eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220804-WA0306.opus
218.3K
به نام خدا غنچه ی من به خون شکوفا شد غـربـت و مظلـومی ام امضا شد یازینب کجایی،،،،اصغر شد فدایی لایی لایی اصغر (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با گل تشنه ام چها تیـر کرد که داغ او مرا زمینگیـر کرد شد پاره رگـهــای گلـوی او تیرسه شعبه کارشمشیرکرد هـم دارد تلظّـــی، هــــم دارد تکلّم من بردیده ام اشک،او بر لب تبسّم لایی لایی اصغر (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به خیمه مـــادرش بُوَد بی تاب آوردمــش تا که شـــود سیراب به حنجــــر تشـــنۀ او بنشست پیکان حرملـــه، بــــه جـای آب خَم گشتم که بوسه،بنشانم به رویش دیـدم ناگهـــان تیــر، آمــد بر گلویش لایی لایی اصغر(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گُلم زخون به تـــن کفن پوشید خونش به ســوی آسمان پاشید ز چشم قدسـیان به جـای اشک قطره به قطره خونِ دل پاشید از قلب ملائک، برخــیزد شـراره برحال من و این،حلق پاره پاره لایی لایی اصغر (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دلم بُوَد به ســوز و تاب و تب چسان به خـیمـه رو کنم یارب اگـــر چـــنین ببینـــدش مـادر زغُصّــــه جان او رســـد برلب هم قنداقه خونین، هم گهواره خالی دارند اهل خیمه، از غُصّه چـه حالی لایی لایی اصغر(2) شعر:محمّد نعیمی (قم المقدّسه) تهیه و تنظیم کنندگان: علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَرمِیِّ الصَّریعِ ،المُتَشَحِّطِ دَما ،المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ ،المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ،لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَهَ بنَ کاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویه خلق عالم تشنـــه ی یک جـرعه احسان رباب هفــــتم مـــاه عـــــــزا هســـتیم مهمان رباب مادر باب الحـوائـــــج حاجتــــــم را می دهد دردمندم لاجــــرم دســـتـــم به دامـــان رباب در حقیقت هر که دارد اشــــنایـی با حســـین هســت در یــوم الحــساب از اشـــنایان رباب هرکجاحرف از وفاداری شــود پیـــش از همه میدرخشـــد در غــــزل نام درخشـــــان رباب به همه ثابـت شــده اصـلا گـــره خـورده بهم بی گمان جـان علی اصـغــــــر و جــــان رباب  دل به دریــای بـلا زد بی عصــــا روز دهـــم پیش چشمان همــــه موسـی بن عمران رباب نور چشمش کرده روشـــن پهــــنه ی افاق را روی دســــتان پدر خـــــورشـیـد تـابان رباب  دل هلاک ناله ی حاج اصـغر زنجـــــانی اش میدهـــد ما را به کشـــتن مرثـیه خوان رباب گـــریه ی ما را در اورده سـت طرز گـریه اش ما پریشـــــانیـــم از اول پـریشــــــان رباب نه فقـط ما گــریه بر حـال خـرابش کرده ایم بیـن مـیدان و حـــــــرم آقاسـت گـریان رباب به محــرم رنگ و بوی دیگری بخشـیده است نالـه و ســوز دل و حـــــزن دو چنـدان رباب از دعــای خیـــــــر این بانو و لطف همسرش سالـــها هســتیم مــداح علـــی اصغـــرش می شویم امشب دخیل محضرشش ماهه ای چشـم مان بردست حاتم پرورشش ماهه ای رزق مـان را میدهدهر شب علی اصغر به ما شد کفـیل عاشــقـان نان آور شـــش ماهه ای در بـزرگی کـــم نـدارد از بــرادر بی گــمان جـان به قـــربان عـلی اکبــر شش ماهـــه ای نور وجه اللهی اش ما رامسلمان کــرده است اهل ایمانیـم با پیغــمـــبر شـــش مـاهـــه ای ظــاهرا گــهـــواره اما باطــنا گــهــواره اش دارد اینجا حکم سنگــر؛سنگــر شش ماهه ای تا بخـــواند خـطبه ای روشنگـــرانه میشود دست ســــالار شهـیدان منــبـر شش ماهه ای گریه اش باشد رجز قنداقـــه اش باشــد زره میرسد در معـرکــه شــــیر نر شــش ماهه ای لرزه افتاده به جـــان دشمـــنان از شوکتــش فتح خیبر کرده گــویا حیدر شش ماهـــه ای اسمان هم میـبرد فـــرمان از او ؛ چشـم فلک در زمین دیگر ندیده رهبــــر شــش ماهه ای من شب هفت محرم روضه میخـــوانم فقط از لب خشکیـده و چـشـــم تر شش ماهه ای تا سپــیدی گلویــش را نشـــــان هـــم دهند پر شـــود از حـرمله دور و بر شش ماهه ای بسکه شش دنگ حواسش رابه تیرش میدهد حـرمله می پاشد از هم حنجر شش ماهه ای در میـــان قـاب دســـتان پــدر پــیدا شود آه تصـــــویر گلـوی پرپر شــش ماهـــه ای در امان است ازهجوم اســب های تند و تیز بر زمین وقتی بماند پیکــر شش ماهه ای ؟ روضه های بی کلام کـــربلا تا شــــام هست گریه های بی امان مـــادر شـــش ماهـــه ای تا بســــوزاند دل اهل حــــــرم را میشــود حرمله ســـرگرم بازی با ســر شـش ماهه ای شب شـب باب الحــوائج هســـت اما میزنم من گــریزم را به طفل دیگـر شــش ماهه ای پشت درهم مادری مضطر شدو بی تاب شد از مدیـنه کودک شـش ماهـه کشتن باب شد شعر:علیرضا خاکساری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20220805-WA0265.opus
152.6K
علی اکـبرم گل امــید و بـاورم مـزن تو بال و پر به پیش دیده ترم ببین لبالب از غـــم تو گشته ساغرم چو گل توپرپری چرا به خون شناوری تمام هستیــم چرا تو پاره پیکری ((اناالغریب غریب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ببین دمـی مـرا ببین فتاده ام ز پا نمانده طاقتی قدم شده زغم دوتا یه بار دیگه بگـــو علی اکبرم بابا صفای انجمن تویی تمام هست من چرا تو ساکتی بگو بابا کمی سخن ((اناالغریب غریب)) شعر:طاهرکاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من علـی اکبــرم/ یادگار حیــدرم(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من علی بن الحسین بن علی،جنگاورم من فدای خالق اکبـر کنم ، این پیکرم عزت و آزادگــی باشد ، شعــار لشکرم شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علـی اکبــرم/ یادگار حیـــدرم(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خَلقـاً وخُلقـاً نبی را ، اَشبَــهُ النّاس آمده در رَه دین خدا ،پر شور و احساس آمده در وفا و معــرفت ، شاگرد عبــاس آمده شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علــی اکبـرم/ یادگار حیـــدرم(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پورِ ثاراللهـم و خون خدا در جان ماست پیـروی از راه حیدر ، معنی قرآن ماست خواری وذلّت خلافِ عزت وایمان ماست شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علـی اکبــرم/ یادگار حیـــدرم(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میزنم شمشیر حق درسایه سار این عَلَم هرکه باشد پیروِ این پرچــم و شـاه کرم مَحرَمش سازدحسینِ فاطمه دراین حرم شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علــی اکبــرم/ یادگار حیــدرم(۲) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نمیگویم بیایی زیر تیـــغ وخنجــــرم بینی بیا تا مادرت را در کنــــار پیکـــــــرم بینی نی ام لب تشنه،اما تشنه ی روی تومیباشم بیا ای تشــنه تر از من،که جام کوثرم بینی منــم پروانه ی روی تو ای شــمع جهان آرا بیاتاغوطه ور درخاک وخون خاکسترم بینی صدای عمــه می آید، که می آید به بالینم بیا تا شـــیون یار ، ز مـــادر بهتـــرم بینی ز زهرا عمر کم،از مرتضی فرق دوتا گشته نصیبم شد،بیا تا روی چون پیغمبرم بینی منم مجنون تو لیلا،به جـــــای مادرم لیلا بیا تا عشـــق را مواج در چـشم ترم بینی شعر:حیدر توکلی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در حرم شـــور دیگر بپا شد گل لیلا ز شـــاخه جدا شد از روی مادرم شد خجل آب با لب تشـــــنه اکبر فدا شد آه،، جگــرم می سوزد پا،، تا سرم می سوزد بر،، پســرم می سوزد وای،، ای علیّ اکبر(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پیکـــر ایـــن گل آرزویـــم اربا اربا شده پــیش رویم چشمم از تشنگی سوندارد ای جوانان بیاییدبه سویم آه،، جگـرم می سوزد پا،، تا سرم می سوزد بر،، پســرم می سوزد وای،، ای علی اکبر(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شدچه بر پادراین وادی طف روبرویم زده لشکــــری صف من کنم گــــریه قاتل بخـندد من زنم ناله دشمــن زند کف آه‌‌‌‌،، جگــرم می سوزد پا،، تا سرم می سوزد بر،، پســرم می سوزد وای،،ای علی اکبر(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای گل من خزان شد بهارت دل مــــادر بود بیقـــــرارت تو بخون خفتی و درمدینه امّ لیلا کِشـــد انتــظارت (۱) آه،،جگرم می ســـوزد پا،، تا سرم می سوزد بر،، پسرم می ســوزد وای،، ای علی اکبر(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بعـد داغ تو ای ذبــــح اعظم پیش چشمم سیه گشته عالم یا علـی مثل تسبیـــح پاره جسم پاک توپاشیده ازهم(۲) آه،، جگرم می سوزد پا،، تاسرم می سوزد بر،،پسـرم می سوزد وای،، ای علی اکبر(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رفتی و رفتـه از کـف قرارم بعـــد تو تاب مانــدن ندارم تا کنم چهره رنگین ز خونت رخ به رخسار تو می گذارم آه،، جگـرم می سوزد پا،، تا سرم می سوزد بر،، پسـرم می سوزد وای،، ای علی اکبر(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر توخون دل از دیده بارم بعد تو سیر از این روزگارم عمّـــه آمد کــــــــنارم مبادا که من ازداغ توجان سپارم آه،، جگرم می سوزد پا،، تاسرم می سوزد بر،، پسرم می سوزد وای،، ای علیّ اکبر(۳) شعر:حاج محمد نعیمی (قم المقدسه) پی نوشت: (۱)_ این بند نوحه، ناظر بر آن روایتی است که گفته شده، ام لیلا مادر حضرت علی اکبر ع در قضیه ی عاشورا، در کربلا نبوده و در مدینه حضور داشته است (۲)برگرفته از تعابیر و روضه های جانسوز مرحوم شیخ رضا سراج؟ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
AUD-20220805-WA0255.opus
171.5K
در حرم شـــور دیگر بپا شد گل لیلا ز شـــاخه جدا شد 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃࿇༅ ═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۸) :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، تا  اِذن بابا رو گــرفت علـــی اکبـــر عــازم میــدان شد ماه مَلـَک منظـر خدا به همراهت، ولی علــی جــانم قــدم بزن پیـش چشمـــای گریــانم علــی علــی جانم (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه سختــه دل کنــدن برای یک بابا وقتی نگـا می کـرد به اون قد و بالا شــده قــد و  بالات چقد تماشــایی تو اَشـبـَهُ النّاس به حـضرت طاهایی علــی علــی جانم (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جلــوهٔ زیـبــای صــــورت پیغــمبــر قـدرتِ بازو رو گرفتـــه از حیـــدر ذکــر رجــــزهای علی فـقط حیــدر شـیــر علی صــولت مقــابلِ لشکـــر علــی علــی جانم (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نام علی آتیش به جونشون انداخت مثل خودحیدربه قلب دشمن تاخت جنگ دلیـــرانه میـــون اعــــدا کـرد با دَمِ شمـشیرش دوباره غوغـا کـرد علــی علــی جانم (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تاب و توانش رو عطش گرفت آخر اسیر دشمـــن شــد جـسم علی اکبر بارش شمشیــر و بارونِ سـر نیــزه می باره بی رحمــی از سـرِ هر نیزه امــان از این غربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روی تنـــش گل کــرد زخمـــای آلاله زمین پر از غـــم شد زمان پر از ناله امان از ایـــن غـربـت یک پدری تنها علــی در آغوشــش میـــونِ نامــردا امــان از این غربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ "یاولدی" پــــر کـرد تموم صـحرا رو گرفتـــن از بابا جــــوان رعنــــا رو لای عبـــا پیچـیــــد لالـهٔ پر پر رو تا ببــره خیـمــــه ، پیکـــر اکبــر رو چـــون اِرباً اِربا بود امــانت لیــلا رسـید بنــی هاشـــــم به یاریِ مولا یا وَلـَـدی اکبــــــــر(۴) شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۴ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اکـبر به مـیــدان می رود اللهُ اکبر با عشـــق و ایمـــان می‌رود اللهُ اکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میدان رزم اســـت و نــبــردی نا برابر یک فوج دشمــن یک جـوانـمرد دلاور یک ســو سـپاه ظلمت ‌شـوم و تـباهی یک ســود دلیــری ماه منظر مـثل اکبر از نســل نیکــو ســـیـرتان الله اکبر اکبـــر بــه میــدان می رود الله اکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از چـهره چـــون ماه بلند آسمان است و‌ ز خلق وخو چون خاتــم پیغــمبران است فــرزند دلبند حســین فرزند زهراست از غیرت ومردانگی حیدر نشـان است مــردانــه خنـــدان می رود‌ اللهُ اکبر اکبـــر بـه مـیــــدان می رود اللهُ اکبر با عــشق و ایـــمان می رود الله واکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اکبر کنـون بر مرکب عزت سوار است لب تشــنه اما عاشــــقانه بیقرار است آزاده مولا حسیــن دارد به کـف ســـر نور ولایـت در رخ او آشکار است مـــاه درخشــــان می رود الله اکبر اکـــبر به میـــدان می رود الله اکبر با عشـق و ایمـان می رود الله و اکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اول جوان هاشـمی دارد به کــف جان غمگیــن وداعــی دارد او با اهل ایمان گلبــرگی از قـرآن کنـــون گردد تلاوت آری جـــدا می گردد از اوراق قــرآن گلــبـرگ قــــــرآن می رود الله اکبر اکبـــر به میـــدان می رود‌ الله اکبر با نــور ایمـــان می رود‌ الله و اکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قــرآن ناطـق ســـوره والفجـــر خواند او "و ادخلی فی جنـتی" بـر لب براند با گفتن تکبیر و تحمــید و به اخلاص خود را رجز خوان در بر دشمن رساند به به از این‌ نطــق و بـیان الله و اکبر اکبـر به مـیــدان می رود اللهُ اکبر با عشــق و ایمــان‌ می رود اللهُ اکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لب تشنه می رزمد دهد ازکف توان را آری عطش سوزد جگـر از آن جوان را ناگه شـود شــق القــمر بر ارض