بود.
☘ ميگفت من #زندهام فكر نكنيد كه مردهام هيچ وقت ناشكري نكنيد. هر مشكلي داشتيد من برايتان #حل ميكنم.
💫من و عبدالمهدي 9 سال با هم زندگي كرديم. ريحانه هفت ساله و فاطمه دو ساله يادگاريهاي شهيدم هستند.
⚡️ريحانه خيلي وابسته به پدرش بود. خيلي با پدرش حرف ميزد.
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
﷽
#حدیث_تڪان_دهندہ
🍃ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ع : درقیامت ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺘﻜﺒﺮ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ مورچہ ظاهر میﺷﻮﻧﺪ
ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻟﮕﺪﻣﺎﻝ میﻛﻨﻨﺪ
ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺭﺳﻴﺪﮔﻰ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻓﺎﺭﻍ ﺷﻮﺩ .
📚 ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ 2/311/11
@abbass_kardani
✨ #مناجات زیبای دکتر چمران✨
#خــدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت😞
اما شکایتم را پس میگیرم ...✋️
من نفهمیدم❗️
فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان⏰ که دلم💔 گرفت از آدمهایت، نگاهم به تـ💚ـو باشد ..
👌گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،
معنایش این نیست❌ که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...💞
با تو تنهایی معنا ندارد !😊
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!🌹
❤️دوستت دارم، خدای خوب من❤️
http://eitaa.com/joinchat/4254793743C85c5449b43 🍃🌸
شهريور 1390 بود. توي مسجد نشسته بوديم و با هادي و رفقا صحبت
ميكرديم.
صحبت سر ادامه ي زندگي و كار و تحصيل بود. رفقا ميدانستند من طلبه ي
حوزه ي علميه هستم و از من سؤال ميكردند.
آخر بحث گفتم: آقا هادي شما توي همان بازار آهن مشغول هستي؟
نگاه معني داري به چهره ي من انداخت و بعد از كمي مكث گفت: ميخوام
بيام بيرون!
گفتم: چرا؟ شما تازه توي بازار آهن جا افتادي، چند وقته اونجا كار
ميكني و همه قبولت دارن.
گفت: ميدونم. الان صاحبكار من اينقدر به من اعتماد داره كه بيشتر
كارهاي بانكي را به من واگذار كرده. اما...
سرش رو بالا آورد و ادامه داد : احساس ميكنم عمر من داره اينطوري
تلف ميشه. من از بچگي كار كردم و همه شغلي رو هم تجربه كردم. همه
كاري رو بلدم و خوب میتونم پول در بيارم. اما همه ي زندگي پول نيست.
دوست دارم تحصيلات خودم رو ادامه بدم.
نگاهي به صورت هادي انداختم و گفتم: تا جايي كه يادم هست، دبيرستان
شما تمام نشده و ديپلم نگرفتي...
#شاگردـامامـصادق(ع)
#قسمت_اول
#شهیدمحمدهادےذوالفقاری
@yazahra_315
... هادي پريد تو حرف من و گفت: دارم تو دبيرستان دکتر حسابي غير
حضوري درس ميخوانم. چند واحد از سال آخر دبيرستان مانده بود كه به
زودي ديپلم ميگيرم.
خيلي خوشحال شدم و گفتم: الحمدلله، خيلي خوبه، خُب برو دنبال
دانشگاه. برو شركت كن. مثل خيلي بچه هاي ديگه.
هادي گفت: اينكه اومدم با شما مشورت كنم به خاطر همين ادامه تحصيله،
حقيقتش من نميخوام برم دانشگاه به چند علت.
اولاً مگه ما چقدر دكتر و مهندس و متخصص ميخوايم. اين همه
فارغ التحصيل داريم، پس بهتره يه درسي رو بخونم كه هم به درد من بخوره
هم به درد جامعه.
در ثاني اگر ما دكتر و مهندس نداشته باشيم، ميتونيم از خارج وارد كنيم.
اما اگه امثال شهيد مطهري نداشته باشيم، بايد چي كار كنيم.
تا آخر حرف هادي را خواندم. او خيلي جدي تصميم گرفته بود وارد
حوزه شود. براي همين با من مشورت ميكرد.
هادي ادامه داد: ببين من مدرك دانشگاهي برايم مهم نيست. اينكه به من
بگن دكتر يا مهندس اصلاً برام ارزش نداره. من ميخوام علمي رو به دست
بيارم كه لااقل براي اون دنياي من مفيد باشه.
از طرفي ما داريم توي مسجد و بسيج فعاليت ميكنيم، هر چقدر اطلاعات
ديني ما كامل تر باشه بهتر ميتونيم بچه ها و جوانها رو ارشاد كنيم.
ميدانستم که بيشتر اين حرفها را تحت تأثير سيد علي مصطفوي ميزد....
#شاگردـامامـصادق(ع)
#قسمت_دوم
#شهیدمحمدهادےذوالفقاری
@yazahra_315
#دیوارنگاره | زِ اَدب مهر بر آید
⚪️ «ادب» به زندگی محبت میبخشد
#ادب_و_محبت
⭕ادب و محبت دو بال رشد خانوادهاند. محبت همراه با ادب است که ماندگار میشود. جاهایی که محبت کمرنگ میشود، ادب خلاء آن را پر میکند؛ و همین ادب است که محبت می آورد و تکبر را از بین میبرد.
◽️ خانهطراحانانقلاباسلامی
✅ @khademgraph
✅ khadem68.blog.ir
152509_871.mp3
2.75M
🎵 #مداحی_شهدایی
✨با یاد زینب تو
🎤🎤 #میثم #مطیعی
👈تقدیم به همسران صبور شهدای مدافع حرم🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh