(بسم رب الحسین)
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا...
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
خوش اومدی گوشهٔ ویرونه
خــرابه هـــم با تو چراغونه
دلم از این غربتــمون خـونه
بابای مظلوم
بابای مظلوم و غریبم وای(۳)
بابای مظلوم
دیدنم آخر اومـــدی بابا
چرا تو با سر اومدی بابا
بدون پیـــکر اومدی بابا
چرا بابایی؟
بابای مظلوم و غریبم وای(۳)
بابای مظلوم
بس که کشیدم انتظار ، بابا
پیشم بمون همین یه بار بابا
آروم شـــه قلب بیقرار ، بابا
بابا بابایی
بابای مظلوم و غریبم وای(۳)
بابای مظلوم
یه دشت خون و تن بی سر رو
لای عبــــا پیـــکر اکبـــــر رو
زخــم گلـــوی علــی اصغــر رو
نبردم از یاد
بابای مظلوم و غریبم وای(۳)
بابای مظلوم
هرجا که اسم تو رو می بردم
کتــک با تازیـونه مـی خوردم
به خــاطر تــو طاقــت آوردم
بابا بابایی
بابای مظلوم و غریبم وای(۳)
بابای مظلوم
عمـــه برام شده سپـــر بابا
خسته شدم از این سفر بابا
دیگه منــو با خود ببــر بابا
بابا بابایی
بابای مظلوم و غریبم وای(۳)
بابای مظلوم
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۴/۲۱
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
❁﷽❁
#شب_سوم
#سینه_زنی_فارسی_ترکی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#سبک:به تماشابیا ای پسر فاطمه...
یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ...
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
#بنــــــدفارسی:👇
السلام علیک سه ساله ، بنت الحسین
نور چشـــم همـــه ، تاج ســر عالمین
دختر شاه عشق
ای نگین دمشق
یا رقیه (۴)
باب حاجاتی و گره گشا دست تو
عاشقانت شدن یکسره پابست تو
حرمت باصفاست
مقصد عاشقاست
یا رقیه (۴)
چه جفـــاها به تو از غـم دوران رسید
در همین عمر کم ، غصه ، فراوان رسید
شدی از دنیا ، سیر
از غم و غصه ، پیر
یا رقیه (۴)
عمه قربان آن دو چشم گریان تو
من بمیــرم برای دســت لرزان تو
ای گــــل پرپرم
عشق اهل حرم
یا رقیه (۴)
صورت ماهت از هالهٔ نیلی گرفت
دلم از دیدن ضربت سیلی گرفت
یاس نیلوفری
مادر دیگــری
یا رقیه (۴)
آخـــرش همســـفر بــا ســـرِ بابا شدی
راحت از این همه جور و جفاها شدی
جان به لبها رسید
روح تو پر کشید
یا رقیه (۴)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
#بنــــــدترکی:👇
سنی اکبر جانی ناله چکیب آغلاما
قلبیمی یاندیران سؤزلرینن داغلاما
نازلی جیران بالام
ئؤرگی قــان بالام
یا رقیه (۴)
دل ویـــرانه ده اوخشـــیار عمّـــون سـنه
بِئلَه جان وئرمگون نیسگیل اولوبدور منه
نیه صُولدون گؤلؤم
سنــــه تِزدی ئولؤم
یا رقیه (۴)
نِئجَه دفن ایلیوم سن کیمی نیلوفری
تاپشوروم تُپــراقا بو یاره لی پیکـری
یارالی یاسمــن
ای غریب وطن
یا رقیه (۴)
┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
#محرم1402
۱۴۰۲/۴/۲
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_اول_محرم
#اول_جلسهای
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
صیحهای فاطمه زد شیونِ عالم برخاست
خیمه از اشک زد و بیـــرقِ ماتم برخاست
بازهم پیرهن خونیاش آویخته شد
مادرش ناله زد و دادِ محرم برخاست
مُشتی از تربتِ گودال به سر ریخت حسن
از لب فاطمه تا وای حسیــنم برخاست
نذریِ هرشبِ ما جور شد از لطفِ کریم
دَم حسن داد اگر ذکرِ دمادم برخاست
آستان بوسیِ هر تکیه مقامیست شریف
هرکه زد بوسه بر این خاکِ معظم برخاست
دَم کشیده است نشستم به بساط چایی
که به پیشش به ادب چشمهی زمزم برخاست
رحمتِ واسعهای زیر پرش ما را بُرد
تا حسین از جگرِ مردمِ عالم برخاست
روضهی کرببلا مجلس اجدادی ماست
بینِ این روضه نشست آدم و آدم برخاست
به فدای غمِ او که نفَسِ عاشقی است
هرکه این عشق چشید از جگرش غم برخاست
آی ای قوم ببینید هنوز عریان است
ضجهی خواهری از یک تَنِ درهم برخاست...
شعر:حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۲۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#مُحــــرّم
یارب! چرا که شیعه ، سیه پوش و مضطر است
این ویل و وا ز چیست که در کوی و معبر است؟
این شیون و فغان که به هفت آسمان رسد
در ماجرای کیست که چون روز محشر است؟
این آهِ جانگداز ، که سوزد تن جهان ...
در افتراقِ کیست که جانها در آذر است؟
زین آهِ آتشین ، که کشد شعله بر فلک ...
خورشید هم تلألؤش از جنس دیگر است
در این طلوعِ غم چه پیامیست کاینچنین
در خون نشسته پهنهی گردون اخضر است
آری! کدام ماہ بوَد کز الیم آن ،
خَلقی عظیم ازین غم عظما مکدر است؟
آمد ندا ز هاتف غیبم که : بیخبر !
ماهِ عزای زادہی زهرای اطهر است
ماهی که روی نیزہ، سرِ شهسوار عشق
قرآن به لب ـ ز نغمهی اللّهُ اکبر است
ماهی که دست ظلم و جهالت ز بغض و کین
آغشته بر قِتالِ عزیزان حیدر است
ماهی که تیر حرمله ـ آن رذل روسیاه
نقش گلوی نازک ششماهه اصغر است
طفلی که روی دست پدر بال و پر زنان ،
چون مرغ نیم بسملِ در خون شناور است
هفتاد و دو ذبیحِ سرافراز و با وفا ،
در خون تپیدہ بهر حسین دلاور است
هفتاد و دو ستارہی تابان معرفت ،
روی زمین فتادہ که عالم منوّر است
آری چنین مهیست که نقشش به کِلک عشق
بر بوم آسمانِ دو عالم ، مصوّر است
ماهی که روسیاهی آن بر زغال ماند
ماهی که روسپیدی آلِ پیمبر است
دستِ طلب ، بلند کن ای شیعه! کز کرم ،
در دست اوست هرچه از ایزد مقدر است
گر قرنها گذشت از این ماجرای شوم ،
تا روز حشر، شیعه ازین داغ، مضطر است
ای روزگار...! اُف به تو کز دست جور تو
کام جهان ، همیشه نصیب ستمگر است
اما نماندہ ظلم به پا گرچه این جهان ،
ناکسپرست بودہ و نامردپرور است
(ساقی!) چهسان زنم رقم شرح کربلا ؟...
وقتی که خون ازین غم عظما به ساغر است
دانم که عرش و فرش ، ازین داغ جانگداز
گویند تسلیت به محمد (ص) شه حجاز
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
محرم آمده و این محرمم محرم
شدم به لطف شما میهمان بر منعم
به یاد نام تو احرام بسته ام مشکی
که کعبه خود به سیاه شما شده محرم
چقدر حال عجیبی است حال شیدایت
رسیده اول خط پای روضه ی مسلم
رسیده اول خط اذن مجتبی دارد
حرم شده است به شعر و به قافیه ملهم
زیارتی که کریم آمد و مکرمه شد
گشوده دست قلم را چنین که شد مکرم
چگونه دست بشویم من از اجابت تو
که بارور شده این سرزمین در این موسم
امام عصر عزیزم روا مدار این عشق
شود به یاءس مبدل به جرم این مجرم
زینت کریمی نیا ۱۴۰۲/۴/۲۷مصادف با شب اول محرم ۱۴۴۴قمری _مکه مکرمه
http://eitaa.com/sheydayezeynab
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_دوم_محرم_ورودیه
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
از زبان حضرت زینب سلامالله
انگار سرنوشتِ ما را جدا نوشتند
یا آرزوی من را بر بادها نوشتند
امروز بِینِ این دشت مرگِ مرا نوشتند
آنان که مقتلت را در کربلا نوشتند
ای هستیام بگو که هستی به خواب ، زینب
برخیز مرکبت را از کربلا بگردان
بگذار یا بمیرم یا راه را بگردان
هجران بلای ما شد یارب بلا بگردان
خیمه مزن به صحرا حکمِ قضا بگردان
تا جان نداده پیشت از اضطراب زینب
فهمیدهام کجایی از نالههای زهرا
من های های گِریَم با وای وایِ زهرا
فهمیدهام کجایی از جایِ پایِ زهرا
آنجاست جایِ گودال آنجاست جای زهرا
نگذار تا گذارد پا بر تُراب زینب
از حال بُرده ما را هولِ سپاه دشمن
ترسیدهاند طفلان پیش نگاه دشمن
جمع حرامزاده حجم سلاح دشمن
پیداست خیمهی ما از خیمگاه دشمن
میخواهد از لبانت تنها جواب زینب
میترسم ای برادر از چشمِ آن کمانگیر
از شومیِ حرامی از شعبههای آن تیر
از خنجران عریان از تشنگیِ شمشیر
بی اختیار خوردم بر خاک ، دستِ من گیر
عباسجان نخواهد اینجا رکاب ، زینب
ای کاش مینوشتی ما شیرخواره داریم
یا دختران کوچک در این عِماره داریم
در محملی عروسی با گاهواره داریم
نه پایِ راه رفتن نه راهِ چاره داریم
اینجا نمان نگردد رویش خضاب زینب
لبهای ما از امروز از آفتاب خُشکید
هر قدر آب آمد مثل سراب خُشکید
تا دید حجم لشکر از اضطراب خُشکید
برگرد ای برادر شیرِ رُباب خُشکید
دلشوره دارد از او از قحط آب زینب
اینسو است خار تشنه آنسو است آبِ جاری
اینسو است تاولِ پا آنسواست زخمِ کاری
یک مرد باشد ای کاش در قحط یار و یاری
از حرمله بپرسد نامرد بچه داری؟
می ترسد از شکارِ طفل رُباب زینب
منکه نرفته بودم جز مجلس زنانه
برگرد تا نبینم دشنام و تازیانه
بگذار تا گلویت بوسم به این بهانه
سر میبُرند اینجا از پشت ، ناشیانه
خانه خراب زینب خانه خراب زینب
برگرد ورنه دیدم اینجا غبار گردد
کوچه به کوچه این سر با نیزهدار گردد
صندوقچهی سرِ تو میزِ قمار گردد
جای شرابخوار و بی بند و بار گردد°
تو گیرِ نیزه دار و گیرِ طناب زینب
° در مقاتل آمده روزها رأس مبارک بر نیزه و شامگاه داخل صندوقچهای قرار میگرفت .
شعر: حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۲۷
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─