خاکی آوخ‌که‌خون رنگین کندهفت آسمان را از خــــــون پاک این‌ جــــوان‌ اللهُ اکبر اکـبر به میـــدان‌ می رود الله اکبر باعشق و ایــمان می رود اللهُ و اکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بابا رسـاند خـویشـــتن را در بر او گیـــرد به زانــو رأس خونیــن و تــراو ای وای از. حـــال ‌پدر بـر نعــش دلبند صد حیـــف از قـــد رســــای اکبر او داده ز کــــف آرام جــــان الله اکبر اکبر بـــه مـیــدان می رود الله اکبر با عشــق و ایــمان می رود اللهُ اکبر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ایـن تشنگــی ببـریــده از اکبرامان را بابا گــــذارد بـر دهــــان او زبان را او باز بانحــال می گوید علی جان اکبر بگـــو تکبـیـر اکــــبر‌ جـان اذان را اشک‌فسـایی‌ نوحه خـــوان الله اکـــبر اکبـر به مــیدان می رود اللهُ و اکبر با عــشـق و ایـــمان می رود اللهُ اکبر شعر:فسا ابراهیم الهیاری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دیدم از کودکیت چـرخش شمشیرت را دوست میداشــتم این گفتن تکبیرت را 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم الله الرحمن الرحیم» ارائه اشعار بروز، وپرمحتوای مذهبی ومولودی (ترکی) http://eitaa.com/goLvazhehaye_asharetorki ┄┅═✼✵✿‍✵✼═┅┄ کانال گلواژه های «اشعار ترکی» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عـلــــــیِ اکبـــــــر آن شــــير دلاور... پــــدر را شد به میدان یــار و یـــاور گــرفـت اذن از پــدر با شـوق بسـیار کــه تــــازد جـــانـب میـــدان کفــــار پـــدر گفتـــا : بــرو ای جــــان بــابــا کــه مــا حقیــم و حق همیشه با مــا اگــرچــــه آگــه از پـــایـــان کـــــارم ولـی یکــدم به ابــــرو خـــم نیـــارم که مـرگ سرخِ ما احیــای دیـن است خوشا آنکس که با ما همنشین است بــرفت آن یکّــه تـــاز بــی‌ همـــاننــد دلـش سرشــار از عشـق خــــداونـــد پـــدر را بـــا رشــادت کــــرد یــــاری درخــت عشــق را ، کــــرد آبیـــــاری رجــز خواند و حریفــان را طلب کرد بــه مــردی بــا ستمکـــاران نــامـــرد عــــدو چــون دیـــد آن شـــیر دلاور نـــدارد بـــاکـــی از افــــواج لشکـــر به خود گفتـا که با این مَــردِ جنــگی خطـــا بـــاشــد اگـــر تنهـــا بجنــگی بــه جنـگ تـن بـه تـن نـابــود گــردی بــه پیکــاری چنــین مـــردود گــردی که پیروزی بر او بی‌شک محال است یـلی جنگندہ است و بی‌مثــال است نـــدارد در دلـش بیــــم از تقــــابــل نبــایــد کـرد در میـــدان ، تغــــافــل که ازِ هـر حیـث باشد چـون پیمبـــر ولـی در عرصه‌ی میــدان چو حیــدر سپـس دســتور داد آن رذل نــامــرد کـه از هـر سـو علیــه آن جــوانمــرد به تیــر و نیــزہ و شمشیر و خنجــر هـــدف گیـــریــد آن گــل را مکــــرر بــه زیــر آریـد او را جملــه بــا هـــم کــه پیــــروزی بر او گـــردد مُسـلّــم پس از جنـگی که کرد آن شـیر غـرّان بـه دشت کــربــلا ، با خیــل عـــدوان بـه تیــر و نیــزه شد آغشته در خون گــــل لیـــــلا ، در آن وادی مجنـــون ز قـــدّی کــه چو سرو کاشمـــر بــود ز رویــی کــه بهٰ از قرص قمـــر بــود نمــانــدہ جـــز تنــی در هــم تنـــیدہ کـه دارد پشــت عــــالــم را خمیـــدہ شهیــد اولیــن شــد بعــــد یــــاران... همــان شهـــزاده‌ی گیسـو پــریشــان تنـش آمـــاج تیـــر و نیـــزه هـــا شد از ایـــن دنیـــــای وانفســا رهـــا شد چو جسمش را درون خیمــه بــردنـد جـــراحــات تنـش را مـی‌شمــــردنـد ز حــد خـــارج شمـار زخـــم‌ هــا بود فقــط آگــــاہ ، از آن‌هـــا خـــــدا بود خــداونــدا ‌بــه حــق خــون اکبـــر... بـه فــرق پـــاره‌ی (ساقی) کـــوثـــر جــواز کـــربــلا ، بــر مــا عطــا کــن بـه شـش گـوشه نگــه را آشــنا کــن شعر:سید محمدرضا شمس (ساقی) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ «السَّلام عَلیكَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمةُ اللهِ وَ بَرَكاتُُهُ وَ ابنُ خَلیفَةِ رَسُولِ اللهِ و ابن بِنتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمَةُاللهِ وَ بَرَكاتُهُ مُضاعَفَةً كُلَّما طَلَعَتِ الشَّمسُ أَو غَرَبَت السَّلامُ عَلیكَ وَ رَحمةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ.» چه بی رحمانه جانم را گرفتند همـه تاب و توانــــم را گرفتند جوانی داشتم خوش قدّ و بالا فلک دیدی جـوانم را گرفتند ؟ فلک دیدی چه خاکی برسرم شد علی اکبر ؛ عــلیِ اصــــغرم شد برایش کوچه واکـردند ای وای چقـــدر اکــبر شبـیه مادرم شد به چـشم خود خزانش را نبیند غــــم آرام جانــــــش را نبیـند دعا کردم سـر نعـــــش جــوانم کسی داغ جوانـــــش را نبیــند مبادا گلشـــنی پـژمــــرده باشد که بی گل باغبان افسـرده باشد کسی میفهــــمد از حال دل من که درغربت جوانش مرده باشد "گلی که خود بدادم پیچ وتابش به اشـک دیدگانـــــم دادم آبـش در این گلشن خدایا کی روا بود گل از من دیگری گـیرد گلابش " زمین خوردی خزانی شد بهارت نزارم میکـنـد حــــــــال نزارت ندارد قــــــوتی پاهایـــــــم اما می آیم با ســــــــر زانو کــنارت امان از ضربه باشدت علی جان تو را کشتند باسرعت علی جان شبیـــه فاطـــمه مـــــادربزرگت زمین خوردی توباصورت علی جان ترک خـــــورده شبـیه من لبانت شبــــیه تکــه چـوبی شد زبانت رمق دیگــــــر ندارد دست هایم بگیرد لخـــته خون را از دهانت همین حس وهمین حال ات مراکشت همین زخـم پر و بالت مرا کشت نمانده جــــــای ســالم در سر تو همیـن لبهای پامالت مـــرا کشت چه آهنگیـــن چـه با آواز کشتند تو را یک عــده تیر انداز کشتند اسیر لشگر جـــــــرّاحــــه بودی تو را با چنــــدتا مقراض کشتند علی اکبـــــرم ! دردت به جـانم نبی دیگــــــرم! دردت به جـانم نکش پا بر زمین در پیـــش بابا عــزیـــز پرپرم دردت به جــانم " به هرجا بنـگـرم تنها تو بینــم نشان از روید زیبـــــای تو بینم به هرجا ردی ازجسم توپیداست به صحرا بنگرم صحـرا تو بینم" بنازم لحـــــــن بابا گفـــتـنت را نکـش از دســــت بابا دامنت را نشســـــتم روی خـاک و باتحیر تماشا میکنــــــم جان کندنت را فراقــت میکند پیـرم همیــن جا به من باشدکه میمیرم همین جا ندارم پای رفتــــن ســوی خیمه کنـــار تو زمینگـــیرم همـین جا نخواهد کــرد داغ تو رهــــــایم بلرزد مثل دســـــتانـم صـــدایم پس از وقتی که تابوت تنت شد گرفتـــه بـوی تـو دیگــــر عبایم شعر:علیرضا خاکساری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 راست گفته اند عالم از چهار عنصر تشکیل شده است : ، ، ،،،، آبی که از تو دریغ کردند،،، آتشی که در خیمه گاهت افتاد،،، خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها،،، و هوایی که عمری ست افتاده در دل ها،،، ترکیب این چهار عنصر می شود @maddah_1367 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