هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
مجاهد.دمشق:
در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با هجرت او از تبریز به تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در جهاد فی سبیل الله رقم زد. او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد. پرکاری و ساعتهای انگشت شمار خواب در طول شبانه روز از ویژگیهای بارز او بود بطوریکه کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت. معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی میکرد.
#زندگی_نامه_شهید_محمودرضا_بیضائی
#قسمت_سوم
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
💞💞💞
💠گامهای #عاشقی
از نگاه #شهدا🌹
👈گام #اول:
فقط عاشق او بودن
👈 به سبک
#شهید_محمدابراهیم_همت😍
عکس باز شود👆👆
@shahid_beyzaii
هدایت شده از کف خیابان🇵🇸
🌺شهدا اصرار داشتند
هر چه زودتر در بهترین
حالت #خداوند رو ملاقات کنند
دنیایی نبودند...
اما ما تازه میخواهیم سعی کنیم گناه نکنیم...
@shahid_beyzaii
هدایت شده از مجلس شهدا
کاندولیزا رایس
رهبرایران می تواند نقشه هایی راکه بهترین ذهن هاباصرف بیشترین بودجه درزمانی بسیار طولانی کشیده ومجریانی ماهر اجرای آنرابه عهده گرفته اند،بایک سخنرانی یک ساعته خنثی کند.
🌷 @majles_e_shohada 🌷
هدایت شده از تبادلات موقت🌷صبور باشید
#محافظ_امام_خمینی_و_وسوسه_ترور
#این_ماجرا_تاکنون_محرمانه_بوده
🍃شبها مامور مراقبت از بیت امام بودم و پستم حفاظت از پشت بام خانه امام بود ، در ساعت شیفتم امام خمینی برای لحظاتی قدم زدن به روی بام می آمد ، در دل یک شب مهتابی امام مشغول قدم زدن بود و من هم با اسلحه با خشاب پر جلوی امام ایستاده بودم ، ناگهان شیطان فکری به ذهنم انداخت که در دل شب میتوان فاتحه انقلاب را با ترور امام خواند که ناگهان همین که دستم به ماشه اسلحه بود ....
#بقیه_همین_الان_در_کانال
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/537067524C7c1112bb54
هدایت شده از مخلصین
#شهید_مصطفی_صدرزاده :
خودم و زن و بچه هام و هفت جد و آبادم فدای یک کاشی حرم بی بی زینب (س)🌹
🆔 @mokhlesein
هدایت شده از مخلصین
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببينيد| رهبرانقلاب: وقتی خوب شدم با خودم گفتم حتما خدای متعال از من توقعی دارد
⚠️ آخرين سخنان ايشان قبل از ترور در 6تیرسال 60
🌹 شعری که یکی از دانشجویان در این باره خوانده
🆔 @mokhelesin
هدایت شده از مخلصین
✅ شهدای مدافع حرم مصطفی صدرزاده
❣من همسنگر می خواهم ❣
#همسر_شهید_صدرزاده :
او بارها گفت که یک همسنگر میخواهد.
شاید کسی که به خواستگاری می رود بگوید همسر و همدم میخواهد اما مصطفی گفت که همسنگر میخواهد.
بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم،
علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده است؟
او گفت: «جنگ ما، جنگ نظامی نیست؛ جنگ الان ما جنگ فرهنگی است.
اگر همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی است تا وقتی من کار فرهنگی انجام میدهم،
همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند».
🔰 ⤵️ برای اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت ما را در گروه ها و کانال ها تبلیغ کنید :
🆔 @mokhlesein
هدایت شده از فداییِ آقا
❌چه خوب بود که دوربین بود!
اون موقعی که بیرانوند پنالتی بهترین بازیکن جهان و مهار کرد و توپ و جوری محکم بغل گرفت که شهره خاص و عام شد
خدا رو شکر دوربین بود!
دوربین بود که ثبت کنه این رشادتها رو!
❌اما یه جاهایی هم بود که فرزندان این مرز و بوم جای توپ فوتبال،مین فسفری رو محکم تر بغل میکردن که به قدری حرارت داشت که هرچیزی رو تو خودش ذوب میکرد!
داغ بود، خیلی داغ، ولی عملیات نباید لو میرفت!
