─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_روضه
#امام_حسن_مجتبی_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
کاش گـــردی شــوم و از کرمت
بنشـــینـم بـه کـــنـار حـــرمـــت
کاش چون مــاه ، بـه شبـهای دراز
داشــتـم با حـــرمــت راز و نیــاز
کاش چــون اشک ، کــنـارت افـتم
بـه روی خـــاک مـــزارت افـتم
روی جـانـها همــــه بـر تـربـت تـو
ســوز دلها همــــه از غــربـت تـو
غـربت آن نیسـت که از داغ جوان
قـــد بابا شــــود از غصـــه کـمان
غـربت آن نیست که سر بر سر نی
ره کــنـــد با ســـپـه دشـــمـن طی
غربت آن نیست که باضربت سنگ
چــهره از خــون جبـیـن گردد رنگ
غربت آن است کـــه فـردی مظلوم
شود از کیـــنه ی همسر، مـسمــوم
غـــربـت آن است که بعـد از کُشتن
بـارش تیـــــر ببـــارد بــه بــــدن
تـــیر باریــــد ز بــــس بــر بدنـــت
بـدنـــت گشـــــت یکـــی با کفــنت
قلب احــمد که برایـــت خــون بود
به هــــمه مـــردم عــــالـم فـــرمود
روز محشــــر که همـــه گــــریانـند
اشک ریــــزانِ حــســـن خنــــدانند
شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_زمان_عج
#مناجات_پایان_ماه_صفر
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ز درد انـدکِ خــود ، یـاد غمهـــای تو می افتم
ز شـــرمِ کــوهِ غمــهای تو بـر پای تـو می افتم
غــمِ ما و پریشـانیِ تو! عیـب از قیـاسِ ماست
چنین کاهی ز غم، گاهی به دریای تو می افتم
نه آن مــورم که از مُلـکِ سلیــمانی گـریـــزانم
من آن گَـردم که بر گِــردِ قدمهــای تو می افتم
ز هرکس خواستم امداد،خودنالان تر ازمن بود
چه بهتر اینـکه در دامــانِ مـــاوای تو می افتم
تو گفتـــی یادِ مـن باشیـد قـــدرِ جـرعه ی آبی
چقــدر ای با وفــا کــم در تمنـــای تو می افتم
تو را رنجانده ام از خویــش، با انبـوهِ عصیانم
به هر غفلت، ز چشـــمانِ تماشــای تو می افتم
توقــع کــردی و مــن، بی توجه کارِ خود کردم
اگر این است رفــتارم، ز ســـودای تو می افتم
بتـو هـــر روز و شـــب، لبیک هایم را بدهکارم
زبـانـم لال ، اینـســان از تولای تو می افـــتم
ترا با اینهمــــه غـــم، باز تنهـــا می گــذارم من
رَوَم گه، سوی خویـش و از تسلای تو می افتم
مــرا تنـــهای بخــود مگـــذار در تاریکـــیِ ایام
که من از طاعتِ امــروز و فـردای تو می افتم
کنــون مـاهِ صـــفر را می گذارم پشـتِ سر، اما
چه دانـم من، که دارم از قضــایای تو می افتم
میان کوچــــه های دردســر ســـازِ پریشــــانی
بیـاد کوچـــه ی پر دردِ غـــمهای تـو می افتــم
صـدای مـادرت از کوچــــه می آید چــــرا، آقا
در ایـــن ایام ، یادِ لعــــنِ اعـــدای تو می افتم
غمِ تو هیـچ پایانی ندارد ، هیـچ شـادی نیست
مگـر صـبح فـرج، روزی که در پای تو می افتم
مرا هـــم با شـهادت آشتـی ده ، یوســف زهــرا
خوش آنروزیکه،بی سر بر قدمهای تو می افتم
شعر:محمود ژولیده
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسن_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
السلام علیک یا حسن ابن علی (ع)
داغ جـانســوز تو آتـش زده این عـالـم را
غربتت ســوخت دل و جــان بنـــی آدم را
زخــم بی حــد دلت شـــد سند غــربـت تو
این چه زخمیست که شرمنده کندمرهم را
جگـــرت پاره شـــده از اثــر زهـــر دریــغ
زد شرر داغ غــمت جــــان و دل خــاتم را
هـمدم خــانه ی تو دشـــمن جان اسـت اما
این چه لطفیست که رسوا نکنی همدم را؟
بحر موّاج کـرم بـودی و افســـوس ز خلق
قدر نشناخـت کسی لطـــف و صفای یم را
تالی خُلق عظمــیـمی و نکـــردی محـــروم
از عـطا و کــرمــت محـــرم و نامحـــرم را
کلّ دارایــی خـــود وقــف فقیــران کــردی
کرده حیرت زده ایـن لطف و عطا حاتم را
بی ضریح است چـو مادر ز کَرم بخشیدی
بـه گــمانــم حـــرم و گنبـــد و آن پرچم را
حــرم خـــاکی تو داغ دل ماســـت هنـــوز
شیـــعه از روز ازل داشــته این ماتـــم را
خون شد ازغربت توقلب " شقایق"بی شک
آســـمان تاب نـدارد که کشـــد ایـــن غم را
شعر:حمید رضازاده " شقایق"کرمان۱۴۰۱/۷/۲
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─═༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═─
🇮🇷#فدایی_رهبرم✋
اینکه ما دست به شمشیر و زره ایستادیم،
سبـب ایـن اسـت که این طایفه رهبر دارد،
نه عـراق است و نه سوریه خیالت راحت،
کشــور ضــامـن آهوســت ، بزرگــتــر دارد
شعر:؟؟
─═༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃࿇༅═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه
#امام_حسن_مجتبی_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ای کریم آل عصمت یاحسن جــانها فدایت
شد خزان باغ وجودت ای گُل ســبز ولایت
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای که بودی بعــد بابا اوّلـین مظلـوم عـالم،
ســینه ی زهـرایی تو با غـم دل بود مَحرَم
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
سینه ات ازجهل اُمّت قصّه گوی دردوغم بود
خون دلهایی که خوردی بدتر از زهرستم بود
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
جان صبر آمدبه لب ازبسکه بارغم کشیدی
پای منبر می نشستی سبّ بابا می شنیدی
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
همره مادر به کوچه روح مظلوم تو پژمرد
قلب معصوم تو می سوخت مادرت وقتی
زمین خورد
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شیعه ســوزد تا ابد بر آه جانسـوز دل تو
مـادرت یار علـی بود همسـر تو قـاتل تو
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بر تو و مظلومی تو مـادرت زهـرا بگرید
یاد آه سـینــه سـوزت ماهــی دریا بگرید
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بُردباریّ وسکوت وصبر تو حکم خدا بود
صلح تو آمــاده سـاز انقـلاب کربــــلا بود
((سیّدی مظلوم حسن جان))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اثر از:حاج محمّد نعیمی (قم المقدّسه)
تهیه و تنظیم کنندگان:
علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
87.5K
ای کریم آل عصمت یاحسن جانها فدایت
شدخزان باغ وجودت ای گُل سبز ولایت
#نوحه
#امام_حسن_مجتبی_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اثر از:حاج محمّد نعیمی (قم المقدّسه)
تهیه و تنظیم کنندگان:
علی وطنی (ورامین) ابوالفضل عامری (قم)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_کاربردی
#شهادت_پیامبر_ص
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
((یا رحمت للعالمین))
ای کوکـــب اهل سما،، ای مــاهِ بـر روی زمــین
خورشیدِجودورحمتی یا رحــمـــت للعالمیـــن
نام تو عـــالی مرتبــه باشد مقامــت بی قـرین
قـربانِ قدر و جـاه تو یا رحــمــت للـعالمیـــن
((یا رحمت للعالمین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تو آخــرین پیغمبـــری در آســـمان ها رهبـــری
بر مسلمین تو سروری یا رحـــمـت للعالمیــن
باشد کلامت بی نظیر هسـتی تو بر عـالم امیر
ای دستگـیرِ هــر فقیر یا رحــمـت للعالمیـــن
((یا رحمت للعالمین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
هستی اَمیـــن عالمین خورشید وماه مشرقین
ای نورچشم توحسین یا رحمــــت للعالمیـــــن
مسمـوم زهـــر اَشـقیا عمـــری به غصـــه مبتلا
ای روضـــه دارِ کـربلا یا رحمـــت للعالمـــیــن
((یا رحمت للعالمین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
زهـــرا عــزادار تو شد از غصــه بیمــار تو شد
حیــدر شرر بار تو شد یا رحــمـــت للعالمیـــن
بعدازتوحیدر شدغریب خانه نشین وبی حبیب
زهراشده سیلی نصیب یا رحــمـــت للعالمیــن
((یا رحمت للعالمین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اَجـــر رســالت شد اَدا با یک لگد در کوچــه ها
با خنجــــری در کربلا یا رحمـــت للعالمـیــن
هم فاطمه شد غرقِ آه هم شدحسینش بی پناه
در کوچـه و در قتلگاه یا رحــمـــت للعــالمــین
((یا رحمت للعالمین))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:مجتبی دسترنج ملتمس
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#زمزمه
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#سبک_گلپونه ها،،،
#بند_اول
ای خواهــرم زینب بیا خــون شد دل من،،،
وقت جداییست
در خانه ام جز درد وغم یک همصدا نیست
وقت جداییست
جان می دهم تنهای تنها
جان می دهم تنها میان خیل غم ها
خواهرم،،، شمـع غــم ها
زینب بیا نامهــــربانی،،،قاتلم شد قاتلم شد
زینب بیابی هم زبانی،،،قاتلم شد قاتلم شد
مانده صدای بی صدایی در گلویـم
درحال مرگ افتاده ام نایـد صدایم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خواهرم ای خواهر من،،،ای خواهر غم پرور من،( زینب من )(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_دوم
جـان بر لبم آمد گل عمرم خزان شد
از دست قاتل
آتـش زده قلـب مـــرا زهـــر هلاهل
زهـــر هلاهل
راحت شدم از دست غم ها،،،
راحت شدم از طعنه و زخم زبان ها
زینبم،،، گل زهرا
آخر فلک رخت محـن را بر تنــم کرد،،،بر تنم کرد
قاتل مرا از دست غم ها راحتم کرد،،، راحتم کرد
خونی که خوردم از زمانه ریزد از لب
افسرده ام،،، پژمرده ام،،، آزرده حـالم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خواهرم ای خواهر من،،،ای خواهر غم پرور من،( زینب من )(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#بند_سوم
