eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه_اهل_بیت_علیهم_السلام🌹 لقب ایشان کاظم و باب الحوائج است. کنیه ایشان ابوالحسن، ابوعبدالله، ابوابراهیم است. زادروز:۲۰ ذی الحجه (و به نقلی ۷ صفر) سال ۱۲۸  هجری قمری زادگاه :أبواء(مدینه) مدت امامت:۳۵ سال(از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳) هجری قمری شهادت:۲۵ رجب سال ۱۸۳ قمری، در سن ۵۵ سالگی مدفن:کاظمین(عراق) امام موسی کاظم(ع) امام هفتم شیعیان است. پدر ایشان امام جعفر صادق(ع) و مادر ایشان حمیده بربریه است. بیشتر سال‌های دوره امامت آن حضرت(ع) در زندانهای بغداد، تحت نظارت مستقیم حاکمان وقت سپری شد. زمان امامت ایشان(ع) همزمان با حکومت چهار تن از خلفای عباسی بود. ۱)منصور دوانیقی(سال۱۳۶-۱۵۸ق) ۲)مهدی عباسی(سال۱۵۸-۱۶۹ق) ۳)هادی عباسی(سال۱۶۹-۱۷۰ق) ۴)هارون الرشید(سال۱۷۰-۱۹۳ق) حضرت(ع) در بین امامان(ع) صاحب بیشترین اولاد بوده است. گفته‌اند که امام کاظم(ع) ۳۷ فرزند (۱۸ پسر و ۱۹ دختر) داشته است. معروف‌ترین پسران ایشان، امام رضا(ع)، احمد، حمزه، محمد و معروف‌ترین دختر ایشان، حضرت معصومه(س) است. مناظرات و گفتگوهایی از امام موسی بن جعفر(ع) با برخی عالمان یهودی و مسیحی در منابع تاریخی و حدیثی نقل شده است. از شاگردان و یاران معروف ایشان، می توان از حمّاد بن عیسی، علی بن یقطین، هشام بن حکم، ابوصلت هروی، صفوان بن مهران، صفوان بن یحیی، ابان بن عثمان، مفضل بن عمر نام برد. از آنجا که کنیه امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) و امام هادی(ع)، نیز ابوالحسن بود، برای اجتناب از اشتباه، عنوان «ابوالحسن اول» به امام کاظم(ع) و «ابوالحسن ثانی» به امام رضا(ع) و «ابوالحسن ثالث» به امام هادی(ع) اختصاص یافته است. منابع شیعه و سنی، علم، عبادت، بردباری و بخشندگی وی را ستوده‌ و او را کاظم و عبد صالح و باب الحوائج لقب داده‌اند. نوادگان امام کاظم(ع) به سادات موسوی شهرت دارند. فرقه های اسماعیلیه و واقفیه و ناووسیه معتقد به امامت حضرت(ع) نبودند،و طبق هر فرقه، قایل به امامت کسی، غیر از امام کاظم(ع) بودند. هارون الرشید، امام(ع) را در سال ۱۷۹قمری در مدینه دستگیر کرد. ایشان ۷ ذی الحجّه در زندان بصره، معروف به زندان عیسی بن جعفر، محبوس گردید. سپس ایشان را به زندان فضل بن ربیع در بغداد روانه کردند. زندان فضل بن یحیی و زندان سندی بن شاهک، زندانهایی بود که حضرت(ع) تا پایان عمر در آن زندانی بود. امام کاظم(ع) مدت قابل توجهی از عمر شریفشان را در زندانهای حکومت عباسی سپری کرده بودند. واپسین روزهای عمر امام کاظم(ع) در زندان سندی بن شاهک سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور هارون الرشید امام(ع) را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید. شهادت ایشان ۲۵ رجب سال ۱۸۳ق در بغداد رخ داده است. پس از آن‌که موسی بن جعفر(ع) به شهادت رسید، به دستور سِندی بن شاهک پیکر او را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر(ع) به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. درباره چگونگی شهادت ایشان گزارش‌های متفاوتی نیز وجود دارد؛ بیشتر تاریخ‌ نویسان قائلند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک ایشان را با خرمای مسموم به شهادت رساندند. سپس جنازۀ نازنینشان را برداشتند و ندا دادند : 《هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ》 این امام رافضیان است ، پس بشناسید او را! در زیارتنامه امام کاظم(ع) با عبارت؛ 《اللهُمّ صَلّ عَلی.. وَ المُعَذّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ المَطامِیرِ ذِی‌السّاقِ المَرْضُوضِ بِحِلَقِ القُیُودِ وَ الجِنَازَةِ المُنَادَی عَلیْهَا بِذُلِّ الإِسْتِخْفَافِ》 خدایا ! درود بفرست بر آن کسی که در قعر زندانها و تاریکی چاهها مورد شکنجه واقع می شد، ساق پای نازنینش بر اثر حلقه های زنجیر، کوبیده شده بود، و بر جنازه اش منادی با ذلّت و خواری ندا می داد. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش (کاظمین عراق) دفن کردند. برخی از عالمان اهل‌ سنت مانند سمعانی به زیارت قبر امام کاظم می‌رفته است و به او متوسل می‌شده‌اند. ابوعلی خلال از علمای اهل‌ سنت گفته است هر گاه برایش مشکلی پیش می‌آمده است و به زیارت قبر موسی بن جعفر(ع) می‌رفته و به او توسل می‌کرده و مشکلش برطرف می‌شده است. از شافعی نیز نقل شده که قبر او را «داروی شفابخش» توصیف کرده است. 📚منبع: سیره پیشوایان مهدی پیشوایی، از ص۴۱۱ تا ص۴۶۳ @golvajhehaye_ahlbeyt http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
بسم تعالی🌱 السَّلامُ عَلی مَن تَهَیَّجَ قَلبُها لِلحُسَینِ المَظلُومِ الْعُرْيـانِ، الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى... جبل الصبر یعنی همین، اگر قلبت هم از جای کنده شد؛ نگذاری زمین، از حجت خدا خالی بماند . . . 🌱یا_زینب_الکبری سلام‌الله‌علیها 🔷️کانال 🎤مداحی گلواژه های اهل بیت علیها السلام ،ارائه جدید ترین متن اشعار مداحی ،روضه ،مولودی با سبک در ( ایتا )🔷️ 🌹لینک کانال در ایتا👇🌹 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt با دعوت دوستان تان و نشر لینک از کانال ما حمایت کنید.با تشکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
((خادم الزهرا س)) ذکر مصیبت ،مداحی ،مولودی 🎤: داستانی زیبا از برخورد امام موسی بن جعفر(ع) با هارون الرشید 🏴 سالروز شهادت امام کاظم(ع) تسلیت باد @golvajhehaye_ahlbeyt
✍رهبر معظم انقلاب: امامت موسی بن جعفر(ع) در سخت‌ترين دوران‌ها شروع شد. هیچ دورانی به گمان من بعد از دوران امام سجاد(ع)، به سختی دوران امام موسی بن جعفر علیه السلام نبود. 🏴 شهادت باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد. @golvajhehaye_ahlbeyt
. 🔊 سوزناک آقا امام موسی کاظم(ع) ⭕ متن:کنج زندان غم... 🎙️ کربلایی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کنج زندان غم، اسیر شدم زیر این تازیانه پیر شدم بس که دشنام، خوردم از دشمن به‌خدا از، زمانه سیر شدم رفته از دست من قراره من نیست معصومه‌ام کنارِ من... هرکه عمریست بیقرار غمم کنج زندان‌‌مو دچار غمم با غم دوری از رضا هرشب راهیِ خستهٔ دیار غمم کاش از این مِهن جدا باشم زائر چهرهٔ رضا باشم... یا باب‌الحوائج یا موسی بن جعفر 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ای خداوندگار بی‌همتا خسته‌ام از مصیبت دنیا حاجتم این شده در این زندان کن خلاصم از این غم عظما کنج زندان، نمانده روز و شبم روزه‌ام، یاد جدِ، تشنه لبم... این دم آخری که گریانم بی‌رمق تشنه کنج زندانم نیست یک تن به من رساند آب با لبِ تشنه روضه می‌خوانم یاد سرهای بی‌بدن هستم یاد تنهای بی‌کفن هستم 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 میکنم یادِ روضهٔ گودال یاد پروانه‌های خونین بال یاد تنهای مونده روی خاک یاد اجسام خونی و پامال بر روی خاک، خفته پیکر او بر روی نیزه، میرود سر او... یا اباعبدالله، یا اباعبدالله... 👇@golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•کاظمینی نشدیم و دلمان .. و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سیدمجید بنی فاطمه •✠• @golvajhehaye_ahlbeyt ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ترسی از فقر ندارند گدایانِ کریم دستِ خالی نروند از دَرِ احسانِ کریم *بابایِ امام رضاست...* حاجتِ خواسته را چند برابر داده است طَیِّبَ الله به این لطفِ دو چندانِ کریم کاظمینی نشدیم و دلمان هم پُر بود بار بستیم به سوی شاهِ خراسانِ کریم *یا امام رضا!... شبِ یتیمیِ امام رضاست،شبِ یتیمیِ فاطمۀ معصومه است، اسمِ یتیم میاد اول یادِ دخترِ سه ساله میکنیم....* بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم به قسم هایِ خداوند، به قرآنِ کریم طَلَبِ رزق نکردیم ز دربارِ کسی نان هر سفره حرام است مگر نانِ کریم هر کسی وقت مناجات ضریحی دارد دست ما هم رسیده است به دامانِ کریم نا امیدم مکنید از کَرَمَش، فرض کنید باز بدکاره ای امشب شده مهمان کریم گرچه خوب است شَود شیعه بلاگردانش سپرِ درد و بلای همه شُد جانِ کریم ظاهرش فقر، ولی باطنِ او عینِ غنا ترسی از فقر ندارند گدایانِ کریم *شبِ باب الحوائجِ، یه حالی همۀ ما داریم تو روضۀ موسی ابن جعفر،کوچیک بودیم روضه خوان ها می اومدن توی خونه برای روضه، مادرامون صدا میزدن برید همسایه هارو خبر کنید برای روضه،هر روضه ای که میخوندند آخرش میگفتیم:آقا! یه روضۀ باب الحوائج موسی بن جعفر هم بخونید... آقامون موسی بن جعفر غریبِ،اما امشب صدایِ مادرش از عرش بلند میشه، هی میگه: پسرم!... آخه حضرت رو زندان به زندان جابجاش می کردن،خیلی از زندان بان ها عوض شدن با نالۀ موسی بن جعفر، اما این زندانِ آخری کارِ موسی بن جعفر رو تمام کرد، آخه زندان بان یه نامَردِ یهودی بود،آقا رو توی سیاه چالی انداختن،که به عِلمِ امامت شب و روز رو تشخیص میداد، روزها روزه میگرفت، اما سِندی ملعون برا حضرت تا افطار می آوُرد، اول آقارو تازیانه میزد... من از آقا امام رضا معذرت میخوام، موسی بن جعفر صداش بلند میشد،نه برایِ تازیانه، می فرمود:هر چه قدر میخواهی من رو بزنی بزن، اما اسمِ مادرم فاطمه رو نیار، به بابام علی ناسزا نگو...* مثلِ یک تکه عبا رویِ زمین است تنش آن قدر حال ندارد که نیُفتد بدنش جا به جا گر نشود سلسه بد می چسبد آن چنانی که محال است دگر وا شدنش نَفَسَش وقتِ مناجات چه اِعجازی داشت زن بدکاره به یک باره عوض شد سخنش آه مانند گِلیمی چقدر پا خورده بی سبب نیست اگر پاره شده پیرُهنش از کلیمُ اللهیِ حضرتِ ما کم نشود گر چه هر دفعه بیاید بزند بر دهنش به رگِ غیرت این مَرد فقط دست مزن بعد از آن هر چه که خواهی بزنی اش، بزنش بستنش نیز برایش به خدا فایده داشت مددِ سلسله ها بود نمی ریختنش با چنین وضع کفن کردن او پس سخت است آه آه از پسرش آه به وقت کفنش *یکی از زندان بان های موسی بن جعفر میگه: همچین که نگاه میکردم،از پنجره ای که رو به حیاط بود، دیدم موسی بن جعفر داره بیرون رو نگاه میکنه، هی زیرِ لب میگه: معصومه جان! گاهی میگه: رضاجانم! دلش برا بچه هاش تنگ شده بود دختر اگه بابا رو نبینه زود بهانه میگیره... بذار ببرمت یه جایِ دیگه؛ هی دامنِ عمه رو گرفت، هی میگفت: عمه! دلم برا بابام تنگ شده... پشت دروازۀ ساعات تا می اومدن بشینن، بی بی زینب بلند میکرد، میگفت: عمه! نشین، می زَنَنِت، هی میگفت: عمه پاهام درد میکنه... تا اینکه آوردن مجلسِ یزید، سَرِ بریده رو آوردن، گفتن: همۀ اُسرا بشینن، یه وقت زینب نگاه کرد دید این دختر رو پنجۀ پا ایستاده، عزیزم! مگه نمی گفتی پاهام درد میکنه؟ میگفت: عمه! دلم برا بابام تنگِ،عمه ببین یزید داره با چوب به لبای بابام میزنه...* یارب!مکن امیدِ کسی را تو نا امید ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ـــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @golvajhehaye_ahlbeyt
و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سیدمجید بنی فاطمه •✠• @golvajhehaye_ahlbeyt ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *تا خبر پیچید که فردا امامتون رو آزاد میکنن، همۀ مَردم جمع شدن جلویِ زندانِ بغداد، یکی گفت: اگه آقارو ببینم دستش رو میبوسم، یکی گفت: اگه آقارو ببینم، میگم: آقا! هم من چشم انتظارت بودم و هم پدر و مادرم...اما عُمرِ پدر و مادرم کفاف نداد، به من گفتن: هر وقت آقارو دیدی سلامِ مارو به موسی بن جعفر برسون... مَردم دیدن خیلی طول کشیده، یه عده ای نشستن، یه مرتبه دیدن در زندان باز شد، جمعیت بلند شدن، گفتن:الان امام بیرون میاد، اما دیدن چهارتا حمّال، لنگۀ یه دری رو گرفتن، از اون لنگۀ در یه سری آویزانِ،هی صدا میزنن:« هذا امامُ الرَّفَضَه »...همۀ مردم اومدن زیر لنگۀ در رو گرفتن، یه مرتبه دیدن این در خیلی سنگینی میکنه...خدایا!به ما گفتن، موسی بن جعفر این همه سال تویِ زندان بوده، حضرت ضعیف و لاغر شده، پس چرا این قدر سنگینی میکنه؟ همچین که عبا رو کنار زدن، دیدن هنوز غُل و زنجیر به دست و پایِ موسی بن جعفر... آقا! غریب بودی،می دونم...چهارده سال زندان بودی،میدونم، دلت برا بچه هات پرپر میزد میدونم، تازیانه ات زدن میدونم، سیاه چال انداختنت، میدونم، ناسزا بهت گفتن، میدونم،عاقبت شهیدت کردن، بدنِ مطهرت رو روی لنگۀ در انداختن میدونم، بدنت رو آوردن رو پل بغداد گذاشتن اونم زیر آفتاب،میدونم...اما خبر دارم بهترین کفن هارو برات آوُردن، یعنی بدنت با همۀ صدماتی که داشت،اما بدنت رو میشد کفن کنند،من بمیرم برا اون بدنی که، هر طرفش رو که بلند میکرد، یه طرف رو زمین می موند، بمیرم برا اون بدنی که خواهر بدنِ پاره پاره رو دید نشناخت، اومد بِره سمت خیمه، شنید از حلقوم بریده یکی میگه: اُخَیَّ! خواهرم!....حسین....* ای وای بر اسیری که از یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد به شب نشینیِ زندانیان می خورم حسرت که نُقلِ محفلشان دانه هایِ زنجیر است 』 ـــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @golvajhehaye_ahlbeyt
Banifateme_Babolharam.mp3
7.89M
|⇦•کاظمینی نشدیم و دلمان .. و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سیدمجید بنی فاطمه •✠ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده موسی بن جعفرند ما عاشقیم، عاشق زهرا و حیدریم ماشیعیان کشور موسی بن جعفریم @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش نشست گرد یتیمی به چهره ی پسرش بدن کبود، جگر پاره، ساقِ پا مجروح مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش هزار حیف که از جمع نوزده دختر یکی نبود کنار جنازه ی پدرش انیس و مونس او بود در سیاهی شب صدای حلقه ی زنجیر و ناله ی سحرش سیاه چال کجا طایر بهشت کجا؟ هزار حیف که یکباره ریخت بال و پرش نیاز نیست ببندند چشم هایش را که نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش به هر کجا که روی قبری از زُراره ی اوست نشان غربت فرزندهای دربدرش شراره ی دل او گشت اجر روزه ی او درست موقع افطار پاره شد جگرش http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. یا امام کاظم! حوائج است حواله به دست رزّاقت رسیده است گدا را همیشه اِنفاقت من و گداییِ بابت ؛ خدا نصیب کند خدا کند که درآیم به فیض عُشّاقت حریم طوس و قم و سرزمین شاهِ چراغ... پُر است خطّه‌ی من از شُکوه اِشراقت تو مظهری به تمامی ، رحیم و رحمان را نشسته دوست و دشمن به خوان اَرزاقت به نامِ نامیِ باب الحوائجی خوانند نه اهل خاک و زمین ، بلکه اهل آفاقت زبان گشودنت از گاهواره گشت شروع سخن گشودی و گُل کرد نُطق قِبراقت به نقش شیر نظر کردی و برون آمد ز قاب ، زنده و غرّان ، برای احقاقت وحوش ، رام شدند از صلابتِ جاهت درخت را حرکت داد ، دست خلّاقت تو خواستی که شوی شیعه را بلاگردان فدای لطف عظیمت ؛ فدای اخلاقت اگر چه قعر سجونت شکنجه ها کردند ولی تو غرق خدایت شدیّ و میثاقت فقط به یاد خدا بودی و بزرگیِ او که داشتی تو فشار و عذاب را طاقت بمیرم از غُل و زنجیر‌های در دستت بمیرم از غم مرضوض گشتنِ ساقت "اللهم‌عجّل‌لولیّک‌الفرج‌واشف‌مرضانا بحقّ‌الامام‌الکاظم‌علیه‌السّلام" http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا