eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
888 ویدیو
117 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دل بیا با عشق مولا پر بگیریم تا افسر آزادگی ، بر سر بگیریم آری به دل ، مهر حسین بن علی را از کودکی با شیر ، از مادر بگیریم درسِ جوانمردی و صبر و بردباری از مکتب شیر خدا حیدر بگیریم رمز بزرگی را اگر چه ناتوانیم باید از آن شِش ماهۀ اصغر بگیریم شور و شهامت را ز دوران جوانی از شیر مرد کربلا ، اکبر بگیریم دلدادگی ، فرمانبری و جان نثاری تا مرز جان، از مالک اشتر بگیریم حق گفتن و تبعید را با جان خریدن باید به رسم مردی از بوذر بگیریم حق ضعیفان را به فرمان خداوند از ظالمان با تیغه‌ ی خنجر بگیریم در نردِ عقل و عشق ، بايد بی‌محابا با مهره‌ی دلدادگی ، ششدر بگیریم سر تا بپا گر سوختن در مجمر عشق ققنوس آسا جان ز خاکستر بگیریم از جذبه ی مِهری که باشد در دِل ما نوری بِه دل رشک مَه و اختر بگیریم امّیدوارم روز محشر ، از می عشق جامی ز دستِ (ساقی) کوثر بگیریم سید محمدرضا شمس (ساقی) 1369 http://eitaa.com/shamssaghi
(صَلّی الله عَلَیكَ یا اَبا عَبدالله) ای دل بیا با عشق مولا پر بگیریم تا افسر آزادگی ، بر سر بگیریم آری به دل ، مِهر حسین بن علی را از کودکی با شیر ، از مادر بگیریم درسِ جوانمردی و صبر و بردباری از مکتب شیر خدا حیدر بگیریم رمز بزرگی را ، اگر چه ناتوانیم باید از آن شِش‌ماهه‌ی اصغر بگیریم شور و شهامت را ز دوران جوانی از شیرمَرد کربلا ، اکبر بگیریم دلدادگی ، فرمانبری و جان نثاری تا مرز جان، از مالک اشتر بگیریم حق گفتن و تبعید را با جان خریدن باید به رسم مَردی از بوذر بگیریم حق ضعیفان را به فرمان خداوند از ظالمان با تیغه‌‌ی خنجر بگیریم در نردِ عقل و عشق، بايد بی‌محابا با مهره‌ی دلدادگی، ششدر بگیریم سر تا بپا گر سوختن در مجمر عشق ققنوس آسا جان ز خاکستر بگیریم از جذبه‌ی مِهر درخشان ولایت نوری بِه دل رشک مَه و اختر بگیریم امّیدوارم روز محشر ، از مِی عشق جامی ز دستِ (ساقی) کوثر بگیریم سید محمدرضا شمس (ساقی) 1369 http://eitaa.com/shamssaghi
(اَلسّلامُ علیكَ یا اَمیرالمؤمنین) به حیرت نگر قدرت حیدری را که زیر آوَرَد چرخ نیلوفری را مَه پُرفروغ سماواتِ هیبت... که کرده‌است حیران مَه و مشتری را چو در کعبه مولود شد دیده وا کن! ببین شوکت و قدر و نیک‌اختری را علی لنگر آسمان و زمین است خدا داده بر او چنین برتری را به میلاد فرخنده‌اش مطرب عشق به پا کرده در عرش، خنیاگری را پیمبر به معراج وقتی سفر کرد بدید آن مَهِ رشکِ حور و پری را یقین کِلکِ نقاش چین با نگاهی گرفته ز سیماش صورتگری را شهی که بر امّت به فرمان ایزد عطا کرد احمد بر او رهبری را دلیری که خوابید جای پیمبر (ص) نِگر دیده! اکنون ز خودبگذری را امیری که بر دشمنان قبل لشکر نشان داده آن قدرتِ صفدری را یَلی که به یک ضربه‌ی ذوالفقارش دو تا کرد آن مرحب خیبری را شهی که به سجده به وقت عبادت به سائل ببخشید انگشتری را سِکندر به نزدش یقین با تواضع گذارد ز سر، تاج اسکندری را ولی‌یی که حق گفته مَدحش به قرآن چه‌سانش توانم ثناگستری را...؟ علی شیر حق است و شاه ولایت که دارد به سر، تاج فرمانبری را علی (ساقی) کوثر است و خدایش سپرده بر او چشمه‌ی کوثری را ـ که سرمست سازد به روز قیامت از آن، شیعه‌ی مذهب جعفری را... سید محمدرضا شمس (ساقی) 1403/09/22 eitaa.com/shamseqomi
«اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرالْمؤمِنین» رخش عدالت، اگر سوار ندارد هست حماری که: اعتبار ندارد کِلک هنر نیست گر به‌دست هنرمند  می‌شکند چون که ابتکار ندارد زردی مغرب کجا به رنگ طلوع است فصل خزان، رونق بهار ندارد عدل بوَد لشکر عظیم ممالک کشور بی لشکر اقتدار ندارد لشکر اسلام را علی‌ست علمدار بهتر از او حق به روزگار ندارد باک نداریم در مصاف کسی که تیزتر از تیغ ذوالفقار ندارد ایکه سواری تو بر حمار حماقت! جز به فلاکت، تو را دچار ندارد باد غرورت دهد به بادِ هَریمن کینه‌ی شیطان ز ما شمار ندارد وام گرفتم ز بیدل از سر عسرت بهتر از این بر من افتخار ندارد : «کینه به سیلاب دِه ز نرمی طینت سنگ چو شد مومیا ، شرار ندارد» خلق میازاری از مصالح دشمن بحر نگون‌بختی‌اش کنار ندارد آنکه کمر کرده خم به نزد ستمگر آلت دست است و اختیار ندارد بس‌که حقارت‌ پذیر گشته دریغا جرأتِ ابرازِ انزجار، ندارد کرده خودش را درون پیله گرفتار پیله‌ی خودساخته، فرار ندارد هست دلی‌که انیس و پیرو اغیار مَحض وقاحت بوَد؛ وقار ندارد حیثیت‌اش چون رَوَد به باد رذالت راه، پس از آن به جز مزار ندارد دیده‌ی دل وا نما به روی حقیقت گر ز گنه، دیده‌ات غبار ندارد (ساقیِ) کوثر، علی ز خمّ غدیر است غیر چو او، جام خوشگوار ندارد آنکه کند تر لب از شراب ولایش در دو جهان، غصه‌ی خمار ندارد. سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi