به نام خدا
#شب_چهارم_محرم
#زمزمه_سینه_زنی
#شاعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
""""''"""""◇🏴◇"""""""""
شبهای جمعه کربلا/ حال و هوای غم داره
از چشای آسمونش/ اشکای نم نم می باره
هرکی دلش تنگه برا / شبای بین الحرمین
همراه مادر می خونه /روضه غربت حسین
حالا شب جمعه اگه / باشه توی مُحرّمش
خیمه غم به پا میشه /میون صحن وحرمش
این شب جمعه روضه مون/ بنام چارمین شبه
هم شب حُر ّکربلا / هم پسران زینبه
اما کدوم روضه رو من/بگم که زینب نباشه
مگه میشه اسم بی بی /تو کُلّ ده شب نباشه؟
ولی یه امشبو بریم / سراغ حُر ِّ کربلا
بساط اشک و آهمون /جور شده باز شکر خدا
حُرّی که آزادگی رو /گرفت از افکار حسین
شد عاشق کرامت و /عزّت و رفتار حسین
حُرّی که آب و بسته بود/ به روی اهل حرمش
جواب این کارشو داد/ آقا با لطف و کرمش
به دست مولای غریب/ سیراب شدن لشکر حُر
دست نوازش حسین/ کشیده شد رو سَرِ حُرّ
با نظر لطف حسین/ شناخت مسیر توبه را
شد اولین فداییِ / مولا تو دشت کربلا
مانند اسمش عاقبت / آزاده رفت از این دیار
سرش رو دامن حسین/ با عزت و با افتخار
رضایت مادر و خواست /تولحظه های آخرش
مولا برا شفاعتش / دستمالی بست ، روی سرش
تا روز محشر که بی بی/ ببینه سربند حسین
بگذره از گناه حُرّ،/ بانوی پاک عالمین
خوشا به حال اونی که /دستشومولا بگیره
شفاعت خودش رو از / حضرت زهرا بگیره
هرچقد هم که بد باشیم /اگه نظر کنه آقا
لطف وعنایتش میشه / شامل حال ما بَدا
کاشکی زمان جون دادن/حسین بیاد بالاسرم
تا بشم عاقبت بخیر / تو لحظه های آخرم
یه حرفی مونده تو گلوم /روضه رسید به آخرش
فدای اون آقایی که/ آب بوده مِهر مادرش
بین دو نهر آب ،چرا /با لب تشنه کشتنش؟
میونِ گودال بلا / با ضرب دِشنه کشتنش
غریب حسین غریب حسین(۲)
""""''"""""""""""""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۱۲
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
به نام خدا
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب_سلامالله
،#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
"""""""""""◇🏴◇"""""""""""
به چه دردی بخورد بی تو پسر داشتنم
چه کنم بعد تو با داغ جگر داشتنم
نه پسرهای مناند این دو نه خواهر زاده
به تو سوگند که هستند دو حیدر زاده
تیغ آماده رویِ دامنشان است ببین
حرزِ یا فاطمه بر گردنشان است ببین
این دو پولادِ جگر تافته یعنی زینب
این دو سرباز و دو سرباخته یعنی زینب
بر سر عهد تو هستیم و همان خواهد شد
خواهرت مرد شود این دو جوان خواهد شد
یار بی یار رسیدم که دلت غم نخورد
آمدم در دلِ تو آب تکان هم نخورد
دست و بازوی علمدار حرم آوردم
پیشِ تو بر سرِ دوشم دو علم آوردم
دو سپاه حرمِ فاطمه را میبینی
ذوالفقار دو دم فاطمه را میبینی
به درِ خیمه امّیدم امید آوردم
تا که ردم نکنی موی سپید آوردم
خواهرت موقع حج نذر دو قربانی کرد
وقت نذرش شده قربانی عید آوردم
دو علیاکبر و عباس ولی کوچکتر
دو سلحشور دو شیر و دو رشید آوردم
دو حسن روی دو سید دو حسینی زاده
قابلت را که ندارد دو شهید آوردم
این دم و بازدمم این ضربانهای مناند
این حسین و حسن و تیر وکمانهای مناند
ای جوانمرده بگو که جگرم را چهکنم
سر به زیرِ حرمِ دو رو برم را چهکنم
تو اگر اذن دهی لشگر عالم با من
مادرم گفته برو اذنِ حسینم با من....
مانده دایی که چگونه خبرش را بِبَرد
خبر سوختن بال و پرش را بِبَرد
با چه رویی برود دیدن زینب از دشت
با چه جانی به حرم دو پسرش را بِبَرد
دو جگرگوشهی او روی زمین میغلتند
ولی از خیمه نیامد جگرش را بِبَرد
یک نفر آمده اینسو بزند تیغش را
یک نفر رفته به آنسو تبرش را بِبَرد
یک نفر آمده اینسو تن این را بکشد
یک نفر رفته به آنسو که سرش را ببرد
تنشه بودند و نشد جرعهی دیگر بینند
یا که یکبار دگر چهرهی مادر بینند
دید آخر چه بلایی سرشان آوردند
زخمها بر جگرِ مادرشان آوردند
قصدِ جانِ دو برادر دو برادر کردند
ضربهی تیغ و سنان را دوبرابر کردند
مانعِ بُردنشان پشتِ خَمِ دایی بود
اِرباًاِربا شدنِ این دو تماشایی بود
کمرش خم شده باید که عصا بردارد
باید او خیمه رود تا دو عبا بردارد
زینب انگار نه انگار که بی سر شدهاند
دید بر نیزه ولی سایه مادر شدهاند
✍حسن لطفی۴۰۰/۰۵/۲۱ #یاشبیر
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا
🏴 زبانحال حضرت زینب(س) به امام حسین(ع)
#نذر_طفلان_حضرت_زینب_علیهم_السلام
"""""""""◇🏴◇"""""""""
وابسته ات هستم، تویی معشوقِ دلخواهِ خودم
آگاهم از حال دلت با قلبِ آگاهِ خودم
خورشید قلب بیقرار زینبت هستی و من
نور از تو میگیرم حسینِ من(ع)؛ تویی ماهِ خودم
داریم خاطرخواهِ بسیاری و جان ها میدهند
یکروز در راهِ تو و یکروز در راهِ خودم
راهی شدیم و خوب میدانستم اینجا کربلاست
فهمیدم از دلشوره هایِ گاه و بیگاهِ خودم
زیباییِ انگشترت دارد مرا دق میدهد
تنها خبر دارم خودم از بغض جانکاهِ خودم
بیزارم از آن نامه ها که نقشهٔ قتلَت شدند
از غربتت میسوزم و میسوزم از آهِ خودم
هاجر شدم در پاسخ نجوای هَل مِن ناصرت
آورده ام تنها دو آیه از «فَدَیناهِ» خودم
باید پسرهایم فدایی ات شوند و از خدا-
میخواستم در سجده های هر سحرگاهِ خودم
آورده ام عون و محمد را برایِ یاری ات
آورده ام تیر و سپر از خانه همراهِ خودم!
#سلام_بر_فرزندان_حضرت_زینب_س
#شب_چهارم_محرم
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
#مرضیه_عاطفی
۱۴۰۰/۵/۲۱ مرداد
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
بسم رب الحسین(۴)
#نوحه_زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من،،،
ســـلام بـر قـلـب صبــور تو زینب !
بر اون دو طفلان غیــور تو زینب !
اگرچـــه طفـل اما وارث مــولاینــد
طفـــل دبستــان زینــب کبـــراینــد
اگرچه طفـــل اما فاتـــحِ میـــدانند
یـار وفـــادار شـــاه شــهیــــدانند
دو اختـــر تابان دو مـــاه نــورانی
هــدیـهٔ زینــب بود ، بـرای قـــربانی
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
واسطه شد زینب به محضــــر مولا
تا اذن جــانبازی بگیــــــرن از آقـا
اجازهٔ میدون به اون دو مَـــه سیما
گرفتــه شـد آخــر با قـســـم زهـــرا
که اسم زهـرا هست کلید هـر مشکل
پرچـــم "یا زهـرا" زینـت هـر محفـل
مدد مدد زهـــرا(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می گفت برادر جان این دو گل پرپر
فــدای زخـــمای تــنِ علـــی اکبــــر
لباس جنگی رو هـر دو به تـن کردن
قــرار زینــب بود شهـیــــد برگــردن
دو شیــر میدان با جنـگ تماشـــایی
نشون دادن از خـود، غـیرت زهرایی
وای از دل زینــب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نشستــه تو خیمـه زینب خونین دل
دیــدن احـوال حـسین شده مشــکل
به سمت میدان از خیمـه نگا می کرد
به جان مولایـش همه ش دعا میکرد
غریب خواهر وای(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وقتی که آوردن دو طفـل خونین بال
نیــومد از خیـمـــه بـرای استـقبــــال
دیدن داره زینب ، خیـمه رو می بنده
تا که حسینــش رو نبیــنه شــرمنــده
غریب خواهر وای(۴)
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۵/۱۰
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─