اما تو اون بیابان و میدون مین،زیر نور ماه، جز خدا و ملائکش هیچ دوربینی و هیچ تماشاگری نبود که ببینه و زوم کنه رو صورت این رزمنده ها، این شیر بچه ها که ثبت بشه برای حفظ وطن چه ها که نکشیدن!
❌اونجا که میلاد محمدی توپ و جلو انداخت جوری دویید که همه از جون مایه گذاشتن شو دیدیم!
خدا رو شکر دوربین بود!
یه جاهایی هم یه عده جوون رعنا و تازه داماد بودن،تیربار و آرپیجی روی دوششون میزاشتن و زیر بارون گلوله از سینه خاکریز جوری بالا میرفتن، جوری پائین میومدن و جوری به قلب دشمن میزدن که حسرت ندیدن این صحنه ها تا قیامت روی دل ماست!
حیف اونجا دوربین نبود!
❌اونجایی که بچه ها با غیرت عجیبی روی خط دروازه جلوی اسپانیا دیوار گوشتی درست کرده بودن و روی هم افتادن تا دروازه ایران باز نشه!
خدا رو شکر دوربین بود!
❌یه روز هایی هم تو تاریخ این سرزمین بود که تو مرز شلمچه،همین جوون های بیست 25 ساله ایران، جلوی موتور جنگی عراق،جلوی لشگر زرهی، جلوی توپ و تانک دیوار گوشتی ایجاد کردن تا پای اجنبی به شهرها نرسه!
اونجا راوی تو شلمچه میگفت، دیگه کار از نفر و دسته گروهان گذشته بود، گردان گردان جوون میرفت و برنمیگشت،آخه صحبت اسلام و ناموس بود!
ای کاش، ای کاش دوربین بود ما میدیدیم مردامون چجوری جنگیدن!
❌یه جاهایی بود تو تاریخ ایران که جای کف و سوت و هورای تماشاچی ها،گاز شیمیایی خردل و عامل اعصاب بود!
یه جاهایی بود سه نفر بودن و دوتا ماسک!
یه جاهایی بود سیاهی زمستون غواص ها به شط میزدن!
یه جاهایی بود که تیربار ضد هوایی رو به موازات زمین گذاشته بودن و مثل داسی که گندم درو میکنه، هرچیزی که ارتفاع داشت و درو میکرد!
ولی یه عده از همین شیر پاک خورده ها بلند میشدن، سر و سینه شونو سپر سرب داغ میکردن تا تیربار و از کار بندازن!
قهرمان بود!
ولی دوربین نبود!
خدا رو شکر تو جام جهانی دوربین بود
هدایت شده از فداییِ آقا
🔻۶ تیر ۱۳۶۰
🚩سالروز #ترور ولی امر مسلمین جهان حضرت #امام_خامنهای در مسجد ابوذر تهران به دست #منافقین کوردل
#خدا_میخواست_تو_برای_امت_بمانی
❤️❤️❤️
هدایت شده از سرداران شهید باکری
امروز داشتم به اسم شهید گمنام فڪر میڪردم
#شهید_گمنام...
یعنے یڪ قبر ساده ڪہ فقط رویش نوشتند:
فرزند روح الله...😔
یعنے یڪ قبر کوچک ڪه داخلش یڪ قهرمان پاڪ خوابیده اما بے نام...😞
یعنی قبر خاڪ گرفته و بے رنگ و لعاب...
شهید گمنام یعنے مادر...
مادرے ڪہ سر هر چهار هزار قبر گمنام گلزار را طے میڪند بہ امید اینڪه یڪے از آنها پسرش باشد...😭
شهید گمنام یعنے بغض...
یعنے یڪ پسر جوان ڪه ڪلے آرزو داشت...
ولے نشد...
نشد ڪه به هیچ ڪدامشان برسد...
یڪ روز رفت
و دیگر برنگشت...😣
وقتی هم ڪه برگشت شد گمنام...
شد شبیه مادرش زهرا"سلام الله"...
وقتےاز ڪنار قبر شهید گمنامے میگذری به این فڪر ڪن
ڪه اون هم یڪ جوان بود عین تو
فقط گمشده ست...💔
گمنامے یعنی#درد...
دردے شیرین...
یعنے با عشق یڪے شدن...
یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے معشوقت گذشتے...
اے کاش همه ے ما گمنام باشیم....
#شادی_ارواح_طیبه_شهدای_گمنام_صلوات