eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در غــم و غــربت و مخفیانه رود از خــــانه زهــــرا شبانه چه غــــریبانه تابوت مــــادر کودکان را بُـوَد روی شـــــانه وای ،، شــــــــد علی بی یاور آه،، لالــۀ پیغـمبــــــر شـد،، در جوانی پرپر وای، تسلیت یا حیدر(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اشک زینــــب بریزد ز دامان شد جـدا مــادر از بین طفلان بر لب کــــودکان واغـــــــریبا در گلـوی علی بغـــــض پنهان وای ،، شــــد عــــلی بی یاور آه،، لالــۀ پیغـمبــــــر شـد،، در جوانی پرپر وای، تسلیت یا حیدر(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @goollvajhehay_ahlbeyt12 خونِ دل، چشـــم حیـدر ببارد چاره جــز غسل مخـفی ندارد از کبـــــــودیّ بازوی زهــــــرا ســــر به دیــوار غـربت گذارد وای ،، شــــــد عــلی بی یاور آه،، لالــۀ پیغـمبــــــر شـد،، در جوانی پرپر وای، تسلیت یا حیدر(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خانه بی فاطمه گشته خاموش پیکـر مـــادری شد کفــن پوش دست زهــــرا برون از کفن شد دو گلـش را گـــرفته در آغوش وای ،، شـــــــد علی بی یاور آه،، لالــۀ پیغـمبــــــر شـد،، در جوانی پرپر وای، تسلیت یا حیدر(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @goollvajhehay_ahlbeyt12 در گلو بشکـــند بغـــض حیدر این پیـــام آید از عـــرش داور قدســـیان تاب دیــدن ندارند کودکان را جـــدا کــــن ز مادر وای ،، شـــــــد عــلی بی یاور آه،، لالــۀ پیغـمبــــــر شـد،، در جوانی پرپر وای، تسلیت یا حیدر(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقـــت دفــــــن گل یاس پرپر از علی بشکــــــند کاسـۀ صبر بــا پـیــــــــــام اِلَـــیَّ اِلَــــیَّ شدبرون دســت پیغــمبر ازقبر وای ،، شـــــــــد علی بی یاور آه،، لالــۀ پیغـمبــــــر شـد،، در جوانی پرپر وای، تسلیت یا حیدر(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روح زهــرا شد از پیکـــر آزاد لرزه بر قامـــت حیــدر افـتاد در فضـای وَ هَـــاجَ بِهِ الْحُـزْنُ علی از دفــن زهرا خـــبـر داد وای ،، شـــــــــد علی بی یاور آه،، لالــۀ پیغـمبــــــر شـد،، در جوانی پرپر وای، تسلیت یا حیدر(3) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اثر از:حاج محمّد نعیمی (قم المقدّسه) اجرا: علی وطنی (ورامین) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ کلمینی فاطمه،،، چشـــم خود را باز کــن ای یار تــنهای علی یک نگاهی کـن به اشک سرخ سیــمای علی حالتی چـون محتضـــر دارم ز پا افتاده ام باز احــیا کـن عـلی را ای مســیحــای علی کلمـــینی فاطــمه ،جـــان علی برلب رسید رفتـــه تاب و طاقـت از جـــان توانای علی یاس من گلبرگ رویت را چــرا کردی نهان؟ رنگ نیلوفــر شده رخســــار زهــــرای علی زینبت یک سوحسینت باحسن دریک طرف از جگـــر نالنـد در ایــن شــــام یلـدای علی نیست تسکینی مرادر این فراق سینـه سوز غـــــیر غــم ناله نمی جوشــــد ز آوای علی گر که دود آه مــن، سـر می کشـد بر آسمان آتــــش داغ تـو افتـــاده بـر اعضــــای علی با کدامین حال،روی دوش خود گیرم تو را قــــوتی دیگـــر نمانـــده در ســـراپای علی ای «وفایی» آمـــده وقــــت نماز غــــربتم کـــــو اذان گـوی غــریبی در مصــلای علی شعر:حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ مادر هستی،،، دستی به پهلو دارد و دســـتی به دیوار داده‌ست تکیــه مادر هســـتی به دیوار هــر لحـظه دردی تازه داغـی تازه دارد در چشــم خــود غم‌های بی‌اندازه دارد مثل شــــبی تیــره‌ســـت دنیــای مقابل تنـــــها هلالی مانـــده از آن مـــاه کامل گاهــی که بر دیـــوار و در دارد نگاهی آهـــی بــه لــب می‌آورد از درد آهــی لبریز از در دســـت اما غـــرق احساس دستی به پهلو دارد ودستی به دستاس آه این نســـــــیم با محــبـــت، مادرانه دستی کشــیده بر ســر و بر روی خانه شـــرمندۀ احســاس او شـد خانه‌داری با هــــر نـفس آه از در و دیــوار جاری شب،نیمه‌شب،خسته شکسته،مات،مبهوت دستی به سر می‌گیرد و دستی به تابوت از خـــــانه بیـــــرون می‌رود ناباورانـه جان خـــــودش را می‌برد بر روی شانه خـــورده گـره با گرد غربت سرنوشتش در خــــاک پنهان می‌شودپنهان بهشتش «نفسی علی...» آه از دل پـــر درد او آه «یا لیتــــــها...» آه از دل پـــر درد او آه این روزها دستی به سمت ذوالفقار است... شعر:سیدمحمدجواد شرافت 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ درد و دل مولا علی (ع)باحضرت زهرا(س) یـڪ مدینـه یـڪ شـب تاریـڪ و سـرد چـاه ونخلستان وغـربت بود و درد یڪ نسیم سرد وبـے روح مے وزید غـــم گـریـبان زمـان را مـے دریـد مردنخلستـان در آن شب خـانه بود چـاه هــم تنـهـا و بـے حـنـانـه بـود @goollvajhehay_ahlbeyt12 یڪ نیِـستـان نـالـه انـدر سیـنــه داشت یڪ غمســتان سینــه اے بـے کینه داشت ناگهـان بشکسـت بغضــش در گلـو کـــرد بـا یاس کـبـودش گـفتـگـو کـــاے یــگـانـه راز دار حــیـدری یـادگــار گـلـشـــن پـیـغــمـبــری یـاس خـوشبـوے علـے پـرپـر مشــو دور از چـشــم تــر حیــدر مشـو فاطمـــه اے همـــدم و یــار علــی فــاطـمه اے گنـــج اســرار علـــی رو مپــوشـــان از من اے نیـلے رخم وے گل زیباے سیـلـــے خـــورده ام چشــم هـایـت بـار دیگـــر بـاز کــن بـا مـنِ نـالان ســخـــن آغـــاز کـــن اے گـل هجـــده بهـــارم فاطمــه وے همــه صبــر و قــرارم فاطــمه سینـــه تنـگــــم تـو پــر آذر مکـن زینبـینـت را تـو بـے مــــادر مکـن دیـده بگـشـا اے تـو تنــهـا یـار من اے درخــت سبــز و ســایـه دار من سایه ات را از ســـر من کـــم مکــن تیــره بــر روے علــے عالـــم مکن اے بُـرنـده تـیــغ خفتــه در غـلاف اے بلنـــدے اخـتــر بـــرج عفــاف قـــوت بـازویــــم اے دُرِّ سُــخُـن ذوالفـقــارم را توبـے صاحـب مکــن @goollvajhehay_ahlbeyt12 اے همــــه دارو نـدارم فـاطـمـه اے همــه صبـــرو قــرارم فاطمـه من علے ام مرد نخلستــان و چــاه دیـــده را واکــن به حالم کــن نگاه دختـر پیغمبر و ایـــن رنـــج و درد؟ پهلـوے بشکسته و ایــن روے زرد؟ از سقیــفه بــود ایــن رنـج و عذاب این تـو و ایــن حـال زار بـوتـــراب همنوا شـو با من اے بنـــت رسول «لعنــت الله علـے القـوم جهــــول» دیـده بگشـــا اے یگـانــه اختــرم من علــے ام مرتـضـایـم حیـــدرم ناگهــان از سینــه اے سـرد و کبود ایـن ندا برخاسـت کاے مولا درود یاس خوشبـو غنچــه لـب را گـشـاد گفـت لعنـت بـر چنیـن تــزویــر باد یا علـے در این شـب دلگیـر و تار مخــفیــانـه در دل خــاکــم سـپـار یا علــے افـشـاء مکـــن ایـــن راز را راز مــــرغ و ‌لانــه و پـــرواز را تـا کــه روز جمعــه اے از آسمـان همـــره فرزنـد خــود صاحـب زمان باصــلاح و حـکــم رب العـالمیـن مُـشـکبـیـز ایـن خاکـم آید بـر زمین راز را تــا بــا علــے ابــراز کــرد پـرگشــود و تـا خــدا پـرواز کــرد تا علے هـم کفوخـود خـاموش دیـد «اشکِ»سرد ازگوشه چشمش چکید شعر:ابراهیم الهیارے (اشڪ فسایی) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab2Fatemieh2-1401[01].mp3
14.61M
