https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
اهل سقیفه کشتند، امِ ابیها را
آتش زدن سَرای، هستیّ طاها را
😭😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
گریه کنید مادر ما بی گناه بود
در قتل او مشارکتِ یک سپاه بود
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد،این زنی که زدی بیپناه بود
دیگر کسی به چهرهء قبلش نمیشناخت
پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود
از شدّت خجالت از هم در این سه ماه
راه کلام این زن و شوهر،نگاه بود
جای تمام شهر برایش علی گریست
جای تمام شهر علی غرق آه بود
نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند
ورنه به آه فاطمه عالم تبــاه بود
همصحبتی نداشت دگر بعدفاطمه
تنهاکسیکه گوش به او داد چاه بود
رغبت نداشت پا بگذارد به خانهاش
راه عبـورش از وسط قتلگاه بود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
ای مادر! دلتنگم.mp3
4.71M
وای مادر😭
ای مادر! دلتنگم، هواتو کردم
تو روضه باید، پی ات بگردم
قد خمت، عمر کمت، واسه کدوم، گریه کنم
مادرمی، میشه مگه، برات آروم، گریه کنم
تا اون روزی که، برات بمیرم
شبیه مولا، زبون می گیرم
وای من و وای من و وای من
ضرب در و پهلوی زهرای من
در وسط کوچه تو را می زدند
کاش به جای تو مرا می زدند
گوشه ی چشم تو چرا شد کبود
فاطمه جان مگر على مرده بود
اى مادر، ممنونم، منو آوردى
تو خونه دستِ، حسین سپردی
بشین براش، پیرهن بدوز، که من به پات، زار بزنم
منو ببر، به قتلگاه، که پا به پات، زار بزنم
با این امید که، براش بمیرم
با ناله ی تو، زبون می گیرم
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
حسین من، حسین من
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_طاهری
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
◾️#شام_غریبان
رفتــــی و قــــــــــرار قلـب ما کم کردی
از ماتــــــــم خویش قامتم خم کردی
ای هستیِ مرتضی علی در یک شب
نه سال سُـــــرُور خـــــــانه را غم کردی
#امیررضا_فرجوند
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#پرستوی_علی
#فرازی_از_یک_ترجیع_بند
ای پرســــتو در آشـــــیانـه بمان
ای کـــبـوتـر مـپــــر ز لانـه بمان
به ســر مرتـضـــی ز هجـــرانت
تا نگـردد خـــراب، خـــانه بمـان
بانوی خــانه رحــــم کــن بر من
مرو از پیش من شـــــبانه، بمان
بی تو زینـب بـــهانه می گــیرد
تو بیــا و بـه ایـــن بهـــانه بمان
پیش من صحـبتی ز مـرگ مکـن
ای نگار مــن عاشــقــانه بمـــان
ای کـه در راه عــشــق بـر بازو
داری از ظالـمـان نشـــانه بمــان
روی از من نگیــــر و کـــمتر کن
نیمه شب گـریه مخـــفیانه،بمان
دلخـوشی را ز من مگــیـر ، مرو
با همــــان درد تازیــــانه بمـان
چشم وا کن که شدزچشم حسن
اشک،چون سیل غم روانه بـمان
جان محــسن قســـم مــرو زهرا
حقّ آن طـــفل نازدانــــه بمان
ز علی کــــــم بگـــــیــر رو بانو
قصـــه ی کوچـــــه را بگــو بانو
شعر: امیررضا فرجوند
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دریایی و دل دادی یک روز به دریایی
این شد که پدید آمد از عشق تو دنیایی
هم سرّ خــــدایی تو، هم باغ حیایی تو
هم نور دل ساقی، هــــــم مادر سقایی
شیدای شکوه تو تنها دل حیدر نیست
عالم همه مجنونند وقتی که تو لیلایی
از نور تو یا کـــــــــوثر! ـ تا کـــور شود ابترـ
دارد دل پیغــــــــمبر چه ام ابیهــــــــــایی!
مرضـــــــــیه و راضـــــــیه، ریحانه و حانیه
منصوره و مستوره، به به! که چه اسمایی
هم دخـــتر طاهایی هم همسر مولایی
قدر تو ولی این نیست، اینست که زهرایی
گــــــفتند که پنهــــــــــانی، امـا به خدا دیدم
هر لحظه که درماندم، آن لحظه همان جایی
درخواندن تو سوزی است،با ما تو بخوان مادر!
«ای پادشـــه خوبان داد از غـــــــــم تنهایی»
شعر: قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
3. در آغاز جوانی.mp3
2.74M
#زمزمه_حضرت_زهرا_س
#استاد_حیدرزاده
در آغازِ جوانی
شدی قامت کمانی
زده بر پیکرِ تو
فلک ، رنگِ خزانی
#ملودی_دوم
بمیرم برایت که پژمردی
تو در بینِ کوچه زمین خوردی
#بند_دوم
در و دیوارِ خونین
تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه
امان از دست سنگین
#ملودی_دوم
کبودی شده قسمت رویت
شکسته شد از کینه پهلویت
#بند_سوم :
امان از داغ مادر
امان از آهِ مضطر
امان از کوچه ها و
طناب و دستِ حیدر
#ملودی_دوم
امان از هجوم عدویِ پست
زده تازیانه به رویِ دست
( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
(السّلام علیكِ یا فاطمةالزهراء)
#مزار_فاطمه
چنان ز سیلی ، نیلی عِذار فاطمه شد
که دهر، تیرہ به حال نزار فاطمه شد
میانه ی در و دیوار و ناوَک مسمار
نشانه، محسن نیکوعِذار فاطمه شد
ز ضرب در، که عدو زد به پهلوی زهرا
فغان فضّه فقط ، غمگسار فاطمه شد
ز سقط محسن معصومِ فاطمه نه عجب
که میخ غرقه به خون شرمسار فاطمه شد
عدو به رغم ولای علی و غصب فدک
زمینه ساز غم بی شمار فاطمه شد
علی که بعد نبی بود جانشین رسول
ز غصّه خانهنشین در کنار فاطمه شد
کنار چشمهی کوثر ، پیمبر خاتم (ص)
غمین و مویه کُنان داغدار فاطمه شد
نهان اگرچه بظاهر مزار فاطمه است
میان قلب محبّان ، مزار فاطمه شد
نه (شمس قم) شدہ گریانِ این غم جانکاہ
که چشم جنّ و بشر ، اشکبار فاطمه شد
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
از زبان امام حسن مجتبی (ع)
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد
خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد
مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم،
هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد
دست مادر آخرش واشد، نمیگویم چطور
اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد
من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد
من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد
حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود
هر چه ماندم منتظر، فردا وفرداها ... نشد
هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها ... نبود
هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد
من عصای پیری مادر شدم در کودکی
پیر هجده ساله، جز با تکیه بر من، پا نشد
آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری،
آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد
تا که مادر رفت، انگار از پدر چیزی نماند
در جهان هرگز امیری این قدر تنها نشد
پیش زینب بغضهایم در گلویم گیر کرد
خواستم زاری کنم، پیش حسین، اما نشد
چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین
ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد
خون نشد پاک آخرش از برگ لاله، هر چقدر
ریخت بر دست علی آب روان، اسماء، نشد
شعر: قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
از زبان مولا امیرالمومنین
خیره میگردد حسن هر روز هر ساعت به در
خیره میگردم ولی باشرم با حسرت به در
چشم میدوزد حسین این روزها بر بسترت
چشم میدوزد ولی زینب در این مدت به در
در به رویم وا مکن تا وا نگردد زخمِ تو
تکیه هر دفعه مده با درد با زحمت به در
نه دری داریم نه محسن نه دیگر مادری
از همان روزی که زد با بغض بی غیرت به در
خوب پیدا هست از موی پریشانِ همه
خوردهای با شانهای اُفتاده با شدت به در
روضه میخوانند این سردردهای تو که بد...
مادری خورده است در این خانه با صورت به در
یک جماعت رد شدند و یک جماعت آمدند
وایِ من چسبیده بودی بعد آن ضربت به در
با غلافی پُر سراغت قنفذ آمد بشکنی
میزد او طوری تو را گفتم که صد رحمت به در
زینبم را داغدارت کرد ای لعنت به میخ
مرتضی را شرمگینت کرد ای لعنت به در
شعر: حسن لطفی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه_علیها_السلام
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
فرازے از یک #ترکیب_بند
«کـوثـر جـوشـان حـق»
نام تو با عـلے و محمـد قـریـنه ا ست
هر جا که عطر نام تو باشد مدینه است
دستاسِ کیست چرخ جهان؟ این غریب کیست؟
این دستهاے کیست که لبریز پینه است؟
آیینهاے که عطر بهشت مدینه بود
نامش هنوز شعلۀ سیناے سینه است
اے وسعت بهشت، جهان بیتو دوزخ است
دنیا چقدر مزرعۀ کفر و کینه است...
دریا علیست، گوهر یکدانهاش تویی
در موج حادثات، حسینت سفینه است
با هر حماسه داغ پدر را سرشتهای
هجده کتاب، درد علے را نوشتهای
زیبایے مدینه به غیر از بتول نیست
بیمهر او نماز دو عالم، قبول نیست
میپرسم از شما که رسولان غیرتید
زهرا مگر خلاصۀ جان رسول نیست؟
گیرم ولایت علے از یاد بردهاید
آیا غدیر و دست محمد قبول نیست؟...
مهر علیست روزے هر روز مهر و ماه
وقتے چراغ، فاطمه باشد، افول نیست
جبریل را به مرقد مولاے عاشقان
بیرخصتش هر آینه، اذن دخول نیست
اللّهاکبر از تو که اللّهاکبری
اے مادر پدر که پدر را تو مادری
زهراترین شکوفۀ گلخانۀ رسول!
با نام تو مدینه مدینهست، یا بتول
اے مردمے که زائر راز مدینهاید
آه اے مجاوران حرم، حجتان قبول!
اینجا کنار حجرۀ پیغمبر خدا
آیینهخانهایست پر از تابش اصول
آیینهاے که ماه در آن میکشد نفس
آیینهاے که مهر در آن میکند حلول
در بین ماههاے خدا چون تو ماه نیست
اے بین فصلهاے خدا بهترین فصول
اینجا نمازخانۀ مولا و فاطمهست
اینجاست خانۀ علے و خانۀ رسول
زهرا شدے که نام علے را عَلم کنی
پنهان شدے که هر دو جهان را حرم کنی
یڪ عمر بود با غم و غربت قرین، علی
آن قصۀ حسین و حسن بود و این علی
وقتے ابوتراب شدی، خاک، پاڪ شد
تا زد به خاڪ بندگے او جبین علی...
آیینهاے برابر انسان و کائنات
آیین عشق و آینۀ راستین، علی
شمشیر حق که چرخزنان است و خطبهخوان
دست خداست بر شده از آستین، علی
زهرا نداشت بعد پدر جز علے کسی
احمد نداشت جز تو کسے همنشین، علی!
اندوه بیشمار مرا دیدهای، بیا
انسان روزگار مرا هم ببین، علی!
دنیا چقدر تشنۀ نام زلال توست
هر ماه، ماه آینه، هر سال، سال توست
شبگریههاے غربت مادر تمام شد
زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد
امشب اذانِ گریه بگوید بگو، بلال
سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد
طفلانِ تشنه هروله در اشڪ میکنند
ایّامِ تشنهکامے مادر تمام شد
آن شب حسن شکست که آرامتر! حسین
چشم حسین گفت: برادر! تمام شد
تا صبح با تو اُستن حنّانه ضجه زد
محراب خون گریست که منبر تمام شد
زاینده است چشمۀ زهرایے رسول
باور مکن که سورۀ کوثر تمام شد
باور مکن که فاطمه از دست رفته است
باور مکن حماسۀ حیدر تمام شد
زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود
زینب نبود و واقعۀ کربلا نبود
شب آمدهست گریهکنان بر مزار تو
دریا شکست موجزنان در کنار تو
بعد از تو چلهچله علے خطبه خواند و سوخت
چرخید ذوالفقار علے در مدار تو
زینب کجاست؟ همسفر خطبههاے خون
دنیا چه کرد بعد تو با یادگار تو؟
باران تیر و نعش غریبانۀ حسن
آن روزگار زینب و این روزگار تو
گل داد روے نیزه، سر تشنۀ حسین
تا شام و کوفه رفت دل داغدار تو
تو سوگوار زینب و زینب غریب شام
تو سوگوار زینب و او سوگوار تو
بعد از تو سهم آینه درد و دریغ شد
دست نوازشے که کشیدند تیغ شد
اے ناخداے کشتے درد! اے خداے درد
تنها تویے که آمدهاے پا به پاے درد
زین پیش درد و داغے اگر بود با تو بود
درد آشناے داغے و داغ آشناے درد
زان شب که غرق خطبۀ چشم تو شد علی
مانند رعد میشکند با صداے درد
شعر تو را چگونه بخوانم که نشکنم؟
آخر بگو که قصه کنم از کجاے درد؟
اے قطعۀ بهشت، غزلگریۀ زمین
با چشم خود، سرود تو را، هایهاے درد
مگذار مردگانِ شبِ عافیت شویم
ما را ببر به آینۀ کربلاے درد
تو آبروے داغے و تو آبروے اشک
تو ابتداے دردے و تو انتهاے درد
یوسف اگر براے پدر درد آفرید
زهرا شکست و درد پدر را به جان خرید
اے سرپناه عارف و عامے نگاه تو
آتش گرفت خیمۀ گردون ز آه تو
آیا چه بود قسمت تو غیر درد و درد؟
آیا چه بود غیر محبت گناه تو؟
ساقے علیست، کوثر جوشان حق تویی
ما تشنهایم تشنۀ لطف نگاه تو
در چشم من تمام زمین، سنگ قبر توست
گردون کجا و مرقد بیبارگاه تو
در کربلاے چند، شهید غمت شدیم
سربندهاے فاطمه بود و سپاه تو
از خانۀ تو میگذرد راه مستقیم
راهے نمانده است به حق، غیر راه تو
دنیا اگر غـدیر تو را خـم نکرده است
روح مـدینه ردّ تو را گـم نکرده است
شعر: علیرضا قزوه
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
صلے الله علیڪ یا بنت رسول الله
هوالفاطر
#سوڪ_صدّیقهء_طاهره_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
چون بر اوخصمِ قسم خوردهء دین راه گرفت
بانگ برداشت مــوءذّن که: خــدا ! ماه گرفت
کاینات است ازین واقعه در جوش و خروش
که کشیدن نتوان بارِ چنین درد به دوش
ماسِوا رفته فرو یکسره در بُهت و سکوت
که چه آید به سرِ عالم مُلڪ و ملکوت!
رزق را کرده دریغ از همه کس میکاییل
عَنقریب است که در صور دمد اسرافیل
چشم هستے نگران است که این واقعه چیست؟
وآن که دامن زده بر آتش این فاجعه ، کیست ؟
مو پریش ( آسیه) از خاڪ برون آمده است
به گمانش که دمِ کُن فَیَکون آمده است!
*( مریم) از خاڪ سراسیمه سر آورده برون*
*شسته با اشڪ ز رخسارهء خود گَردِ قُرون*
*کاتَشِ فتنه و آشوب دریغا تیز است*
*مگر این لحظه همان لحظهء رستاخیز است؟!*
این ( خدیجه ) است که فریاد زنان مے آید
مو کَنان ، مویِه کُنان ، دل نگران مے آید
کز چه رو رشتهء ایجاد ز هم بگسسته است
نکند قائمهء عرشِ خدا بشکسته است !
کیست در پشت در اے فضّه که جبریل امین
دوخته دیدهء حیرت زدهء خود به زمین
خانهء کیست که در آتش کین مے سوزد؟
نکند کعبهء ارباب یقین مے سوزد !
روز همچون شبِ مُظلَم به نظر مے آید
عمر هستے مگر امروز به سر مے آید
پاسخِ این همه پرسش ز درِ سوخته پرس
از درِ سوختهء لب ز سخن دوخته پرس
گرچه چون سوختگان مُهرِ سکوتش به لب است
لیکن از فرطِ برافروختگے مُلتَهَب است
مے توان یافت از آن شعله که بر خرمن اوست
که چها آمده از دست ستم بر سرِ دوست
از سقیفه است هنوز آتش آشوب بلند
دست بیداد رها ، پایِ عدالت در بند
تیغِ عریان خلافت به عداوت تیز است
خصم ، از پا فکن و صف شکن و خون ریز است
ان که آن روز در آن معرکه یارے مے کرد
سیلِ بنیان کنِ این حادثه جارے مے کرد
مخزنِ سِرِّ خدا را چو عدو سینه شکست
اه بر خاست بر افلاڪ که آیینه شکست
این همان آینهء غیب نماے ازلے است
که در او شعشعهء نور نبیّ است و ولے است
این همان سینهء سینا ست که در وادے طور
صد چو موسے ( اَرِنی) گو نپذیرد به حضور
این همان طور تجلّے است که هنگام شهود
بر رخ عارفِ سالڪ درِ اشراق گشود
حیف و صد حیف که این آینه را بشکستند
درِ اِشراق و تجلّے به رخ ما بستند
کاش آن دم که عدو مَرکبِ کین را مے راند
نبض هستے به همان دم ز تپیدن مے ماند
نوبت دَبدَبهء دشمن بد اختر بود
که عدو دایهء دلسوز تر از مادر بود!
شعر:استاد گرانقدر محمدعلی مجاهدی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
السلام علیڪ یا فاطمة الزهرا
لاله ے نرگس عذار فاطمه
عطر گیسویت بهار فاطمه
یوسف گمگشته ے آل علی
اے مسیحاے تبار فاطمه
بهجت قلب رسول خاتم است
یاد تو اے گلعذار فاطمه
اے براهت مانده تا صبح ظهور
دیدگان اشکبار فاطمه
جلوه کن اے مه ز چاه انتظار
تا برآید انتظار فاطمه
امشب آقا کربلایے یا نجف
یا مدینه در کنار فاطمه
چارده گلدسته میسازد ز نور
اشکهایت بر مزار فاطمه
انتقام حق مادر حق توست
اے یگانه یادگار فاطمه
تا نفس در سینه ها جارے بود
شیعه باشد داغدار فاطمه
کاش میشد جان بیمقدار من
در رکاب تو نثار فاطمه
همنوا با ناله ے افلاکیان
شد «جهانی» سوگوار فاطمه
اسماعیل پورجهانے (جهانی) قم
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─