آخر زمانه ما را دریغ از هم جدا کرد
ماتم به پا کرد
با زهـر کیـــنه همــسرم حقم ادا کرد
ماتم به پا کرد
من کشته ی زهر جفایم
من کشته ی بغض تمام کینه هایم
عاشــــق کـــــربلایــــم
ای خواهرم نالان مشو چون قسمت این است،،،
قسمت این است
زینــب بــدان کــه نگـــرانیــم بر حسین است،،،
بـر حســین است
من می روم اما تو همراه حسین باش
در کربلا،،،همـراه او،،، غـوغـا به پا کن
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خواهرم ای خواهر من،،،ای خواهر غم پرور من،( زینب من )(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:محمد مبشری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_پیامبر_اسلام_ص
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«حرم را سیاهپوش کنید»
مـدینــه مـاه تـو آمـادۀ ســـفـر شده است
نشان کـوچ، در آیینــه جلوهگر شده است
بـدونِ پلک زدن، چــون هـمـیشـــۀ تاریـخ
به گِردِ شمـس نبوت،علی قمــر شده است
دُرُست،دوخته چون برق چشم درچشمش
اگرچه ازهمه کس،دلشکستهتر شده است
وداع جان و جهان میکند «رسول کریم»
همانکه عشق از اوصاحبِ نظرشده است
به یُمـــن تابــشِ این آفتـــابِ عــالمگیـــر
شبِ جهالــتِ قـومِ عرب سحر شده است
خــدا گــواسـت که از پرتو هدایت اوست
اگــر عدالت و توحــید مستـقر شده است
اَلا رســول مکــرم ! که در بســیطِ زمــین
به کیمـیایِ نگاه تو خـــاک، زر شـده است
قسم به عصمتِ یاسین،قسم به عترتِ یاس
جهانِ ما به پیـامِ تو تشـنــهتر شـده است
به شوقِ جلوهای از آن جـمال نورانیست
اگـر کــه دیـدۀ دلها، خدانگــر شده است
ز فـیـــضِ تـربیــتِ آن دم مـسیحـایـی
دعای زندهدلان، صــاحــبِ اثـر شده است
دوباره پنجـــرهای تا مدینـــه بگشـــاییم
مدیـنهای که یتیم از چنین پدر شده است
در آن فضـایِ نفسگیــر، گـــرم راز و نیاز
امینِ وحــی خــدا، با پیامبر شــده است،،
صدا، صـــدای رسـولِ خداسـت میگـوید
صدایِ پیکِ اجل شد ،صدای درشده است
بــرای ســـیـر در آفـاقِ عــالــمِ ملکـــوت
تـمـامِ هسـتیاش آمــادۀ ســفر شده است
شتاب کن سوی مسـجـد، اذان بگوی بلال!
بگوکه فاطمه از غصه خونجگرشده است
مدینــه را و حــرم را ســیاه پـوش کنید!
صدای گریۀ زهراست، خــوب گوش کنید
اثر:محمد جواد غفورزاده شفق
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«لحظه تودیع»
در تمــام عمــر خـــود قلبــی مکـــدر داشـتم
همچو شمع سینه سـوزی دیده ی تر داشــتم
دوست چــون دشمــن مـرا آزرد با زخم زبان
من ازاین بی درد مردم حــال مضـطر داشتم
در مدینــه گــرد غـربـت روی دامـانم نشست
در وطـن بـودم که قــلبی درد پرور داشتــم
باغبـــان عشــقم و از پاره های جـــان خــود
در میــان تشـــت غــم گل های پرپر داشــتم
گرچــه یاد مـادرم آتش به جــان می زد ولی
خـون به دل از بی وفایی های همسـر داشتم
هیچ کـس چون من ندیده یاس را نیلـوفـری
یاس را دیــدم کبـود و سـخت باور داشـــتم
ناله ی یا فضه ی مادر به گوشــم چون رسید
خون به دل،آتش به سینه، چشم بردر داشتم
بعد بابا مــادری می کــــرد از من خــــواهرم
با فــداکاری زیـــنب ، باز مـــادر داشـــــتـم
اشک چشمــان حسیـنم، زد شــرر بر جان من
لحظه ای که چشــم در چـشـــم برادر داشتم
نی عجــب گـر پیکـــرم آمـاج تـیر کیــنه شـد
من که از زخـم زبان صـد زخم خنـجر داشتم
ای «وفایی»لجظه ی تودیع خود ازاین جهان
شعله ها بر جان خود از اشک خواهر داشـتم
شعر: حاج سید هاشم وفایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#شب_رحلَت_پیغمبَر_اَکرم_ص
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
امشــب مدیـــنه غَـــرق دَر آه وفغان است
مـأتـــم زده اَز داغ پیغـمــبَـر جَـــهان است
حــور و مَلک رَخــت عـــزا بَـر تَــن نمودند
خَم زین مصیبت قامَت هَفت آسـمان است
روحُ الامین بَر زانوی غــم سَـر نهاده است
خَـــتم رُسُـل راهـی سـوی بـاغ جنان است
شــمع وجــود مصـطفـی خــاموش گـشته
اَشک از دو چشم حَضرت زهـرا روان است
در اوج غـــم نـاگــه تَبَـسُّـــم کَـــرد زَهــرا
بابا چقَــدر با دُخـتَـر خـــود مـهـربان است
آرامـش زهــرا علـی را کَــرد خــوشـحـال
این نغمـهٔ آهســـته در گوشش عَیـان است
حیــدر بُـوَد مشـغول کَفــن و دَفـــن اَحمَد
اَماّ شــروع فتـنــه ها از ایــن زمـان است
اَهل سقــیفــه آتـــش اَفــــروزی نمــودند
شـد آشکار آن بُغـض ها کـه دَر نـهان است
حَمله بـه دربِ خـــــانـهٔ حــیـــدَر نمـودند
این خـانه که بـهـر هَمــــه دارُالامــان است
اینجـــا مَلَک هَــــم اذن بایـــد که بگـیــرد
این خانه «نه»که جـای پای غاصبان است
این خـانه حُــرمَــت دارد ای اَهل مدیـنـه
این خـانه خــــانهٔ اُمــیـد پیغـمـبران است
حَق ذَوی القُــربـای پیغَــمبَـر نه ایــن بود
این بی وفائی ها بـه پیغمــبر گــران است
شعر:استاد خسروی فر
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#در_مأتم_آقا_رسول_الله_ص
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
آن شـب مدیـنه از غمی خونین جگر بود
در سیــنـهٔ غــمدیده اش داغــی دگر بود
خَـتـــم رُسُل در بســتَر و حـیدر کنارَش
گویا که در دستان او عُـــمـر سَحَـــر بود
ناگــه صـــدای کـــوبـهٔ دَر را شــــنیدند
مـردی غــریبـه گـوئــیا دَر پُشــت دَر بود
اِذن ورود از خــاندان وحی میخـواست
با آنکــه او صـاحــب نَظَر از هَر نَظَر بود
او قـابــضُ الارواح بـود اَماّ نگاهَـش
بر دست زهرا دخـتَر خــیرُ البَـشَــــر بود
در ایـــن میان ریحــانه هـــای باغ زهـرا
وارد شدند ودیده هاشان ز اَشک تَر بود
خـــود را بــر وی ســینـــهٔ بابا فـکنــدند
آه و فغـــان ایــن دو گُل اَز حَد بدَر بـود
شمع وجـود مُصطفـی خـامـوش گردید
اَماّ دل زهــــــرا پُـر اَز داغ پـــدَر بـود
بعد پیمـبَر حُــرمَت ایـن خــانه بشکست
فـــرمانـده حُــرمَــت شـکـنـها هَم،،، بود
شعر: استاد خسروی فَر
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مخمس_ترکیب
#روضه_پایان_صفر
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روح ختم المرسلین آهنگِ هجرت کردو رفت
توصیـه بر حرمت قرآن و عترت کرد و رفت
برحرم هردم نگاه از روی حسرت کردو رفت
تا دَمِ آخر ، اشــــاره بر ولایـت کرد و رفت
با اشــــاره از غـدیر خُم حکایت کرد و رفت
حرمت قرآن و عتــرت بعـدِ پیغمبــر شکست
قلب زهــرا از دو دست بسـتهٔ حیدر شکست
عالم امکــان برای حضـرت طاها گریست
چشم پاک مصطفا بر غربت مولاگریست
آتشِ در را تصور کرد و با زهــرا گریست
یاد داغ مجـتبــا با زینـب کبــرا گریست
لحظهٔ آخــر بیاد ظهــر عاشــورا گریست
دید زهـرا پشت در بابا صدایش می زند
نالهٔ زهـرا دلــش را سـخت آتش می زند
از هجوم شعله های فتنه،یک در سوخته
پشت آن در سینـهٔ سوزان مادر سـوخته
آیـه هـــای کوثـــر قرآنِ حیـــدر سوخته
داغ بابا دیده ، پشـت در مکــرر سوخته
آسمـــان از غــــربت آل پیمبــــر سوخته
اصل ایثارودفاع ازحق بنام فاطمه است
رمز اثــبات ولایت در قیام فاطمه است
ناگهان درکوچه ای باریک طوفان درگرفت
دست نامـردی به روی صورت مادر گرفت
هـالهٔ نیلـی تمـــام یــاس را در بر گرفت
آسمان شد تیره،نور ازچشم مادر پر گرفت
چشمهـای مجتـــبـی با اشـکهــای تر گرفت
غـربت کوی بنی هاشم حســن را پیر کرد
قلب او را اینچنیــن از زندگانی سیر کرد
ای کریم بن کریم ای سفــره دار محتــرم
ما گداییم و شمـا سلـــطان و آقــای کرم
پرچم سبزت همیشه ســایه دارد بر سرم
تا ابد با عشــق می مانیم پای این عَـلَـم
جان به قـربان کریمی که ندارد یک حرم
گنبد وگلدسته می سازیم باصحن و سرا
می شــود راه بقـیــع ، آزاد مثـــل کــربلا
در کرامت ،خوان تو گستـرده گویا از ازل
خوی زیبا ،روی زیبای تو شد ضرب المثل
شـد پیـام صـبر تو حَـیِّ عَلـیٰ خَیرِ العَمَـل
در شجـاعت قاسمت شدوارث شیـر جمل
یادگارت مرگ را نوشیـد اَحلـیٰ مِنْ عسل
کربلا شد جـای تو، قاسم ، هوادار حسین
یادگـار دیگـرت شــــد آخـرین یار حسین
بودی عمـری بین مردم ظاهراً ،ـاما غریب
در میـان لشکــرت بی یاور و تنهـا ،غریب
پای منبر در هجـوم طعنـــهٔ اعــدا ،غریب
زندگــی کردی کنـار همسـرت حتی غریب
آه ای تنهــاترین ســردار در دنـیـا ، غریب
غربت وتنهایی ات مارا پریشان کرده است
جمـع ما را زائــر شـاه خراسان کرده است
حضرت شمس الشموس!آیاپناهم می دهی؟
در حریم وآستان خویــش راهم می دهی؟
سرفرودم،لحظه ای اذن نگاهــم می دهی؟
نامه ای ، خط امانی ، بر گـناهم می دهی؟
یا امیــن الله ! اذنِ بـارگاهـم می دهی ؟
دلخوشم وقتی خودت اینگونه دعوت میکنی
آهـوی گـــم کرده راهی را ضمـانت میکنی
آخـر ماه صفـــر کــردی چرا عــزم سفــر ؟
تا عبــا بر ســر کشیدی زندگی آمد به سـر
شد اباصـلت از عبا و حال و روزت باخبر
سوختــی در حجـرهٔ تنهـایی از سوز جگر
داغ تو بر جان اِنس و جان عالـم زد شَرَر
روضه میخواندی به یادغربت جدغریب
ناله می زد همصـدا با ناله ات ابن شبیب
لحظـهٔ آخـر جـوادت بر سـرِ بالیــن رسید
باحضورش روح تازه بر دل وجانت دمید
تا تو را لب تشنه وتنها میان حجـره دید
سوخت بالای سرت با ناله آه از دل کشید
رفتنت را دیدو با بی صبری ازتو دل برید
بـود اگـر اینــجا ســرِ بابا به زانـوی پسـر
کربـلا ، رأس پسـر بــوده بـه زانوی پدر
شعر:رقیه سعیدی (ڪیمیا)_۱۴٠۱/۷/۲
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═┅─