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفتم دلم، تنگه برا روزایی که بازی میکردی با من چند وقته انگار خیلی سردی با من گفتی نخواب، رو دست من زینب! هنوز بازوی من کبوده گفــــتـم بـرای رفـتن تو زوده گـریه کرد، رو شـونه‌هام، دیشب حسن هر چقدر، گفـتم چی شد، نگفت به من خونه شد خونه‌ی غم، نرو نرو نرو نرو از تو خواهش می‌کنم،نرو نرو نرو نرو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بازم چرا، خونی شده؟ پیراهنی که صبح برات آوردم از این همه غصه چرا نمردم؟ خسته شـدی، از بســـترت پهلو به پهلو شدنت عذابه از بس که زخمای تو بی حسابه خواب دیدم، که خوب شدی،مثل قدیم تا کی بـــرات، باید آخــــــه، گریه کنیم تو رو به حسین قسـم، نرو نرو نرو نرو از تو خواهش می‌کنم، نرو نرو نرو نرو 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یادش بخیر، با محســــنت هی درد دل می‌کردی توی خونه لالایی و قصـــه‌های شبونه دیشب نگات، افتاد به اون پیراهــن بچـــه‌گــــونه که دوختی آروم آروم هی گریه کردی سوختی می‌دونــــم، ولی هنــــوز، دلتنـگـشـــی وقتـی که، اسـمـــــش میاد، آه میکشی نرو با ایـــن ســن کـم، نرو نرو نرو نرو از تو خواهش می‌کنم، نرو نرو نرو نرو شعر:رضا یزدانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر رخ من دیــده وا کـن ،دختر خود را صدا کن شــد دلم تـنگ از سکـوتت مــادر من مــادر من چشم گریانت مرا کشت،دست لرزانت مرا کشت بر دل آتــــش زد قنـوتــت مـــادر من مــادر من مــادرا رحمـی به ما کـــن بلکه پیـــش ما بمانی بی تو دیگر قلب زینــب گــشته تنگ از زندگانی درد بی درمان یتیمــی ، خـــواری دوران یتیمی میکنــــم شـــبها نـهان از چشـــم بابا سـوگواری بعد تو در کــودکی شد قســمت من خـانه داری 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جرم تومادرچه بودست،صورت ماهت کبودست با من این غــم را نگـــفتی مــادر من مــادر من از غـــم و درد شــــــــبانه ، از فشــــــار تازیانه تا ســحـر امشــب نخفـــتی مـادر من مـادر من ضربه ای کاری شکســته بازوی مشکل گشـایت در مـیان خـــانه قــدّ مجتــبی می شد عصایت بی توبابایم غریب است،برلبش اَمّن یُجیب است بر رخــت از غصـــه بابایم ســــرش را برندارد آمــده پیشت حسین ، صورت کف پایت گذارد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:امیررضا فرجوند 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ آه غم علی،،، پيچيده در كفن علی، دست و بازوی خسته را با گريه می كند نظـر ، يـاس پهلو شكــستـه را غمش سنگين شده كفن خونين شده واويلتا،،، واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گاهی اومی كنــد نگاه، برحال و چـشم زينبين ماتم گرفته مجتبی، خون گريه می كنـدحسين پُرازغم شد فلك شـده ذكــــرملـك واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با آه سينه سوز خود ، درنيمه ی شبی خموش تابوت ياس خويش را، داردمولابه روی دوش فغـــان ازحال او شكــــسته بال او واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امشـــــب آه غـم علی ، تا اوج آســــــمان رود تا قــــبر ياس پرپرش، با قامتی كــــــمان رود گلش را با فغان كند در گل نهـــان واويلتا،،،واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گريان افتـاده مرتـــــضی ، بر روی خاك فاطمه دارد سخــن به روی لب، باشو روحال و زمزمه شدم بی صبروتاب دلم گشـــته كباب واويلتا،،، واويلتا علی مانده غريب (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ . شعله ی آه علی (ع) با دل خویـــش ز داغ تو چنــــین می گـفتم تو نفــس می کشـی و من ز نـفس می اُفـتم می کشی سخـت نفس،در تــب و تابی زهـرا درد پهـــلو نگــــذارد کــــه بخـــــوابی زهـرا مصحف جــــان مــــرا داغ تریـــن تفـسـیری تو چرا دست به پـهلوی خــــودت می گیری چه شده هرنفس از زخـــم توخون می ریزد جا به جا می شـــوی و آهِ تو ،بر می خـــیزد خانه ی صــــــبر مـــرا فاطمه ویران کردی درد خــود را ز علی نیز تو پنهــــــــان کردی دســــت غــــــم های تــو از دیده گلابم ببرد تـو مپنــــــدار که از رنج تو خـــــــوابم ببرد دیـــده ی قلب علی از غم تو خـــونبار است بر تماشای تو زینـب همـــــه شب بیدار است شعــــله دارد به جگـر ،نور دو عین ات، زهرا به تماشــــای تو بنشســـــته حسین ات زهرا رفــــــته از دستِ تو، ای جـان علی، نیرویت چون شکسته ست ز کین قسمتی از بازویت گرچـــــه زین داغ، مصیـــبت زده باشـم بانو تو مخواه این هــــمه خجـلت زده باشم بانو ای گل باغ خــــــزانم که چنیـــــــن پـژمردی تو خـــزان گشـــــته ز تن تاب و توانم بردی سعــــی داری ز عــلی داغ بپــوشــــــانی تو بـه جگـــــر تلخـــی ایــام به نوشــــــانی تو غـــم پــــژمرده گی ات را به خزان می دانم خوب بنگر که ز غـم بی ســــر و بی سامانم «یاسـر» این داغ رها کن که جگر می سوزد شمع این خـانه همی تا به سحـــر می سوزد :حاج_محمود_تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرســتوی آشـــیانه ، الا ای بانــوی خـــانه کشیدی پر ، دل تنگم ، گرفته بهرت بهانه (۲) ای یاس سیلی خورده ام نیـلوفــــــر پژمـــــرده ام رفتی و قلبم شعله ور گشت از داغت ای گل ارغوانم شیر یزدانم، فاتح خیبر ، در فــــراق تو ناتوانم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الا ای یـاس بهـــارم ، تمــــــــوم دارو نـــدارم غمت زد تا، شرر بر جان، نمانده صبر و قرارم (۲) ای یار هجده ساله ام بنگـــر که آه و ناله ام می رسد هر شب تا به گردون از غصه ی هجرانت مکرر بر مزار تو، می گذارم سر ، کن نگاهی بر حال حیدر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الا ای آرام جــــــانم ، چــــــرا رفتی مهربانم ؟ ببین زینب ، به اشک خود ، شرر زد بر جسم و جانم (۲) پهلو شکسته همسرم آخر جوابی ! حیـدرم بعد از این باشد ، همدم حیدر ، چاه و نخلستان مدینه تا نفس دارم، هر زمان دارم ، کهنه زخمی از غم به سینه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسن محــزون است و خســته، به سوگ مادر نشسته حسین از غم ، پریشان است، شده زینب ، دل شکسته(۲) تنـها و بی یاور شدم ساقیّ بی کوثر شدم نام زیبایت ،گشــته (نجوا) یم ، هر سحر گه بعد از نمازم ناله ها دارم، بس غریبانه ، خیز و بنگر خود سوز و سازم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (( اے واے من،،، اے واے من زهــراے من،،،، زهـــراے من )) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:غلامرضا ابوالقاسمی(نجوا) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
📗ویرایش شده تسنیم قطره قطره مهیای شستشو تسبیح دانه دانه بگیرد در آن وضو شاید ستاره گون بشود گرم گفتگو گوید درود بر خودش و اهل بیت او آنگاه اله نیم نگاهی به ما کند مفتاح فاطمی دل این قفل وا کند باید تمام مهریه اش را گلاب کرد از کاسه جهیزیه اش کسب آب کرد با برگ های یاس ازاسمش کتاب کرد تسبیح را به ابجد نامش حساب کرد آنگاه گفت عرض سلامی به فاطمه شاید رود از این دل پر غصه واهمه باید به پا کند این شعر کفش نور از ماورای نور کند این قلم عبور مریم ،خدیجه ،آسیه ها را کند مرور در کعبه اعتکاف کند با شعور و شور تا دوزد از پناه کسا قدر سوزنی تا بوید از امان عبا عطر بودنی باید به نام نامی مادر قیام کرد باید به لحن فضه و قران سلام کرد باید که ختم نور به ماه تمام کرد باید که اقتدا به قیام امام کرد تا دست را به دسته ی دستاس او رساند تا واژه های شعر به احساس او رساند زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(زبانحال حضرت علی علیه‌السلام) ای مَـــــه ِ آســــمان مهــــــر و وفـــــــا ای گـــــــل گلسِــــتان لطــف و صفـــــا ای دُر دُرج قـــــــــلـزم تــــــوحیــــــــد ای مَـــــهِ بـــــرج عـــالــم تجــــــریــــد ای بلنــــــد اختــــــــر ســپهـــــــــر ولا ای مهیــــن دخــت خســــروِ بطحــــــا ای یگــــانــه معیــــن و یــــــاور مـــن! فــاطمـــــه! ای انیــس و همـسـر مـــن رفتــی و رفــت جـــــان مــــن از تــــن زنــدگــی بــی تــو بـــدتـــر از مـــــردن خــــود نگفـــتی ز ضـــربــت ســـــیلی خصــم دون کــرده صــورتــت نیـــــلی شـــــرم ، قـنفـــــــذ نکـــــرد از رویــت تــــازیـــانــه چــــو زد بـــه بــازویــت؟ لیــک نــاگفــتی آن حـــــرامــی مســت بــا لگـــــد پهلــــــوی تـــو را بشکســت محسن‌ات سقــط شـــد ز ضــربــت در تــو نکـــردی مـــرا چگـــونـــه خبــــر؟ کـــار خـــود را بـه فضّــــه فـــرمــودی راز خــــود را بـــه فضّـــــه بنمــــــودی کــه نبــیــــنـد علـــــی مصــــائــب تــو نـشــــــود آگــــــــه از نـــــوائـــب تـــو کــــردی آن راز هـــــــا نهـــــان از مـــن تـا کــه شـد فــاش وقـت غسل و کفــن بلکـــه گفــتی کــه مخــفی از انظـــــار بســپارم تــــو را بــــه خــــاک مــــــزار شـب بــه خــاکــت همــی نهــــان دارم مخـــفی از چـشــــم دشمـــــنــان دارم کــس خبـــــر از مــــــزار تـــــو نشــود آگــــــه از رازِ کــــــــــار تـــــو نشــــود رمــــز آن گفتــــه شــد کنــــون افشـــا کــه نــدانــد علـــــی، مــــــلال تـــو را جـــــان بــه قــربــان قبــــر گمنـــامـت وآن نهـــــانگــــــاه بـــی در و بــــامـت جــــان مـــن از شــرار داغ تـو سوخت بــر ســر قبـــر بـی‌چــــراغ تـو سوخت بــی تــو شــد شــــام تــــار، روز علــی سوخت عــــالــم ز داغ و ســـوز علــی بــی تــو تــاریــک، گشــته کــــاشــانــه از غمـت خــــانــه گشــته غمخــــــانــه تــا تــو در خـــــانـــه‌ی علــــی بــــودی شمـــع کـــــاشـــانـــه‌ی علــــی بــــودی بــی تــو گــــردیـــده تلـــخ، کـــام علی کــه یکـــی گشــته صــبح و شــام علی بعـــدِ تــو زنــدگـــی مــراسـت حــــرام کــه مــرا بعـــد تـوسـت کــــار ، تمــــام گـــر مــــزارت نـبُــــد ز خلـــق، نهــــان بـــود تعـطیـــــل، بــــارگــــاهِ جهـــــان کـــودکـــان تــو شـــام تــا بــه سحــــر وردشــان هسـت ذکــــــر یـــا مــــــادر گــوش‌شــان گــر به نـالـه‌ی پــدر است همــه‌_چشم امیـــدشـــان بـه در است یــادِ روی تــو شمـــع خــانــه‌ی مـاست روشــنی بخــش آشــــــیانــه‌ی مـاست حــالیـــا چـــون رَوی بــه نـــزد پـــــدر فـــاش کـــن ظـــلم آن دو بـــداختـــــر چــو بـــرفتـی بــه محضــــر بـــــابـــــا گــــو علــــی را ، گــــــذاشــــتم تنــــها گــــو اگــــر کــــودکـــان یتـــیم شـدند جملـــه بــی مـــــادر و لطیـــــم شـدند در حقیــقت علـــی شــده‌سـت یتــــیم بعـــد مــن گشــته داغـــــدار و لطیـــم کـــودکــــان را بـه مـن چـــه بســپردی کـــاش بــا خــود, مــرا تــو می‌بـــردی (شمس قم) بس‌که از فراق تو سوخت عـــالمــی را ـ ز افتــــراق تــو ســوخت روز و شــب گـــویــد ای مهیــن مـــادر بــه فـــــدای تــو ، جـــانِ جـــنّ و بـشر شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi