─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مباهله_و_کودکان
#کانال_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
دارد نگاه مهربانش می درخشد
بابا بزرگِ خوب ما یعنی محمّد
دستِ نوازش می کشد بر روی سرها
پیغمبرِ محبوب ما یعنی محمد
شهرِ مدینه ، شهرِ ما ، شهرِ خدا بود
شهری که با خورشید و دریا آشنا شد
شهری که با دستِ علی رونق گرفته
شهری که با چشمانِ زهرا آشنا شد
روزی درین شهر پُر از احساس و خوبی
بابا بزرگِ خوب ما عزم دگر داشت
ما را به همراه خودش می بُرد امّا
پیراهنی از جنس آئینه به بَر داشت
صبحی که می رفتیم سمت شب پرستان
خورشید چشمانش بسوی پنج تن بود
از پا در افتادند آنجا اهل باطل
جبریل و ایمان روبروی پنج تن بود
دارد تماشا می کند چشمان هستی
جاری ترین سرچشمه ی آب بقا را
هم آسمان و هم زمین و هم ملائک
دیدند زیر یک عبا ، اهلِ کِسا را
ما اهل بیتِ عصمت و آل رسولیم
چون آسمان ها بی کرانِ بی کرانیم
احمد ، علی ، زهرا ، حسن من هم حسینم
ما پنج تن آئينه دار آسمانیم
ما لُوءْ لُوء و مرجان دریای ولاییم
باشد علی بابا و زهرا مادر ما
سرسبزی عالَم همه از بودنِ ماست
نوشیده هستی از مَی و از کوثر ما
شعر: حاج محمود تاری «تاری»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_آئینی
#مثنوی
#چاووش_محرم
#کانال_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
چاووش میخواند دوباره روضه غم را
باز این چه شورش چه عزا چه نوحه، ماتم را
چاووش میخواند که ای مردم محرم شد
داغ عــــزای اشــــــــرف اولاد آدم شد
جن و ملک هم تکیه ی ماتم به پا کردند
گــــریه برای غــــــربت خون خدا کردند
کوچه به کوچه شد سیه پوش عزای او
از هر طــــرف آید به گوش دل صدای او
هل من معین اوست در گوش زمان پیچید
فریاد او در وسعت هفت آسمان پیچید
امر به معروف است و نهی از منکر آئینش
حق و عدالـــت مکتب و آزادگی دینش
آیا کسی اندیشهاش را یار خواهد شد ؟
بر فرق ظلــم و تیرگی آوار خواهد شد ؟
آیا فقط باید برایش روضه خوانی کرد ؟
یا اینکه از مشی و مرامش پاسبانی کرد
در کل ارض کـربلا پیغام آگاهی است
هر روز عاشوراست یعنی روز حق خواهی است
او تشنه اما تشنه ی عشق و عدالت بود
او دشمن ظلم و تباهی و جهالت بود
یک روز داغ لاله و یاس و شقایق دید
در موج خون افتاده هفتاد و دو عاشق دید
زخم از ستاره بر تنش افزون به خاک افتاد
عصر شهادت غسل کرد از خون به خاک افتاد
افــتــاد تا اســــلام و آزادی به پا باشد
بر مـأذنه گلنغــمه ی «حَیَّ علی» باشد
در آخـــرین فریاد خود فرمود راهش را
هم گریه باید کرد هم پیمود راهش را
اینک شما و این مسیر سرخ و نورانی
پیمــــودن ایـــن راه با چشــــمان بارانی
شعر: کمیل کاشانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
#حجاب
آنکـه تبلیــغ فســاد و بـیحجـــــابی میکند
خود گمـــان دارد که دارد انقــــلابی میکند
مثــل آن لبتشـنهای باشد که از درمـانـدگی
خویش را دلخوش به رؤیای سرابی میکند.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
#حجاب
کی طلا با مس ، برابر میشود؟
کی خزف همسنگ گوهر میشود
بی حجابی ، عامل ویرانی اَست
غنچه چون خندید پرپر میشود
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
#حجـــاب
اهل سـیرت ، با حجـــابِ نـــاب میآید برون
اهل صــورت ، عـــــاری از آداب میآید برون
بـی حجـــابی ، عــامــل لاقیــدی انسـان بُـوَد
غرب_مَسلک، بـی حجــابِ ناب می آید برون
تــا نمــایـد دلبـــری ، بــر دیــدههـای بلهــوس
گــاه حتـی بـا لبــــاس خــــواب میآید برون
فصـل گــرمــا چکمــه پوشد تا کند جلب نظر
در زمسـتان ، پـــای بیجـــوراب میآید برون
چون نـدارد مشـتری و هست بــازارش کساد
خود بــدون بــانــگِ دق البــــاب میآید برون
تـا کنـد جــادو جــوانـان را درین عصر فریب
بـا طلسم و رَمْـــل و اُسطــرلاب میآید برون
حسن صـورت را یقیناً حاجت مشّاطه نیست
زشـترو ، با وسمــه و سرخــاب میآید برون
چون ندارد جــلوه ، سیمـای کـریـهِْ بدسرشت
بـا قـــر و اطـــوار و بـا میکـــاب میآید برون
غنچـه تا پیچیده باشد در امـان است از گزند
چیــده گردد ؛ تا ز پیـچ و تـــاب میآید برون
مــوج ویــرانگــر به روی آب جــولان میدهد
قعــر دریــا ، گـــوهـــر نـــایـــاب میآید برون
آسمــان عشــق را نـــازم کــه در شــام ســیاه
اختــری تـابنـــده چون مهتـــاب میآید برون
از بـرون گشتن سخـن، آمد اگر در این مقــال
هر کسی امــروزه از یک بـــاب ، میآید برون
گفتــم این را تـا بــدانــی هر که دارد کاسـتی
بـا هــرآنچــه میکنـد ایجـــاب ، میآید برون
ذات نیکــو عـاقبـت ، انسان بـه بـــار آرد ولی
از دل بــی مــــادران ، نـــابـــاب میآید برون
گر معلــم را نبــاشد خــوی صــدق و راسـتی
از کــــلاس درس او ، کــــــذّاب میآید برون
(ساقیا) آنکس که نوشد بادهای از جام عشق
کـــوه غـــم باشد اگـر ، شــاداب میآید برون
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
#شب_های_جمعه_زیارتی ۱۴۰۲/۴/۲۲
ساعت یک ظهر به وقت مکه مکرمه با توجه به شرایط شهر مکه این شعر تقدیم امام حسینم شده است
آنها که تو را دوست ندارند چه دارند
غیر از گذر تلخی لبخند چه دارند
آنها که به نام خوشی و دین و رهایی
بر خویش تنیدند فقط بند چه دارند
باران اذان باشد و آرامش قرآن
بی شور شما اشک نبارند چه دارند
آنها که ندارند حسینیه و هیئت
باشد همه جا مسجد اگر چند چه دارند
بی خستگی حنجره ی پیر غلامان
بلبل بزند نغمه چه دارند چه دارند
گیرم که همه گل همه زیبا همه دلبر
گلهای نخورده به تو پیوند چه دارند
دادند همه هر چه به دلدار قبول است
وقتی علی اکبر که ندادند چه دادند
زینت کریمی نیا
ردیف بیت آخر عمدا متفاوت است
http://eitaa.com/sheydayezeynab