#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و #صفر_نامه
#قسمت_هشتم
رسیده ام به همانجا که حق حرمان داشت
و عاقبت سفر عشق خط پایان داشت
هنوز سر نرسیده دلی که تنگ اوست
و حرف های نگفته که غم فراوان داشت
یکی یکی همه ی حرفها که می آیند
و اشک ها که چگونه به پلک پنهان داشت
ولی نیامده ماندند تا ذخیره شوند
برای جاده برگشت که زمستان داشت
هنوز سر نرسیده شروع غم شده و
هزار شعر نگفته که قصد بحران داشت
خداکند که نباشد زیارت آخر
همین کلام که هر زائر پریشان داشت
دلم خوش است به صحن خیالی فکرم
به این دلی که برایت رواق و ایوان داشت
زینت کریمی نیا
پنج شنبه۱۶شهریور۱۴۰۲_ ۲۱صفر ۱۴۴۵
http://eitaa.com/sheydayezeynab