─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#زمزمه_عرفه
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
#سبک:منم باید برم،،،
صــــــدای پـــای کاروان کــــربلا میاد
حسین فاطمــه داره به نینـــوامیاد
((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تو راه کـــربلا ، رسـیده حجةالوداع
به زیر لب داره دوباره میخونه دعا
میگه خداروشکر،عرفه قسمتم شده
بــرای درد دل ،دوبـاره فرصتم شده
الهی سیّدی،الهی سیّدی(۲)
بگم الهی شکــر،زبان شـــاکرم دادی
به جسم وجان من،توان وافرم دادی
الهی اومـــدم دل شکـــسته مو ببین
نگاه منتظر،صـــدای خسته مو ببین
الهی سیّدی ،الهی سیّدی (۲)
برای قــــربونی،الهــــــی این سرم فدا
اگـه قبــــول کــــنـی ،علـــی اکبرم فدا
منم که راضـــی ام همیشه بارضای تو
شش ماهه،غنچه نشکفته ام فدای تو
الهی سیّدی ،الهی سیّدی (۲)
منـای حـــج مــــا،الهی باشــــه کربلا
که بعدِ قربونی،سَرا میرن رونیزه ها
((حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه های اهل بیت(ع)
─━⊰•••═•••❃❀❃•••═⊱•••━─
هدایت شده از شمس (ساقی)
✅ بهمناسبت بیستمین سالگرد درگذشت پدر گرانقدرم، شاعر اهلبیت علیهمالسلام
"شادروان سید علیرضا شمس قمی"
که در غروب هفتم تیرماه 1382 چشم از جهان فروبست و به لقای حضرت معبود پیوست.
بیست سال است که با حسرت و اندوه گذشت
گرچه مــانـده به دلــم غصــهی انبـوه ، گذشت
“7 تیر 1402“
#وداع
دلبـــر بــرفــت و بـــر رخِ زردم نظــــر نکرد
بــا ایـن خــــزان رســیده وداعِ سفـــر نکرد
نــاگــه ز مــن بـــریـــد کمنـــــد وصــــال را
حتـی مـرا ز لحظـــه ی رفتـــن خبــــر نکرد
دسـتِ دعــــا همیـشه بـرایـش بلنـــد بـــود
واحسرتـا که ذکــر و دعــــایـــم اثــــر نکرد
در آن غـــروبِ تیـره که از ما بــرید و رفـت
چشم از جهان ببست و شبش را سحر نکرد
ابــروی چون هـــلالِ وی از دیده شد نهــان
چون مــاهِ یک شــبه، نظــری در گـــذر نکرد
او رفت و رفت مهــــر و وفــــا از میان مــا
دیگر صفــای سایه ی مهـــرش به سـر نکرد
از چشمه ی دو چشم، فشاندم سرشک غــم
آن دم کـه از شــتاب گسـسـتن حــــذر نکرد
زآن زخمـــه ای که بـر دل من چنــگ میزند
زخمــی بــزد که بــر دلِ چنــگی دگـــر نکرد
یـک ســال جــانگـــداز گـذشـت از وداع او
گــویــی که قرنهــاست نظــر بر پسـر نکرد
هـــرگــز ز جــــورِ چــــرخ ندارم شکــایتــی
هر چند اجــــل گذشـت ز مــرگ پـــدر نکرد
عمری به راه شعر و ادب شمع جان بسوخت
روشــنگری نمـــود و به ظلمــت نظــــر نکرد
آزادهای چـــو ســروِ ســرافــــراز بــوســـتان
چون تــاک، خَـــم به نزد لئــیمان کمـــر نکرد
با خنجـــر زبـــان و قـــلم در مصــافِ ظــلم
رسـوا نمود ظــالم و خــوف از خطــــر نکرد
در پیـــچ و تـاب پــر تـنـش کار و زنــدگـــی
یـک لحظــه خسـتگی تـنـش را بـــه در نکرد
"شمس قمی" رهــا شـد ازین دهــر پـرمــلال
یــادی دگــر ، ز زنــدگــی فـتـــنـه گــــر نکرد
از هجـــر جــانگـــداز تو ای نـــازنیــن پـــدر
هـــرگــز نبـود آنکه ز غـــم دیــده تــــر نکرد
رفتی و از فـــراق تو جـــانـم به لـب رســید
دردی چــو داغ تو بـه جهــــانـم پَکــــر نکرد
(ساقی) چو ریخت باده ی محنت به جام ما
دیگـــر خیـــال میکـــده در سـر گــــذر نکرد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
بهمناسبت یکمین سال در تاریخ 1383/04/07 سروده شد.
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
هو الباقی
مادرم چه آرام و بی صدا ما را تنها گذاشتی و ما چه بی قرار و ناباورانه، دلمان تا ابد هوای آغوش گرم و پر مهرت را خواهد کرد، و دلتنگ لحظه های با تو بودن خواهیم ماند...
هفتم تیر مصادف است با #پنجمین_سالگرد در گذشت مادر مهربان و دلسوزم
یاد همه پدران ومادران آسمانی را گرامی میداریم با ذکر فاتحه و صلوات بر محمد و آل محمد.
@maddah_1367
─┅══༅༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅༅══┅─
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
(آیینه ی عبرت)
از کاخ سخن ، پایهگذاران همه رفتند
وز بزم ادب ، مشعلهداران همه رفتند
افسوس! که از طرفِ گلستانِ معانی
با داغِ درون، لاله عِذاران همه رفتند
از قهرِ خزان ِ اَجل از گلشن دانش _
مرغان سخنگوی هَزاران همه رفتند
بس غنچه که در حال شکوفایی و نزهت
از بَد سَری و کینهی خاران همه رفتند
صدحیف که از گلشن علم و ادب و نظم
اربابِ سخن ، سوی مزاران همه رفتند
مرغان خوش اَلحان چو برفتند ازین باغ
زی روضهی جاوید ، نگاران همه رفتند
چنگیزِ اجل تاخت چو بر کشور عرفان
مردان حق از جهل تتاران همه رفتند
خاتم صفت اندر کف اهریمن بیداد
گوهرمنشان، گنج مداران همه رفتند
پژمان و امیری و رهی ، نوح و اوستا
پژمان شده در فصل بهاران همه رفتند
از رحلت استاد گرانمایهی تبریز...
مردان ادب ، تعزیهداران همه رفتند
از شهر چو یار ادب و شعر و سخن رفت
بس یار که از شهر و دیاران همه رفتند
بس شاعر باهر ز جهان رفت و رود نیز
گویند سپس ، نادرهکاران همه رفتند
بس زبدهسرایان که ازین خاک بر افلاک
چون گنج ، ز بدخویی ماران همه رفتند
محفوظ بسا مانده زرِ قلب و دریغا
با دزد اجل، پاک عیاران همه رفتند
ما نیز رویم از پی آنان و پس از ما
گویند که آن زار و نزاران همه رفتند
ما ، مانده به ره ، همقدم خار مغیلان
وآن راهروان ، راهسپاران همه رفتند
ماییم چنان زورق وامانده به گرداب
آنان به سلامت به کناران همه رفتند
ماندند صبوران بلا دیده ، بناچار...
آن فرقهی بیصبر و قراران همه رفتند
این میکده را نشئه و مستی چو ندیدند
خم ها بشکستند و خماران همه رفتند
آوخ ! که نهادند بهجا محنت و اندوه
وآن مجمع اندوهگساران همه رفتند
ای همسفر این بیشه خطرخیز بود هان!
زین خِطه، بسی شیرشکاران همه رفتند
ای خسته پیاده! مشوی غَرّه، کزین دشت
رخ مات شده شاهسواران همه رفتند
هان! فاعتبروا یا اولوالابصار! کز این ملک
آن آینهی عبرت یاران همه رفتند
وقت است که عبرت ز چنان ضایعه گیریم
زآن پس که چنان نیک شعاران همه رفتند
(شمس قمی) این پیرو آن شعر "بهار" است
"کز مُلکِ ادب ، حکم گذاران همه رفتند"
شادروان سید علیرضا شمس قمی
http://eitaa.com/shamssaghi
عرق شرم.mp3
441.6K
💠آبیارِ رحمت
اگر حتی اشک نداشتی که در محضر خدا گریه کنی، حداقل شرمنده باش
عرق شرم جبران چشم خشک است
شرم آن رویِ عرقناک، آبیار رحمت است
#بیدل_دهلوی
گر نباشد اشک، خجلت هم تلافی می کند
#بیدل_دهلوی
قسمتی از جلسه #مثنوی_معنوی ۶ تیر ۱۴۰۲
#علی_مقدم
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه های اهل بیت(ع)
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
هدایت شده از شمس (ساقی)
✅ در انزجار از آل سعود وهابی ملعون به مناسبت کشتار حجاج بیگناه منا در سال 1394
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#نفس_تبهکار
منکر به ذات حق، که مسلمان نمیشود
پتیاره ، عبد خالق سبحان نمیشود
خاک حجاز اگرچه بوَد سرزمین وحی
همسنگِ خاکِ شاه شهیدان نمیشود
مُلکی که شاہ و دولت آنند دل سیاہ
با صدهزار کعبه، درخشان نمیشود
حق لامکان بوَد همه عالم ، از آنِ اوست
محصورِ خانه ، حضرت یزدان نمیشود
آل سعود پست! مزن دم ز دین و زهد
این لافها برای تو ـ ایمان نمیشود
کم کن ز روضهخوانی و رخت عمل بپوش
هر روضهای که روضهی رضوان نمیشود
از شرع دم مزن که بحق در کلاس تو
پیدا به جز مکاتب شیطان نمیشود
حجاج را به خون چو کشی از عناد و بغض
درد تو ـ با عناد تو ـ درمان نمیشود
این کینهتوزی است ز خبث نژاد تو...
ننگ تو پاک، از روی دامان نمیشود
تن دادهای به خفت دونمایگان غرب
این سرسپردگی تو ، پنهان نمیشود
هر چند تیشه بر بن مذهب نهادهای
کاخ ولا ، ز جور تو ویران نمیشود
هرکس دو آیه خواند به تجوید یرملون
با این دو آیه ، عامل قرآن نمیشود
آن باطنی که هست در او خوی دیو و دد
در ظاهر است آدم و ، انسان نمیشود
بسیار یوسف است به هر شهر و هر دیار
هر یوسفی که یوسفِ کنعان نمیشود
هر کس که کوہ طور رَود نیست مَرد حق
هر رهروی که موسیِ عِمران نمیشود
لب تشنهی مقامی و دم از خدا زنی
مَرد خدا ، که تشنهی عنوان نمیشود
بر تخت شهریاری دنیا ، مبند دل!
هر مَسندی سریر سلیمان نمیشود
هشیار باش آن که کند تلخ کام خلق
در روز حشر ، لایق غفران نمیشود
تا کِی به دوش سینه کشد خَلق این عذاب؟
این منطق و عدالت و برهان نمیشود
بیرون چو هست دست خیانت از آستین
این مشکلات ، مطلقاً آسان نمیشود
زخمی که بر دل است ز تیغ ستمگران
بی مرهمِ مقابله ، درمان نمیشود
آن دشمنی که کرده به تن، رزم_پیرهن
از کردههای خویش، پشیمان نمیشود
ما آزمودہایم چه بسیار و بارها...
هر سنگ و گِل که لؤلؤ و مرجان نمیشود
آنکس که نیست مِهر ولا در دلش ز بغض
با شیعه هم مسیر ، کماکان نمیشود
لم یزرع است باغ تجاهل به روزگار
با یک دو شاخه گل که گلستان نمیشود
زین آه سینه سوز که سوزد تن جهان
ماندم چرا که یکسره طوفان نمیشود
هر کس شنید مصرعی از این قصیده گفت:
(ساقی) چرا که شعر تو دیوان نمیشود؟!
ارزان شود مَتاع ، به بازار ِ ازدیاد
امّا مَتاع شعر تو ، ارزان نمیشود.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1394
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(عید قربان مبارک باد.)
به قربانگاه اسماعیل ، قـربـان کن دل خود را
که تا شاید در آنجا حل نمایی مشکل خود را
در آن وادی اگر قربـان نمایی نفس شیطــانی
شود حجّــت قبــولِ بــارگــاهِ حـیّ سبحــانی
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi