eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
نبوت ناتمام است و علی تنهاست بی زهرا ولایت کشتی گم گشته در دریاست بی زهرا چنان که بی علی زهرا ندارد کفو و همتایی علی آری علی یکتای بی همتاست بی زهرا به قدر قدر و کوثر می خورم سوگند نزد حق که قدر قدر و کوثر هر دو ناپیداست بی زهرا نه جنت را نه کوثر را نه غلمان را نه حورا را نه دنیا را نه عقبی را نخواهم خواست بی زهرا مبادا ناقۀ او پا گذارد دیر در محشر که حتی انبیا را بانگ وانفساست بی زهرا به آیات شفاعت می خورم سوگند در محشر شفاعت را نه مفهوم است و نه معناست بی زهرا به پیشانی اهل جنت این مصراع بنوشته که جنت دوزخ رنج و عذاب ماست بی زهرا http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
☃هنگامه یلدا گرامی حضرت آیت الله بهجت شب‌ها حدیث کساء را قرائت می‌کردند و حتی در سالیانی دورتر، افراد خانواده را گرد هم می‌آورند و به همراه ایشان حدیث کساء می‌خواندند.اعتقاد ایشان این بود که امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به مجالس حدیث کساء توجه ویژه‌ای دارند. امسال که مصادف با شهادت (سلام الله علیها) شده است خودمون را مهمان کنیم به قرائت حدیث دلنشین کساء @golvajhehaye_roozeh ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه کافی هست وقدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند درلفاف عشق بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است ، می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در لفاف عشق بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید به شکلی حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در لفاف عشق بلبل شعر:زینت کریمی نیا 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─
سلام الله علیها مادری که تو باشی بیا که نامه بخوانم به مادری که توباشی ازین غروب خزانم به مادری که توباشی قسم به طلعت خورشید که در پناه تو تابید طلوع کرده بیانم به مادری که توباشی به قدر قدر شب قدر بنوشم از لب کوثر که تا سلام رسانم به مادری که توباشی حسن شوم به نگاهت به چادر ت به پناهت به جان بیایم و جانم به مادری که توباشی زمین خوری و ببینم به روی خاک نشینم چگونه خود برسانم به مادری که توباشی حسین باشم و گهگاه به روی پای تو چون ماه بتابم از هیجانم به مادری که توباشی حسین باشم وتشنه به زیر خنجر ودشنه بیایی و نتوانم..... به مادری که توباشی بریده است امانم نه...... این که من نتوانم به زینب تو بمانم به مادری که تو باشی شبیه گشته چه بیحد دلم به قلب محمد که اینچنین نگرانم به مادری که توباشی زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
سلام الله علیها درخشان مثل زهرا خاص مثل فاطمه یعنی تو اقیانوس آرامی به دور از واهمه یعنی خدا گونه به تنهایی ، علی گونه به اعلایی ولایت را ولی هستی ، به قائم قائمه ، یعنی که" ما ادراک" مفهومت ، که "لولاک" است معنایت "به ای ذنب" توضیحی کنار زمزمه ، یعنی از این روضه به آن روضه دل دیوانه را بردی و از در می شود آغاز فصل خاتمه ، یعنی بهشت و دوزخ اینجا می‌شودتقسیم با چشمت به عالم علم می بخشی ، کنیزت عالمه یعنی ولی الله باشد هر که او مولای زهرا شد ولایت نیست جز عشقی که دارد فاطمه یعنی دلم کرده هوای یک حرم گردی به دور تو حرم ، صحن حسن ، در ازدحام وهمهمه یعنی زینت کریمی نیا 🆔http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ علَیكِ یٰا فاطِمَةَ الزّهراء) (کـــوثـــر) امشب فلک ز مولد زهرا (س) منوّر است کآیینه دار ماه رخش ، شمس خاور است آن زهره ی منیر سماوات معرفت در ظلمتی عظیم ، فروزنده اختر است از عِطر جان‌فزای گل یاس احمدی (ص) خوشبو جهان چو رایحه‌ای روح پرور است گل در بهار اگرچه فراوان به عالم است این گل یکی بوَد که به عالم برابر است بر دامن خدیجه عطا گشت دختری کآرام قلب و نور دو چشم پیمبر است آن دختری که نادره ی کبریا بوَد از مرتبت ، معلم لعیا و هاجر است آن دختری که فخر زنان است تا به حشر اسطوره‌ی عفاف زنان است و سرور است وقتی که دشمن از سر بخل و جهالتش گفتا : رسول فاقد نسل است و ابتر است فرمود حق به رغم بخیلان به مصطفی (ص) کز منزلت ، عطا به تو امروز ، کوثر است آن کوثری که آل ولایت ، ز صُلب اوست شایسته‌همسری‌ست که هم‌کفو حیدر است آن کوثری که خلق جهانی طفیل اوست صدیقه‌ی بتول ، که زهرای اطهر است شالوده و بهانه‌ی خلقت چو او بوَد شیرازه‌ی کتاب خداوند اکبر است "لولاك" در مقام مَنیع و رفیع اوست مقصودِ آفرینش و محبوب داور است دارد مقام " امّ ابیها " یی از پدر مادر بوَد برای پدر ، گرچه دختر است نام علی و فاطمه ، در لوحه‌ی وجود همراه احمد است که ثبت و مُصَدّر است عنقای آسمان نبوّت چو احمد (ص) است بالش علی و فاطمه‌اش نیز ، شهپر است کفوی نداشت در همه عالم به جز علی (ع) هم‌کفو او علی‌ست که شایسته شوهر است آنکو که مفتخر بوَد از نسل فاطمه (س) است در این شب خجسته ، نشاطش مکرّر است هر بانویی که هست مرید و مرادش اوست بی شک به روز حشر ، مبرا ـ ز کیفر است دارد بس افتخار که میلاد فاطمه (س) روز "مقام زن" بوَد و "روز مادر" است بنشین به زیر سایه‌ی او در تمام عمر بی بارگاه اگرچه بوَد سایه گستر است طبع قلیل من ، نتوان وصف او کند زین منزلت که مادح او حیّ داور است او مادر من است و منم مفتخر به او او شافی و شفیعه‌ی ما روز محشر است (ساقی) سخن ز ساغر و مستی قبیح نیست وقتی که جام ، در کف ساقی کوثر است سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه کافی هست وقدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند درلفاف عشق بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است ، می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در لفاف عشق بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید به شکلی حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در لفاف عشق بلبل شعر:زینت کریمی نیا 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه کافی هست وقدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها ناراحتند از تو ، تو اما در هر قنوت شب دعایت باشد آنها این مشکل همسایه های یثربت نیست امروز هم این است و نسل بعد و فردا همسایه ها باید که در فهمت بمانند وقتی که در ژرفای تو مانده ست دریا بر کور ، فهم فاطمه ناممکن است و دیروز و امروزی ندارد نور زهرا باشی نمی فهمند پس باید نباشی باید نباشی تا مقدس باشی اینجا باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل معنای همسایه فقط در سایه توست آیات رحمن و رحیم آرایه ی توست آری گلوبندی که می بخشی نمی از دریای کوثر هست که پیرایه توست هم قدر با قدری که آیاتت زیاد است "الجار ثم الدار" هم یک آیه توست از سدر و طوبی بر سر تو سایه سار است طوبا به طوبی که به جان همسایه توست "سلمانُ منّا" هم شهادت می دهد که همسایه ات ایران همیشه پایه توست همسایه هایی مثل سلمان سود بردند این سود هم از ثروت و سرمایه توست از فاطمیه هم گریزان است دشمن این ترسشان از اسم و رسم و سایه توست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است،می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید به شکلی حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها در خواب و بیداری تو بانو امشب دل من هم نموده رو به آن سو باید اجازه گیرم از تو بر زیارت یا اذن فاطمیه را گیرم من از او می خواهم امسالم فقط وقف تو باشد خدمت کنم حتی اگر شد آب و جارو اذنم دهی چای شب این روضه با من در پای منبر می زنم با عشق زانو با این شرایط کربلایم با شما پس امشب دوباره می شوم مثل پرستو تا یک شب جمعه بنوشم از ضریحت تا ضامنم باشی و من هم مثل آهو همسایه ها ناراحتند از گریه ی تو اما ببین من دور نزدیکم به هر رو باید تو باشی تا بمانم تازه و گل تا گل بمانم در سرایش های بلبل زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه کافی هست وقدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها ناراحتند از تو ، تو اما در هر قنوت شب دعایت باشد آنها این مشکل همسایه های یثربت نیست امروز هم این است و نسل بعد و فردا همسایه ها باید که در فهمت بمانند وقتی که در ژرفای تو مانده ست دریا بر کور ، فهم فاطمه ناممکن است و دیروز و امروزی ندارد نور زهرا باشی نمی فهمند پس باید نباشی باید نباشی تا مقدس باشی اینجا باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل معنای همسایه فقط در سایه توست آیات رحمن و رحیم آرایه ی توست آری گلوبندی که می بخشی یکی از دُرهای کوثر هست که پیرایه توست هم قدر با قدری که آیاتت زیاد است "الجار ثم الدار" هم یک آیه توست از سدر و طوبی بر سر تو سایه سار است طوبا به طوبی که به جان همسایه توست "سلمانُ منّا" هم شهادت می دهد که همسایه ات ایران همیشه پایه توست همسایه هایی مثل سلمان سود بردند این سود هم از ثروت و سرمایه توست از فاطمیه هم گریزان است دشمن این ترسشان از اسم و رسم و سایه توست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است،می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید به شکلی حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها در خواب و بیداری تو بانو امشب دل من هم نموده رو به آن سو باید اجازه گیرم از تو بر زیارت یا اذن فاطمیه را گیرم من از او می خواهم امسالم فقط وقف تو باشد خدمت کنم حتی اگر شد آب و جارو اذنم دهی چای شب این روضه با من در پای منبر می زنم با عشق زانو با این شرایط کربلایم با شما پس امشب دوباره می شوم مثل پرستو تا یک شب جمعه بنوشم از ضریحت تا ضامنم باشی و من هم مثل آهو همسایه ها ناراحتند از گریه ی تو اما ببین من دور نزدیکم به هر رو باید تو باشی تا بمانم تازه و گل تا گل بمانم در سرایش های بلبل زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السَّلاَمُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ) رفتنت ، بذر غم به دل‌ها کاشت لاله‌سان داغ روی سینه گذاشت از غم سینه‌سوز و جانکاهت کاسه‌ی آسمان ترک برداشت سیل غم شد ز هر کران جاری شادمانی به سینه‌ای نگذاشت بود دشمن، به فکر خاموشیت! خود ندانست، اشتباه اِنگاشت عَلَمِ خیمه‌ات ، اگر که شکست دست حق پرچم تورا افراشت یازده گل ، به باغ تو ، رویید که جهان را شمیم‌شان برداشت از چنین موهبت به عرش، رسول نزد ایزد ، نماز شکر ، گزاشت مرقدت هست اگر که پنهانی... مِهر گیرد فروغ از آن هر چاشت تو شدی جاودان و دشمن تو... گشت نابود و این نمی‌پنداشت از رذالت به دست خود، خود را در صفِ آتش جحیم ، گماشت ای خوش آنکس که فارغ از دنیا عشق را ، در نهان ِ دل ، انباشت وصف تو ، در قلم نمی‌گنجد خامه‌ام ، یک ز عالمی ننگاشت (ساقیا) آن که کاشت بذر عناد جز مذلت ، نمی‌کند ، برداشت شد سقیفه اساس فتنه و کین تا قیامت ، بر اهل آن ، نفرین . سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
شهادت سلام الله علیها را محضر مقدس حضرت بقیه الله روحی فداه و همه دوستدارانشان تسلیت عرض می کنم خوشنام مثل فاطمه یا سوره ی کوثر گمنام مثل زندگی زن معنی مادر خوشنام مانند بتول و زهره و عذرا گمنام مثل لحظه ی تنهای پشت در خوشنام مثل یک عبا و گرمی بابا گمنام در تابوت سرد و شانه حیدر خوشنام مثل آنکه بوسیده ست دستت را گمنام نام مردهای حامل پیکر .... خوشنام یعنی چند ده اسم از تو شد گلچین بین همه بوی گل گمنامی ات بهتر من با شهید بی نشان دیدم تو را پررنگ از رمز یازهرا ،شلمچه ،نیمه شب ، محور از پشت سنگ قبر یک گمنام می بینم سربازخوشنامی که بر پایت نهاده سر زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
(اَلسَّلامُ علَیكِ یٰا فاطِمَةَ الزّهراء) (کـــوثـــر) امشب فلک ز مولد زهرا (س) منوّر است کآیینه دار ماه رخش ، شمس خاور است آن زهره ی منیر سماوات معرفت در ظلمتی عظیم ، فروزنده اختر است از عِطر جان‌فزای گل یاس احمدی (ص) خوشبو جهان چو رایحه‌ای روح پرور است گل در بهار اگرچه فراوان به عالم است این گل یکی بوَد که به عالم برابر است بر دامن خدیجه عطا گشت دختری کآرام قلب و نور دو چشم پیمبر است آن دختری که نادره ی کبریا بوَد از مرتبت ، معلم لعیا و هاجر است آن دختری که فخر زنان است تا به حشر اسطوره‌ی عفاف زنان است و سرور است وقتی که دشمن از سر بخل و جهالتش گفتا : رسول فاقد نسل است و ابتر است فرمود حق به رغم بخیلان به مصطفی (ص) کز منزلت ، عطا به تو امروز ، کوثر است آن کوثری که آل ولایت ، ز صُلب اوست شایسته‌همسری‌ست که هم‌کفو حیدر است آن کوثری که خلق جهانی طفیل اوست صدیقه‌ی بتول ، که زهرای اطهر است شالوده و بهانه‌ی خلقت چو او بوَد شیرازه‌ی کتاب خداوند اکبر است "لولاك" در مقام مَنیع و رفیع اوست مقصودِ آفرینش و محبوب داور است دارد مقام " امّ ابیها " یی از پدر مادر بوَد برای پدر ، گرچه دختر است نام علی و فاطمه ، در لوحه‌ی وجود همراه احمد است که ثبت و مُصَدّر است عنقای آسمان نبوّت چو احمد (ص) است بالش علی و فاطمه‌اش نیز ، شهپر است کفوی نداشت در همه عالم به جز علی (ع) هم‌کفو او علی‌ست که شایسته شوهر است آنکو که مفتخر بوَد از نسل فاطمه (س) است در این شب خجسته ، نشاطش مکرّر است هر بانویی که هست مرید و مرادش اوست بی شک به روز حشر ، مبرا ـ ز کیفر است دارد بس افتخار که میلاد فاطمه (س) روز "مقام زن" بوَد و "روز مادر" است بنشین به زیر سایه‌ی او در تمام عمر بی بارگاه اگرچه بوَد سایه گستر است طبع قلیل من ، نتوان وصف او کند زین منزلت که مادح او حیّ داور است او مادر من است و منم مفتخر به او او شافی و شفیعه‌ی ما روز محشر است (ساقی) سخن ز ساغر و مستی قبیح نیست وقتی که جام ، در کف ساقی کوثر است سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ علَیكِ یٰا فاطِمَةَ الزّهراء) (کـــوثـــر) امشب فلک ز مولد زهرا (س) منوّر است کآیینه دار ماه رخش ، شمس خاور است آن زهره ی منیر سماوات معرفت در ظلمتی عظیم ، فروزنده اختر است از عِطر جان‌فزای گل یاس احمدی (ص) خوشبو جهان چو رایحه‌ای روح پرور است گل در بهار اگرچه فراوان به عالم است این گل یکی بوَد که به عالم برابر است بر دامن خدیجه عطا گشت دختری کآرام قلب و نور دو چشم پیمبر است آن دختری که نادره ی کبریا بوَد از مرتبت ، معلم لعیا و هاجر است آن دختری که فخر زنان است تا به حشر اسطوره‌ی عفاف زنان است و سرور است وقتی که دشمن از سر بخل و جهالتش گفتا : رسول فاقد نسل است و ابتر است فرمود حق به رغم بخیلان به مصطفی (ص) کز منزلت ، عطا به تو امروز ، کوثر است آن کوثری که آل ولایت ، ز صُلب اوست شایسته‌همسری‌ست که هم‌کفو حیدر است آن کوثری که خلق جهانی طفیل اوست صدیقه‌ی بتول ، که زهرای اطهر است شالوده و بهانه‌ی خلقت چو او بوَد شیرازه‌ی کتاب خداوند اکبر است "لولاك" در مقام مَنیع و رفیع اوست مقصودِ آفرینش و محبوب داور است دارد مقام " امّ ابیها " یی از پدر مادر بوَد برای پدر ، گرچه دختر است نام علی و فاطمه ، در لوحه‌ی وجود همراه احمد است که ثبت و مُصَدّر است عنقای آسمان نبوّت چو احمد (ص) است بالش علی و فاطمه‌اش نیز ، شهپر است کفوی نداشت در همه عالم به جز علی (ع) هم‌کفو او علی‌ست که شایسته شوهر است آنکو که مفتخر بوَد از نسل فاطمه (س) است در این شب خجسته ، نشاطش مکرّر است هر بانویی که هست مرید و مرادش اوست بی شک به روز حشر ، مبرا ـ ز کیفر است دارد بس افتخار که میلاد فاطمه (س) روز "مقام زن" بوَد و "روز مادر" است بنشین به زیر سایه‌ی او در تمام عمر بی بارگاه اگرچه بوَد سایه گستر است طبع کلیل من ، نتوان وصف او کند زین منزلت که مادح او حیّ داور است او مادر من است و منم مفتخر به او او شافی و شفیعه‌ی ما روز محشر است (ساقی) سخن ز ساغر و مستی قبیح نیست وقتی که جام ، در کف ساقی کوثر است سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه کافی هست وقدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند درلفاف عشق بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است ، می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در لفاف عشق بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید به شکلی حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در لفاف عشق بلبل شعر:زینت کریمی نیا 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه هم کافی ست ، قدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است،می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها ناراحتند از تو ، تو اما در هر قنوت شب دعایت باشد آنها این مشکل همسایه های یثربت نیست امروز هم این است و نسل بعد و فردا همسایه ها باید که در فهمت بمانند وقتی که در ژرفای تو مانده ست دریا بر کور ، فهم فاطمه ناممکن است و دیروز و امروزی ندارد نور زهرا باشی نمی فهمند پس باید نباشی باید نباشی تا مقدس باشی اینجا باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل معنای همسایه فقط در سایه توست آیات رحمن و رحیم آرایه ی توست تنها گلوبندی که بخشیدی یکی از دُرهای کوثر بوده که پیرایه توست هم قدر با قدری که آیاتت زیاد است "الجار ثم الدار" هم یک آیه توست از سدر و طوبی بر سر تو سایه سار است طوبا به طوبی که به جان همسایه توست "سلمانُ منّا" هم شهادت می دهد که همسایه ات ایران همیشه پایه توست همسایه هایی مثل سلمان سود بردند این سود هم از ثروت و سرمایه توست از فاطمیه هم گریزان است دشمن این ترسشان از اسم و رسم و سایه توست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید که جای حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها در خواب و بیداری تو بانو بی‌خوابیِ من هم نموده رو به آن سو باید اجازه گیرم از تو فاطمیه یا اذن شعر و نوحه را گیرم به هر رو می خواهم امسالم فقط وقف تو باشد خدمت کنم حتی اگر شد آب و جارو اذنم دهی چای شب این روضه با من در پای منبر می زنم با عشق زانو با این شرایط کربلایم با شما پس امشب دوباره می شوم مثل پرستو تا یک شب جمعه بنوشم از زیارت تا ضامنم باشی و من هم مثل آهو همسایه ها ناراحتند از گریه اما من با تو گریانم اگر چه دور بانو باید تو باشی تا بمانم تازه و گل تا گل بمانم در سرایش های بلبل زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السّلامُ عَلَیكِ یا فاطمةَ الزهراء) ای‌که چون گنـج به ویران بقیـ ـع جا داری مَـدفـن خویش، نهــان از همــه دنیــا داری گرچـه مخفـی‌ست مــزارت، به زمــانـه امّـا بخــدا ، در دل غمــدیــده‌ی مــا جــــا داری مِحـــوَر آل عبــــایـی ، کــه مقـــــامـی والا چو علــی نــزد خــــداونــد تعــــالـیٰ داری خلــق اگـر که شـده افــلاک، طفیـلی تواند «هرچه خـوبـان همه دارند، تو تنهـا داری» می‌کند فخر، جهانی به تو ای دخت رسول! بـاغــی از لاله چــو در خــاکِ مُعــــلّا داری مانده‌ام مات، چه‌سان روی گلت شد نیلی؟ تو که شــیری چو علـی آن شه والا... داری سقط شد «محسنِ» تو، با لگــدِ قنفــذ اگر داغ او بــر دل، چـون لالــه‌ی حمــــرا داری «دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد» نــور حــق را چــو در آییـــنه‌ی ســیما داری ای بقیـعی کـه شـدی قبـــله‌‌ی دل‌هــا دانـی که تـو در دامــن خود حضرت زهـــرا داری چــار امــامـی که در آغــوش تو آرامیـدند یــادگـــارنــد کــه از حضــرت مـــولا داری تــو از این پنــج گلی که به دلت جــا دادی فخــر بر خود ز شـرف، نـــزد ثـــریــا داری گرچه ویـــران شده‌ای از ســتم قـوم دغــا غــم مخور زآنکه تو گـل‌های شکـوفـا داری آسمــان، نــزد تــو تعظیــم کنــد تـا به ابــد این مقـامی‌ست که از عتــرت طـاهـا داری (ساقیا) فخـر تو این است که از لطف خدا نسَـب حیــــدری از مـــــادر و بـــابـــا داری سید محمدرضا شمس (ساقی) 1393 @shamssaghi
زمینه در و دیوار _ماهور.mp3
3.01M
درو دیوار   گریه می کنه ای وای نوک مسمار  گریه می کنه ای وای مادری در   بین بستر افتاده تن تبدار   گریه می کنه ای وای درد پهلو   گریه می کنه ای وای دست و بازو  گریه می کنه ای وای چشم مادر‌   جایی رو نمی بینه زخم ابرو   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ سهم دختر نبی سیلی شد و علیک بالبکأ صورت مادر ما نیلی شد وعلیک باالبکأ بین اون شلوغیا غوغا شد و علیک باالبکأ در خونه با لگد تا وا شد آسمونْ خون  گریه می کنه ای وای دستِ لرزون  گریه می کنه ای وای داره زینب   غصه میخوره دائم دلْ پریشون گریه می کنه ای وای حال مضطر   گریه می کنه ای وای سر و معجر   گریه می کنه ای وای مجتبی هم   گوشه ای غریبونه واسه مادر   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ پیش مجتبی جنایت ها شد و علیک بالبکأ دوّمی اومد و سَدّ را شد و علیک بالبکأ روبه روی پسرش واویلا و علیک بالبکأ طوری زد که مادر افتاد از پا 🎙اجرا: https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السَّلاَمُ عَلَیْكِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ) آتش کشید خصم چو بر آشیانه‌اش رفت از ثریٰ به‌ اوج ثریا ، زبانه‌اش ارکان روزگار، فرو ریخت بر زمین چون دستِ کین گرفت به تیر نشانه‌اش آن آشیانه‌ای که حریمش شکسته شد جبریل، بوسه ها زده بر آستانه‌اش آیا نکرد شرم ز رخسار فاطمه (س) وقتی که زد ز کینه عدو تازیانه‌اش؟ درد و دریغ و آه، که از جور روزگار دستِ ستم بُرید ز شاخه جوانه‌اش... سَر خم نکرد نزد ستمگر تمام عمر جز پیشگاه خالق حیّ ِ یگانه‌اش اما ز بار غصه که بر دوش می‌کشید خم گشت سرو ِ قامت و بشکست شانه‌اش جرمش چه بود آنکه امید رسول بود آیا چه بود خصم ستمگر بهانه‌اش؟! تنها گناه اوست که بر رغم ظالمان اِستاد ، در دفاع ِ امام زمانه‌اش ای وای از دمی که ز ضرب غلافِ کین شد سِقط ، آن عزیز دل و نازدانه‌اش غم، خانه کرد در دل مولا ، چو در محاق ناگه برفت ماه شبستان خانه‌اش باید که ماه را به دل خاک می‌سپرد اما دریغ ، در دل شب ، مخفیانه‌اش بی‌همنفس چو گشت علی بعد فاطمه او بود و چاه و زمزمه‌ های شبانه‌اش «پروانه» خوش سرود درین مصرعی که گفت: «جز مرغ حق نبود کسی هم‌ترانه‌اش» گر قرن‌ها گذشت از آن روزگار سخت کِی می‌رود ز خاطرِ هستی، فسانه‌اش؟ تا روز رستخیز، به‌جان شعله می‌کشد سوز دل ِ علی و ، غمِ بی‌کرانه‌اش خواهی اگر که درک کنی داغ مرتضی بر لاله کن نظر، که ببینی نشانه‌اش... (ساقی)! شکست اگرچه صراحی به سنگ غم ما مست کوثریم و مِیِ جاودانه‌اش . سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/09/11 eitaa.com/shamssaghi
Shab3Fatemieh2-1403[04].mp3
20.29M
🎧 درد دل‌های فاطمه زهرا با پیامبر، بعد از رحلت ایشان (مقتل) 🎤 حاج میثم مطیعی (س)