eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا بغض گلو، صحن و سرایِ گرد و خاکی شد آب و نانِ این گدای گرد و خاکی با پای دل وارد شدم محض زیارت حیران و گریان با دو پایِ گرد و خاکی خواندم پس از قرآن ، زیارتنامه ام را در زیر یک ایوان-طلای گرد و خاکی چندین کبوتر دورِ چندین قبرِ معصوم زد بال و پر؛ با بال های گرد و خاکی دردِ دو عالم شد مداوا تا ابد با- دارویِ این دارالشّفای گرد و خاکی بالاسرِ شیخ الائمه(ع) می نشینند کلّ مراجع با عبای گرد و خاکی بر سینه و بر سر زدم مابینِ روضه در گوشه‌ی زائرسرایِ گرد و خاکی در ذهن، بوسیدم بقیعِ بی حرم را یک عمر با شالِ عزای گرد و خاکی! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
بانیِ دارالشفای حضرت عیسی؛ علیست(ع) در کنار نیل، تنها ناجیِ موسی علیست(ع) شد قسیم النّار والجنه، خدایا در بهشت- همنشینش کن مرا، چون جنّة الأعلی علیست(ع) حک شده در هر ورق از نامۂ اعمال من صاحب مُهرِ شفاعت؛ صاحبِ امضا علیست(ع) هست حبّ فاطمه(س) برگ تردد از صراط بهترین برگ امان در دست مولانا علیست(ع) حرف هایش وحیِ مُنزل، سیره اش تفسیرِ نور اصلِ قران است! حمد و قدر و أنزلنا علیست(ع) وصف حالش هست «أکملتُ لکم» تا «هَل أتی» سوره سوره آیه آیه خط به خط حق با علیست(ع) شیعۂ اهل غدیرِ خم! تو خاطر جمع باش چون که میزانِ خدا در حشر، ذکر یاعلیست(ع) در دو دنیا دم به دم دارد هوایت را، نترس... غم نخور هرگز أمیرالمؤمنینت تا علیست(ع)! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا نذر رأفت بی انتها __🕊🌹🕊______ همین که ضامن آهو شدی؛ شد بخت یارِ من ضمانت کردی و هستی همیشه در کنارِ من به دوشَت میکشی بارِ گناهم را ببخش آقا که سنگین میشود هر روز حجم کوله بارِ من چه میشد زائرت باشم؟ چه میشد زیر ایوانت- طلا باران شود، روشن شود شب های تارِ من دگرگون کرده حالم را هوای پنجره فولاد بخوان دلتنگی ام را از نگاه اشکبارِ من برای آن «أمین الله» خواندن ها چه دلتنگم برای هر فرازش؛ ای پناه قلب زارِ من برات کربلایم را گرفتم سال ها از آن اگر باب الجوادت شد همه دار و ندارِ من تمام عمر تنها تو به رویم باز کردی «در» تمام عمر با تو بسته شد قول و قرارِ من تعهد داده ام دورت بگردم تا نفس دارم به دور گنبدت تنظیم شد دورِ مدارِ من پَرم را چیده ای تا که فقط جَلد حرم باشم همین پرپر زدن ها در حرم شد افتخارِ من امام هشتمی و هفت پشتم شد بدهکارت رساندی آب و نان بر سفرۂ ایل و تبارِ من تو خیلی مهربانی! ذکر خیرت در توانم نیست بگو دعبل بیاید! وصف شأنت نیست کارِ من! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا (نذر عیدغدیر و ولایتِ برحقِ مولانا ) ۱۴۰۰/۵/۶ مرداد """""""""""🍃🌺🍃""""""""""" آمد آن عید سعیدِ بی نظیر شد زمانِ دستبوسیِ امیر آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر در کنار برکۂ نابِ غدیر دستِ بیعت دادم و گفتم: بلي «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» از خدا موسی زمین را قرض کرد نوح، خود را خاک پایش فرض کرد عاشقی را بی حد و بی مرز کرد حضرت آدم سلامی عرض کرد توبه کرد و گفت با صوتِ جلی: «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت دین تکامل یافت و معنا گرفت مرتضی(ع) در قلب قران جا گرفت زیر پایش نورِ عالم پا گرفت هست در دست محمد(ص) مشعلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد آیه نازل شد ولی الله شد دشمنش از عیدمان آگاه شد هر که شد بیعت شکن گمراه شد حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» نام حیدر داده قیمت بر نگین بُرده دل از آسمانها و زمین آمد و با شعر من شد همنشین میرسد در لحظه های آخرین وقت جان دادن ندارم مُعضلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» شد امام ِ اولِ عمارها عاشقش بودند خوش کردارها مُرد سلمان از نگاهش بارها گفت قنبر با تو گل شد خارها اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» بی زره میرفت، با غیرت، اصیل پیش رویش عده ای پست ذلیل ضربه هایِ ذوالفقارش بی بدیل پشت سر فریاد میزد جبرئیل: نیست مثل تو در این میدان یلی لا أمیرالمؤمنین الا علی (ع) http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا """""""🍃🌺🍃""""""" محمد(ص) آمد و نورٌ علی نور است همراهش علی(ع) یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش حسن(ع) محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش(ع) را قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش خدا دلدادۂ این پنج تن بود و سفارش کرد که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند پیمبر(ص) بود و خانوادۂ از غیب آگاهش هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش علی(ع) بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش خدا داده به زهرا(س) آنچنان اعجاز که والله به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش پسرهای علی(ع) هم که اگر نفرین کنند ای وای... زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود امان از ذوالفقارِ مرتضی(ع) و خشم گهگاهش! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا به امید آمرزش، به شوق رؤیت ماه محرم """""""""◇🏴◇""""""""" آخر بیایم غرقِ در غم با چه رویی؟! گریان شوَم با اهل عالم، با چه رویی؟! هر شب کنار مادرِ صاحب-عزایت بنشینم و ماتم بگیرم با چه رویی؟! آخر بپوشم باز همراهِ ملائک پیراهنِ مشکی دمادم، با چه رویی؟! سخت است، خیلی سخت‌! بنشینم به روضه با اشک بی مقدار و نم نم، با چه رویی؟!- -با چشم های بی حیا گریه کنم باز در کنج هیئت ها محرّم با چه رویی؟! با این زبانِ هرزه، با این دل چگونه پای علم روضه بخوانم با چه رویی؟! امسال هم با توبه های وصله پینه آخر بیایم پای پرچم با چه رویی؟! من زخمیِ نفْسم؛ میایم روضه امّا... ماندم بگیرم باز مرهم با چه رویی؟! ۱۴۰۰/۵/۱۴ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا در عزای -لطفا حق روضه ادا شود """""""""◇🏴◇"""""""" شد ماه عزا میکشی از عمق دلت آه شرمنده که از داغ دلت نیستم آگاه می آمدی ایکاش به همراهِ محرّم در بزم غریبانهٔ عشّاق؛ شبانگاه حسرت به دلم مانده که یکروز بخوانم در محضر تو یک دو سه خط روضهٔ کوتاه هستی و نمی بینمت و کاش ببینم آن لحظه که با شال عزا میرسی از راه میسوزی و پا تا به سرت می‌شود آتش می نوشی اگر جرعه ای از آب در این ماه از جدّ غریبت به دلت مانده چه داغی از مقتل و از خنجر و از ضربهٔ جانکاه بیتابی از این غم که چرا آب ندادند؟ دادند به خوردش عطش ِ نیزهٔ ناگاه بر صورتِ خود میزنی از داغ اسارت از  عمه که شد همسفرِ خولیِ گمراه جانم به فدای تو صباحاً وَ مساعا ای منتقم خون خدا آجرک الله! ۱۴۰۰/۵/۱۸ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ برایت دست-خطی با دلِ مضطر فرستاده به عشقت مجتبی(ع) قربانیِ دیگر فرستاده نگاهت کرد؛ «لا یومَ کیومَک» خواند در بستر برایت غصه خورد و اشکِ چشم تر فرستاده کشیدی آه و خواندی متن بازوبند قاسم(ع) را حسن(ع) عشقِ خودش را مثل یک مادر فرستاده در آغوشش گرفتی، عاشقانه گریه می کردید یتیمش را برادر با همه باور فرستاده روانه کرده قاسم(ع) را به یاری تو! در واقع- -به قلب دشمنانت نیزه و خنجر فرستاده رجزهای لب قاسم(ع) تداعی کرده صفين را برایت هدیه ای با خصلتِ حیدر فرستاده عجب فرماندهی کرده به یاریِ سپاه تو چه سربازِ به نام و یاوری محشر فرستاده «أنا ابن المجتبی» گفت و گمانم دشمنت میگفت حسین(ع) اینبار جای یک نفر؛ لشکر فرستاده برای ازرق شامی(لع) گمانم شمر(لع) هر لحظه برای کشتنش یک نيزهٔ بهتر فرستاده زمین خورد و تمام دشت را طعم عسل برداشت برایش آب کوثر شخص ِ پیغمبر(ص) فرستاده ۱۴۰۰/۵/۲۳ مرداد http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا به نام خدا 🏴 🏴 🏴 🏴 ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ لطفا حق روضه ادا شود تیره و تار شده یکسره دنیای حسین(ع) رفت از خیمه قرار دلِ تنهای حسین(ع) مشک بر دوش؛ شجاعانه قدم برمیداشت زیر لب زمزمه اش این شده سقای حسین(ع): باید این چشم و سر و دست شود غرقِ به خون برسد حاجت من تا که به امضای حسین(ع) زخمِ شمشیر به تن داشت و لبریز عطش وارد علقمه شد حضرتِ دریای حسین(ع) إبن ملجم صفتان رفته عمود آوردند وای از لحظهٔ شقّ القمر و وای حسین(ع) تیر چشمش زد و عباس(ع) نظر خورد آخر آخر افتاد زمین خوش قد و بالای حسین(ع) شمر(لع) با قهقهه به حرمله(لع) گفت أحسنتم خوب شد! از رمق افتاده ببین پای حسین(ع) قاتل جانِ أبالفضل(ع) به وٱلله شده إنکساری که نشسته ست به سیمای حسین(ع) عاقبت «أدرک أخا» گفت و خدا رحم کند به دل زینب(س) و دلشورهٔ فردای حسین(ع)! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ از داغ؛ دلت سوخته و سخت ملولی کرده ست سرِ نیزه به قلب تو نزولی با هر چه که میشد به تنت زخم رساندند انگار نه انگار که فرزندِ رسولی با خنجر کند و سرِ صبر و لبِ گودال کشتند تو را تشنه لب و غیر اصولی میگفت گمانم عمرسعد(لع)که ای شمر(لع) زجرش بده، آهسته ببُر! از چه عجولی؟! بردند سر از پیکرت و زود گرفتند از پنجهٔ ابلیس عجب مُهر قبولی از نیزه رسیدی به دلِ داغِ تنور و روشن شده از نورِ سرت خانهٔ خولی(لع)! مُقَرَّم در مقتل الحسین(ع) به مخفی کردن سر امام حسین (ع) در تنور، توسط خولی(لع) و ساطع شدن نوری از تنور اشاره کرده است. مقرم، مقتل الحسین(ع)، مؤسسه بعثت، ص۳۰۴ ارشاد: 118:2، لهوف: 142 تاريخ طبری: 455:5 نفس المهموم: 382 منتهی الامال: 401:1 روضة الشهداء: 361 رياض القدس: 205:2 🖋شاعر_مرضیه_عاطفی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°🏴🏴🏴°°°
به نام خدا زبانحال شاعری سائل به امیدبخشش ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ دور کن از من غم و دلشورهٔ بیهوده را قسمتم کن یک خیال کاملا آسوده را دست هایم را بگیر آقا که خیلی خسته ام سخت ویرانم! ببین آرامش ِ فرسوده را جز تو با هر کس نشستم تیشه زد بر ریشه ام پاک کردم از وجودم جز تو؛ هر که بوده را هستی ام را، هر چه را دارم به نام خود بزن جان و مال و خانه ام را؛ کلّ این محدوده را عمر؛ طی شد با بطالت، هر محرّم آمدم گریه کردم این مسیرِ رفته و پیموده را   نیست گریان در قیامت هر که شد گریانِ تو اشک می ریزم میانِ روضه این فرموده را معصیت یک غدهٔ بدخیم و تو «نِعم الطبیب» جانِ من بردار از قلبِ مریضم «توده» را شک ندارم که خدا با قصدِ بخشش میدهد- -دستِ تو کوهِ گناهانی که نابخشوده را بهترینها را برایم خواستی اما ببخش من به دستانت سپردم یک دل آلوده را! پيامبر(ص): اى فاطمه(س)؛ همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين(ع) بگريد/بحار الأنوار-ج۴۴ص٢٩٣ ۱۴۰۰/۶/۷ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا لطفا حق روضه ادا شود ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ آتش گرفت خیمه میسوخت پا به پایش خورشید شعله ور شد در آسمان برایش زنجیر می زدند و بزم عزا گرفتند ‌زنجیرهای بسته بر رویِ دست و پایش دستان عمه زینب(س) را بسته دید و بی شک هر آن از این مصیبت شد بیشتر عزایش در ازدحام شام و در تنگنایِ بازار در زیر دست و پا رفت در هر قدم عبایش یک روز داغ دید و یک عمر روضه خوان شد با لرزشی که افتاد از بغض، در صدایش میرفت سمت مسجد افتاد یادِ بابا از دست پیرمردی افتاد تا عصایش یادِ غروبِ گودال سر میگذاشت بر خاک آرام گریه میکرد با ذکرِ سجده هایش یادِ محاسنی که خون می چکید از آن یادِ تنی که پُر بود از زخم، جای-جایش لعنت به تیر و شمشیر، لعنت به ذات نیزه لعنت به خنجری که شد واردِ قفایش تصویرِ نعل تازه از خاطرش نمیرفت یک داغِ بیکران بود سوغاتِ کربلایش ۱۴۰۰/۶/۱۱ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا به عشق آمرزش و کسب توفیقات عالیه ________________________________ مال و دارایی و سیم و زر نمی آید به کار در مسیر عشق، جز باور نمی آید به کار هست در تقدیر او روشنگری با سوختن پس برای شمع؛ بال و پر نمی آید به کار لحظهٔ پرواز میداند کبوتر که اگر بشکند بال و پرش دیگر نمی آید به کار قلبِ نورانی و صیقل خورده میخواهد حسین(ع) چون در این وادی به جز گوهر نمی آید به کار معرفت اینجاست! نادان است هر کس گفته که روضه خوان و واعظ و منبر نمی آید به کار ذکر یازهرا(س) به ما فهمانده در هر دو جهان جز دعای حضرت مادر نمی آید به کار دل به میدان زد شهید و کاملاً اثبات کرد نوکر بیکار و تن پرور نمی آید به کار خوش بحال آنکه غرقِ خون شد و میگفت: در- -وادیِ سیرِ إلی الحق؛ «سر» نمی آید به کار باز هم بیتابم و سرشارم از حال بکا وقت روضه جز دلِ مضطر نمی آید به کار زینت دوش نبی روی زمین افتاده بود قاتلش میگفت این پیکر نمی آید به کار گفت وقت آن رسیده خوب سیرابش کنم نیزه نه! حالا به جز خنجر نمی آید به کار گریه کن! چونکه برای زخم های پیکرش مرهمی جز اشکِ چشم تر نمی آید به کار! http://eitaa.co/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا 《لطفا حق روضه ادا شود》 ______________________________ باز امشب در دلِ بابا خودت را جا بده در خرابه بوسه ای بر صورتِ بابا بده بر همان صورت که جای زخم شمشیر است و سنگ- دست هایت را بکش! دردانه را معنا بده دست هایت را سپس بر روی پاهایت بکش مرهمی بر التهابِ تاول پاها بده گریه کن دردت به جانم! با تنور و خیزران شعله ور کن! داغ، بر این ماتم عُظمی بده جانِ آن مَشکی که جایِ آب، چندین تیر خورد حاجتم را با عموجان؛ حضرت سقّا بده جانِ هر کس دوست داری قسمتم کن کربلا تا ابد سهم مرا اینگونه از دنیا بده یارقیه(س) باز جاماندم بگو تکلیف چیست؟ یا براتم را بده یا اینکه صبرش را بده التماس دعای فراوان🙏 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا 🏴 🏴 _______________________________ به یادم مونده روزایی، که تو آغوش تو بودم به رویِ زانوی عمّه، یا رویِ دوش ِ تو بودم موهام و شونه میکردی، بهم میگفتی دردونه م نبینم توو خودت باشی، چراغ کوچیکِ خونه م همین می اومدی خونه، فقط میگشتی دنبالم برام یه چادر مشکی، خریدی! کردی خوشحالم میگفتی ای گلِ یاسم، منو می بوسیدی آروم میدیدی تا که خوابیدم، عبات و میکشیدی روم ولی حالا با دلتنگی، نشستم زیر نور ماه کجارفتی بابایی جون؟! ببین قدّم شده کوتاه ببین افتاده دندونم، رو لبهام ردّی از خونه به جای رویِ زانوهات، نشستم کنجِ ویرونه نبودی دستام و بستن، کبوده خیلی میسوزه یهو سرگیجه میگیرم، چشام تاره یه چن روزه دیگه میترسم از اَسبا، نمیخوابم دیگه راحت یه شب از ناقه افتادم، نه با پاهام! که با صورت برا تفریح و سرگرمی، هُلم میداد با دعوا من و هی رابرا میزد، بیا زجر(لع) و بزن بابا کف ِ پاهام زده تاول، ببین دستام چقد سرده ازش بسکه لگد خوردم، ببین پهلوم ورم کرده شدم شرمندۂ عمّه، واسم شد بهتر از مادر بذار واست بگم حالا، که پیشم اومدی با «سر» نمونده واسه من مویی، ببین که سوخته گیسو از انگشتر نمی پرسم، نپرسی گوشوارم کو! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا _________________________________ در کنار مرثیه، مدح مقامت واجب است وقت تفسیرِ مقامت ذکر نامت واجب است یا رقیه(س) گفتم و شاید خدا گفته به تو از گنهکاران، شفاعت در قیامت واجب است عاشقت شد کربلا و کوفه و شام بلا حق تویی! باید بمانی و دوامت واجب است مثل زهرا(س)قطره قطره اشک هایت شد سلاح تا بگویی حفظ اهداف ِ امامت واجب است نازدانه بودی و گفتی برای نشر دین چند شب حتی به ویرانه اقامت واجب است نیمه شب حتی بهانه گیری ات این را رساند: در حمایت از درستی ها شهامت واجب است داشتی چادر به سر، یعنی بها دارد حجاب تا ابد بر شیعه؛ ابلاغِ پیامت واجب است درد تو نان و النگو و عروسک نیست که! حرف تو این است، در دین هم سلامت واجب است ای فدای خوش مرامی های تو در راه عشق زینبی هستی و تبلیغِ مرامت واجب است! 🖋 ۱۴۰۰/۶/۲۱ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا «به عشق آمرزش و به شوق کربلا» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گیرم اصلا نبری کرب و بلا چندین سال کرمت را که نباید ببرم زیر سؤال من همینقدر که نامت به زبانم جاریست به تو مدیونم و هستم به خدا خوش اقبال راه دادی منِ آلوده به عصیان ها را عزتم دادی و دادی به مقامم پر و بال سخت درمانده ام از شکرِ همین یک نعمت که رسید از تو همه عمر به من نانِ حلال عاشقم کردی و این عشق بها داده به من به أبالفضل(ع) بدهکارِ توام در هر حال نیست لطف تو که محدود به این چند صباح محض توصیف‌ گداپروری ات نیست مجال بگذر از خبط و خطاهایم و آقا نگذار دور از صحن و سرایت بروم رو به زوال خواستن با تشر از ساحت تو بی ادبی ست عرض حاجت به تو با حجب و حیا اوج کمال حکمتی هست یقیناً که دو سال اینگونه بشود یک سفرِ کرب و بلا خواب و خیال تا ابد بسته شود راهِ حریم تو اگر... اگر ای وای محقق شود این فرض محال- -باز فریاد زنان پای علَم میگویم: «بأبي أنت و أمي» نرسد بر تو ملال! 1400/6/31 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°° کانال مداحی گلواژه های اهل بیت علیه السلام نشر اشعار مذهبی بروز از شعرای فرهیخته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا ࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد... تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع) بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا- تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد! 🖊مـرضـیه عـــاطفی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا 🌺࿐🍃🌺🍃࿐🌺 شد امام ِ آخرین و دل برایش بیقرار سامرا شد ریسه بندان! از یمین تا به یسار جان فدایِ آن عبا که تار و پودش حیدری ست بر تنش زیبا نشسته؛ با کمال و با وقار حک شده با دستِ حق بر تیغۂ شمشیر او لا فتی إلا علی(ع) لاسیف إلا ذوالفقار میبرَد تاج ولایتعهدی اش را جبرئیل میشود«طاووس أهل الجنّه»صاحب-اختیار دل بیا رخت سفیدت را به تن کن! آمده عید بیعت با ولیِ عصر(عج)، عیدِ انتظار حضرت زهرا(س) برایش خوانده حمد و إن یکاد آرزویش هست، باشد یاورانش بیشمار تا بگیرد از تمام دشمنانِ مرتضی(ع) انتقامی سخت را با ضربه هایی ناگوار کاش برگردد به زودی با ظهوری غرقِ نور در حضورش به! چه حالی دارد این جشن و سرور از کنارِ کعبه آن ماهِ دل آرا می رسد محض دیدارش چه بی صبرانه عیسی می رسد می رسد بر گوش، تا صوت أناالمهدي؛ سریع... سیصد و چندین نفر دلداده درجا می رسد عاقبت در جمعه ای جذّاب می پیچد خبر آخرین معشوقِ والا منسبِ ما می رسد مصحف و نهج البلاغه بعدِ قرانِ کریم سورۂ نور و قصص، طاها و أسرا میرسد محضرش تقدیم خواهد شد زمین و آسمان هدیۂ خیل ملَک از عرشِ اعلی می رسد عشقِ مادر دارد و با شیعیانش در بقیع؛ قبلِ هر کاری به کارِ قبر زهرا(س) می رسد جرعه جرعه لحظۂ دیدار نزدیک است و خوب... ندبه و عهد و فرج دارد به دریا میرسد پس بگو «لبیک یامهدی(عج)» تویی تو امّتش دست هایت را ببر بالا برای بیعتش! 🖊شاعر: مرضیه عاطفی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt 🌺࿐🍃🌺🍃࿐🌺 نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا از نــزول وحی، از آیــاتِ قـرآنی بگو از تـب غــار حــرا پیش از مسلمانی بگو از شبِ شقّ القمر، از طاق کسری، از خسوف از جهــانی ممـلو از اعجــازِ ربّــانی بـگو از غرور از جهل، از سرمای دست دختران از شکنجه گاه، از حـــالِ زمستانی بگو از خــدای لالِ مادرزاد ؛ از لات و هبل از رواج کفرِ مطلق هر چه میدانی بگو مهربان و رحمةٌ للعــالمین می خوانَمت یامحمد(ص) از محبت های پنهانی بگو باز کن دستار را با شیوهٔ تحت الحنک دلبری کن از عــجم ! از یار ایــرانی بگو دوست دارم از لبت «سلمانُ منّا» بشنوم لطفا از این قومیت با لحن جانانی بگو از علی(ع) و جانشین خود در آغازِ غدیر از همان که شیعه را شد باعث وبانی بگو گرچه توصیفش هزاران سال فرصت میبرَد قـدرِ فهــم ما...کمی از آن فـــراوانی بگو ما نـدیدیمَش بیا و جانِ مشتاقان، شـبی -از نـگاه نافــذش وقــت رجزخوانی بگو از زمانی که درِ خیبر به دستش بوسه زد زد زمین آنجا که مرحب را به آسانی،بگو از هجوم ذوالفــقارِ خشمگینش در اُحـد از فــراری هایِ لبریز از پریــشانی بگو از لقب هایش که هر یک هست بابی از بهشت از «أمیرالمؤمنین» در بیـت پایانی بـگو! 🖊شاعر: مرضیـــه_عاطــفی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt 🌺࿐🍃🌺🍃࿐🌺 نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا بیش از تصور است، خیراتِ صلح تو دین پا گرفته در، ساعاتِ صلح تو لطفت همیشگی ست، غرق کرامتی زیباست یاحسن(ع)، عاداتِ صلح تو قطعاً سیاسَتت عینِ دیانت است وقتی سکوت شد طاعاتِ صلح تو میشد معاویه(لع) محوِ بصیرتَت میخواند و خط به خط شد ماتِ صلح تو دیوانه میکند دشمن شناسی ات دیدم نبرد را، در ذاتِ صلح تو صبر و درایَتت، جنگ مجسّم است قرانِ ناطق است آیاتِ صلح تو دور از جنایت و خواری و ذلت است رمز شجاعت است، هیهاتِ صلح تو با لحن اقتدار تحلیل میکند شد کارِ ذوالفقار، اثباتِ صلح تو! 🖊شاعر: مرضیه عاطفی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