eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
888 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
❃﷽❃ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سه ساله ام شده ام ، مثـل مادرت ، بابا خــرابــه منــزل ویــران دختـــرت ، بابا به یاد غــربت تو گریه می کنم هر شب کنــــار عمــــهٔ نــالان و مضـطــرت بابا و کــربــلا به مــن آمــوخت واژهٔ "بـابـا" دوبخــش می شود از خط حنجرت بابا سرت به روی طبق ، بخش اول باباست کجـا رهـا شده آن بخش دیگــرت بابا دلــم برای عمـــویم چقــدر تنــگ شده کجاست سـاقی طفـلان ، برادرت بابا؟ و عمــه گفت کشیدند داغ بر جگـــرت دَمــی کــه ذبـح نمــودند اکبـــرت بابا جواب"هَڶ مِن ناصِر"درآخرین لحظات صـــدای گریــهٔ بی تاب اصغـــرت بابا خضــاب خون خدا بر محاسنت داری فدایِ صــورتِ درخون شنــاورت بابا ببین که آتش خیمـه چه کرده با مویم بگوکه موی تو کی ریخت ازسرت بابا؟ شبیــه مــادرت از پا فتــادم از سیلـی رسیــده هــالهٔ نیلــی به کـوثــرت بابا شبی که من به هوای تو راه گم کردم مـرا رســاند به گـودال ، مـــادرت بابا گرفت دست مرا و در آن شب تاریک دوباره مـرثیــه ای خواند در بَرَت بابا به ناله های" بُنَــیَّ" گریست دشت بلا نشـاند بوسـه به رگهـای حنجــرت بابا مرا برای زیــارت ببــر به کرب و بلا که اربعیــن برسم پیش پیکـرت بابا به "کیمیا" نظری کن که زائرت بشود مران تو شاعر دلخستــه از درت بابا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❃﷽❃ ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ تو دل شب یه دختری /بهونه بابا گرفت دستای لرزونشو باز/به سمت کربلا گرفت میگفت بابای خوب من/ اگه بیایی ازسفر دیگه نمیذارم بری/ این دفعه ازما بی خبر بیا ببین که بازوهام/کبوده ازتازیونه میگن کبودیام مثِ/دستای مادر می مونه آخه همه به من میگن/ فاطمه سه ساله ام می پیچه توخرابه ها/شبا صدای ناله ام عمه دیگه خسته شده/ازبی قراریای من تنش کبود وزخمیه/ازبس شده فدای من هرجاکه گفتم به عدو/باگریه بابامو میخوام جلوی تازیونه ها / عمه سپر شده برام همینجوری یکی یکی /حرفاشو میگفت به باباش گریه اَمونش رو برید / پیچید صدای گریه هاش یه وقت دیدن اهل حرم /خرابه شد چراغونی سر بریده روطبق /اومده شب به مهمونی غریب حسین غریب حسین رسمه کجا؟ یه دختری/ بخواد ببینه بابا شو سرِ بابا روبیارن/آروم کنن گریه هاشو آره صداش درنیومد/ تا سر بابا رو که دید آروم گرفت توبغلش / رو صورتش دست می کشید بابای خوب من سلام /به صورت خونی تو بگو چرا بابا جونم / شکسته پیشونی تو؟ سلام بر اون محاسنِ/ رنگ خضابت بابایی کشتنت وندادنت / یه قطره آبت بابایی به اون لبای تشنه ی/ زخمی وغرق خون سلام به دندون شکسته از/ ضربه ی خیزرون سلام بابای خوب من بگو/ کجاست تن بی سرتو؟ طاقت ندارم بمونم /با خود ببر دختر تو ازبس صدا زد بابا رو / دیدن، سر افتاد یه طرف همسفر بابا شد و / این دختر افتاد یه طرف شدیه مدینه دیگه / گوشه ویرانه سرا یه زهرای سه ساله و/یه غسل ودفن بی صدا ازآه وگریه الامان / ازدل زینب الامان ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅ :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ خـــوش اومـدی بابا به کنـــج ویرونه خــــرابه از نــورِ ســرت چــراغــــونه شــــدی تو تعــبیــر خـواب شبــم بابا! مــرهـــــمِ دردا و تـــاب و تبـــــم بابا! خـوش اومـدی بابا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ منتـظـرت بــودم تا کـه تــو بـرگــردی بــدونِ مـــن بابا چــرا سفـــر کــردی؟ فــــدای زخمــــای روی ســـرت بابا قــربـون این رگـهــای حنـجــرت بابا بابای خوبــم وای (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیــه قــربونِ صـــورت پـر خـــونت چـه کــرده ان بابا  با لب و دنــدونت وقتی رو لبهای تو خیزران می خورد عمــه هزار دفعـه به جای تو می مُرد بابای مظلومــم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ نصیبـــم از بابا ســری به دامــــانم خسته شدم بی تو بی سر و سـامانم دنیــا بــرام بـی تـو شـبیـه زنـدونــه بعـــدِ تو چشمـای رقیــه پر خــونــه بابای مظلومـــم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ بابا منـــم با تــو عـــزم سفـــر دارم بــدونِ تو بابا خــون به جگــــر دارم بــس که جسـارت تو شــام بلا دیدم سیلـــیِ نامـــردا   تــو کــربلا دیــدم به غیـــر ویـرونه که آشیــانم نیست اینجا نمی مونـم دیگــه توانم نیست بابا غــــریبـم من(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیـــه با حـرفـاش آتیــش به دلها زد شبــونه با غـربت ، دل و به دریــا زد وقتی سر از دستش روی زمـین افتاد پیــشِ ســرِ بابا رقیــه هم جــون داد امان از این ماتم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ خـــــرابه گریــونه هنــوز ایـن مــاتم شعلــه کشید آهِ اهـلِ حــرم از غــــم رقیـــه شــد یــاسِ کبــود ویـــرونـه عمـــه براش داره لالایــی می خونـه بخواب گل یاســم(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ سه ساله ، زهـرا هم شبیـه مادر شـد غنـچـــهٔ زیبـایِ حسـیــن ، پرپر شـد یاس کبـــودم وای(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
(بسم رب الحسین) :خوش اومدی تو از سفر بابا... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ خوش اومدی گوشهٔ ویرونه خــرابه هـــم با تو چراغونه دلم از این غربتــمون خـونه بابای مظلوم بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم دیدنم آخر اومـــدی بابا چرا تو با سر اومدی بابا بدون پیـــکر اومدی بابا چرا بابایی؟ بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم بس که کشیدم انتظار ، بابا پیشم بمون همین یه بار بابا آروم شـــه قلب بیقرار ، بابا بابا بابایی بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم یه دشت خون و تن بی سر رو لای عبــــا پیـــکر اکبـــــر رو زخــم گلـــوی علــی اصغــر رو نبردم از یاد بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم هرجا که اسم تو رو می بردم کتــک با تازیـونه مـی خوردم به خــاطر تــو طاقــت آوردم بابا بابایی بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم عمـــه برام شده سپـــر بابا خسته شدم از این سفر بابا دیگه منــو با خود ببــر بابا بابا بابایی بابای مظلوم و غریبم وای(۳) بابای مظلوم ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۴/۲۱ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من یاحسین آقای من یاحسین آقای من ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند هدْیْه های خواهرند در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند هدْیْه های خواهرند عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم ای علمدار حرم ای علمدار حرم امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو امشبی را چون امان عالمی، دارد امان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده شام عاشورا شده از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا علی مهدوی نسب
نوحه شب سوم محرم سبک نوحه خوش آمدی مهربانِ من ای همدم و همزبانِ من بابا اِی دردت به جان من ای پدر ای پدر تو نبودی بابا،همچو گل پژمردم کربلا تا به شام،تازیانه خوردم یا اباعبدالله... بابا فدای چشم ترت نظری کن سوی دخترت شده ام شَبیهِ مادرت ای پدر ای پدر زحمتِ عمّه ام،آبرویم بخر با خودت اِی بابا،دخترت را ببر یا اباعبدالله... امیر عباسی
. بند اول ؛ من دنبال نشونه در خونت رسیدم خدارو من میون گریه برا تو دیدم نور راهم حسینه من پناهم حسینه اون که با یک نگاهش روبه رواهم حسینه با ذکر حسین احیا شد دلم تحویلم گرفت با این که ناقابلم دور مضجعش انگار خونمه وقتی که مشغول به نماز کاملم یا اباعبدالله دل توی شادی و غصه ضربانش حسینه مومن اونی که ایمانش حسینه ذکر صبرم حسینه نور قبرم حسینه اون که میگیره دست جود گبرم حسینه مردن پای تو آغاز منه این سینه زدن پر پروازه منه ما ها به کنار میخونه مسیح این ذکر حسین همون اعجاز منه یا اباعبدالله بند سوم ؛ من با نگاه حسینه اگه دارایی دارم مدیون رقیه ام اینجا جایی دارم نور دیده ام رقیه است من امیدم رقیه است اون که با یک اشاره اش سر رو میدم رقیه است واسش جونمو هدیه میکنم خواب دیدم تو حرمش گریه میکنم هر کس تکیه گاش جایی منم به پرچم یا رقیه تکیه میکنم سیدتی یا رقیه ✍ 👇👇👇
4_5877598242757154650.mp3
زمان: حجم: 3.32M
بند اول ؛ ای شیرین زبونه اربابم حسین ای آروم جونه اربابم حسین ای تاب و توونه اربابم حسین هر کی میخواد بگه رقیه اما من میگم دلبر من میگم محشر من میگم عشق شاهزاده علی اکبر من میگم جونم قطره خونم تا ابد انا کلب و رقیه میخونم بال و پرم رقیه اس اسمی که تو مشکلاتم میبرم رقیه اس برکت نون حلال پدرم رقیه اش اون که واسه غمش میکشنه سرم رقیه اس بند دوم ؛ ای دارو ندار نوکرای حسین ای شمع مزار نوکرای حسین تو مشکل ها یار نوکرای حسین هر کی میخواد بگه رقیه اما من میگم ماهه دختر شاه نوه ی با جنم علی ولی لله رحمت عامه بهترین نامه دختر سه ساله ای که فاتح شامه درد و دوا رقیه اس اون که امضا می‌کنه کربلا رقیه اس شافع سینه زنان روز جزا رقیه اس اون که صاف می‌بره تا خود خدا رقیه اس
گوشه خرابه رقیه جان داده است بابل باغ دین از نفس افتاده است جان دهد سه ساله گوشه ی خرابه وای حسینا۴ شد خرابه نشین ز ظلم و جور یزید کعب نی خورده از زجربن قیس پلید دختر شاه دین عمرش به پایان رسید جان دهد سه ساله گوشه ی خرابه وای حسینا۴ گفت و با راس شه دختر خونین جگر ایتمنی علی صغر سنی پدر جان دهد سه ساله گوشه ی خرابه وای حسینا۴ من به شام بلا جان می سپارم‌ شها زاده ی فاطمه ببین فتادم ز پا کو علمدار تو ساقی بزم بلا جان دهد سه ساله گوشه ی خرابه وای حسینا۴ کنج ویرانه شد منزل و ماوای من مشکل من شده دوری بابای من وای من وای من وای منو وای من جان دهد سه ساله گوشه ی خرابه وای حسینا۴ دختری را که او پدر بود در سفر روز و شب چشم او بود هماره بدر گوید هر دم پدر پدر پدر یا پدر جان دهد سه ساله گوشه ی خرابه وای حسینا۴ ای پدر جان شده خرابه قتلگاهم آید از خرابه ناله و سوز و آهم بی تو بابای من بی کس و بی پناهم جان دهد سه ساله گوشه ی خرابه وای حسینا۴ ۱۴۴۶ق ۱۴۰۴ ش 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
اسم تو برام پر پروازه رو لبهام قشنگترین آوازه از وقتی که یا رقیه گفتم دیدم که خدا برام میسازه ای سوره کوثر اباعبدالله ای نازنین دختر اباعبدالله ناز تورو میخره اباعبدالله یا رقیه یا رقیه یا رقیه دینم رقیه آیینم رقیه توی دلواپسیا تسکینم رقیه جانم رقیه ایمانم رقیه توی سختیا پشتیبانم رقیه مولاتی یا رقیه **** کار روضه های تو اعجازه رنگ و بوی روضه هات ممتازه من از معجزات تو فهمیدم دستت توی هر دو دنیا بازه ای دلبر محشر اباعبدالله آیینه ی مادر اباعبدالله صدیقه ی اطهر اباعبدالله یا رقیه یا رقیه یا رقیه یکتا رقیه بی همتا رقیه تا حسین راهی نمیمونه با رقیه اعلا رقیه ای والا رقیه دوا درمون تموم دردا رقیه مولاتی یا رقیه **** اشکام با تو آبرو میگیره این اشکا نشونه ی تطهیره اسم مکتب پر از آوازت پیروزی گریه بر شمشیره تلفیقی از حیدر و زهرایی تو با سن کم لشکر بابایی تو بنیان کن دولت اعدایی تو یا رقیه یا رقیه یا رقیه مکتب رقیه مشق شب رقیه دانش آموز کلاس زینب رقیه غوغا رقیه بی پروا رقیه وقت جنگیدنه یک پا سقا رقیه مولاتی یا رقیه
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ خدا چقدر تو را از رقیه زود گرفت زمانه اشک ز چشمم شبیه رود گرفت کجا گذاشته بوده سر تو را خولی؟ چه کرده است که موی تو بوی دود گرفت ؟ پدر! خودم متوجه شدم که موی تو سوخت تمام شهر به یک باره عطر عود گرفت به جای سرمه کشیدم به چشم خون بابا که سرمه‌دان مرا دختری حسود گرفت نپرس که چه کسی چادر مرا دزدید! همان کسی که لباس تو را ربود گرفت چه کرد با دل من شمر سنگدل بابا تمام دلخوشیم بودن تو بود گرفت ببخش لحظه‌ای از سینه‌ات جدا ماندم ببخش جای مرا شمر بی وجود گرفت در ازدحام ورودی شام ترسیدم شلوغ شد نفسم موقع ورود گرفت ببین چقدر به زهرا شبیه‌تر شده‌ام که روی ماه مرا هاله‌ای کبود گرفت شعر: آرش براری 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاک ایران شده ای خدانینوا٢ همه جاکربلا همه جاکربلا کل ارض بودیادخون خدا٢ همه جاکربلا شدسیه برتن کل ارض وسماء همه جاکربلا غرق درخون تن یاوران خدا٢ همه جاکربلا انقلابی به پاشده درهرمکان شدبلندناله یاحسین درجهان غزه شدغرق خون پاره تن کودکان ازستمکاری وفتنه اشقیا همه جاکربلا قدسیان زین عزاشوربرپاکنند گریه ازبهراولادزهراکنند بزم ماتم به پابه دشت وصحراکنند ازدل عاشقان میرسداین ندا همه جاکربلا زیرآوارشدبچه ومادری پرکشید ازجفالاله پرپری یک طرف غرق خون پیکربی سری مادروکودکی گشته ازهم جدا همه جاکربلا حرمله چون کشیدتیری ازروی کین آسمان شدخراب ریخت روی زمین روی دست حسین کودکی نازنین گوش تاگوش اوازبدن شدجدا همه جاکربلا تن سردارعشق شدفدای حسین تاکه لبیک گفت به ندای حسین غرق درخون شده به هوای حسین همه درماتم یم همگی درعزا همه جاکربلا میروددربهشت پیکرپاکشان میکند فاطمه جمله مهمانشان حضرت حجت است دیده گریانشان آسمان وزمین همه اندرعزا همه جاکربلا شعر واجرا؛ محمدعلی آتشی جهرمی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