─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#شب_قدر
#غزل
#خانه_تکانی
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
تشـنهام این رمضـان تشـنهتر از هر رمضانی
شــب قـدر آمده تا قـدر دل خــویـش بدانی
لیـلة القـــدر عــزیـزی سـت بیا دل بتـکانـیـم
راستی روزه مگر چیست؟ همین خـانهتکانی
مـــاه کنــعان! ندهــد سلطـنت مصــر فریبت
تو چــرا مثل پـدر نیســتی ای یوسـف ثانی؟
نیست تقصیرعصا،معجزۀ موسویات نیست
کاش میشـد که شعیـبت بپــذیرد به شـبانی
بینشـانان زمیــن، زنده به گـــوران زمانیــم
همه همســـایۀ مرگیـم، همیـن است نشـــانی
شعر:علیرضا قزوه
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
🏴پیشاپیش سالروز شهادت مولای متقیان امیرالمومنین را تسلیت وتعزیت عرض می نمایم
از یاد علــــی کام دل خســـتــه روا شد
با یاد خوشش درد جــهان جمله دوا شد
چون یاد علی ذکـــر خداوند کـریم است
پـس یاد عـلی هــر که کنـــد یاد خدا شد
جـــانها به فــدای قـــدم خســـرو خوبان
زیرا که علـــی ســـرور خیـــل فقـــرا شد
چون یاد علی گـشـــته کلید در حـــاجات
هــر کار فـرو بستــه از آن دلشــده وا شد
آن شـب که نبــی جانب معــراج سفر کرد
هر جا که نظـر کــرد عـــلی قبلــه نما شد
مقصود خــــدا بـود علی ز عـــالم خلقت
یعنی که جــهان بهــــر علی جمله بنا شد
عالم همگی جسم وعلی جان جهان است
زیرا که علـــی روح خـــدا چشم خدا شد
از تیغ شقــاوت به سحــــرگاه به محراب
افسوس که منشـــق ســر سلطان ولا شد
رنگین چو شد ازخون علی مسجد کوفه
لبــیک علــی حـنجــــره ی کـــــرببلا شد
تنها نه بشر زیـن غـم عظماست پریشان
بنگر که همه کـون و مکان غرق عزا شد
عنقا به جهان غیر علی شمع هدا کیست
کیـن گونه بشـر را سوی حق راهنما شد
شعر:حاج عباس عنقا
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
متن کامل دعای جوشن کبیر + ترجمه و صوت
http://www.iranhafez.com/%D8%AF%D8%B9%D8%A7/%D8%AC%D9%88%D8%B4%D9%86-%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1/
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#رمضان_المبارک
#شعر_آیینی
#مثنوی
#امیر_المؤمنین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
نوزده شب مى گذشت از ماه نور
ماه مهمان خدا بودن ، حضور
ماه قرآن ، ماه شور و عشق و حال
ماه آذين بستن روح از كمال
آن شب امّا آسمان مرموز بود
كهكشان در كهكشان مرموز بود
ماه آن شب رنگى از اندوه داشت
غصهاى سنگين تر از صد كوه داشت
نبض هستى تند مى زد ، سرد بود
آفرينش بسترى از درد بود
كوفه آن شب با وفا بيگانه بود
مثل يك زنجيرى ديوانه بود
چشمها در خواب ، دور از همهمه
يك نفر بيدار و غرق زمزمه
او على آن حيدر مظلوم بود
ميهمان دخترش كلثوم بود
آسمان را ديد مى زد گاه گاه
خيره مى شد بر نگاه سرد ماه
در فضاى سينه اش دل مى طپيد
گوئيا چشم انتظارى مى كشيد
بيقرار لحظه موعود بود
التهاب قلب او مشهود بود
در نگاهش يك جهان احساس داشت
چهرهاى روشن چو برگ ياس داشت
هر چه بود آن شب سحر از ره رسيد
لحظه ناب ولى الله رسيد
بست دور سر على دستار را
شد مهيا لحظه ديدار را
مست از ميناى اشراقىّ هو
ربّنا يا ربّنا مىگفت او
خواست بيرون آيد از خانه ولى
چنگ زد در بر كمر بند على
دسته ی مرغابيان بيقرار
دور او حلقه زده پروانه وار
بود يك دنيا سخن در كارشان
موج مى زد خواهش از رفتارشان
يا على اى معنى احسان مرو
هان !بمان اى يار محرومان مرو
بانگ عجّل مى زند تقدير تو
كن در اين امر قضا تأخير ، تو
گفت مولا : وقت پرواز آمده
بعد عمرى عشق من باز آمده
مى رسد بر گوشم آواى رحيل
از گلوى پيك جانان ، جبرئيل
تا حضور خود خدا مى خواندم
يك صداى آشنا مى خواندم
بر مشامم بوى محسن مى رسد
ارجعى از كوى محسن مى رسد
مى زند جوش شهادت خون من
تنگ زهرا شد دل محزون من
با وداع از دخترش كلثوم رفت
سوى مسجد حيدر مظلوم رفت
فتنه در آنسوى مسجد خواب بود
در هجوم لحظه ها بيتاب بود
در مقام دوست شيطان خفته بود
زلف قُطّامه ى دلش آشفته بود
گفتش : اى تقدير من بيدار شو
وقت ديدار آمده ، هشيار شو
تشنه شمشير تو بر خون من است
مرتضى هم در هواى رفتن است
مسجد كوفه حضور راز شد
نافله در صبح عشق آغاز شد
در سكوت و ذكر ، شمشير و فرود
مهر و خون پيوست با هم در سجود
سجده دوّم على سر بر نداشت
طاقت برخاستن ديگر نداشت
دامن محراب غرق لاله شد
مسجد كوفه حريم ناله شد
غرق در خون تا على از تاب رفت
خون دل از ديده محراب رفت
شد نماز عشق حيدر ناتمام
ذكر سجده شد مبدل بر سلام
فزتُ رب الكعبه گفت و پر فشاند
خاك مقتل را به زخم سر فشاند
لالههاى باغ سبز فاطمه
چون شنيدند از ملك اين زمزمه :
اهل عالم شاه مردان كشته شد
روح غيرت شير يزدان كشته شد
كشته شد روح دعا مولا على
واعليّاً واعليّاً واعلى
آمدند از خانه بيرون با شتاب
تا شوند آگه ز حال بوتراب
مرتضى ناى سخن گفتن نداشت
پاى حيدر طاقت رفتن نداشت
سفره سبز دعا بر چيده شد
در گليمى پيكرش پيچيده شد
مرد شمشمير و دعا از هوش رفت
سوى خانه پيكرش بر دوش رفت
درب خانه چشم خود را باز كرد
با عزيزانش سخن آغاز كرد
كاى عزيزان گر چه در تاب و تبم
بيقرار گريههاى زينبم
دخترم دلواپس حال من است
چشم او بر در به دنبال من است
خون بشوئيد از رخ گلگون من
تا نبيند دختر محزون من
مىروم با پاى خود تا خانهام
بر تسلاى دل ريحانهام
معنى اُمّ الكتابى يا على
جلوه ی احساس نابى يا على
بر درت دست توسل مىزنم
از نجف تا كربلا پل مىزنم
خواستى زينب نبيند خون تو
زخم سر، پيشانى گلگون تو
داشتى مولا هواى زينبت
كاش بودى كربلاى زينبت
قطعه قطعه پيكر خورشيد ديد
بر فراز نى سر خورشيد ديد
پرپر از جور خزان شد ياس او
شد جدا از تن سر عباس او
عصر عاشورا ميان قتلگاه...
اى قلم!! بشكن ، خدا را آه آه
شعر: استاد کمیل کاشانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_قدر
#امیر_المؤمنین_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
با وضــو، آمد به قصد لیلةُالفَرقت، علی!
ابنملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود
شعر:استاد قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰═•❃❀❃•═⊱━─
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#نوحه_روضه
#امیر_المومنین_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
ضربت ویریلوبدور شهِ مردانه الهی!
محراب عبادت بویانوب قانه الهی!
شمشیر جفادن سر حیدر یارالاندی
حتّی دل خونین پیمبر یارالاندی
سانکی تئزَدن سینهی کوثر یارالاندی
قان آخدی گئنه صفحهی قرآنه الهی!
تا زهریلی شمشیر، باشا ائتدی اصابت
یئر گؤی آراسیندا دئدی جبریل او ساعت
سیندی قسَم آللّهیمه ارکان هدایت
حتّی ائشیدوب اُول سسی بیگانه الهی!
یئر تیترهدی گؤی تیترهدی اسدی قئره یئللر
قان آغلادی داشلاردا، آخوب قؤرخولی سئللر
یوز مسجده ساری گتیروب غصّهلی ائللر
ووردیلا باشا گلدیله افغانه الهی!
جان و دیلیلن ایلیورم محنتی احساس
القصّه حسین و حسن و حضرت عباس
گَتدیله ائوه حضرتی اُول لحظهی حسّاس
غم رنگی دوتوب خانه و کاشانه الهی!
قیز خَلقی مصیبتلی زمانی دؤزَه بیلمز
خاصّه آناسیز قیز غمه، آنی دؤزهبیلمز
گؤرسه آتا باشینده یارانی دؤزهبیلمز
صبر ایله عطا زینب نالانه الهی!
آچدی قاپونی گؤردی آتاسین قانا غلطان
بیردن ایکی الّی باشینا ووردی هراسان
سسلندی بابا! زینبون اولسون سنه قربان
اُول صحنه وورار اؤد دل انسانه الهی!
#گریز
دوزدور بو گئجه عترته بیر غملی ماجالدی
بیر غم گونی وار اوندا فغان عرشه اوجالدی
زینب یارالی قارداشینی گوردی قوجالدی
عرض ائتدی: نظر ایله بو قربانه الهی!
اوغلانلاری قارداشلاری القانه باتوبلار
بو چولده باتار کَن قانا، آماله چاتوبلار
چوخ گورمَلیدی یارهلی یان یانه یاتوبلار
قان سو تک آخور غصّهلی میدانه الهی!
گوزیاشیم آخور یارهسینه، سیلمورم آلله!
من باغلیوم هانسی یاراسین بیلمورم آلله
هئچ بیلمورم آخر نیه من ئولمورم آلله!
دردیم وار الیم چاتموری درمانه الهی!
درده دؤزَرم سن کیمی چون دادرسیم وار
دوزدور او قوشام کی غم و محنت قفسیم وار
عهد ایلیورم تا نقَدر کی نفسیم وار
قان آغلیارام شاه شهیدانه الهی!
یارب! سنی آندا وئریرم "یاربَ"ه خاطر
خوار ائتمه "بشیر"ی بو گوزل مطلبه خاطر
عفو ایله حسین و حسن و زینبه خاطر
شایسته ائله روضهی رضوانه الهی!
شب ۱۹ ماه رمضان ۱۴۳۹ ه.ق.
شعر:استاد سید بشیر حسینی میانجی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه هاے اهل بیت (ع) ─━⊰۰۰۰═•••❃❀❃•••═⊱۰۰۰━─