eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
880 ویدیو
113 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ کو قلم تا که غمِ عشق تو تفسیر کند یا که بر لوحِ دلم ،نامِ تو تحریر کند حرمت باغِ بهشتی است که هر دلشده را بسوی کرببلایِ تو سرازیر کند هر که در کرببلای تو قدم بگذارد زِ نگاه کرمت یک‌ شبه تغییر کند یادِ آن حنجرِ ببریده و جسمِ عریان زائر کوی تو را از دو جهان سیر کند کو پیمبر که تو را بر سر دوشش گیرد کو پیمبر که دمی خواب تو تعبیر کند خون سرخ تو به شمشیرِ جَفا پیروز است تیغِ ابروی خمت کار دو شمشیر کند دیدنِ مقتلِ خونین تو هر غمزده را غمزده تر کند و خسته و دلگیر کند 🖋 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا 🏴 🏴 🏴 🏴 (احوالات شام و گریز به خطبهٔ پر شور پرچمدار کربلا حضرت زینب س ) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سلام بر زینب و حس غریبش سلام بر حال و احوال عجیبش امان از شهر شام و قصه هایش امان از کوی و بام و کوچه هایش چه آمد بر سر ال نبوت در ان شهر پر از جهل و جهالت اسیران تا که بر آنجا رسیدند نوای شادی از هر جا شنیدند تو گوئی برترین جشن جهان بود زن و مرد پیر و برنا شادمان بود اسیران را معطل کرده بودند تدارک بهر آنان دیده بودند سر هر کوی و برزن ازدحام بود پر از نامردمان نامرام بود خلاصه تا اسیران سر رسیدند چه زشتی ها که در انجا ندیدند خلاصه بگذریم از شرح و تفسیر بشد در شام ویران زین اب پیر رقیه جان سپرد کنج خرابه کفن پیدا نشد بر آن سه ساله شماتت بر لب پیرو جوان بود فقط توهین دمادم ورد شان بود چو گفتند اجنبی بر ال حیدر شد آن دم زینب کبرا مکدر نگویم حال آن بانو چه سان شد گمانم قامتش آندم کمان شد ادامه دارد... 🖋استاد مسلم فرتوت فاخر ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
بنام خدا 🏴 🏴 🏴 🏴 (احوالات شام و گریز به خطبهٔ پر شور پرچمدار کربلا حضرت زینب س ) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سلام بر زینب و حس غریبش سلام بر حال و احوال عجیبش امان از شهر شام و قصه هایش امان از کوی و بام و کوچه هایش چه آمد بر سر ال نبوت در ان شهر پر از جهل و جهالت اسیران تا که بر آنجا رسیدند نوای شادی از هر جا شنیدند تو گوئی برترین جشن جهان بود زن و مرد پیر و برنا شادمان بود اسیران را معطل کرده بودند تدارک بهر آنان دیده بودند سر هر کوی و برزن ازدحام بود پر از نامردمان نامرام بود خلاصه تا اسیران سر رسیدند چه زشتی ها که در انجا ندیدند خلاصه بگذریم از شرح و تفسیر بشد در شام ویران زین اب پیر رقیه جان سپرد کنج خرابه کفن پیدا نشد بر آن سه ساله شماتت بر لب پیرو جوان بود فقط توهین دمادم ورد شان بود چو گفتند اجنبی بر ال حیدر شد آن دم زینب کبرا مکدر نگویم حال آن بانو چه سان شد گمانم قامتش آندم کمان شد ادامه دارد... 🖋استاد مسلم فرتوت فاخر ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا سبک(ای قلم سوزلرینده اثر یوخ) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سیر ائدیر یولاری غم قطاری لشکر غم گئدیر شامه ساری ٱوج ائدیر آسمانه خدایا بیر‌سه ساله قیزین آه و زاری آل طاها دوشوب قیل و قاله بی نوالر قالوب آیری حاله بار الها گلنمور رقیه رحم ائله اول سه ساله غزاله کاروان یولانوب غم سرایه قوزانوب آه وافغان سمایه آغلایور اوچ یاشیندا رقیه یالوارور بحر غم ده خدایه شور اکبر چیخانمور باشیندان آیریلوبدی باجی‌قارداشیندان قان ٱولور‌ عالمین باغری یا رب اول سه ساله قیزین گوز یاشیندان هی باخور قانلی باشه قان آغلور گوز یاشین غملی رخساره باغلور سسلیور عمه سین داده هر دم آه سوزانیله سینه داغلور سویلیور عمه باغریم قان اولدی آه و نالم بو صحرایه دولدی من بو یولاردا اولام شهیده عمه بو یول منه آیری یولدی عمه جان ٱل ٱیاقیم قاباردی روز روشن منه لیل تاردی گلموشم جانه زجرین الیندن داده چات عمه عمروم‌قوتاردی گوزلریم عمه قانیله دولدی گوشوارم منیم غارت اولدی اوچ یاشیندا باشا چاتدی عمروم گلستانیم بو صحراده سولدی قولاریم باغلانوب دی طنابه قلبیم عمه دوشوب پیچ وتابه چوخ غمیم واردی سینمده اما غملریم چاتماز اصلا ربابه ساربان جانیمه اوت سالوب دی قمچی ردی یوزومده قالوب دی قاچموشام کاروانین دالیجا قورخودان عمه قلبیم یاتوب دی باخموشام نیزه ده آفتابه دوشموشم بحر پر اضطرابه گوزلرین قان توتوب‌دی بابامون بآبا باخمور من دل کبابه «فاخرا » بو سوزی بوردا قورتار یازما نه حاله‌ قالدی‌ او غمخوار ایسته آغلار گوزیله اورکدن بیر گونی اولگیلان شامه زواز تقدیم به عاشقان زهرای سه ساله حضرت رقیه (س) 🖋 ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا (سبک : عجب رسمیه رسم زمانه) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ ای زجرِ ملعون، شرم و حیا کن/مزن بر سرِ طفلِ سه ساله بکن مدارا ، ای ناجوانمرد/در این اسارت، با این غزاله از رُعب و وحشت، از تشنه کامی/ زنده ماندنش ، بی شک محاله (عمه فدای زخمِ دلِ تو، جانم رقیه جانم رقیه) ♤♤♤♤♤♤♤♤♤♤ یا رب کمک کن، بر ال عِصمت/صبر و تحمل، بر ما عطا کن از رنج و مِحنت، از جورِ اعدا/یا حیِ سُبحان، ما را رها کن ما جان نثارِ، راه تو هستیم/ما را خدایا، از خود رضا کن (عمه فدای زخم دل تو جانم رقیه جانم رقیه ) ♤♤♤♤♤♤♤♤♤♤ شمسِ ولایت، با دیدهٔ تر/با ال عصمت ،ره می سپارد برج امامت ،از شبه زهرا/بیش از بقیه ،دل می رُباید اما رقیه، با دیدنِ او/آن لحظه غم از ، دل می زداید (عمه فدای زخم دل تو جانم رقیه جانم رقیه ) ♤♤♤♤♤♤♤♤♤♤ گوید امام ، سجاد دمادم/الشام الشام ،الشام و الشام ام الامصائب، زینب بنالد/از رنج و حرمان، هر صبح و هر شام خاکستر و سنگ ،ریزند نسوان/بر سَرِ زینب ،از پُشتِ هر بام (عمه فدای زخم دل تو جانم رقیه جانم رقیه ) 🖋شاعر_مسلم_فرتوت_فاخر ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ اَمان از آن دَم آخر، چه  چیزها  که  ندیدم به سمت مقتل خونین یکی دوید و دویدم به دست، خنجر بُرّان ، گرفته بود و به سرعت رسید بر سر گودال، مقابلش  که  رسیدم ; «وَشمرُجالسُ صَدر»ی که بوسه گاه نبی بود وناله های "بُنَیَّ"  در  آن  میانه   شنیدم وشرم و گریه ی خنجر که ایستاد و نبُرّید گذاشت  زیر  گلویت ، فغان و ناله  کشیدم ندای اِرجعیِ تو به محض اینکه شنیدم دوباره از سرِ گودال به سمت خیمه دویدم ده و دو مرتبه پیچید صدای ناله مادر میان مقتل و خیمه شدم هلال و خمیدم بریده شد سر پاکت به دست شمر سیه دل بریده بود ، ولی من ، دل از تو که نبریدم سرت به نیزه بلند است در برابر چشمم به عمر خود مَه تابان به خوبی تو ندیدم رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۸ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ غروب روز دهم ، کربلا چه غوغا شد دمی که پای حرامی به خیمه ها وا شد امید اهل حرم نا امید شد ، وقتی که جشن و هلهله اطراف خیمه برپا شد شرار آتش فتنه به خیمه ها افتاد رسید لحظه ی غارت ، دوباره بلوا شد به احترام تو خورشید از نفس افتاد از آن زمان که سرت روی نیزه ها جا شد به خون نشست از این غم در آسمان ، خورشید خجل ز خشکیِ لبهات ، آب دریا شد سرت به نیزه طلوع کرد در غروب دهم شکوه وجلوه نورت به شب هویدا شد میان همهمه بردند رأس پاکت را تنور ، بسترِ رأسِ عزیز زهرا شد رسید وقت اسارت زمان سخت وداع وداع با تن بی سر ، که اِرباً اِربا شد چه خوب ! زینب خود را ندید عباسم میانِ این همه نامحرمان که تنها شد اگر چه با غُل و زنجیر، بُردَنَم بازار اگرچه وَهن و جسارت به ساحت ما شد تمام کوفه به ماتم نشست وقتی که زبان حیدریِ زینبت شکوفا شد شکست ابن زیاد از شکوه خواهر تو به خطبه های دلیرانه خوار و رسوا شد اسیر بوده ام ، اما ذلیلشان نشدم شعار نهضت خونین چه خوب معنا شد رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۸ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا ( : صل الله علیک یافاطمه) ‌‌‌◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سلام ما بر بانوی قهرمان زینب ای سالار کاروان زینب ای دریای بیکران زینب الله اکبر این  چه  صبریه!! که در قلب بانوی کربلاست الله اکبر این چه  شورییه!! که در دشت خونین نینواست السلام ای بانوی کربلا(۴) در اوجِ غم کوه  استقامتی  بانو دنیای  شهامتی  بانو دریای   نجابتی  بانو ای  شور آفرین  عاشورا ای بانوی پاک و بی همتا افتاده  عَلَم  به دوش تو پرچمدار حضرت  زهرا(س) السلام ای  بانوی  کربلا(۴) در کربلا بودی اُسوه ی  شکیبایی ندیدی  به  غیرِ   زیبایی خطبه های تو  تماشایی سبحان الله از این بیان تو از خطبه های  بی امان تو آتش زد  بر  قلب  یزیدیان گفتار  حیدر  از  زبان  تو السلام ای  بانوی  کربلا(۴) دستایِ ما عقیله العرب به دامانت الهی جان ما به  قربانت کرم نما به این  محبانت الحمدلله  زیرِ  سایَه تیم ما رو آوردی بین عاشقات بانو ! بر ما کن یک عنایتی ماهم باشیم جزء مدافعات السلام ای بانوی کربلا(۴) 🖋️رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°