eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ فــــردای زینـب می زند آتــش بـه دلها گویا که فــــردا می شـود آزرده زهـراء فردا کـــند تضمــین حسین دین محمد امضـــاء کند خون نامه و بنماید اجراء زهرا پریشــان می شود زینب هــراســان می شود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینب کنــد هــر لحظه اکـــبر را نظاره کای اکــبرم هستـــی برایم راه چـــاره یک دم تبســــم زن بـرای مـــن دوباره افسوس فردا می شـود فرقش دوپاره شهزاده خندان می شود زینــب پریشـــــان می شـــود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینــب بجـــنباند دمــــادم گاهـــواره شـــاید بخوابد طـفل ناز شیـــرخواره یک امشبی شاید بخـوابد چونکه‌ فردا گریان شود بر حـال او شیــــعه هماره یک تیر پَـرّان می شود آن طـفل بی جـــان می شـود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ فــــردای زیـــنـب آه او از دل بــرآرد فـــریاد او تا گنبـــد خضــــرا رساند یک امـشــبی دارد اباالفـضـــل دلاور فـــردا خـــدایا آب را از کــی ستاند عباس عطـشان می شود در خــــون غلطــان می شود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ فـردای زینـب هیچکـــس هرگـز ندیده شــبهای زینــب هیچکس هرگـز ندیده بر هرمصیبت صبر بنمـوده سـت زینب غمهــای زینب هیچــکس هرگـز ندیده غمخوار و نالان می شود سـر در گـــــــریبان می شود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گویا فلک فـــردا کنــــد ناســـازگاری خـون عــزیزان را کند در دشت جاری کـــرب وبلا را کـــعبــه دلــــها بســـازد همـــراه زینــب می نـمایـد بیقــــراری عالـــم پریشان می شود چــون عـرش لــرزان می شود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آواره فـردا می شود غمـخـــواره زینب فانوس شبـها می شود غمخواره زینب گــویا کـــه فـــردا از جفـــای نابـکاران ساتِر به غمها می شود غمخواره زینب ســـوی بیابان می رود تا شــام ویـــران می رود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پیمانه نوشــان الهی مست و مدهـوش شمع وجــود زینب محــزونه خــاموش جبریل هــم با عرشـیان گــریان و نالان چون زینب غمدیده می گرددسیه پوش هردیده گریان می شود بحـر خــروشــان می شود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ "اشک فسایی" دیده را بنمــا چـو دریا زیرا که‌ خون‌ بارد ســمـا در ظـهر فردا رخت عزا پوشان کنون بر قامت خود دسـت دعـا را بر به سـوی پـــورِ زهـرا زو درد درمان می شود هر مشکل آسان می شود [ الله الله نصر من الله ] [ فــردای زیـنب میــزند آتـش به دلها ] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر:ابراهیم الهیاری(اشک فسایی) ۱۴۰۱/۵/۱۶ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی که شد صحرای سینایت پر از درد بالای نـــی آن مـــاه زیبایـــت پــر از درد من دیدمــت بالای نـــی پژمــــرده بودی زخـم تمام دســت و اعـضــایت پر از درد هـــمراه مــن بـودی و من تــنهــای بی تو غم می کشیدم روی صـحرایت پر از درد اشـک شقــایق بود و چشـــم غــم گرفته تنها تریـــن ســـردار غمـــهایت پـر از درد وقتی کنارخیمه چون پروانه می سوخت بالای نی‌ محــو تماشــایـت پـر از درد یک سوحرم غرق غباروخاک وخون است یک ســو نگاه پاک زهــــرایت پـر از درد آهی میان آنهمــــه می ســوزد از عشــق یک زن نشســته در تـولایـــت پـر از درد داغ مصیـبت ها به دوش انداختـه بی تو هــر ســو نگاهـش در تمنــایت پـر از درد بی تو تمام خیــمه ها می ســوزد ای وای اکنـــون نبــود سـرخ سـقـایـت پر از درد قلب حـــرم شــد غــرق در اندوه و مــاتم حتــی خــدا هــم کرده معنایـت پر از درد داغ شرر کار خودش را کرده ز ایــن حیث آنجا که شمــع عـاشــقی ها یت پر از درد لب می زند دلداده هر شــب گوشـه ی غم شــد تا ابـد ایـــن نام زیبـــایت پـر از درد شعر:عابدی دلداده ۱۴۰۱/۵/۱۶ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیاید بریــم کـــربلا-به خـــیمـه ها ســـر بزنیم یه سر به خیــمه ی رباب-مـــادر اصــغـر بزنیم یه طفل شیرخواره داره-که ازعطش بی قراره گاهی در آغـــوش رباب-گاهـی میـون گاهواره چه حالی داره آقامون-بچَشــو وقتی می بینه اشک ازچشاش جـاری میشه-گلبـوسه از روش می چینه امشـب تمـام خیـــمـه ها-گـــرم نمـازند و دعا در اوج ایمـان و یقیــن-سـرمـستِ دیـدارِ خدا اما یکی دلـواپــس و-مـضـطرب و بی شـکیـبه هی زیر لب میگـه خــدا-داداش حسینم غریبه میاد بیرون تا ببینه-داداش حسیـن چـه میکنه میبیـنه با نوک تیغــش-داره خــارار و می کَنه به زیر لب چیــزی میگـه- گِـله داره از زمـونه نمیدونــم چطور میشــه-که زیـنبُ میسوزونه میگه حسین من چــرا-حرف از جدایی میزنی تویی تمــام هَســت من- اینـــو خــودت خوب می دونی چهار ســاله بودم مدینه-که داغ مادر و دیـدم چاره بجز صبر نبود-این غمو بردوش کشـیدم باز غم وغصـه ها اومـد-از دل من شـکـوفه زد داغ بابای مـظلومـم- اونـم به شــهر کــوفه زد با اینکـه این داغ عظـیم-چـه ســخــت گذشت برای من اما تمــام دلخوشیــم-وجــود تو بـود وحــسن اما میــون نیـــمه شـب-خبــر دادند زیــنب بیا داره داداشت میمیــره-آروم جــونـت مجــتبی وقتی دیدم مـیون تشت-من پاره های جگرش دادخبرم این واقعه-داداش چی اومدبه سرش صبر پیشه کردم همیشه-تاحالا من نور دوعین فقط به خاطر توبود-هستی من داداش حسین شعر:طاهر کاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
PTT-20220807-WA0344.opus
زمان: حجم: 396.7K
بیایــد بریــــــم کـــربلا به خیــمـه ها سر بزنیم یه سر به خیمه ی رباب مـــادر اصــــغـر بزنیــم ۱۴۰۱/۵/۱۶ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امشب شهادت نامه ی عشـــاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود امشــب کنار یکدگـــر، بنشســته آل مصطفــی فرداپریشان جمعشان،چون قلب زهرامی شود امشــب بود بر پا اگـر، این خیمه ی خون خدا فردا به دسـت دشـمنان، بر کنده از جا میشود امشب صدای خواندن قـرآن به گوش آید ولی فردا صدای الامان، زین دشـــت بر پا می شود امشب کنار مادرش،لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش، آغوش صحــــرا می شود امشب که جمع کودکان،درخواب نازآسوده اند فردا به زیر خار ها، گم گشــ. ته پیدا می شود امشب رقیه حلقـــه ی زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود امشــب به خیل تشنـگان، عباس باشد پاسبان فردا کنار علقــــمه، بی دســـت، سقا می شود امشب که قاسـم زینت گلزار آل مصطفی ست فردا ز مرکب سرنگون،این سرو رعنا می شود امشـــب بود جای علی، آغـــوش گرم مادرش فردا چو گل ها پیکرش، پا مال اعدا می شود امشب گرفــــته در میان، اصحاب، ثار الله را فردا عزیز فاطــــمه، بی یار و تـــنها می شود امشب به دست شاه دین،باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان،این حلقه یغما می شود امشب سر سر خـــــدا، بر دامــــن زیـنب بود فردا انیس خولی و دیر نصـــــاری می شود ترسم زمین و آسمان، زیر و زبر گردد حسان فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود شعر:کربلایی مرتضی شاهمندی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
AUD-20220807-WA0397.mp3
زمان: حجم: 12.47M
امشب شهادت نامه ی عشـــاق امضا می شود فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا می شود 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا 🏴مکن ای صبح طلوع { شب وصل است و تبِ دلبری جانان است } { ساغر وصل لبالب به لب مستان است } { در نظر بازیشان اهل نظر حیران است } { گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است } { چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { « یارب این بوی خوش از روضة جان می آید ؟ } { یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید ؟ » } { « یارب این نور صفات از چه مکان می آید ؟ » } { « عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید ! » } { یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { « چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید ؟ } { « چه صفیر است که دل بال زنان می آید ؟ » } { چه پیامی است ؟ چرا موج گمان می آید ؟ } { چه شکار است ؟ چرا بانگ کمان می آید ؟ } { چه فضائی است ؟ چرا تیر قضا پران است ؟ } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { گوش تا گوش ، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست } { شاه بنشسته ، بر او حلقة یاران الست } { « پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست » } { چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست } { خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود } { « مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود » } { « عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود » } { « خم می بود که خون در دل و پا در گل بود » } { ساغر سرخ شهادت به کف مستان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { این حسین است که عالم همه دیوانة اوست } { او چو شمعی است که جانها همه پروانة اوست } { شرف میکده از مستی پیمانة اوست } { هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست } { حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { قل هوالله بزاید زلبش ، رمز احد } { لم یلد گوید و لم یولد و الله صمد } { این تمنا ز احد در دل او رفته زحد: } { می وصلی بچشان – تا در زندان ابد } { بشکنم – از خم وحدت که چنین جوشان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند : } { « چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند » } { « فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند » } { که نماندست ره عشق مگر گامی چند } { در بلائیم ولی عشق بلا گردان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { امشب است آنکه « ملایک در میخانه زدند } { گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند » } { « با من راه نشین باده مستانه زدند » } { « قرعه فال به نام من دیوانه زدند » } { یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { هان که گوی فلک صدق به چوگان من است } { ساحت کون و مکان عرصه میدان من است } { دیدة فتح ابد عاشق جولان من است } { هر چه در عالم امر است به فرمان من است } { پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { « هان و هان ناقة حقیم » مجوئید حیَل } { «تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل » } { « پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل ؟ » } { « کار حق کن فیکون است نه موقوف علل » } { بی فروغ رخ او ، جان و جهان بی جان است } { امشبی را شه دین در حرمش مهمان است } { ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است } { مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع } 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ { ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم } { « قطع این مرحله با مرغ سلیمان » بکنم } { حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم } {