eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ (السّلامُ عَلیكِ یٰا فاطِمةالزهراء) خـاموش چو شمع خانه‌ی حیدر شد غمخـانه ز داغ دخـــت پیغمبـــر شد گشـتند یتــیم اگـرچـــه طفلان علی در اصل جهـان شـیــعه بی مادر شد شعر:استاد سید محمدرضا شمس(ساقی) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ زبان حال امام زمان(عج) با مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها « آخــرین آئـینه » ای آفتـاب روشــــن و پر نـور خـلقت وی ماسـوا را معنی و منظــور خلقت یا فاطـمه ای آن کـــه تو ام الکتــابی دنیـــــا تمـامی ذرّه و تـو آفتــــــابی ای یازده آئینـــــه در آئیـــــنه ی تو وی منـــــبع نورخـــدایی سـینه ی تو من معنی ومنظور منـشــور توهستم من آخــــرین آئیـنـه ی نور تو هستم شد نام تو ذکــر لب هـر روز و شامم برتـو درود مــن ، نثــــار تو ســـلامم ای مادر غمگین وهجــده سـاله ی من نــذر تو باشــد تا قــیامت ناله ی من من مهـــدیم ماتـم نشــیـــن غربت تو تنـــهای تنــــهایـم کنـــــــار تربـــت تو سیل سـرشکم گر دهــد امـشـب امانم تنها مصـیبت خـــوان این قـــبر نهانم بغض نهــان من گـــره شـــد در گلویم بگـــذار تا درد دل خــــود را بگــــویم گـریم به یاد آن هـــمه صــــبر تو مادر هـرشــــب شدم پروانه ی قبر تو مادر صحن دل و جـــانم سیه پوش توباشد اشکـــم چراغ قـــــبر خاموش تو باشد اشک امیر المومنـــین این جـــا چکیده بر تــربـتت از اشک او لاله دمــیده من از خــــزان باغ تو آتـــــش گــرفتم درشـــعله های داغ تو آتــــش گــرفتم عمری است می سوزم ز داغ وماتم تو آتـــش گرفـــــته جـــــانم از عمرکم تو آنان که پهلوی تــو را مـــــادر شکستند دســـــتان بابای مرا پیــــش تو بسـتند در بیـــــن دود و آتــــش و دیوار خانه دشــــمن چـــــرا می زد تو را با تازیانه خون دل ازغم های توجن وملک خورد برگوشه ی چشمت چرازخم فدک خورد تو نخـل ایـــــثار ولی بازو شکـــســـته آســـوده باش ای مــادر پهلو شکـســته من وارث شمشـــــیر تیــــز انتـــقامم مـادر دعا کــن برظهــــور و برقــــیامم از بــس ز داغ تو قـــــریـن آه و دردم در هــــر نـمــازم قاتلــت را لعــن کردم عهد «وفایی»بسـته ام با دوسـت مادر حکم ظهــور مـن به دسـت اوست مادر شعر:حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بسم ربّ الفاطمــه» پیش چشمم گاه ، مــادر را تصور می کنم دست آتـش رویِ معجــر را تصور می کنم لحظه ای ردّ نفس درسینه ام گم می شود وقتــی آن مسمــار بر در را تصور می کنم قلب من مــانندِ در می لرزد و بی اختیــار چشمْ بسته ، یاس پر پر را تصـور می کنم آسمـان ، دورِ ســرم گویا سـیاهی می رود تـا درِ افتــاده بـر  ســر را تصــور می کنم در هجومِ بغـض ها از پا میفتــم ناگهـــان بســتنِ دستــانِ  حیــدر را تصور می کنم آیه آیه اشـک می بارد قلــم  آن لحـظه که غــــربت آیـــات کـوثـر را تصــور می کنم از غـــم و تنهـاییِ  زینـب دلـم می گیرد و خانه داریهــای دختـــر را تصـور می کنم می رود با این تصـورها قــرار از قلب من قلب نا آرام مــــادر را تصــــور می کنــم شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۶ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بسم ربّ الفاطمــه» با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید وقتی که دست آسمان را در زمین بستند از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها هنـــگام غســــل پیکــــر  دلدار ، می گرید آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد دست علـــی می لرزد از این کار می گرید آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت بر غــربت آن مـــادر  غمـخــوار می گرید رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۷ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.mp3
5.26M
بهـار خــانه علی مـــرو ز خــــانه ام بمان به رفتنت مزن شرربه جسم وجان کودکان حسـین و زینـبم ز غــم نشسته درکنار هم به ناله هم نوای هم به نغــمه ناله در زبان حسـن جدا ز کـودکان ز ســینه آه میکشـد چنـان کشــد که آتشی زند به عرصه زمان نمیشــود صـدای غـم ز خانه ام دمی جدا مدینه پبش چشم من شــبیه شهر مردگان به چــــادر نمــــاز تو نمـــاز زینــــبت کند به قامت قیامتش خمیده گشته چون کمان دعای برشفای تو به لب گرفته صبح وشب چنــــان که هــــم زبان او بود‌ تمـام آسمان شعر:محمد حسین علیرمضانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ شعلـه بالا می رسیـد از قـامت در ، بیشتر آسمـان می سـوخت اما قلب مادر ، بیشتر همنـــوا با نــالهٔ مسمـار و اشک شعـله هـا زخمه می زد زخـم ، بر بال کبـوتر ، بیشتر شـاخهٔ یاس جـوان باغبـان را می شکست بیـن آن دیوار و در ، دست ستمگر ، بیشتر با نــوای یا رســـول الله در عـــرش خـــدا شعــله می افتاد بر ، جان پیمبـــر ، بیشتر آتش ودر بود وزهرا،حیدر و دست وطناب کوچـه بود آشفته از آن قوم کافر، بیشتر آه زهــرا قلب مولا  را ، به آتش می کشید بود کاری ، زخــمِ آه از زخم خنـجر بیشتر در نگــاه بانوی آیینــه ، باران می گریست اشک بـــاران بود از دریــا فــراتــر ، بیشتر داغ دل می ریخت در آن غــربت بی انتها از خروش چشم دریا، اشک گوهر ، بیشتر بعد از آن دیگر کسی ، لبخند دریا را ندید موج حسرت بود در چشمان حیدر بیشتر شعر:رقیه سعیدی(‌کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۷ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا